مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
شمال غرب ایران
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال دوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳
133-148
حوزه های تخصصی:
مقابر یا بناهای آرامگاهی یکی از مهم ترین عناصر معماری ایرانی - اسلامی هستند که در زمینه های مختلف نیاز به بررسی و پژوهش های موشکافانه دارند. اهمیت این دسته از بناها در میان ایرانیان به حدی است که در هر دوره از ادوار اسلامی ایران، مهم ترین و پرکاربردترین هنرها و اوج تزئینات معماری مربوط به آن دوره در ساختمان آن ها به کار گرفته می شده است. به طور کلی تزئین در بناها نقش مؤثرتری ایفا می کند، چراکه اگر بنا از نظر فرم و سازه برای باستان شناسان و طراحان قابل فهم باشد، ممکن است برای عامه مردم چنین نباشد و این تزئینات اند که در نگاه اول بیننده را به خود جلب می کنند. این مقاله، هنر کتیبه نگاری را به عنوان یکی از مهم ترین عناصر تزئینی بناهای اسلامی در چهار مقبره سلجوقی شمال غرب ایران یعنی گنبد سرخ، برج مدور، سه گنبد و گنبد کبود مورد بررسی قرار می دهد. روش تحقیق مقاله به صورت تفسیری-تاریخی بوده و سپس با رویکرد تحلیلی به مطالعه تزئینات چهار مقبره خصوصاً از نظر معماری، نقوش، کتیبه ها و موقعیت و جایگاه آن ها بر روی بناها پرداخته است. همچنین علاوه بر بررسی مقالات، کتب و اسناد مربوط، با برداشت میدانی از مقابر مذکور، نقشه و تزئینات و سپس جدول مقایسه ای کتیبه ها و انواع آن ها به لحاظ مضمون ارائه می-شود. در این ارتباط، پرسش های زیر مطرح است: 1. معماری، نقوش و تزئینات مقابر سلجوقی شمال غرب ایران چگونه و کتیبه های آن ها از نظر مضمون به چند دسته تقسیم می شوند؟ 2. مضامین کتیبه ها، در موقعیت و جایگاه آن ها بر روی بدنه بناها چه تأثیری دارد؟ بررسی ها نشان می دهد که کتیبه های مقابر سلجوقی شمال غرب به گروه های مختلفی از جمله کتیبه های آیات قرآنی، کتیبه با مضمون تاریخ بنا، کتیبه با مضامین دعا، کتیبه با مضمون معمار و بانی بنا تقسیم می شوند. از طرف دیگر جایگاه این کتیبه ها در بناها نسبت به نوع مضمون و میزان قداست آن ها متفاوت بوده، به طوری که کتیبه های آیات قرآنی در بالاترین قسمت بنا، کتیبه با مضامین دعا در ارتفاعی پایین تر و کتیبه های حاوی تاریخ بنا، بانی و معمار مقبره در سطوح پایینی و بر روی بدنه بنا جای می گیرند.
مدل سازی فضایی-زمانی احتمال وقوع روزهای همراه با رعد و برق در شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توفان های تندری از فراوان ترین و شدیدترین مخاطرات آب و هوایی هستند که به دلیل همراهی با رعد و برق، باد شدید، و تگرگ و بارش های شدید موجب خسارات زیادی در سراسر دنیا می شوند؛ بنابراین، شناخت فراوانی، احتمال وقوع، و دوره بازگشت این توفان ها می تواند کمک فراوانی در جهت کاهش خسارات کند. هدف از این پژوهش مدل سازی فضایی- زمانی احتمال وقوع روزهای همراه با رعد و برق در شمال غرب ایران در ماه های آوریل، می، ژوئن، و ژوئیه با استفاده از مدل زنجیره مارکف است. بدین منظور، از کُدهای مربوط به توفان تندری (95 99) در 19 ایستگاه سینوپتیک منطقه در دوره آماری شانزده ساله (2000 2015) استفاده شد. ماتریس فراوانی، ماتریس احتمال انتقال، و ماتریس پایا محاسبه شد و در نهایت توزیع فضایی احتمال وقوع و دوره بازگشت رعد و برق ها ترسیم شد. نتایج نشان می دهد احتمال وقوع رعد و برق های دو و سه روزه در شمال شرقی و جنوب منطقه مورد مطالعه کم است؛ ولی در بخش های مرکزی و شمال غربی بیشتر است. به ازای افزایش طول دوره رعد و برقی، دوره بازگشت آن به صورت تصاعدی افزایش می یابد. توزیع فضایی ماتریس پایا نیز نشان می دهد که احتمال وقوع رعد و برق در مناطق جنوبی و شمال شرقی کمتر است و مناطق مرکزی، شمالی، و شمال غربی بیشترین احتمال وقوع رعد و برق در بلندمدت را دارند.
