مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
راهبرد تجاری
حوزههای تخصصی:
امروزه ایجاد همسویی و تناسب میان راهبردهای مدیریت منابع انسانی با راهبردهای تجاری سازمان، موضوعی است که به عنوان یکی از مهم ترین مؤلفه های مؤثر در بهبود عملکرد سازمان ها مطرح است. پژوهش حاضر، با هدف بررسی تأثیر راهبردهای تجاری و منابع انسانی و همسویی آنها بر شاخص های عملکردی کلیدی مالی و رضایت کارکنان انجام گردید و در آن شش فرضیه ی اصلی مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه ی پژوهش، توصیفی پیمایشی به شمار می رود. برای سنجش متغیرهای مورد نظر، از دو پرسش نامهباطیف پنج گزینه ایلیکرت که در مجموع شامل 75 سؤالبود،استفادهشد. جامعه ی آماری پژوهش حاضر، شرکت های تابعه ی سازمان ملی صنایع مس ایران بود و پرسش نامه های پژوهش میان 118 نفر از مدیران و معاونان و367 تن از کارکنان این شرکت ها توزیع گردید. نتایج پژوهش، تأثیر مثبت انواع راهبردهای منابع انسانی و تجاری را بر شاخص های عملکردی کلیدی مالی و رضایت کارکنان و عدم تأثیر همسویی این راهبردها را بر متغیرهای مورد نظر نشان داد.
تأثیر انتقال اطلاعات بر اثرگذاری بازده غیرعادی بر راهبرد تجاری شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قابلیت اتکای اطلاعات و محتوای اطلاعات شرکتها دو شاخص انتقال اطلاعات در سطح گزارشگری سالیانه است. این دو شاخص با کاهش تقارن اطلاعاتی هزینه سرمایه را کاهش میدهد و از این طریق نقشی اساسی در کارایی بازار سرمایه ایفاء مینمایند. بر این اساس این پژوهش با تخمین دو الگو اقدام به بررسی تأثیر انتقال اطلاعات بر اثرگذاری بازده غیرعادی بر راهبرد تجاری شرکتها با استفاده از دادههای مندرج در صورتهای مالی 120 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در قلمرو زمانی 1390 تا 1396 نموده است. روش پژِوهش، ازنظر رویکرد خردگرایانه، از نظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت علی-معلولی است، زیرا بهموجب آن سعی میشود تاثیر چند متغیر بر یک متغیر موردبررسی قرار گیرد و ازنظر زمان اجراء گذشتهنگر، ازنظر منطق اجراء استقرایی، ازنظر ماهیت دادهها کمی، ازنظر استدلال میدانی و ازنظر طول مدتزمان ترکیبی است. برای آزمون فرضیهها از مدل رگرسیون چند متغیره با استفاده از دادههای ترکیبی و نرمافزار استتا بهره گرفتهشده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بازده غیرعادی بر راهبرد تجاری شرکتها تأثیر مثبت و معناداری دارد و انتقال اطلاعات بر تأثیر بازده غیرعادی بر انتخاب راهبرد تجاری، نقش تعدیلکنندگی منفی دارد.
