مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۶۱.
۲۶۲.
۲۶۳.
۲۶۴.
۲۶۵.
۲۶۶.
۲۶۷.
۲۶۸.
۲۶۹.
۲۷۰.
۲۷۱.
۲۷۲.
۲۷۳.
۲۷۴.
۲۷۵.
۲۷۶.
۲۷۷.
۲۷۸.
۲۷۹.
۲۸۰.
کاربری اراضی
حوزههای تخصصی:
تغییر اقلیم پدیده ای است که بررسی همه جانبه آن نیازمند بررسی طولانی مدت عناصر مختلف اقلیمی نظیر دما، بارش، تبخیر، رطوبت و ... می باشد. بارش و دما از عناصر مهم آب و هوایی هستند که تغییر آنها می تواند تأثیر بسزایی در تغییرات سایر اجزا محیطی از جمله تغییرات کاربری های سطح زمین داشته باشد. می توان گفت تغییر پوشش سطح زمین، ارتباط مستقیمی با تغییر اقلیم جهانی دارد. بر این اساس در تحقیق حاضر تلاش شده است که تغییرات طولانی مدت دما و بارش در حوضه آبریز کارون و سپس ارتباط احتمالی این تغییرات با تغییرات کاربری های سطح زمین مورد بررسی قرار گیرد. لذا داده های دما و بارش روزانه از 152 ایستگاه همدید و باران سنجی از سال 1972 تا 2014 تهیه شده و نقشه های روزانه آنها با اندازه یاخته های 4 × 4 کیلومتر با استفاده از تکنیک میان یابی کریجینگ تولید شد. به دلیل تنوع اقلیمی و مکانی موجود در کارون، حوضه آبریز به 12 زیرحوضه کوچک تر تقسیم شد. سپس با استفاده از کد نویسی در سامانه گوگل ارث انجین GEE و با بهره گیری از داده های رقومی ماهواره های سری لندست 5، 7 و 8 سنجنده های TM و OLI/TIRS ، نقشه های کاربری اراضی با محاسبه میانگین هر کاربری استخراج گردید. با استفاده از الگوریتم حداقل فاصله از میانگین طی دوره های چند ساله (1987-1997-2007-2018) طبقه بندی تصاویر انجام شد. برای پایش تغییرات زمانی کاربری های اراضی نیز از مدل پویایی کاربری ها بهره گرفته شد. همچنین برای بررسی رفتار طولانی مدت دما و بارش از آزمون من کندال بهره گرفته شد. سپس تغییرات زمانی این عناصر و هم زمانی این تغییرات با تغییرات کاربری های اراضی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که از بین دو عنصر اقلیمی مورد مطالعه، بارش، بیشترین تأثیر را بر تغییر کاربری های سطح زمین، به ویژه در حوضه های مرتفع کارون داشته است. همچنین کاهش بارش طی زمان به همراه تأثیر عوامل انسانی، تأثیر مخربی روی تغییرات نوع کاربری ها به ویژه کاهش سطح جنگل ها، مراتع، سطوح آبی و کشاورزی آبی منطقه داشته است. بررسی روند دما نیز نشان داد که با وجود نوساناتی که در رفتار دما دیده می شود اما این تغییرات جزئی بوده و نسبت به بارش، تأثیر چندانی در تغییرات کاربری های سطح زمین نداشته است.
تحلیلی بر شبکه تهدید و حلقه مخاطره سیل در آسیب پذیری کاربری اراضی با رویکردی بر پدافند غیر عامل و تاب آوری شهری (مطالعه موردی: شهر روانسر)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال دوزادهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
52 - 67
حوزههای تخصصی:
در هر بحرانی مجموعه ای از عوامل در افزایش آثار بحرانی مخاطره عمل می نمایند و مهار بحران را با مشکل مواجه می سازند، به حقیقت پدافند غیر عامل به عنوان یک بینش منطقی و ابزاری مهم درجهت پیشگیری از تهدیدات احتمالی و فراهم کردن امنیت فردی وگروهی، امنیت مراکز جمعیتی و تجهیزات-تاسیسات حساس و کاهش آسیب پذیری بحران بکار می رود. پژوهش حاضرکه تحلیلی بر شبکه تهدید و حلقه مخاطره سیل در آسیب پذیری کاربری اراضی با رویکردی بر پدافند غیر عامل و تاب آوری شهری در شهر روانسر است به تاثیر استقرار و بهینه سازی کاربری ها و نقش راهبردی پدافند غیر عامل در تاب آوری شهری می پردازد. نوع تحقیق در این مفاله با توجه به ماهیت موضوع توصیفی-تحلیلی است. نتایج حاصل نشان در صورت وقوع سیل در شهر روانسر بیشترین آسیب پذیری در محله گل سفید خواهد بود. شکل گیری بخشی از محله در بستر طغیانی رودخانه و خصوصیاتی نظیر بافت روستایی با تراکم بالای جمعیت، نفوذناپذیر، ریزدانه و عدم پیروی از هرگونه اصول ساخت وساز شهری بر دامنه آسیب پذیری این محل افزوده است. همچنین محله های بهار، بهداری و بلوار به دلیل شیب پایین و بالا بودن سطح ایستابی آب و قرارگیری در مسیر سرچشمه سراب روانسر و محل اتصال رودخانه های عاصم آباد از ضلع غربی وخشکه رود از ضلع شمال شرقی قابلیت بالای سیل خیزی برخوردارند و تاب آوری کمتری دارند.