مدل سازی فضایی بارش تابستانه شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقلیم به دلیل تاثیرپذیری توام از عناصر و عوامل اقلیمی، سیستمی چند بعدی است. درک رفتار اقلیم نیازمند توجه به همه ابعاد آن می باشد. یکی از راه های درک این پدیده چند بعدی، کاهش پیچیدگی های آن از طریق مدلسازی است. از این رو در تحقیق حاضر تلاش گردید با در نظر گرفتن عوامل مکانی طول و عرض جغرافیایی، ارتفاع، شیب، جهت دامنه و انحنای ناهمواریها، و بهره گیری از تکنیک های آمار فضایی، به شناخت و مدلسازی فضایی بارش پرداخته شود. در این راستا از داده های بارش ماهانه 30 ایستگاه همدید واقع در شمال غرب ایران، طی 30 سال دوره آماری (1985-2014) بهره گرفته شد. با استفاده از تکنیک میان یابی کریجینگ، شبکه ای بر منطقه برازش داده شده و تعداد 4224 یاخته بدست آمد. سپس با استفاده از مدل رگرسیون کلی و رگرسیون موزون جغرافیایی به مدلسازی بارش و شناخت عوامل مکانی موثر بر آن اقدام گردید. نتایج نشان داد که بارش تابستانه دارای رفتاری خوشه ای است و بر اساس معیارهای ارزیابی مدل، مدل قدرت برازش و برآورد بهتری نسبت به مدل دارد. بر اساس رگرسیون کلی، عوامل مکانی ارتفاع و شیب مهمترین نقش را در رفتار بارش تابستانه منطقه دارند. این در حالی است که بر اساس نتایج مدل ، عامل ارتفاع در نواحی کوهستانی و شرق دریاچه ارومیه، عرض جغرافیایی در عرض های شمالی و شیب در شرق منطقه در دامنه های شرقی ارتفاعات، بیشترین نقش را در تغییرات مکانی بارش تابستانه شمال غرب ایران دارند.
تحلیل آماری - همدیدی امواج سرمایشی و فراگیر شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۴۹ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۲)
699 - 718
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تحلیل الگوهای همدیدی تداوم سه روزه امواج سرمایشی شمال غرب ایران طی دهه های اخیر است. برای اجرای آن، از داده های میانگین دمای روزانه 44 ایستگاه همدیدی شمال غرب طی بازه زمانی 1980 تا 2010 استفاده شد. داده های دمای روزانه به کمک روش درون یابی فضایی کریجینگ و با استفاده از امکانات برنامه نویسی محیط نرم افزار Matlabدر یاخته هایی با ابعاد 15×15 کیلومتر درون یابی شد و سرانجام 5082 یاخته به دست آمد. سپس، با استفاده از آستانه تعریف شده، 1196 روز سرد انتخاب شد و با استفاده از روش ادغام وارد (draw) برنامه خوشه بندی پراکندگی روزهای به دست آمده به چهار الگو تقسیم شد و نتایج آن در نرم افزار Surferترسیم گردید. نتایج این الگوها نشان داد بیشتر سرماهای فراگیر شمال غرب بر اثر شکل گیری الگوی پُرفشار سیبری در سطح زمین ایجاد شده است. نحوه آرایش دو سامانه پُرفشار سیبری و پُرفشارهای مهاجر غربی نقش بسیار مهمی در هدایت هوای سرد عرض های شمالی به سمت شمال غرب ایفا کرده اند. در بیشتر الگوها مهم ترین پدیده و عامل اصلی وقوع سرما استقرار ناوه عمیق بر روی منطقه است. در بقیه موارد قرارگیری کم فشار جنب قطبی در مناطق شمالی اروپا و روسیه موجب شده هوای سرد قطبی به سمت عرض های پایین تر و شمال غرب حرکت کند.
شواهد ژئومورفولوژیکی رویداد های هنریچ در شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۵
109 - 132
حوزه های تخصصی:
تغییرات شرایط اقلیمی در محیط های دریایی و دریاچه ای تاثیری مستقیم بر نوسان سطح آب آنها دارد، سرد شدن هوا، افزایش میزان بارش و کاهش تبخیر نشانه یک دوره بارانی در یک منطقه می باشد و نتیجه آن بالا آمدن سطح آب دریاچه ها می باشد و بالعکس در دوره های گرم با افزایش میزان دما و کاهش بارش در یک بازه زمانی طولانی، می توان شاهد کاهش آب دریاچه ها در دوره های زمانی مختلف بود. این تحقیق با هدف شناسایی و باز سازی تغییرات اقلیمی در کواترنری با مطالعه پادگانه های دریاچه ای ارومیه به عنوان شاخصه تغییرات اقلیمی صورت گرفته است. در طول مطالعات میدانی تعداد 24 پادگانه دریاچه ای در ارتفاع 1298 متر تا 1365 متر از سطح دریا شناسایی شد. تعداد 6 پادگانه با استفاده از روش کربن 14 تعیین سن مطلق گردید. نتایج تعیین سن پادگانه های ردیاچه ای زمانی بین 35850 تا 54150 هزار سال قبل را نشان می دهد. نتایج حاصل این بررسی ها نشان می دهد بالا آمده سطح آب دریاچه ارومیه در پلیوستوسن پایانی همزمان با دوره یخچالی وورم در شمال اروپا است. از لحاظ زمانی چهار پادگانه دریاچه ای تعیین سن شده در این تحقیق با رویداد های اقلیمی هنریچ 4 و 5 که همزمان با گسترش یخچال ها در اروپای شمالی همزمان هستند که نتایج حاصل از این تحقیق اولین شواهد این دوره های سرد هنریچ در ایران به شمار می آید. بالا آمدن سطح آب دریاچه ارومیه در پلیوستوسن پایانی و همزمانی آن با دوره های سرد هنریچ 4 و 5 با بالا آمدن سطح آب دریاچه مرده و تشکیل پادگانه های دریاچه ای آن همزمان است که این امر تأییدی بر صحت نتایج حاصل از این تحقیق است