جایگاه راهبرد تجاری در ارتقای کیفیت حسابرسی با تأکید بر عواملی محیطی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
35 - 66
حوزههای تخصصی:
هدف:قضاوت حرفه ای حسابرس از عوامل کلیدی در هدایت صحیح حسابرسی است. برای اتخاذ تصمیم مناسب در این زمینه، حسابرس با در نظر گرفتن راهبرد تجاری، از مواردی همچون ویژگی های عملیاتی صاحبکار، میزان پیچیدگی و ساختار سازمانی نیز شناخت پیدا می کند، چرا که همه این موارد به صورت منطقی می تواند در اظهارنظر حسابرس تأثیر داشته باشد.هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه بین راهبرد تجاری و کیفیت حسابرسی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با در نظرگرفتن عوامل محیطی پژوهش است. روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، از نوع تحقیق کاربردی است. همچنین در این پژوهش با توجه به نوع داده ها و روش های تجزیه و تحلیل موجود، از روش داده های ترکیبی استفاده شده است. بدین منظور داده های 135شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1389 تا 1396 مورد مطالعه قرار گرفتند. در این پژوهش کیفیت حسابرسی با استفاده از معیارهای خروجی تابع عوامل محیطی پژوهش (با معیارهای خطای نوع اول و دوم، گزارش غیر مقبول جدید و کیفیت گزارشگری مالی) مورد سنجش قرار می گیرد. یافته ها:شواهد تجربی به دست آمده از آزمون فرضیه های تحقیق حاکی از آن است که خطای نوع اول، رابطه مستقیم و معنادار و خطای نوع دوم، رابطه منفی و معناداری با راهبرد تجاری دارد. همچنین نوع گزارش حسابرس و کیفیت گزارشگری مالی رابطه مستقیم و معناداری با راهبرد تجاری دارند. نتیجه گیری: نهایتاً نتایج این بررسی نکات مهمی را برای سرمایه گذاران و استفاده کنندگان گزارش های مالی فراهم می نماید . بدین مفهوم که تعیین کیفیت حسابرسی (یا فقدان آن) بدون شناخت محیط حسابرسی و کسب و کار شرکت ها ناقص بوده و در مباحث مربوط به تصمیم گیری باعث گمراهی خواهد شد. همچنین، سرمایه گذاران و استفاده کنندگان گزارش های مالی می توانند بینش و آگاهی خود را نسبت به کیفیت حسابرسی شرکت ها از طریق ایجاد ارتباطی منطقی با نوع راهبرد کسب و کار شرکت ها توسعه دهند.
راهبرد تجاری و افشای مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال دوزادهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۵
67 - 86
حوزههای تخصصی:
هدف:راهبرد تجاری انعکاسی از اقدامات و تصمیمات یک شرکت برای درک و سازگاری با محیط و پیداکردن جایگاه مطلوب در جامعه به منظور نیل به بالاترین سطح عملکردی است. از این رو، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر راهبرد تجاری بر میزان افشای مسئولیت اجتماعی شرکت ها می پردازد. روش:نمونه ای متشکل از 127 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1393 تا 1397 انتخاب گردید و فرضیه پژوهش با بهره گیری از الگوی رگرسیون چند متغیره مبتنی بر تکنیک داده های ترکیبی مورد آزمون قرار گرفت. یافته ها:یافته های پژوهش حاکی از آن است که شرکت های برخوردار از راهبرد تجاری تهاجمی (آینده نگران) بیشتر از مدافعان تمایل به افشای مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت دارند. به عبارت دیگر به کارگیری راهبرد تجاری تهاجمی، افشای مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها را افزایش می دهد. همچنین، نتایج آزمون تحلیل حساسیت نشان داد که استفاده از معیار جایگزین برای سنجش راهبرد تجاری شرکت نیز تأثیری بر نتایج اصلی پژوهش ندارد و نتایج تحقیق از استحکام برخوردار است. نتیجه گیری: نوع راهبرد تجاری شرکت، بر میزان افشای مسئولیت اجتماعی آن تأثیرگذار است و شرکت های دارایراهبرد تدافعی یا مدافعان به دنبال حداقل نمودن هزینه ها هستند و میزان افشای مسئولیت اجتماعی را کاهش می دهند. در مقابل، شرکت های با راهبرد تهاجمی یا آینده نگران در پی انعطاف و ریسک بیشتر بوده و میزان افشای مسئولیت اجتماعی را افزایش می دهند.
راهبرد تجاری و کارایی سرمایه گذاری در نیروی کار شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله رابطه بین راهبرد تجاری و کارایی سرمایه گذاری نیروی کار شرکت ها را در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار داده است. روش این پژوهش از نوع کمّی و پس رویدادی است. کارایی سرمایه گذاری نیروی کار با استفاده از الگوی پینوک و لیلیس اندازه گیری شد. تعداد 124 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و از داده های این شرکت ها در بازه زمانی 1388 تا 1398 برای تجزیه و تحلیل ها استفاده شد. نتایج تحلیل های رگرسیونی پژوهش نشان داد که بین راهبرد تجاری و ناکارایی سرمایه گذاری در نیروی کار رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ به این معنا که شرکت های دارای راهبرد تهاجمی، کارایی کمتری در سرمایه گذاری نیروی کار نسبت به شرکت های تدافعی از خود نشان می دهند. هم چنین، یافته های رگرسیونی حاکی از آن است که بین راهبرد تجاری و بیش سرمایه گذاری (کم سرمایه گذاری) در نیروی کار رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ به این معنا که شرکت های تهاجمی (تدافعی) بیشتر درگیر بیش سرمایه گذاری (کم سرمایه گذاری) در نیروی کار می شوند. راهبرد تجاری یکی از عوامل اثرگذار بر کارایی سرمایه گذاری در نیروی کار است و تصمیم گیرندگان (شامل سرمایه گذاران برای خرید و فروش سهام و قانون گذاران در حوزه اشتغال) باید به این موضوع توجه ویژه ای کنند.