بررسی تاثیر تغییرات کاربری اراضی در یک دوره بیست سال بر میزان فرسایش و رسوب حوضه رضی چای(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال دوزادهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
114 - 133
حوزههای تخصصی:
فرسایش خاک یک مشکل جهانی است که منابع آب و خاک را تهدید می کند و تغییرات کاربری اراضی یکی از عوامل مهم در فرسایش خاک است. هدف از این پژوهش ارزیابی اثر تغییرات کاربری اراضی بر فرسایش خاک در حوضه آبخیز رضی چای مشگین شهر در استان اردبیل است. به منظور اجرای این تحقیق ابتدا تصاویر ماهواره ای منطقه مورد مطالعه مربوط به سال های 1378 و 1398 و ماه خرداد از مرکز تحقیقات زمین شناسی آمریکا دریافت و پس از تصحیحات اتمسفری و رادیومتریک با استفاده از روش طبقه بندی نظارت شده به شیوه ماشین بردار پشتیبان اقدام به تهیه نقشه کاربری اراضی در هر دو سال شد. سپس به منظور برآورد میزان فرسایش در هر دوسال از مدل RUSLE استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل و تولید نقشه ها در اجرای این تحقیق نیز از نرم افزارهای SPSS 21، Excel، ArcGIS 5.4، Archydro و ENVI 5.3 استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که در طول بیست سال اخیر کاربری های مرتع، زراعت آبی، بایر در منطقه کاهش و در مقابل سطح اراضی زراعی دیم و مسکونی افزایش یافته است. در این بین بیش ترین تغییر مربوط به افزایش 69/27 هکتاری اراضی زراعی دیم در منطقه می شود. هم چنین نتایج بررسی تغییرات فرسایش نشان داد میزان فرسایش از سال 1378 تا 1398 از 49/6 به 46/6 تن در هکتار در سال کاهش یافته است. نتایج این تحقیق نشان داد که علی رغم افزایش سطح اراضی زراعی دیم در منطقه به دلیل کاهش سطح اراضی بایر و تقویت پوشش گیاهی در این منطقه میزان فرسایش به میزان اندکی کاهش یافته است که این امر نشان دهنده تاثیر تغییرات کاربری اراضی به خصوص تقویت پوشش گیاهی در کنترل میزان فرسایش در منطقه مورد مطالعه است.
بررسی اثر تغییرات کاربری اراضی بر روی رواناب حوضه ی رودخانه ی قره چای با استفاده از مدل های HEC - HMS(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال دوزادهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
134 - 148
حوزههای تخصصی:
در طی چند دهه اخیر تغییر کاربری اراضی تحت تأثیر عوامل محیطی و انسانی سبب بروز اثرات جدی بر محیط زیست، اقتصاد و اجتماع شده است. مدلهای هیدرولوژیکی نمایش ساده شده ای از سیستم هیدرولوژی واقعی هستند که به مطالعه درباره کارکرد حوضه می پردازد بنابراین انتخاب مدل، نیاز به تشخیص قابلیت و محدودیت مدل های هیدرولوژی حوضه دارد. در تحقیق حاضر تجزیه و تحلیل تغییرات کاربری ارضی و تاٌثیر آن بر روی رواناب حوضه قره-چای با استفاده از مدل های HEC-HMS انجام شد. به منظور بررسی تغییرات کاربری اراضی بر تأثیر در تغییرات رواناب حوضه، بارش سالانه 2020 حوضه با ویژگی های کاربری اراضی 2001 به مدل معرفی گردید. نتایج مربوط به تغییرات کاربری اراضی نشان می دهد که بیشترین تغییرات در کاربری اراضی شامل تغییرات مربوط به اراضی فاقد پوشش گیاهی به صورت کاهشی و مخلوط زراعت آبی و دیم به صورت افزایشی می باشد. در شبیه سازی حوضه آبریز قره چای در مدل HEC-HMS واسنجی حوضه در شش زیرحوضه براساس اوج رواناب، ارتفاع رواناب و حجم رواناب مورد بررسی قرار گرفت که نتایج محاسبه شده با نتایج مشاهده شده به طور میانگین در عنصر ارتفاع رواناب 40/94 درصد و در عنصر اوج رواناب با 12/95 درصد و در عنصر حجم رواناب با 5/97 درصد مطابقت اجرای صحیح مدل بر روی حوضه را نشان می دهد. بنابراین می توان گفت که تغییر کاربری اراضی در حوضه آبریز قره چای باعث افزایش اوج و حجم رواناب شده و در نهایت به افزایش رواناب در این حوضه منجر شده است.