تحلیل اماری سینوپتیکی امواج گرمایی زودرس در شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موج های گرمایی زودرس رویدادهای حدی جو هستند که باعث تلفات شدیدی در زندگی گیاهی و جانوری شده و مشکلات اجتماعی و اقتصادی زیادی برای جوامع به وجود می آورند. هدف این پژوهش شناسایی الگوهای سینوپتیکی و تحلیل آماری امواج گرمایی زودرس در شمال غرب ایران است. برای این کار از داده های دمایی حداکثر روزانه ماه اسفند چهارده ایستگاه سینوپتیکی شمال غرب کشور در دوره آماری ( 1392-1333 ) شمسی استفاد شد. سپس بر اساس آستانه تعریف شده ی شاخص بالدی تعداد 61 روز موج گرما انتخاب شدند. تمام ویژگی های آماری داده ها در نرم افزار SPSS پردازش شد. داده های ارتفاعی تراز میانی جو بر روی شبکه ای با اندازه 5/2×5/2 درجه قوسی بر روی محدوده 0 تا 70 درجه ی طول جغرافیایی شرقی و 0 تا 60 درجه ی عرض جغرافیایی شمالی از پایگاه داده های NCEP/NCAR استخراج شدند. ماتریسی در ابعاد 864 ستون در 40 ردیف تشکیل شد که بر روی ردیف ها روزهای همراه با امواج گرمایی و بر روی ستونها داده های ارتفاعی تراز میانی جو قرار داشت. تحلیل مولفه های مبنا بر روی ماتریس همپراش داده های ارتفاعی انجام شد و 12 مولفه که حدود 93 درصد واریانس داده ها ( تغییرات ارتفاع فشار تراز hp 500 ) را تبیین می کردند، شناسایی شدند. برای شناسایی الگوهای همدیدی بر روی نمرات مولفه ها تحلیل خوشه ای به روش ادغام " WARD " انجام شد. در محموع پنج الگوی فشار مولد امواج گرمایی زودرس شناسایی شد. نتایج تحقیق نشان داد که، امواج گرمایی زودرس شمال غرب ایران بیشتر براثر ایجاد پر ارتفاع بر روی جنوب عربستان، تنگه عدن و مرکز سودان در سطح 500 هکتوپاسکال و شکل گیری کم فشار سودانی در سطح دریا و گسیل زبانه های آن به طرف شمال و شمال شرق که منطقه مورد مطالعه( شمال غرب ایران ) را نیز در برمی گیرد، به وقوع می پیوندند.
توزیع مکانی شاخص تمرکز بارش روزانه در شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۳ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۶۹
87-103
حوزه های تخصصی:
از پیامدهای تغییر اقلیم در مناطق خشکی نظیر ایران، تغییرات زمانی و مکانی توزیع و تمرکز بارش است که می تواند منابع آبی را تحت تأثیر قرار دهد. از سوی دیگر افزایش تمرکز بارش می تواند موجب وقوع مخاطراتی مانند سیل شود. اهمیت موضوع توزیع و تمرکز بارش پژوهشگران را علاقمند به مطالعه در این زمینه کرده است. شاخص تمرکز (CI) روشی است که به منظور مطالعه توزیع و تمرکز بارش استفاده می شود. مطالعه حاضر نیز با هدف محاسبه و تحلیل شاخص تمرکز بارش روزانه 23 ایستگاه شمال غرب ایران طی دوره 1951 تا 2015 انجام گردید. در این پژوهش دامنه مقادیر CI برای محدوده مورد نظر بین 57/0 برای ایستگاه خوی تا 67/0 ایستگاه ماکو و میانگین 61/0 برای تمام ایستگاه ها محاسبه شد. از درونیابی مقادیر محاسبه شده، نقشه CI به دست آمد و نشان داد که قسمت شمال غرب محدوده مورد مطالعه به نمایندگی ایستگاه ماکو از نظر توزیع بارش روزانه در طول سال نسبت به سایر مناطق، بویژه مناطق مرکزی مانند تبریز توزیع یکنواختی ندارد. در مقایسه با میانگین CI کل ایران (64/0) محدوده شمال غرب با میانگین 61/0 از توزیع بارش یکنواخت تری در طول سال برخوردار است.
تحلیل سازوکار همدیدی بارش سنگینِ خسارت بار در شمال غرب ایران (مطالعه موردی: 14 آوریل 2017)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۳ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۰
79-100
حوزه های تخصصی:
در روز 14 آوریل 2017 (24 فروردین 1396) بارش سنگینی در شمال غرب ایران به وقوع پیوست که منجر به ایجاد سیل و خسارات جانی و مالی در این منطقه شد. در این مطالعه به منظور بررسی سازوکارهای همدیدی-دینامیکی وقوع این بارش، از داده های بارش ایستگاه های هواشناسی، پارامترهای همدیدی ترازهای مختلف جو و نمودار ترمودینامیک SkewT استفاده شد. در ابتدا پراکندگی بارش پهنه بندی شد، سپس نقشه های ارتفاع ژئوپتانسیل، چرخندگی، امگا، سمت و سرعت باد، رطوبت ویژه، تابع همگرایی شار رطوبت و نمودار هوف مولر ترسیم و تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد کانون حداکثر بارش به صورت کریدری از جنوب غرب استان آذربایجان غربی، محدوده دریاچه ارومیه تا مناطق میانی استان آذربایجان شرقی بوده است که در بازه زمانی 36 ساعت بین 30 تا 57 میلی متر بارندگی داشتند. نقشه های همدیدی نشان داد در این روز استیلای منطقه چرخندی ناوه مدیترانه در تراز میانی جو به همراه جریان هسته رودباد قطبی در سطوح فوقانی شرایط مساعدی برای ناپایدار کردن جو و صعود هوا در منطقه شمال غرب ایران فراهم کرد به طوری که مقدار امگا به کمتر از 3/0- پاسکال در ثانیه رسید. نقشه های رطوبت ویژه حاکیست که همزمان با استقرار منطقه چرخندی ناوه، شار رطوبتی قابل ملاحظه ای از مسیر دریای سرخ به سمت شمال غرب ایران صورت گرفته است. لذا تبدیل سریع رطوبت جو به بارش در منطقه چرخندی ناوه عامل اصلی وقوع بارش سنگین در این روز بوده است. این موضوع از طریق ترسیم نقشه همگرایی شار رطوبت و نمودار هوف مولر اثبات شد. نمودارهای SkewT و شاخص های ناپایداری نیز وجود رطوبت زیاد در جو و فراهم بودن شرایط مناسب جهت ناپایداری و صعود هوا در روز 14 آوریل را تأیید کردند.
