مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
بختیاری
منبع:
تاریخ و فرهنگ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰۸
191 - 228
حوزه های تخصصی:
قبیله آسترکی بختیاری یکی از قبیله های کهن ایرانی است. پژوهش کنونی با بهره بردن از روش کتابخانه ای و شیوه توصیفی -تحلیلی در پی آن است که به بررسی نقش و جایگاه آن ها از دوره مغولان تا قاجاریه در تحولات سیاسی – نظامی ایران و منطقه زاگرس میانی بپردازد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که پس از اسلام، قبیله آسترکی بیش از شش سده بزرگ ترین و نیرومندترین طایفه در زاگرس میانی بوده است و سران این ایل در یک دوره طولانی از دوره صفویه تا قاجاریه به شیوه حکومت دو نفره از سوی حکومت مرکزی با القاب (خان – سلطان) یا (خان – خان) بر ولایت بختیاری حکومت کرده اند و در جنگ های ایران با بیگانگان هنرنمایی می کردند و به پیروزی نایل می شدند. نافرمانی و اعلام حکومت خودمختاری توسط امیرتاجمیرخان بختیاری آسترکی، شرکت امیرجهانگیرخان بختیاری آسترکی در نبرد ایروان و شکست عثمانی ها، جنگ همدان و بیرون راندن سپاه عثمانی، نبرد با محمود قندهاری، فتح هرات و قندهار در زمان نادرشاه، پذیرش نیابت سلطنت ایران توسط ابوالفتح خان بختیاری آسترکی پس از مرگ نادرشاه از مهم ترین دستاوردهای آن ها در تحولات سیاسی – نظامی ایران بوده است. در این پژوهش افزون بر منابع کتابخانه ای، هفت سند مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
نقد و بررسی ساختار، زبان، بلاغت و محتوای گاگریوه های بختیاری (گونه ای از اشعار عامّه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گاگریوه اصطلاحی است برای گونه ای از سوگ سروده های بختیاری . بختیاری ها به سوگ سروده های خود «گاگریوه»، «سرو» یا «دندال» می گویند. این اشعار مانند بسیاری از اشعار عامّه، ساده و بی تکلّف اند؛ سراینده مشخّصی ندارند و زنان اولین سرایندگان آن هایند. با اینکه این اشعار، در میان بختیاری ها از قدمت و محبوبیّت فراوانی برخوردارند، به صورت چندجانبه نقد و بررسی نشده اند. در این مقاله این اشعار با روش تحلیل محتوا، رویکرد توصیفی تحلیلی نقد و بررسی شده اند. داده ها به صورت میدانی در قالب پانزده نمونه (675 بیت)، از سه شهرستان اَردل، کوهرنگ و لردگان واقع در استان چهارمحال و بختیاری جمع آوری شده اند. در این مقاله به طور خلاصه مشخص شده است که گاگریوه های بختیاری نوعی شعر روایی توصیفی اند که گفت وگو وار از زبان خواننده به نیابت از خود، خانواده و متوفا بیان می شوند. از آنجا که اغلب آن ها به صورت دوبیت دوبیتی (دوگانی) تنظیم شده اند، می توان قالب آن ها را دوگانی نامید. وزن در آن ها هجایی است. از نظر صنایع ادبی، تشبیه، استعاره و کنایه بالاترین بسامد را دارند. در حجم نمونه (675 بیت) 68 تشبیه، 45 استعاره و 50 کنایه به دست آمد. در اغلب این آرایه های ادبی، سادگی و ملموس بودن آشکار است. این اشعار از نظر زبانی دربردارنده مجموعه بزرگی از واژگان، ترکیبات و اصطلاحات زبان لری بختیاری اند. از نظر محتوا، دارای محتوایی چندوجهی اند؛ در آن ها هم به دنیا توجه می شود و هم به آخرت. سن، جنس، شغل، موقعیت و چگونگی مرگ متوفا بخش دیگری از محتوای این اشعار را تشکیل می دهد. صبغه محلی در این اشعار قوی است و برخی از نگرش های مردم بختیاری را ازجمله ترسناک و مذموم بودن مرگ، باور به قیامت و چالش با آسمان و فلک در این اشعار می توان دید.