ارزیابی بنیان های نظری و شناخت چالش های موجود اوقات فراغت در طرح های روستایی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
107 - 120
حوزههای تخصصی:
یکی از راهبردهای توسعه روستایی، لزوم توجه به تمامی مقولات توسعه ای می باشد، مباحث فرهنگی در نواحی روستایی به نسبت مباحث اقتصادی و اجتماعی کمتر مورد توجه سیاستگذاران و برنامه ریزان حوزه روستایی قرار گرفته است این در حالی است که نواحی روستایی پیوند ناگسستنی با جوامع روستایی دارد، از سوی دیگر ایجاد رفاه نسبی در همه حوزه همواره مورد توجه برنامه ریزان بوده است و امروزه تامین اوقات فراغت برای جوامع روستایی به عنوان یک مسئله انکار ناپذیر به حساب می آید، بر همین اساس و با توجه به ضرورت توجهبه مقوله اوقات فراغت، این مطالعه به دنبال تبیین بنیان های نظری اوقات فراغت و جایگاه این بخش در طرح های توسعه ای می باشد، روش مورد مطالعه مبتنی بر ارزیابی دیدگاهها و نظریات مطرح شده در حوزه اوقات فراغت، تحلیل مطالعات انجام شده و ارزیابی جایگاه اوقات فراغت در طرح های کالبدی این مناطق میباشد. با توجه به دیدگاه ها و نظریاتی که در رابطه با اوقات فراغت بررسی کردیم می توان گفت اوقات فراغت یک مفهوم فرهنگی- اجتماعی است که باعث تعادل و توازن در نظام اجتماعی می شود. براساس دیدگاه جغرافیای اوقات فراغت گذران اوقات فراغت تابعی از دو متغییر زمان و مکان می باشد.از سوی دیگر ارزیابی طرح های توسعه نشاندهنده توجه ناکافی به پیوست های فرهنگی و تامین زیرساخت های مناسب برای گذراندن اوقات فراغت در ساختار کالبدی روستا می باشد.
ارزیابی و تحلیل میزان تاثیر کاربری اراضی بر فرسایش خاک با استفاده از مدل تجربی RUSLE (مطالعه موردی: حوضه آبخیز بالیخلوچای، استان اردبیل)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
238 - 258
حوزههای تخصصی:
نوع و شدت فرسایش خاک در یک منطقه، تابع شرایط اقلیمی، پستی و بلندی زمین، خاک و کاربری اراضی است که در این میان اهمیت کاربری اراضی به دلیل نقش مؤثر انسان بر آن نسبت به دیگر عوامل زیادتر است. هدف از این پژوهش ارزیابی و تحلیل میزان فرسایش خاک در حوضه آبخیز بالیخلوچای با استفاده از مدل تجربی RUSLE در استان اردبیل است. به منظور اجرای این تحقیق ابتدا تصویر ماهواره ای منطقه مورد مطالعه مربوط به سال 1400 و ماه خرداد از مرکز تحقیقات زمین شناسی آمریکا دریافت و پس از تصحیحات اتمسفری و رادیومتریک با استفاده از روش طبقه بندی نظارت شده به شیوه ماشین بردار پشتیبان اقدام به تهیه نقشه کاربری اراضی شد. سپس به منظور برآورد میزان فرسایش از مدل RUSLE استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل و تولید نقشه ها در اجرای این تحقیق نیز از نرم افزارهای SPSS 21، Excel، ArcGIS 5.4، Archydro و ENVI 5.3 استفاده شد. لایه پارامترهای مدل RUSLE شامل لایه فرسایندگی باران، لایه خاک، لایه توپوگرافی، لایه پوشش گیاهی و عامل حفاظتی خاک هم چنین آمارهای مختلف مربوط به ایستگاه های باران سنجی، هیدرومتری، نقشه های توپوگرافی 1:50000، زمین شناسی 1:100000 هم چنینDEM (20 متر منطقه) و نیز بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS و سنجش از دور استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان داد که مقدار متوسط فرسایش سالانه خاک برای کل حوضه در دامنه بین 65/6- تا 75/14 تن در هکتار در سال متغیر است. هم چنین بررسی روابط رگرسیونی بین فاکتورهای مدل RUSLE و مقدار فرسایش سالانه خاک نشان داد که فاکتور توپوگرافی (LS) با بالاترین مقدار ضریب تعیین R^2=0/95 بیش ترین اهمیت را در برآورد فرسایش سالانه خاک به وسیله مدل RUSLE دارد.
تحلیلی بر تغییر کاربری اراضی بخش نازلو شهرستان ارومیه در دوره زمانی 2018- 2005(مقاله علمی وزارت علوم)
رشد جمعیت، افزایش سطح رفاه، گسترش تکنولوژی و استفاده غیر اصولی از زمین در دهه های اخیر تغییرات زیادی را بر اراضی تحمیل کرده است. بخش نازلو در شهرستان ارومیه به دلیل داشتن شرایط طبیعی مناسب، قرار گرفتن در مسیرها و محورهای توسعه ارومیه- سرو و ارومیه- بازرگان، استقرار شهرک های صنعتی متعدد و غیره در معرض تغییرات زیاد اراضی قرار گرفته است. لذا برنامه ریزی برای مدیریت این تغییرات مستلزم مطالعه تغییرات کاربری اراضی است. تحقیق حاضر با هدف آشکار سازی تغییرات کاربری اراضی بخش نازلو، واقع در شهرستان ارومیه با استفاده از تصاویر سنجنده های TMو OLIماهواره لندست به روش طبقه بندی شی گرا انجام شد. به منظور بررسی شدت و روند تغییرات کاربری از دو روش آشکارسازی تغییرات و شاخص شدت تغییرات در پایش تغییرات کاربری اراضی استفاده شد. این تحقیق از نظر روش توصیفی و تحلیلی بوده و جمع آوری اطلاعات نیز با روش اسنادی انجام شده است. ﺑﺮرﺳﯽ ﻧﻘﺸﻪ ﺗﻐﯿﯿﺮات ﻧﺸﺎن داد در ﻃﻮل دوره مورد مطالعه (2018-2005) از کل مساحت 77498.37 هکتاری کل منطقه مورد مطالعه حدود 25981.56 هکتار (33.52 درصد) تغییر کاربری داشته است. بیشترین سطح تغییرات در سال 2005 مربوط به سطح باغی بوده که روند تغییرات آن در سال 2018 کاهشی می باشد. در مقابل تغییرات در کاربری های مراتع و دیم به ترتیب دارای روند افزایشی هستند. شماره ی مقاله: ۳