دورنمای تخمین انرژی مورد استفاده برای گرمایش و سرمایش سکونتگاه های انسانی در اقلیم آینده (مطالعه موردی: استان های شمالغرب کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، شبیه سازی تقاضای انرژی برای دهه های آینده در بخش گرمایشی (HDD[1]) و سرمایشی(CDD[2] ) منازل و با استفاده از شاخص درجه- روز (Degree Day) است. برای این منظور نواحی شمال غرب کشور که شامل 8 ایستگاه تبریز، اردبیل، ارومیه، کرمانشاه، همدان، سنندج، قزوین و زنجان است و جزء نواحی سردسیر ایران محسوب می شود، انتخاب و مورد ارزیابی قرار گرفته شد تا بتوان با شناخت بیشتر از این مناطق در تقاضای انرژی در بخش گرمایش و حتی تغییرات ممکنه در تقاضای انرژی سرمایشی در دهه های آینده، بتوان کمکی موثر برای برنامه ریزان انرژی و جایگزینی مدیریت ریسک بر بحران اعمال نمود. بدین منظور، جهت شناسایی تغییرات اقلیم آینده و شبیه سازی مقادیر درجه- روز از مدل گردش عمومی جو HADCM3 و سناریویA1 استفاده شده است. از آنجا که در این پژوهش دسترسی به داده های روزانه و نقطه ای هر ایستگاه مورد نیاز بوده، لذا از مدلLARS-WG برای ریز مقیاس نمایی زمانی و مکانی داده های دمای کمینه و بیشینه و در 2 مقیاس زمانی گذشته (1961 تا 1990) و مقیاس زمانی آینده (2011 تا2100) تمرکز شده است. نتایج شبیه سازی شده دما، افزایش دمای شمالغرب کشور، به میزان 42/1 درجه سلسیوس برای میانگین دراز مدت 2011 تا 2100 در مقایسه با دوره مشاهداتی1961 تا 1990 نشان می دهد. بگونه ای که بیشترین افزایش دما به مقدار gC°58/2 برای اردبیل و کمترین آن با gC°44/0 برای زنجان پیش بینی می شود. نتیجه نهایی شبیه سازی ها نشان دهنده کاهش کلی نیاز به انرژی گرمایشی به مقدار 2502 درجه- روز کالری و افزایش نیاز به انرژی خنک کنندگی به مقدار 825 درجه- روز کالری برای میانگین نود سال آینده (2011-2100) در نواحی شمال غرب است. بنابراین، با گسترش فصول گرم و محدود شدن فصول سرد در طول سال، استمرار در مصرف انرژی جهت تهویه و خنک کنندگی هوا نیاز بیشتری خواهد یافت که بیشتر این مصرف انرژی در بخش خنک کنندگی مربوط به مناطقی نظیر ارومیه و تبریز خواهد بود.<br clear="all" />[1] Heating Degree Day[2] Cooling Degree Day
پارامترهای مؤثر بر مسائل زیست محیطی در شمال غرب ایران (مطالعه موردی: خشک شدن دریاچه ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۵
143 - 157
حوزه های تخصصی:
مسائل زیست محیطی در جغرافیا و میان جغرافیدانان از اهمیت و جایگاه برجسته ای برخوردار است چراکه پایه های این حوزه علمی بر محیط زیست قرار دارد. مسائل زیست محیطی در کشور ایران در طی دهه های اخیر رشد قابل ملاحظه ای کرده اند و فضاهای جغرافیایی را تحت شعاع خود قرار داده اند. در این میان شمال غرب کشور وضعیت ویژه ای دارد؛ چراکه کم آبی دریاچه ارومیه توانایی از بین بردن اکوسیستم موجود در آنجا را به صورت بالقوه داراست. بر این مبنا، پژوهش حاضر با هدف شناسایی پارامترهای مؤثر بر خشک شدن دریاچه ارومیه و رتبه بندی آن ها تلاش دارد گام مثبتی جهت ایجاد شناخت و تلاش جهت کاهش مسائل ناشی از این مشکل زیست محیطی بردارد. روش به کار رفته در این پژوهش، توصیفی-تحلیلی است. روش جمع آوری اطلاعات بر مبنای کتابخانه ای و نیز میدانی (پرسشنامه ای) بوده و تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون T-test انجام شده است. نتایج حاصل از تحقیق حاضر نشان می دهد 44 پارامتر در بعد انسانی، طبیعی و ترکیبی در خشک شدن دریاچه ارومیه نقش دارند. در بین پارامترهای انسانی مؤثر بر خشک شدن دریاچه ارومیه پارامترهای برهم زدن شرایط اکولوژیکی منطقه و کم توجهی به مدیریت منابع آبی، در پارامترهای طبیعی، تغییر بارش و کم شدن بارش و کم آبی و خشکسالی های پی در پی، و در پارامترهای ترکیبی، تغییر الگوی کشت و تولید محصولات پر آب و استفاده از تالاب ها بدون توجه به توان تالاب ها، اهمیت بیشتری در خشک شدن دریاچه ارومیه دارند.