تأثیر عملکرد اجتماعی شرکت بر عملکرد بازار شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با نقش تعدیلی راهبرد تجاری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
حسابداری و شفافیت مالی سال ۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱
99-121
حوزههای تخصصی:
هدف: عملکرد شرکت ها براساس دستیابی به اهداف ترسیم شده کوتاه مدت و بلند مدت اندازه گیری می شوند. بدین جهت، عملکرد شاخص مناسبی جهت دسترسی به اهداف ترسیم شده تلقی می گردد. عوامل متعددی در افزایش عملکرد بازار شرکت ها مؤثر هستند. از مهم ترین معیارهای موفقیت شرکت ها عملکرد بازار آن هاست. این پژوهش به دنبال تعیین نقش تعدیل گری راهبرد تجاری در تأثیر عملکرد اجتماعی شرکت بر عملکرد بازار شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. روش شناسی: اطلاعات 117 شرکت در بازه زمانی 1393 تا 1400 گردآوری و با استفاده از روش رگرسیون حداقل مربعات تعمیم یافته مرتبه اول مورد آزمون قرار گرفته است. برای اندازه گیری عملکرد اجتماعی شرکت ها از ابعاد اجتماعی، حاکمیت شرکتی و محیط زیستی استفاده شده و برای اندازه گیری عملکرد بازار شرکت از دو معیار نسبت کیوتوبین و ارزش بازار به دفتری شرکت استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که عملکرد اجتماعی شرکت بر عملکرد بازار شرکت تأثیر مثبت و معنی داری دارد. علاوه بر این یافته های پژوهش نشان داد که راهبرد تجاری تهاجمی باعث تقویت تأثیر عملکرد اجتماعی شرکت بر عملکرد بازار شرکت شده است. دانش افزایی: نتایج پژوهش می تواند در بازنگری و اصلاح دستورالعمل ها و چارچوب گزارشگری اطلاعات عملکرد اجتماعی شرکت ها موثر باشد، بطوری که به تمامی ذینفعان و استفاده کنندگان کمک کند تا میزان توجه شرکتها به تأثیر عملکرد اجتماعی شرکت به عملکرد بازار را مورد ارزیابی ارزیابی قرار دهند. روش شناسی پژوهش: اطلاعات 117 شرکت در بازه زمانی 1393 تا 1400 گردآوری و با استفاده از روش رگرسیون حداقل مربعات تعمیم یافته مرتبه اول مورد آزمون قرار گرفته است. برای اندازه گیری عملکرد اجتماعی شرکتها از ابعاد اجتماعی، حاکمیت شرکتی و محیط زیستی استفاده شده و برای اندازه گیری عملکرد بازار شرکت از دو معیار نسبت کیوتوبین و ارزش بازار به دفتری شرکت بهره گیری شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که عملکرد اجتماعی شرکت بر عملکرد بازار شرکت تأثیر مثبت و معنی داری دارد. علاوه بر این یافته های پژوهش نشان داد که راهبرد تجاری تهاجمی باعث تقویت تأثیر عملکرد اجتماعی شرکت بر عملکرد بازار شرکت شده است. اصالت / ارزش افزوده علمی: نتایج پژوهش می تواند در بازنگری و اصلاح دستورالعمل ها و چارچوب گزارشگری اطلاعات عملکرد اجتماعی شرکت ها موثر باشد بطوریکه به تمامی ذینفعان و استفاده کنندگان کمک کند تا میزان توجه شرکتها به تاثیر عملکرد اجتماعی شرکت به عملکرد بازار را مورد ارزیابی ارزیابی قرار دهند همچنین این رابطه بر اساس نوع راهبرد تجاری شرکتها مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.