شناخت تحولات سازمان فضایی ناحیه روستایی زبرخان طی بازه زمانی 23 ساله (1375-1398)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از مشکلات اساسی توسعه فضایی به ویژه در کشورهای کمتر توسعه یافته، گسیختگی سازمان فضایی مبتنی بر رابطه تعاملی میان سکونتگاه ها است. سازمان فضایی دهستان زبرخان شهرستان نیشابور نیز از این قاعده مستثنی نیست. کوشش در راستای انتظام فضایی سکونتگاه ها، می تواند زمینه ساز پیشبرد برنامه های توسعه در سطوح گوناگون به شمار آید. در این راستا، شناخت ظرفیت ها و قابلیت های سکونتگاه های روستایی و تنظیم صحیح و بسامان نحوه ارایه خدمات مناسب به آنها به منظور بهره گیری عقلایی از این قابلیت ها، از گام های اولیه و اساسی است که باید به نحوی متین و استوار برداشته شود. هدف پژوهش: پژوهش حاضر به تحلیل و ارزیابی سازمان فضایی دهستان زبرخان و تغییرات رخ داده در آن، طی دوره زمانی 23 ساله (1375-98)، می پردازد. روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از حیث روش شناسی، توصیفی- تحلیلی است. شیوه گردآوری داده ها کتابخانه ای و میدانی بوده است. که به جهت دست یابی به اهداف تحقیق، با رویکرد فضایی و با روش علمی به تبیین تغییر و تحولات رخ داده طی 23 سال گذشته در سازمان فضایی ناحیه ی روستایی زبرخان شهرستان نیشابور می پردازد. جامعه آماری تحقیق، شامل 29 سکونتگاه شهری و روستایی واقع در دهستان زبرخان شهرستان نیشابور است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی تحقیق، دهستان زبرخان شهرستان نیشابور است. بخش زبرخان شامل سه دهستان است که دهستان زبرخان به عنوان پرجمعیت ترین دهستان شناخته می شود. یافته ها و بحث: یافته ها نشان داد که عدم توزیع مناسب خدمات و نبود تعادل فضایی سبب ساز افزایش جابه جایی و حرکت بین سکونتگاه های انسانی در سطح دهستان شده است. از این رو سه سکونتگاه قدمگاه، باغشن و درود با رتبه های اول تا سوم به مکان های اصلی تردد درون ناحیه-ای تبدیل شده اند. نتایج: نتایج حاصل از تحلیل جریان ها بیانگر آن است که الگوی جریان ها به صورت روابط یکسویه است و پیوندهای مکمل، دوسویه و هم افزا شکل نگرفته است. این الگو مطابق با نظریه قطب رشد با حاکمیت شهرهاست و هنوز با الگوی شبکه منطقه ای فاصله زیادی دارد. به طور کلی می توان اینگونه عنوان کرد که سازمان فضایی دهستان زبرخان فاقد تعادل فضایی است که با ایجاد تعادل در توزیع امکانات و خدمات می توان به توسعه متعادل و پایدار و سازمان فضایی بهینه دست یافت.
تحلیل تطبیقی اثرات و پیامدهای سیاست گذاری های کالبدی برنامه پنجم توسعه (1390-95 ) روستاهای جلگه ای و کوهستانی غرب گیلان (مورد: تغییرکاربری اراضی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
109 - 122
حوزههای تخصصی:
اهمیت سیاست گذاریهای توسعه کالبدی هم چنان با هدف و محوریت تاثیر گذاری برای رفع فقر و محرومیت از جامعه روستایی از طریق بهبود شرایط زندگی به صورت ساختارهای اقتصادی و اجتماعی ،کالبدی با حفظ جایگاه در درون برنامه های عمرانی و در برنامه پنجم توسعه (1390-95) نیز با محوریت شعار پیشرفت و عدالت با اختصاص 4 بند از ماده 194 توسعه روستایی به توسعه کالبدی روستاها بیش از پیش هدف گذاری و تاکید ویژه شده است. کاربری اراضی روستایی بخشی از سیاستگذاریهای کالبدی میباشد که در قالب طرحهای هادی روستایی در برنامه های توسعه ای از برنامه اول توسعه در سال 1368 آغاز وهمچنان نیز تا برنامه پنجم توسعه در قالب ماده 194 هدف گذاری و دنبال شده است. براین اساس هدف اصلی این پژوهش تحلیل تطبیقی سیاستگذاریهای کالبدی برنامه پنجم توسعه به منظور ارائه راهبردهای آتی در روستاهای جلگه ای و کوهستانی غرب گیلان با محوریت کاربری اراضی میباشد. روش تحقیق توصیفی –تاریخی و تحلیلی است.برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ا ی و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری کل روستاهای کوهستانی و جلگه ای غرب گیلان ا(شهرستان های آستارا، تالش ، رضوانشهر و ماسال ) نتخاب شده و برای تحلیل داده ها از نرم افزار اکسل وGIS بهره گرفته شده است. یافته ها نشان میدهد که طی سال های مذکور 86 درصد از کل تقاضای تغییر کاربری زمین ناحیه و 88 درصد مساحت از کل ناحیه در بخش جلگه ای و 14 درصد از کل تقاضای تغییر کاربری زمین ناحیه و 12 درصد مساحت از کل ناحیه در بخش کوهستانی بوده است.
