مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۰۱.
۲۰۲.
۲۰۳.
۲۰۴.
۲۰۵.
سلامت عمومی
حوزههای تخصصی:
اختلالات روانی یکی از نگران یهای عمده جهان امروز است که سبب کاهش بهره وری سیستم آموزش و پرورش می شود . مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بین حمایت اجتماعی با سلامت عمومی معلمان زن شاغل در مدارس شهر قدس انجام ش د. این پژوهش یک مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی است . حجم نمونه 131 نفر و نمونه گیری به روش خوش های بوده اس ت. جهت گردآوری طلاعات از پرسشنام ههای استاندارد سلامت عمومی گلدبرگ و و ضریب همبستگی ANOVA حمایت اجتماعی فلیپیس استفاده ش د. داده های جم عآوری شده با آزمو نهای آماری پیرسون مورد تحلیل قرار گرفت . بدین ترتیب ، ارتباط حمایت اجتماعی با حیطه های علایم جسمانی ، اضطراب ، عملکرد اجتماعی ، افسردگی و سلامت عمومی کل با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون بررسی ش د. نتایج نشان داد که بین حمایت اجتماعی با میانگین نمره اضطراب ، اختلاف آماری معنی دار و معکوس وجود دار د. همچنین ،در بین خرده مقیاس های مختلف سلامت عمومی اعم از علایم جسمانی ، اضطراب ، عملکرد اجتماعی ، افسردگی تنها بین حیطه اضطراب با حمایت اجتماعی ارتباط آماری معنی دار وجود دار د، به گونه ای که با افزایش سطح حمایت اجتماعی در کشده ، میزان اضطراب در بین معلمان کاهش می یابد . بنابراین ، به نظر می رسد با بکارگیری رویکردهای آموزشی و مداخله ای مناسب ، جلب مشارکت مسئولان و سازما نهای ذی ربط بتوان وضعیت سلامت روان معلمان کشور را بهبود بخشید .
تدوین قانون وضعیت اضطراری سلامت عمومی (ضرورت سنجی، ضوابط و معیارها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق اسلامی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۱
53 - 77
حوزههای تخصصی:
«حق بر بهداشت و سلامتی» یکی از حق های بنیادین شهروندی و ارکان اساسی در نظام بین المللی حقوق بشر محسوب می شود که ازجمله عوامل تهدیدکننده آن، شیوع بیماری های واگیردار است که می تواند منجر به ایجاد وضعیت اضطراری سلامت عمومی گردد؛ وضعیتی که باعث بروز خطر سلامت عمومی برای مردم می شود و نیازمند اتخاذ تدابیر ویژه برای مدیریت و مهار آن است. با توجه به همه گیری ویروس کرونا به عنوان مهم ترین مصداق بیماری های همه گیر در حال حاضر، این تحقیق با استفاده از روش کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی تحلیلی به دنبال پاسخ به این پرسش بوده که ضرورت، ضوابط و معیارهای تدوین قانون وضعیت اضطراری سلامت عمومی چیست؟ یافته ها بیان گر آن است که اولاً؛ هرچند نظم حقوقی کنونی ایران، ظرفیت هایی را برای تحقق بخشیدن به موارد مزبور در نظر گرفته اما با توجه به اقتضائات خاص وضعیت اضطراری سلامت عمومی، تصویب قانونی جامع و مستقل در این حوزه مفید و البته لازم قلمداد می شود. ثانیاً؛ مواردی همچون «پیش بینی ستاد مرکزی تصمیم گیری»، «اطلاع رسانی، شفافیت و پاسخگویی در مقابله با بیماری های همه گیر»، «شناسایی مسئولیت برای دولت و شهروندان»، «وضع محدودیت های ضروری ناظر بر سلامت عمومی» و «جرم انگاری رفتارهای تهدیدکننده سلامت شهروندان» به عنوان مهم ترین ضوابط و معیارهای ناظر بر قانون وضعیت اضطراری سلامت عمومی قابل شناسایی هستند.
