تأثیر بازی درمانی کودک محور بر احساس خودکارآمدپنداری در تعاملات بین فردی دانش آموزان مبتلا به نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : با توجه به اهمیت تعاملات بین فردی در تحول اجتماعی دوران کودکی، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر بازی درمانی کودک محور بر احساس خودکارآمدپنداری در تعاملات بین فردی دانش آموزان مبتلا به نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان 8 تا 12 ساله مبتلا به نافرمانی مقابله ای مراجع کننده به مراکز روان پزشکی و روان شناختی شهر رشت در بازه زمانی شش ماه اول سال 1396 بود که از میان آنها 30 کودک از طریق نمونه گیری در دسترس و بر حسب شرایط ورود به پژوهش انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه جای دهی شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای (هومرسن و همکاران، 2006)، مصاحبه بالینی ساختاریافته (انجمن روان پزشکی آمریکا، 2013)، و مقیاس خودکارآمدی کودکان در روابط بین فردی با همسالان (ویلر و لد، 1982) استفاده شد. مداخله آموزشی بازی درمانی برای گروه آزمایش در 10 جلسه 60 دقیقه ای با فاصله 3 روز بین جلسات ارائه شد، در حالی که گروه کنترل چنین آموزشی را دریافت نکردند. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری یک راهه نشان داد که بازی درمانی کودک محور موجب افزایش خودکارآمدپنداری کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای در سطح کل و در موقعیت با تعارض در تعاملات بین فردی می گردد . نتیجه گیری: بازی درمانی با شیوه ای متناسب با سطح تحول کودکان به طور عینی و ملموس ، تجربه مهارت آموزی را برای آنها فراهم می کند و این تمرین عملی به طور مستقیم و غیرمستقیم منجر به بهبود خودکارآمدپنداری در تعاملات بین فردی این کودکان می شود .