ارزیابی کاربری اراضی با تأکید بر فضاهای عمومی (مورد مطالعه: محله های منطقه ده تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۱
263 - 278
حوزههای تخصصی:
فضاهای عمومی شهری یکی از مهم ترین گونه های فضاهای شهری محسوب می شد. فضاهایی که عموم شهروندان از هر قشر، سن، نژاد و صنفی بدون هیچ گونه محدودیتی حق استفاده از آن را دارا هستند .هدف از بررسی و ارزیابی کاربری اراضی با تأکید بر فضاهای عمومی (نمونه موردی محله های منطقه ده تهران) به طور کلی، می توان ارزیابی وضعیت کمی فضاهای عمومی، سطح بندی ،تجزیه و تحلیل، پراکنش و نحوه استقرار فضاهای عمومی در سطح محله های منطقه ده شهر تهران را بیان کرد. پژوهش از نوع کارکردی و از نوع روش اکتشافی و توصیفی – تحلیلی می باشد. جامعه مورد بررسی، کل جمعیت منطقه ده کلانشهر تهران با 818 هکتار وسعت، سه ناحیه و 10 محله می باشد. روش جمع آوری اطلاعات بر اساس روش کتابخانه ای، اسنادی است. اطلاعات مورد نیاز از آخرین طرح تفصیلی منطقه ده تهران و بر مبنای سرشماری نفوس و مسکن سال 1395 جمع آوری گردیده است. سطح بندی ،تجزیه و تحلیل، پراکنش و نحوه استقرار فضاهای عمومی در سطح محله های منطقه ده شهر تهران را بیان کردارزیابی فضاهای عمومی محله های منطقه ده تهران به وسیله 5 شاخص اصلی و 5 زیر شاخص آن ها انجام شده است. تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش با استفاده از مدل تاپسیس مدل آنتروپی شانون و نرم افزارGIS و Excelو SPSS انجام شده است. بر این اساس هر یک از محله های منطقه ده تهران از نظر شاخص های مورد نظر رتبه بندی و سطح بندی شده اند که نتایج در جداول و نقشه ها ارائه شده است همچنین سطح و سرانه وضع موجود هر یک از کاربری های عمومی با سرانه و سطح استاندارد مقایسه و در جداول مجزا محاسبه گردیده است.
تحلیل و ارزیابی تأثیر ساختار کالبدی - فضایی در توزیع سفرها و ترافیک شهری، مطالعه موردی: شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
165 - 186
حوزههای تخصصی:
ساختار فضایی و کالبدی شهر نقش مهمی در عملکردهای اجتماعی و رفتار شهروندان دارد و شبکه معابر به عنوان عامل پیونددهنده عناصر سازمان فضایی اهمیت زیادی در ساختار شهرها دارند. کاربری اراضی به عنوان مبدأ و مقصد، از مهم ترین عوامل ایجاد حرکت در شهر است. معابر واسط معابری هستند که لزوماً مبدأ و مقصد نمی باشند، بلکه برای رسیدن به مقصد باید از آن ها عبور نمود. چگونگی انتخاب این فضاها به وسیله عابران برای رسیدن به مقصد، با استفاده از روش چیدمان فضا تبیین می شود. نوع پژوهش حاضر کاربردی است و روش تحقیق در این پژوهش از نوع مطالعه رابطه معنادار عوامل فضایی - کالبدی شامل کاربری اراضی و متغیرهای نحوی (چیدمان فضا) با عوامل مشاهداتی شامل حجم سفرها در معابر شهری است. در این پژوهش بر اساس تئوری «چیدمان فضا» و مفهوم آن در قالب «حرکت طبیعی» در فضای شهری، پس از بررسی ساختار فضایی – کالبدی شهر رشت در سه گام اساسی، با استفاده از تحلیل گراف پارامترهای نحوی (هم پیوندی، ارتباط، کنترل و میانگین عمق) و همچنین روش رگرسیون چندگانه در نرم افزار SPSS مشخص گردید که پیکره بندی فضایی و چیدمان کاربری اراضی با رفتار سفر شهروندان رابطه مستقیم معناداری داشته و تا 75 درصد تغییرات آن را می توانند پیش بینی کنند. در این میان ضریب بتای پیکره بندی فضایی 63/0 و به مراتب بیشتر از کاربری اراضی با ضریب 34/0 است.