واکاوی الگوی مکانی بارش های بهاره شمال غرب ایران با روش های تحلیل فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷۴
153 - 164
حوزه های تخصصی:
مؤلفه های مکانی از عوامل مؤثر در بروز تغییرات رفتار بارش در یک محدوده می باشند و این امر ضرورت استفاده از علم زمین آمار در مطالعات بارش را نشان می دهد. در پژوهش حاضر تلاش شده تا با استفاده از فراسنج های نیم تغییرنما و رگرسیون جغرافیایی موزون، الگوی بارش های 121 ایستگاه هواشناسی شامل 27 ایستگاه همدید،7 ایستگاه اقلیم شناسی و 87 ایستگاه باران سنجی سازمان هواشناسی کشور در دوره آماری 2014-1994 برای فصل بهار مورد بررسی قرار گیرد. نتایج حاصل از آماره نیم تغییر نما نشان داد که ساختار مکانی بارش از ماه آوریل به سمت ماه ژوئن کاهش یافته است ؛ که نشان دهنده کاهش وسعت عمل سیستم های بزرگ مقیاس در بارش محدوده مطالعاتی و افزایش توان عوامل محلی در وقوع بارش است. بر اساس مدل رگرسیون جغرافیایی موزون مشخص گردید که در تمام منطقه، ناهمواری ها بیشترین اثر را در کنترل بارش دارد و علاوه بر آن در کردستان و جنوب آذربایجان غربی جهت شیب، در اردبیل و شمال آذربایجان شرقی عامل شیب بر بارش اثر گذار هستند. همچنین اثرات عامل عرض جغرافیایی منطبق بر حضور بادهای غربی در محدوده بوده و در ماه آوریل در کردستان و در ماه های می و ژوئن در آذربایجان شرقی بیشترین اثرات را داشته است.
مطالعه و تخمین نوسان های جمعیتی استقرارهای عصر مفرغ شهرستان ورزقان مبتنی بر مطالعات قوم باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه جمعیت سکونتگاه های باستانی، امکان بازسازی مکانسیم های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع گذشته را فراهم کرده و افق های جدیدی از زندگی جوامع پیشین را به منصه ظهور می گذارد. پژوهش حاضر بر روی شهرستان ورزقان صورت گرفته که به لحاظ پژوهش های قوم باستان شناسی دارای ظرفیت های بسیاری است و لیکن تاکنون پژوهشی با هدف برآورد جمعیت در این منطقه صورت نگرفته است. پژوهش حاضر سعی دارد با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و رهیافت قوم باستان شناسی، بین الگوهای جمعیت پذیری استقرارهای امروزی شهرستان ورزقان و سکونتگاه های عصر مفرغ جهت تخمین جمعیت ارتباط منطقی ایجاد نماید. یعنی با انجام مطالعات میدانی، تخمین وسعت و جمعیت روستاها و اتراق های (اوباهای) عشایری و مقایسه با وسعت استقرارهای باستانی عصرمفرغ، جمعیت تقریبی آنها محاسبه گردد تا در نهایت بتوان به درک روشنی از تغییرات جمعیتی شهرستان ورزقان دست پیدا کند. بر این اساس تراکم جمعیتی شهرستان ورزقان 42 نفر در هکتار برآورد گردیده و تراکم جمعیتی استقرارهای عصر مفرغ به این صورت تقریب می گردد که در عصر مفرغ قدیم با مساحتی بالغ بر 8/3 هکتار، جمعیتی در حدود 160 نفر؛ عصر مفرغ میانی با مساحتی بالغ بر 7/12 هکتار، جمعیتی در حدود 533 نفر و عصر مفرغ جدید با مساحت 53/75 هکتار، جمعیت 3172 نفر در منطقه حضور و اسکان داشته اند.
شواهد عصرمفرغ جدید (1450-1250پ.م.) حوضه زاب براساس کاوش های باستان شناسی تپه آخوران
حوزه های تخصصی:
یکی از مناطق مهم جنوب دریاچه ارومیه، حوضه رودخانه زاب است که با توجه به آبگیری سدهای سردشت و کانی سیب کاوش های باستان شناسی در آن انجام گرفت. این منطقه به دلیل همجواری با مناطق قفقاز جنوبی و شرق آناتولی از اهمیت بسیاری درخصوص تعاملات فرهنگی برخوردار است. تپه آخوران یکی از محوطه های عصرمفرغ جدید در حوضه رودخانه زاب است که علاوه بر اهداف نجات بخشی با هدف بررسی نوع استقرار، کاوش باستان شناسی در آن صورت گرفت. عصر مفرغ را سرآغاز تحولات عمده اجتماعی در اوایل هزاره سوم پیش ازمیلاد، می دانند. در توالی باستان شناختی حسنلو به دلیل نقاط ضعفی که در مسائل روش شناختی و نظری وجود داشت، در سال های اخیر بازنگری های کلی صورت گرفت و تقسیم بندی جدیدی توسط «دانتی» ارائه گردید که در گاه نگاری جدید، حسنلوی V که پیش تر آن را با عنوان «عصرآهن I» می شناختیم، اما اکنون از آن به عنوان «عصرمفرغ جدید» یاد می شود. از ویژگی های عصرمفرغ جدید، گوناگونی فرهنگی و نَه همگونی فرهنگی در منطقه شمال غرب است. این مقاله تلاش دارد تا با مطالعه مواد فرهنگی متعلق به سنت فرهنگی مفرغ جدید در تپه آخوران به این پرسش پاسخ دهد که چگونه ارتباطات و مناسبات فرهنگی بین این نقطه با دیگر مناطق حضور فرهنگ مفرغ جدید برقرار بوده است؟ همچنین گاه نگاری آخوران به چه ترتیب بوده است؟ نتایج کاوش های باستان شناسی منجر به شناسایی اردوگاهی از عصرمفرغ جدید گردید. همچنین مطالعه مواد فرهنگی آخوران نشانگر حضور سنت سفالین مفرغ جدید است. مطالعات و گاه نگاری نسبی سفال ها نشان داد که بیشترین تعاملات و تأثیرات فرهنگی با مناطق حسنلو و خارج از مرزهای ایران با مناطق آناتولی و کردستان عراق بوده است. پژوهش حاضر برمبنای کاوش های باستان شناسی و سپس مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است و با رویکرد توصیفی-تحلیلی تلاش دارد به معرفی سفال های نویافته عصرمفرغ جدید (حسنلوی V: 1450-1250 پ.م.) بپردازد.
