شکوه بر باد رفته ایوان مدائن از دیرباز تاثر روحی بینندگان این بنای تاریخی را به دنبال داشته است. خیام، بحتری، خاقانی، شیخ رضا طالبانی و معروف الرصافی از جمله کسانی هستند که حاصل تاثرات و انفعالات درونی خود را از مشاهده بازمانده های این بنای سترگ در سروده هایی نغز و پر مغز ارایه داده اند که در این میان سروده خاقانی به دلیل سادگی و روانی، فرم و محتوای اثر و موتیف تاثر برانگیز آن از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف این پژوهش پاسخ به این پرسش است که آیا خاقانی - آن گونه که بسیاری از پژوهشگران معاصر پنداشته اند - این چامه را بر اساس حس میهن دوستی سروده یا بی اعتباری دنیا و عبرت گرفتن از آن عامل سرایش این چامه به شمار می رود. نتیجه نشان خواهد داد که با این پژوهش می توان به درک درست تری از این چامه دست یافت.