ارزیابی تاثیر تصاویر راداری در طبقه بندی انواع کلاس های کاربری اراضی در الگوریتم های مبتنی بر یادگیری ماشینی
منبع:
اکولوژی سرزمین سال دوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۲
137 - 150
حوزههای تخصصی:
به طور کلی هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی تاثیر حضور تصاویر راداری در طبقه بندی تصاویر ماهواره-ای چند زمانه اپتیکی در الگوریتم های طبقه بندی مبتنی بر یادگیری ماشینی، شامل جنگل تصادفی (Random Forest)، درخت تصمیم کارت (CartDecision Tree) و ماشین بردار پشتیبان (Support Vector Machine) می باشد. در تحقیق حاضر ابتدا اطلاعات شاخص طیفی تفاضل نرمال شده گیاهی(NDVI) به همراه لایه های شیب، مدل رقومی ارتفاعی و یک تصویر اصلی تصحیح شده ماهواره Sentinel-2 توسط سه روش اشاره شده به صورت نظارت شده مورد آموزش و طبقه بندی قرار گرفت. سپس فرآیند طبقه بندی با حضور تصاویر راداری ماهواره Sentinel-1 مجدداً انجام گردید. در نهایت طی عملیات پس پردازش با استفاده از فیلتر بیشترین فراوانی پیکسل های منفرد به کلاس های همسایه الصاق شده و نتایج نهایی با داده های زمینی مورد صحت سنجی قرار گرفت. نتایج نشان داد در بررسی تمام کلاس ها، دقت کل و ضریب کاپا در حالت حضور داده های راداری و برای هر سه روش طبقه بندی تنها 3 درصد بهبود یافته است اما در بررسی یک به یک کلاس ها مشاهده می شود دقت تولید کننده روش جنگل تصادفی در کلاس کشت مجدد بهبود قابل توجهی داشته و مقدار آن از 74/0 به 84/0 رسیده است. در روش ماشین بردار پشتیبان نیز کلاس های دیم و باغات بهبود محسوس تری داشته اند که به ترتیب از 75/0 و 78/0 به 84/0 و 92/0 افزایش یافته است. نهایتاً می توان چنین عنوان کرد که اضافه کردن تصاویر راداری به عمل طبقه بندی تنها در کلاس های مربوط به اراضی کشت مجدد، دیم و باغات تاثیر مثبت و قابل توجهی دارد و نیز برتری کاملاً محسوس روش جنگل تصادفی در مقایسه با روش های دیگر مشهود است.
چند فصلی سنتینل 1 و 2 به منظور تهیه نقشه کاربری اراضی در فضای ابری گوگل ارث انجین (مطالعه موردی: استان گیلان)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
357 - 373
حوزههای تخصصی:
نقشه های به روز و دقیق کاربری اراضی نقش مهمی در مدیریت و برنامه ریزی کشورهای درحال توسعه ایفا می کند. هدف از این پژوهش علاوه بر تهیه ی نقشه دقیق پوشش اراضی استان گیلان، مقایسه و ارزیابی نقشه های تولیدشده با استفاده از داده های چندفصلی راداری و اپتیکی و همچنین ترکیب این داده ها با یکدیگر به منظور بهبود دقت نقشه طبقه بندی شده می باشد. در این راستا داده های با توان تفکیک مکانی 10 متر سنتینل 2 و قطبش VH راداری سنتینل 1 در باند C به منظور تهیه نقشه پوشش اراضی در محیط پردازشی گوگل ارث انجین مورد پردازش و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که نتایج استفاده از داده ی راداری سنتینل 1 به تنهایی یا استفاده از تصاویر سنتنیل 2 به تنهایی، به ترتیب دارای ضریب کاپای 0.72 و 0.84 درصد و دقت کلی به ترتیب 78.51 و 87.41 درصد است. این در حالی است که استفاده هم زمان از داده ی سنتنیل 1 و سنتنیل 2 با رویکرد ترکیب داده ها در محیط گوگل ارث انجین، نتایجی بسیار مطلوب تری را حاصل و باعث بهبود دقت طبقه بندی می شود. به طوری که نقشه ی تهیه شده با استفاده از ترکیب چندفصلی هم زمان تصاویر سنتنیل 1 و 2 دارای ضریب کاپا و دقت کلی به ترتیب 0.97 و 97.77 درصد برآورد گردید. در این پژوهش پیکسل های کاربری بایر در تصاویر سنتینل 1 به دلیل شباهت میزان بازپراکنش و در تصاویر سنتینل 2 به علت شباهت طیفی، سبب عملکرد نامناسب الگوریتم طبقه بندی ماشین بردار پشتیبان در تفکیک کلاس بایر و شهر از هم گردید. به طورکلی نتایج این پژوهش بیانگر آن است که ترکیب هم زمان داده های سنتینل 1 و 2 برای بهبود دقت الگوریتم های طبقه بندی جهت نقشه برداری می تواند بسیار مناسب عمل کند و کلاس های اراضی را با توانایی بالا از هم جدا سازد.
ارزیابی و تهیه نقشه کاربری اراضی حوضه آبخیز نیرچای با استفاده از روش شیءگرا
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۰
318 - 328
حوزههای تخصصی:
طبقه بندی جهت استخراج کاربری های اراضی همیشه یکی از مهم ترین کاربردهای سنجش از دور بوده و به همین دلیل روش های متفاوتی ایجاد شده اند. با گذشت زمان روش های پیشرفته تر و با دقت بالاتری به وجود آمدند که باعث افزایش دقت شده و در استخراج کلاس هایی که از نظر طیفی به هم نزدیک تر بودند بهتر عمل کرده اند. الگوریتم های شناسایی تغییرات در تصاویر سنجش از دور به دو دسته پیکسل پایه و شیءگرا بر پایه حداقل واحد پردازش تقسیم می شوند. هدف از این پژوهش ارزیابی و تهیه نقشه کاربری اراضی حوضه آبخیز نیرچای در استان اردبیل با استفاده از روش شیءگرا می باشد. طبقه بندی کاربری اراضی شامل قطعه بندی داده های تصویر با استفاده از الگوریتم قطعه بندی چند مقیاسه در محیط نرم افزار eCognition انجام شد. سپس این قطعات انتخاب شده و با استفاده از الگوریتم نزدیک ترین همسایه شیءگرا طبقه بندی و ارزیابی صحت انجام شد. نتایج نشان داد که طبقه بندی شیءگرا با صحت کلی 99 و ضریب کاپای 88/0 درصد که نشان دهنده صحت بالای روش شیءگرا در طبقه بندی است. همچنین نقشه کاربری اراضی نشان داد که کاربری مناطق آبی و مراتع ضعیف به ترتیب کم ترین (70 هکتار) و بیش ترین (8069 هکتار) مساحت را به خود اختصاص داده اند.