معرفی سنگ نگاره های دَوه دَره سی شهرستان هوراند آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
۶۹-۵۵
حوزه های تخصصی:
هنر صخره ای را می توان به عنوان یکی از کهن ترین جلوه های هنری جوامع انسانی در طول تاریخ در نظر گرفت؛ بر همین اساس، مطالعه و تحلیل هنر سنگ نگاره ها، در شناخت مناسبات اجتماعی، باورها، فرهنگ و سایر ابعاد زندگانی انسان، نقش ویژه ای ایفا می کند. این نقوش از نظر انجام مطالعات باستان شناسی، انسان شناسی، مردم شناسی و تاریخ هنر، از اهمیت زیادی برخوردار بوده و تا کنون در مناطق مختلف جهان، سنگ نگاره های زیادی کشف و شناسایی شده اند. منطقه شمال غرب ایران، یکی از مناطق مستعد هنر صخره ای است. طی بررسی های باستان شناختی صورت گرفته در حاشیه رودخانه دائمی قَره سو در تابستان سال 1391، چندین مجموعه از سنگ نگاره ها شناسایی شدند. این سنگ نگاره ها دارای موتیف های متنوعی از جمله؛ نقوش انسانی، حیوانی، نمادین و ابزار بوده که اغلب به صورت کوبشی (پتروگلیف) و به ندرت به صورت خراش در سطح سنگ های منفرد از هم، ایجاد شده اند. این پژوهش، به معرفی و مطالعه اجمالی سنگ نگاره های محوطه دَوه دَره سی شهرستان هوراند پرداخته و به دنبال پاسخ به این پرسش ها است؛ 1. ساختار معیشتی جوامع این منطقه بر اساس نقوش سنگ نگاره ها چگونه بوده است؟ 2. نگاره های ایجادشده بر روی سنگ ها در چند دسته قابل طبقه بندی هستند؟ مقاله حاضر، از روش توصیف و تطبیق محتوا بهره برده و داده های آن، به شیوه بررسی میدانی نگارندگان و مطالعات اسنادی گردآوری شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهند که این نقوش، در بر دارنده نقش مایه انسانی، حیوانی، نمادین و ابزار بوده و از نظر کمی و کیفی، شباهت هایی با نقوش مناطق مختلف ایران دارند. این مسئله می تواند ناشی از ارتباطات فرهنگی و مشابهت های زیستی و اجتماعی جوامع این مناطق باشد؛ همچنین بر اساس نگاره های ایجادشده، این جوامع، دارای ساختار معیشتی بر حسب دامداری (کوچ روی) بوده اند که الگوی غالب جوامع پیش از تاریخ این منطقه است.
تعاملات فرهنگی منطقه شمال غرب ایران و قفقاز جنوبی در دوره مس و سنگ
حوزه های تخصصی:
شمال غرب ایران و قفقاز جنوبی ازلحاظ زیست محیطی، شرایط نسبتاً مناسبی برای شکل گیری استقرارهای باستانی دارند؛ ازجمله می توان به حوضه دریاچه ارومیه و سواحل اَرس در شمال غرب ایران و حوضه های رود کورا، میل مغان (مناطق کوهستانی) در منطقه قفقاز جنوبی اشاره کرد. شواهد باستان شناختی و تحقیقات انجام یافته اخیر در دو حوزه جغرافیایی، اشتراکات و تشابهات فرهنگی دوره مذکور را به میان می گذارد. هدف اصلی در این مقاله، معرفی محوطه ها و سنت های سفالی و مشخص ساختن توالی گاهنگاری در مناطق موردمطالعه است. برای دستیابی به تعاملات فرهنگی در حوزه جغرافیایی موردمطالعه در دوره مس وسنگ پرسش های ذیل مطرح می گردد؛ وضیعت توالی گاهنگاری در دو حوزه فرهنگی چگونه است؟ فرضیه اصلی در این ارتباط، وجود گاهنگاری (آغاز و پایان دوره مس وسنگ) تقریباً همسان در دو نقطه جغرافیایی است. لایه های استقراری و توالی سکونت از دوره نوسنگی به دوره مس وسنگ در محوطه های باستانی، موضوع تداوم و انتقال فرهنگی را چگونه نشان می دهد؟ نگارش پیشِ رو، با روش توصیفی-تحلیلی صورت می گیرد. به عنوان نتیجه نهایی می توان به تشابهات و تفاوت های داده های باستان شناختی، ازجمله به ویژگی های سفالی، ساختار معماری، تدفین و... اشاره کرد که با مطالعه محوطه هایی مانند دالما تپه، کول تپه جلفا، دَوَ گوز خوی و... در شمال غرب ایران و لیلا تپه، قالایری، پویلو تپه، بویوک کسیک، سویوق بولاق، بریکیل دیبی، کاوتسخِوی، تخوت در منطقه قفقاز جنوبی به دست آمده است و ازلحاظ گاهنگاری از 5000 تا 3700/3600 پ.م. را شامل می شود.
