بررسی رابطه بین صوت و معنا و بیان نقش الفاظ در القای معانی در شعر نظامی، موضوع اصلی این مقاله است. اگر چه شاید نتوان ادعا کرد که نظامی و یا هر شاعر دیگری آگاهانه و بعمد از صامتها و مصوتهایی خاص برای القای احساس و معنای مورد نظر خود استفاده کرده اند، اما گه گاه شیوه سخن آنان به گونه ای است که خواننده را به دریافت چنین احساسی سوق می دهد. در بحث پیرامون شعر نظامی بخصوص وقتی که سخن از موسیقی آن در میان است، آنچه بیش از هر چیز دیگر توجه خواننده آثار او را به خود جلب می کند موسیقی است که حاصل تکرار صامتها و مصوت های واحد یا متشابه است. بسامد بالای یک صامت یا مصوت در بعضی ابیات، بی آنکه بخواهیم آن را در چارچوب قاعده ای ثابت قرار دهیم، در موارد مختلف یاور خواننده در درک احساس و معنایی است که شاعر به کمک ذهن و طبع و قاد خویش در پی ادای آن بوده است. و ما در این نوشته کوشیده ایم تا با ارائه و بررسی نمونه های متعددی از این نوع ابیات به بیان رابطه صوت و معنا در آنها بپردازیم.