تبیین نقش و تأثیر فضاهای شهری بر افزایش سلامت عمومی کلان شهرها با محوریت تغییرات اجتماعی-فرهنگی (مورد مطالعه: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری به عنوان محیط هایی که بیشترین وقت افراد در آن ها سپری می شود؛ پلی بین جنبه اجتماعی و فرهنگی و زیستی زندگی انسان ها بوده و تأثیر بسیار عمیقی بر سلامت جسمانی و روانی دارند. هدف تحقیق حاضر بررسی نقش و تأثیر فضاهای شهری بر افزایش سلامت عمومی در کلان شهر تبریز با محوریت تغییرات اجتماعی-فرهنگی است. روش تحقیق در مطالعه حاضر کمی با هدف کاربردی و ماهیت تحلیلی-اکتشافی می باشد که درراستای تجزیه وتحلیل اطلاعات از تحلیل واریانس و ضریب رگرسیون در نرم افزار “Spss”، استفاده شده است. همچنین جامعه آماری تحقیق شامل شهروندان تبریزی بوده که حجم نمونه براساس روش کوکران 384نفر تعیین گردیده و دسترسی به آن ها برمبنای الگوی تصادفی ساده بوده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش حاضر شامل فضاهای منتخب در اجتماع کلان شهر تبریز به مثابه؛ بازار بزرگ تبریز، پارک ائل گلی، مجتمع تجاری لاله پارک، پیاده راه تربیت، خیابان 29بهمن، فلکه بزرگ و دانشگاه آزاداسلامی می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که سطح سلامت جسمی افراد در مجتمع لاله پارک بیش از سایر فضاها و در دانشگاه آزاداسلامی کمتر از سایر فضاهای موردبررسی ابراز شده است. تغییرات اجتماعی-فرهنگی باعث گردیده سطح سلامت روان نیز در پیاده راه تربیت بیش از سایر فضاهای موردبررسی ابراز شده است. درنتیجه، سلامت عمومی شهروندان در پیاده راه تربیت و مجتمع لاله پارک با میانگین 48/3 و 46/3 بیش از سایر فضاها گزارش شده است. نشان می دهد که بالابودن سطح کیفیت مفاهیم تبیین کننده سلامت جسمی و روانی منجربه افزایش کیفیت سلامت عمومی شهروندان در فضاهای شهری شده و بایستی مبنای مطالعات اجتماعی و فرهنگی در اجتماع عمل طراحان و برنامه ریزان شهری قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی آموزش مقابله دینی با آموزش شناختی-رفتاری بر سلامت عمومی و مشکلات رفتاری دختران نوجوان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نوجوانی، مهم ترین دوره رشد انسان است که به دلیل تغییرات سریع در ابعاد مختلف وجودی، فرد را درگیر مسائل مختلفی می کند. هدف از انجام این پژوهش، مقایسه اثربخشی آموزش مقابله دینی با آموزش شناختی- رفتاری بر سلامت عمومی و مشکلات رفتاری در دختران نوجوان است. روش پژوهش حاضر، از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با سه گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه پژوهش، کلیه دختران نوجوان مراجعه کننده به مرکز مشاوره آموزش وپرورش ناحیه 6 شهر مشهد بودند و نمونه آماری نیز از میان این افراد انتخاب شدند. افراد به صورت تصادفی، در سه گروه 12 نفره جای گذاری شدند. برای گردآوری اطلاعات، از سیاهه مشکلات رفتاری آخنباخ (CBCL)، نسخه والدین و نیز پرسش نامه سلامت عمومی (GHQ)استفاده گردید. نتایج نشان داد که آموزش مقابله دینی، در ارتقای سلامت روان و کاهش مشکلات رفتاری، موثرتر از آموزش شناختی- رفتاری بوده است. با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که آموزش مقابله دینی را می توان به عنوان آموزش توانمندسازی در نوجوانان به کار برد.
ارائه یک مدل شبکه عصبی فازی ، جهت پیش بینی سلامت عمومی زنان از طریق رابطه مولفه های تاثیرگذار انگیزه مشارکت ورزشی و فرهنگ بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۸ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
233 - 251
ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺎ ﻫﺪف پیش ﺑیﻨ ی ﺳ ﻼﻣﺖ ﻋﻤ ﻮﻣی ﺑﺮاﺳﺎس انگیزه مشارکت ورزشی و فرهنگ بدن انجام شد. نمونه آماری را تمامی زنان پرسنل شاغل در معاونتهای دانشگاه علوم پزشکی کرمان که شامل549 نفر بودند تشکیل می داد. ﺑﺮای ﺟﻤﻊ آوری داده ﻫﺎ از ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﺳﻼﻣﺖ ﻋﻤﻮﻣی (GHQ-28)، پرسشنامه انگیزه مشارکت ورزشی (گیل و همکاران، 1983) و پرسشنامه محقق ساخته فرهنگ بدن استفاده گردید. برای کسب اعتبار علمی از روش روایی صوری و محتوایی استفاده شد. میزان پایایی پرسشنامه ها نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ تعیین گردید. چارچوب نظری تحقیق از طریق شبکه عصبی فازی در نرم افزار MATLAB طراحی شد. با بهره گیری از سیستم استنباط عصبی – فازی تطبیقی (ANFIS) ؛ بین متغیرهای ورودی؛ انگیزه مشارکت ورزشی و فرهنگ بدنی و متغیر خروجی؛ سلامت عمومی، رابطه ای برقرار شد. نتایج نشان داد که با توجه به همبستگی بالا بین ورودیهای شبکه و خروجیهای آن و نیز میزان خطای بدست آمده، مدل ANFIS مدلی بسیار مناسب برای پیش بینی سلامت عمومی تلقی میشود و بهترین حالت مدل جهت ارتقا سلامت عمومی زمانیست که فرهنگ بدن در حد متوسط باشد.