بررسی ارتباط نوسانات چرخندگی تغییرات اقلیمی بارش های شمال غرب ایران (مطالعه موردی: ایستگاه سردشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات اقلیمی از دیدگاه بسیاری از دانشمندان پدیده طبیعی است که در مدت زمان طولانی رخ می دهد. تأثیر فعالیت های بشر نیز باعث تشدید اثرات پدیده تغییرات اقلیمی، شدت روند این تغییرات و تغییر زمانی این پدیده نظیر بارش می گردد. در بررسی تغییر اقلیمی می توان از پارامترهای مختلف هواشناسی استفاده کرد ازجمله این پارامترها می توان به چرخندگی اشاره کرد. چرخندگی مثبت و منفی در موج بادهای غربی باعث ایجاد تغییراتی در نوع ریزش بارش می گردد. هدف این پژوهش بررسی ارتباط نوسانات چرخندگی بر بارش منطقه سردشت می باشد. ابتدا داده های بارش روزانه از ایستگاه سینوپتیک سردشت اخذ و پس از تجزیه وتحلیل آماری داده ها، با استفاده از نرم افزار گردس نقشه های سینوپتیک امگا، ارتفاع ژئوپتانسیل تراز ۵۰۰ میلی بار، فشار سطح دریا و چرخندگی برای روزهای نماینده استخراج و موردبررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از ایجاد جبهه در سطح زمین در کلیه نقشه های فشار سطح دریا در ایستگاه سردشت می باشد. همچنین در نقشه ژئوپتانسیل، منطقه موردمطالعه در بخش وزش افقی چرخندگی مثبت فرود بادهای غربی واقع شده که باعث ایجاد شرایط ناپایدار در تراز ۵۰۰ میلی بارشده و موجبات صعود رطوبت را فراهم کرده است. در سطح زمین، مهم ترین منابع رطوبتی که باعث تقویت جبهه و بارش در ایستگاه موردبررسی شدند دریای سیاه، مدیترانه و خزر بود. جهت وزش باد در سطح زمین به صورت شمال شرقی- جنوب غربی و در سطح بالا غربی، جنوب غربی و شمال غربی بود. در اغلب روزها شاهد سلطه یک سامانه سیکلونی در منطقه می باشیم که با ایجاد شرایط ناپایدار توسط جبهه، بارش رخ داده است. در نقشه امگا، کلیه روزها ناپایدار بوده و هسته های امگای منفی در ایستگاه سردشت شکل گرفته است. نقشه چرخندگی نشان از تأثیرگذاری چرخندگی مثبت در این ایستگاه می باشد که موجب ریزش بارش بخصوص بارش مایع در منطقه شده است. .
بررسی روند تغییرات زمانی- مکانی بارش پاییزه شمال غرب کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بارش مهم ترین متغیر آب شناختی است که پیوند میان جو و فرآیندهای سطحی را برقرار می سازد. سه چهارم گرمای جو حاصل آزادسازی گرمای نهان تبخیر است. لذا پهنه بندی اقلیمی بارش فصل پاییز جهت دستیابی به توسعه همه جانبه در ابعاد مختلف مکانی-زمانی ضروری می باشد. برای این منظور از داد ه های روزانه فصل پاییز در 21 ایستگاه سینوپتیک منطقه مورد مطالعه با دوره آماری مشترک 32 (1989-2018) مورد واکاوی قرار داده است. بعدازآن که داده های مفقودی به روش جرم مضاعف توسط نرم افزار (spss) بازسازی و تکمیل گردید، این داده ها وارد محیط (EXCEL) شده و ماتریسی به صورت آرایه ای به حالت R با ابعاد 21×3491 تهیه شد. در این تحقیق برای اطلاع از وضعیت نرمال بودن داده ها از آزمون کلموگروف-اسمیرنوف و روند تغییرات آن ها از آزمون من-کندال با نرم افزار (MINITAB) استفاده شده است. پس از هنجار سازی، یک تحلیل عاملی با چرخش متعامد واریماکس بر روی آرایه بهنجار شده، اعمال گردید و مشخص شد درمجموع بیش از 16/68 درصد پراش داده ها توسط اقلیم بارش پاییزه منطقه توجیه می شود؛ که از میان عوامل، عامل اول 61 درصد و عامل دوم 7 درصد مهم ترین مقادیر پراش داده ها را بیان می کند. با انجام تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی و با روش ادغام وارد بر روی ماتریس نمرات عامل ها، دو ناحیه اصلی و خرده ناحیه بارشی شناسایی شدند. این نواحی عبارت اند از: نواحی پربارشی و نواحی بارشی متوسط؛ بنابراین می توان گفت سهم بارش پاییزه حاصل از سامانه های محلی (بارش همرفتی، کوهستانی، جبهه های محلی و...) و عوامل مکانی(عرض جغرافیایی، موقعیت نسبی ایستگاه ها و...) در بخش جنوب غربی بیشتر است؛ و بخش های جنوب غربی به خصوص ایستگاه پیرانشهر بیشینه ی بارش افزون تر از سامانه های همدید را دریافت می کند. همچنین زمان وقوع بیشینه بارش فصل پاییز در نواحی بارشی متوسط شمال غرب حاصل از سامانه های همدید و عوامل مکانی در ماه نوامبر در نیمه جنوب غربی رخ می دهد.
