پیش بینی تعهد زناشویی براساس سبک های حل تعارض زوجین، شفقت خود و ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۰
1 - 36
حوزه های تخصصی:
ازدواج های موفق اثرات مثبتی بر بهزیستی افراد دارند و تعهد زناشویی یکی از مؤلفه های ازدواج موفق است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تعهد زناشویی براساس سبک های حل تعارض زوجین، شفقت خود و ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی انجام شد. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارمندان متأهل دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 1399-1398 بود که 211 نفر از آنان (117 زن و 94 مرد) با روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ی تعهد زناشویی (آدامز و جونز، 1997)، پرسشنامه ی سبک های حل تعارض رحیم (رحیم، 1983)، پرسشنامه ی شفقت خود (نف، 2003 ب)، مقیاس ارضای نیازهای بنیادین عمومی (گنیه، 2003) و مقیاس ارضای نیازهای بنیادین در روابط (لاگاردیا، رایان، کوچمن و دسی، 2000) بود. داده های به دست آمده از طریق آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که از میان متغیرهای پژوهش به ترتیب، ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی در سطح عمومی، سبک های حل تعارض غیرسازنده، شفقت خود، سبک های حل تعارض سازنده و ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی در ارتباط با همسر بیشترین سهم را در پیش بینی تعهد زناشویی دارند و به طور مشترک 40 درصد از واریانس تعهد زناشویی را پیش بینی می کنند. این یافته ها حاکی از آن اند که با افزایش ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی در سطح عمومی و در ارتباط با همسر، سبک های حل تعارض سازنده و شفقت خود و کاهش سبک های حل تعارض غیرسازنده، تعهد زناشویی افزایش می یابد. از نتایج پژوهش حاضر می توان در تدوین برنامه های آموزشی پیش از ازدواج، توانمندسازی زوجین و مداخلات زوج درمانی استفاده کرد.