ارزیابی الگوی فضایی دمای سطح زمین با تاکید بر تغییرات کاربری اراضی (مطالعه موردی: شهرستان جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبسوط پیشینه و هدف: دمای سطح زمین، عامل مهمی در مطالعات گرمایش جهانی و امروزه چالش اصلی بسیاری از محققین در سرتاسر دنیا است. با فناوری سنجش از دور می توان دمای سطح زمین و تغییرات کاربری را طی سال های مختلف با کمک تصاویر ماهواره ای، استفاده از تشعشع فروسرخ حرارتی و کاربرد مدل های فیزیکی مورد ارزیابی قرار داد. در مطالعات محیطی به علت موقعیت و مکان قرار گرفتن مشاهدات در فضای نمونه نمی توان از آمار سنتی به علت ساختار پیوسته در زمان و مکان استفاده کرد. بدین منظور آمار فضایی (خودهمبستگی فضایی) روشی مناسب و نوین در تحلیل این داده ها است. مواد و روش ها : این پژوهش داده های ماهواره ای مربوط به تصاویر لندست 5 و 8 برای سال های 1990 و 2020 از سایت زمین شناسی آمریکا تهیه شدند. پس از انجام تصحیحات تصاویر، نقشه های کاربری اراضی شهرستان جیرفت تهیه شدند و سپس با استفاده از ترکیب باندی مرئی و مادون قرمز نقشه های کاربری اراضی تهیه شد. تبدیل مختلف طبقات کاربری اراضی و تغییرات آن طی این سال ها در نرم افزار ایدریسی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین برای ارزیابی دقت نقشه های طبقه بندی شده از 150 نقطه کنترلی از گوگل ارث استفاده شد. برای بدست آوردن دمای سطح زمین نیز از باندهای حرارتی تصاویر لندست دریافتی استفاده شد و طی دو مرحله تبدیل رادیانس طیفی به دمای جسم سیاه و محاسبه گیسل مندی سطح دمای سطح زمین تعیین شد. در نهایت برای آشکارسازی الگوی فضایی تفاوت های محلی از آماره خودهمبستگی فضایی موران محلی استفاده شده است. یافته ها و بحث: نتایج نشان داد که طی سال های 1990 تا 2020 بخشی از اراضی بایر و مسیل به پهنه آبی تبدیل شده اند که این کاربری با احداث سد بعد از سال 1990 افزایش پیدا کرد. میانگین دمای سطح زمین طی 30 سال 1/11 درجه افزایش داشت که این افزایش دما در همه کاربری ها دیده می شود. علت این افزایش را می توان بالا رفتن دمای هوا دانست. از دلایل دیگر افزایش دمای سطح زمین را می توان افزایش ساخت وسازها در منطقه دانست. تقسیم بندی طبقات دمای سطح زمین نشان داد که طبقات خیلی گرم و گرم که در بخش های جنوبی در سال 2020 افزایش و طبقه متوسط (بیشترین تغییر) و سرد کاهش داشته است. نتایج آنالیز آماره همبستگی مکانی محلی نشان داد که خوشه های داغ به تدریج در مناطق جنوبی و خوشه های خنک در مناطق شمالی و شمال شرقی تمرکز بیشتری پیداکرده اند. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد با وجود افزایش کاربری کشاورزی و باغ و کاهش مناطق بایر دمای سطح زمین در همه کاربری ها به مقدار زیادی افزایش خواهد یافت. هرچند که مناطق ساخت انسان نیز درحال افزایش است اما دلیل اصلی دمای سطح زمین را می توان بالا رفتن دمای هوا و تغییرات اقلیم برشمرد.