بررسی نقش تهدیدات درونی و بیرونی منطقه شمال غرب بر تدوین راهبردهای دفاعی با ماهیت جغرافیایی- سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی منطقه ای سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲-۲ (پیاپی ۳۸)
1001 - 1015
حوزه های تخصصی:
منطقه شمال غرب ایران یکی از محیط های ژئوپلیتیکی حساس کشور است که از گذشته با مسائل امنیتی، جنگ و رقابت بین کشورهای منطقه مواجهه بوده است. سؤال اصلی مقاله این است که تهدیدات درونی و بیرونی منطقه شمال غرب چه نقش و جایگاهی در تدوین راهبردهای دفاعی ایران دارند ؟ روش این مقاله توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش صاحب نظران، خبرگان دانشگاهی و دست اندرکاران طراحی راهبردهای دفاعی - استراتژیک، می باشند که در مجموع 500 نفر می باشند که با استفاده از روش نمونه گیری کوکران تعداد اعضای نمونه 217 نفر تعیین شده است. برای سنجش روایی پرسشنامه از نظر کارشناسان، اساتید و متخصصان این حوزه استفاده شد و برای تعین پایایی از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد که نتیجه آن 0.88 بود و تائید شد. یافته های مقاله نشان می دهد که عدم توسعه مناطق مرزی منطقه شمال غرب(4.65) به عنوان مهم ترین تهدید داخلی در نظر گرفته شده است. بعد از آن مشکل زیست محیطی دریاچه ارومیه(4.62)، وجود پهنه جغرافیای که دنباله راهبردهای امنیتی و دفاعی کشورهای همسایه(4.59)، تحرکات برخی گروه های معاند در این مناطق(4.56)، بهره برداری جریان های سیاسی از توسعه نیافتگی بخشی از مناطق شمال غرب(4.49)، داشتن حس تعلق کردها نسبت به کردهای ترکیه و عراق(4.48)، وجود منازعات قومی، مذهبی و طایفه ای فاکتور(4.47) و اقلیت گرایی قومی در این منطقه(4.43)، حس ناسیونالیستی در بین کردها و آذری ها(4.41)، وجود جمعیت های ناهمگون با جمعیت اصلی کشور(3.51) قرار گرفته اند.
گونه شناسی، طبقه بندی و تحلیل سنگ مزارهای اسلامی شمال غرب ایران (مطالعه موردی دوره ایلخانی تا پایان دوره صفویه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
163 - 177
حوزه های تخصصی:
سنگ مزارها یکی از اجزاء جدایی ناپذیر تفکر مرگ در میان تمامی جوامع از روزگاران کهن تا به امروز بوده و ابزاری اساسی برای نمودهای عینی و معنوی آن به کار رفته است. اگرچه در زمینه ساخت مَزار و نشانه های مرتبط با آن در جوامع گوناگون دیدگاه های متفاوت وجود دارد، این پدیده در جهان بینی ایرانی – اسلامی جایگاه ویژه ای داشته است و در شکل های مختلف و نقش مایه های تزیینی متنوع ایجاد شده اند. منطقه شمال غرب ایران (آذربایجان ایران) به دلیل حکمرانی اقوام سلجوقی، ایلخانی، آق قوینلو، قره قوینلو و صفوی یکی از مناطق مستعد برای این گونه آثار مادی است. این پژوهش با هدف شناسایی، گونه شناسی و تحلیل برخی از سنگ مزارهای این منطقه انجام گرفته و به دنبال پاسخ به پرسش های اساسی زیر است: سنگ مزارهای شمال غرب ایران از نظر گونه شناسی و شکل در چه اشکالی ایجاد شده است؟ تحلیل ریشه شناختی برخی از شکل سنگ مزارهای شمال غرب ایران به کدام مناطق بر می گردد؟ نقوش تزیینی سنگ مزارهای شمال غرب ایران در چند دسته قابل تقسیم بندی است؟ این پژوهش به روش، توصیفی – تحلیلی بر اساس مطالعات اسنادی، تجزیه و تحلیل کیفی و از روش میدانی برای ثبت و ضبط برخی گورستان های دوره اسلامی شمال غرب ایران استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که سنگ مزارها از منظر نحوه قرارگیری در سه نوع عمودی، افقی و ترکیبی با گونه های مختلف قابل دسته بندی است؛ همچنین مطالعات تطبیقی سنگ مزارها نشان می دهد که از نظر ریشه شناختی برخی از اشکال سنگ قبرها با فرهنگ های آسیای میانه ارتباط نزدیکی دارد که نشان از تاثیر و تاثرات فرهنگی میان حکومت های دوره اسلامی ایران با آسیای میانه است. سنگ مزارهای مورد مطالعه از لحاظ آرایه های تزیینی دارای انواع مختلفی با مفاهیم متنوعی است از جمله: الف) انسانی، ب) گیاهی، ج) حیوانی، د) هندسی - نمادین، ه) اشیاء و ابزارآلات است. هم اکنون بسیاری از این آثار دچار آسیب انسانی و طبیعی شده و تنها تعدادی از آن ها از وضعیت نسبتاً مطلوبی برخوردارند.
بررسی ساختارهای قومی و امنیتی در منطقه شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران کشوری متشکل از اقوام گوناگون است که هر کدام در جغرافیایی خاص ریشه دارند. منطقه شمال غرب نیز از دیرباز مامن اقوامی مانند کردها و آذری ها بوده است. اما در کنار ساختار قومی جغرافیای سیاسی ایران، موضوعی دیگری که بایستی مورد توجه قرار گیرد ساختارهای امنیتی است چرا که ساختار اخیر نوعی فرآروده روابط انسانی خرد و کلان است. هدف این مقاله بررسی ساختارهای قومی و امنیتی منطقه شمال غرب ایران است. سوال اصلی مقاله این است که منطقه فوق الذکر دارای چه ساختارهایی از لحاظ دو مولفه قومیت و امنیت است؟ فرضیه پژوهش این است که ساختار امنیتی یک منطقه حاصل روابط درون قومی و برون قومی افراد با یکدیگر و جهت گیری آن ها نسبت به فضای جغرافیای سرزمینی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی محیط پیرامون و فراپیرامون خود است. روش انجام این مقاله توصیفی تحلیلی است. نتایج مقاله نشان می دهد که شمال غرب ایران منطقه ای است که دارای ساختار قومیتی و در نتیجه ساختار امنیتی ویژه ای است که در طول تاریخ نیز دارای تاثیراتی در سطح کلان ملی بوده است و در نتیجه برای مدیریت و برنامه ریزی علمی و در ادامه سیاستگزاری کارآمد قومی- امنیتی در این منطقه و حتی کل کشور بایستی ساختارهای قومی و امنیتی این منطقه به درستی فهم شده باشد.