نقد جامعه شناختی فیلمنامه های «اسکی باز» و «یار دوازدهم» براساس دیدگاه آنتونی گیدنز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فرایند مدرنیته شدن جوامع، بسیاری از عناصر فرهنگی، نقش ها و ساختارهای اجتماعی دچار تغییر و دگرگونی می شوند. این دگرگونی ها با توجه به فرم و ساختار جوامع، نوع و نقش عناصر و شیوه رویارویی و نوع درکِ نقش های اجتماعی از ماهیت مدرنیته، متفاوت شکل می گیرند. جامعه ایلی بختیاری با ساختاری کاملاً سنتی و به عنوان بخشی از ساختار جامعه ایرانی در دهه های اخیر مسیر تحول و دگرگونی را با سرعت سپری می کند که این تغییرات در ساختارهای مختلف ایلی و طایفه ای، خانوادگی، انواع روابط میان نقش های اجتماعی، آداب و سنن و به شکل فراگیر، تمامی عناصر فرهنگی خود را نشان می دهد. برای بررسی جامعه شناختی این تغییرات علاوه بر مطالعات و پژوهش های میدانی، با نگاهی به ادبیات و هنر به عنوان آینه تمام نما از فرهنگ عامه جامعه مورد بررسی، می توان به نتایج قابل توجهی دست یافت. در پژوهش حاضر با شیوه تحلیل محتوا، دو فیلمنامه اسکی باز و یارِ دوازدهم به کارگردانی فریدون نجفی از منظر جامعه شناسی آنتونی گیدنز1 و براساس چهار مؤلفه ای که گیدنز برای سنت ها ذکر می کند، مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرند. نتایج پژوهش نشان می دهد که مولفه های چهارگانه سنت از دیدگاه گیدنز در دو فیلمنامه اسکی باز و یارِ دوازدهم دیده می شود. سنت ها در میان مردمان بختیاری نه تنها ازبین نرفته اند، بلکه نگهبانانی دارند که حافظ آن ها هستند. این سنّت ها طبق نظر گیدنز به صورت دسته جمعی برگزار می شوند و به نوعی با هویّت افراد (ایل بختیاری) پیوندی ناگسستنی دارند و در حوزه های مختلف تکرار و بازتکرار می شوند.
تعاملات فرهنگی منطقۀ بختیاری با فارس و خوزستان در دوران مس وسنگ با تکیه بر داده های باستان شناسی شهرستان لردگان
حوزه های تخصصی:
تعامل فرهنگ ها در پیش ازتاریخ ایران، همواره یکی از موضوعات مهم و پیچیده در باستان شناسی ایران بوده است. این گونه ارتباطات در مناطق گوناگون ایران نشان دهنده روابط فرهنگ ها و تأثیرات آن ها بر یک دیگر است. در طول هزاره پنجم و چهارم پیش ازمیلاد، این ارتباطات گسترده تر و چشم گیرتر می شوند. در این دوران در منطقه زاگرس جنوبی، میان مناطق فارس، چهارمحال وبختیاری (منطقه بختیاری) و خوزستان ارتباطات فرهنگی نزدیکی شکل گرفت که این ارتباطات بیش از هر چیزی در مجموعه های سفالی منطقه بختیاری نمود یافته اند. «اَلن زاگارل» در بررسی هایی که در بخش های مختلف منطقه بختیاری انجام داده به این نکته اشاره می کند که در طول این دوران این منطقه تأثیرات فرهنگی زیادی را از مناطق فارس و خوزستان پذیرفته است. در این نوشتار به روابط فرهنگی ای که در طول دوران مس وسنگ در دوره شوشان قدیم/میانه/جدید خوزستان، دوره های فارس قدیم، میانه و جدید فارس و هم چنین در مراحل فرهنگی اسکندری، چله گاه، افغان، R1، لپویی، شهرک و برجویی و S17 در منطقه بختیاری شکل گرفته، پرداخته شده است و سعی گردیده به این پرسش پاسخ داده شود که، آیا در طول دوران مس وسنگ ارتباطات فرهنگی میان این مناطق وجود داشته است یا خیر؟ که با توجه به بررسی های انجام شده به نظر می رسد که در طول این دوران ارتباطات فرهنگی بین این مناطق وجود داشته است. نکته ای که در اینجا باید اشاره کرد، این است که در این پژوهش تأثیرات فرهنگی دو منطقه فارس و خوزستان بر چهارمحال و بختیاری موردتوجه قرار گرفته است. تأثیرات این فرهنگ ها بر بخش های مختلف منطقه بختیاری یکسان نبوده، به شکلی که مناطق شمالی این استان در طول این دوران تحت تأثیر فرهنگ های منطقه خوزستان و مناطق جنوبی، به ویژه شهرستان لردگان طی این دوران تحت تأثیر فرهنگ های منطقه فارس بوده ا ند.
بررسی نقش و جایگاه زنان در ترانه های بختیاری
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۴ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۹
92 - 110
حوزه های تخصصی:
ترانه یکی از پرکاربردترین گونه های ادبیات شفاهی و عامه بختیاری است. در فرهنگ و ادبیات بختیاری حضور انسان در مفهوم فردی و اجتماعی در متون ترانه نقش پررنگی دارد که در این میان نقش زنان بسیار برجسته و حائز اهمیت است. در نوشتار حاضر به نقش زن در ترانه های بختیاری بصورت ویژه پرداخته شده است. در ساختار کلی ترانه ها به هشت دسته اصلی تقسیم شده اند. شیوه بررسی متنها توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر گردآوری و پژوهش میدانی است. زن بختیاری، در غالب موارد خود سازنده ترانه، گوینده و سراینده آن است و در مراحل زندگی متناسب با کاری که انجام می دهد مضامین ابزار و اهداف خود را در قالب ترانه بیان می کند. در عین حال در این پژوهش به ترانه هایی برخورد شد که ساخته و پرداخته زنان نیست، بلکه وصف آنان از زبان مردان است.
گونه شناسی (تیپولوژی) ضرب المثل های قومی بختیاری
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۴ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۰
61 - 77
حوزه های تخصصی:
مثل یا ضرب المثل همواره به عنوان یکی از گونه های ادبیات عامه مورد توجه محققان حوزه های جامعه شناسی، روان شناسی و ادبیات بوده است. مردم قوم بختیاری، متأثر از فرهنگ و طبیعت منطقه خود، ضرب المثل های فراوانی را در زندگی روزمره خود به کار می برند که از منظر ادبیات شفاهی حائز اهمیت است. این نوشتار با بررسی قریب به ده هزار متن گردآوری شده شامل ضرب المثل ها در فرهنگ شفاهی و ادبیات عامه مردم بختیاری، الگویی به عنوان «تیپولوژی مثل های قوم بختیاری » ارائه کرده است. نوشتار حاضر با استفاده از روش کتابخانه ای و میدانی این گردآوری و دسته بندی را صورت داده و پس از تحلیل و مطابقت، روشی در گونه شناسی ضرب المثل ها ارائه نموده که در مطالعات اجتماعی بختیاری ها می تواند مورد بهره وری قرار گیرد.
بررسی و مطالعه تزئینات جفت ستون های کاخ- قلعه های قاجاری استان چهارمحال و بختیاری
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۵ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۴
25 - 44
حوزه های تخصصی:
کاخ- قلعه های استان چهارمحال و بختیاری از حیث معماری و تزئینات قابل توجه اند. عمده این کاخ قلع هها از دوران قاجار به جای مانده و سبک معماری آن متأثر از فرهنگ تصویری قاجار است. به طور کلی کاخ قلعه ها کاربردهای دفاعی نداشته و در دشت ها بنا شده اند. در استان چهارمحال و بختیاری، شکل معماری و فرهنگ تصویری ملحوظ در این کاخ- قلعه ها عمدتاً نمایش دهنده قدرت طایفه ای، عشیره ای و خانوادگی سران و خوانین بختیاری است. جفت ستون ها که در این تحقیق به صورت مقایسه ای و به روش توصیفی و تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته اند از شاخص ترین عناصر تصویری و معماری این بناهاست. الگوهای تزئینی این جفت ستون ها بنا بر دست یافته های این تحقیق متأثر از فرهنگ تصویری دوره قاجار از یک طرف و ویژگی های اقلیمی و نیز عناصر محلی خاصه فرهنگ تصویری قوم بختیاری از طرف دیگر است. ذکر این مطلب لازم است که بیشتر این هنرنمایی ها در معماری کاخ- قلعه های موجود بر روی مصالح سنگی بوده است که خود نشان دهنده تأثیر شرایط منطقه ای و کوهستانی محل احداث است. همچنین الحاق تزئینات و نشانه های تصویری خاص بر روی مصالح سنگی بر جلال و جبروت و انعکاس قدرت کا خ- قلعه ها بسیار مؤثر بوده است.