ارزیابی فرسایش سطحی با استفاده از دندروژئومورفولوژی و بررسی نقش کاربری اراضی و جهت شیب بر فرسایش در حوضه آبخیز نچی، شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینه و هدف: میزان هدر رفت سالانه خاک در دنیا حدود 75 میلیارد تن است. در ایران هم فرسایش خاک یکی از مهم ترین مشکلات زیست محیطی است که در حوضه های آبخیز ایران میزان فرسایش خاک بین سال های 1951 تا 2002 به میزان800 درصد بیشتر شده است. کاهش قابل توجه عملکرد حوضه های آبخیز ایران به دلیل حجم زیاد فرسایش، بیانگر ضرورت روزافزون پایش و پیگیری این پدیده مخرب می باشد. دندروژئومورفولوژی تکنیکی است که در توصیف و تعیین فرایندهای ژئومورفولوژی بسیار موفق عمل کرده است. دندروژئومورفولوژی یک روش بسیار انعطاف پذیر برای ارزیابی فرسایش خاک است و به عنوان یک منبع داده برای تشخیص قابلیت اطمینان داده های به دست آمده از تکنیک های برآورد مستقیم استفاده شود. هدف این تحقیق بررسی وضعیت فرسایش سطحی در حوضه آبخیز نچی با استفاده از تکنیک دندروژئومورفولوژی بر روی ریشه های برون زده درخت بلوط به عنوان گونه غالب منطقه می باشد. با توجه به محدود ب ودن ای ن قبیل مطالعات در ایران و وضعیت بسیار شکننده منطقه موردمطالعه و خطر پرشدن مخزن دریاچه زریوار که ازلحاظ محیط زیستی بسیار حائز اهمیت است، ضرورت دارد وضعیت فرسایش سطحی و هدر رفت خاک و انتقال رسوب موردمطالعه قرار گیرد. مواد و روش ها: برای دستیابی به اهداف پژوهش، پس از جمع آوری و تهیه اطلاعات اولیه شامل اطلاعات نوشتاری، داد ه های آماری، نقشه ها و تصاویر، پیمایش مقدماتی از منطقه انجام و سایت های نمونه برداری انتخاب شد. نمونه ها طبق برنامه تهیه شده، بر اساس وضعیت حوضه (با توجه به وضعیت کاربری حوضه موردمطالعه و جهت دامنه، واحدهای کاری موردنظر در محل های دارای ریشه برون زد یافته انتخاب شد). بر این اساس نمونه های مختلف در دو کاربری متفاوت جنگل و کشاورزی و در جهت های غربی، شرقی و جنوبی برداشت شد. قابل ذکر است که کلیه نمونه از گونه ی درختی بلوط که اکثریت مطلق در منطقه موردمطالعه است، تهیه گردید. در نهایت از بین نمونه های برداشت شده، 64 نمونه که قابلیت تحلیل آناتومی حلقه های رشد، داشتند انتخاب گردید. دیسک های برداشت شده از ریشه ها برای آشکارسازی حلقه های رویشی دیسک ها از دو روش براق سازی و برش سطوح استفاده شد. با استفاده از دستگاه سمباده، با گریدهای مختلف به تدریج صیقلی گردید تا مرز حلقه های رشد واضح شود. سپس دیسک ها در آزمایشگاه جهت تعیین اولین سال برون زد ریشه و مشخص کردن پهنای حلقه های رویشی با استفاده از دستگاه لین-تب 5 مجهز به میکروسکوپ بینوکولار و نرم افزار تخصصی گاهشناسی تی-سپ با دقت 01/0 میلی متر اندازه گیری شد. یافته ها و بحث: نتایج این پژوهش نشان داد در حوضه آبخیز نچی فرسایش سطحی خاک در کاربری کشاورزی (میانگین نرخ فرسایش 2.43 میلی متر در سال) نسبت به کاربری جنگل (میانگین نرخ فرسایش 6/0 میلی متر در سال) حدود 4 برابر است. نتایج آزمون های آماری نیز نشان داد که در حوضه موردمطالعه نوع کاربری بر میانگین نرخ فرسایش سطحی سالانه تاثیرگذار است. همچنین در این مطالعه مشخص شد که جهت های مختلف جغرافیایی بر میانگین نرخ فرسایش سطحی سالانه حوضه آبخیز نچی تاثیر گذار نیست. مقایسه مقادیر فرسایش در کاربری کشاورزی و جنگل اهمیت نقش حفاظتی و مهم پوشش های طبیعی در حفظ خاک و جلوگیری از فرسایش و هدر رفت آن را نشان می دهد. مطالعات مختلف در دنیا و ایران نشان داده است در دهه های اخیر تغییرات کاربری رشد فزاینده ای داشته است که این تغییرات، زمینه افزایش رواناب و اثرگذاری در میزان هدر رفت خاک دارد، مقایسه فرسایش در ناحیه کشاورزی با ناحیه جنگلی، نشان از نقش حفاظتی و مهم پوشش های طبیعی و جنگلی در حفظ خاک و جلوگیری از فرسایش و هدر رفت این ماده ارزشمند دارد. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق ضرورت توجه بیشتر به مطالعات قابلیت اصلاح و تغییر کاربری اراضی در این مناطق را بیش ازپیش آشکار می کند. تغییر کاربری و اثرات منفی ناشی از دخالت انسانی، نه تنها در خود حوضه، بلکه در محل خارج از وقوع فرسایش به صورت انباشت بر روی اراضی مرغوب کشاورزی، مراتع، منابع ذخیره آب و کانال های آبیاری شده است. همچنین ایجاد آلودگی توسط رسوبات و فلزات سنگین و مواد شیمیایی همراه آن، بالاخص تهدید اکوسیستم بسیار شکننده دریاچه زریوار امروزه بیش از هر زمان دیگری مشهود است. پیشنهاد می شود در کارهای آتی برای اعتبارسنجی نرخ فرسایش به دست آمده، از یک روش دیگر موازی با این روش استفاده شود. همچنین پیشنهاد می گردد در مطالعات آتی برای بررسی دقیق تر تاثیر جهت های دامنه بر فرسایش خاک، از دامنه های شمالی نیز نمونه برداری صورت گیرد.
تغییر کاربری اراضی کشاورزی و باغی تأثیر آن بر توسعه پایدار در حوزه نفوذ شهرستان شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۳۹-۲۵
حوزههای تخصصی:
اهداف: تغییر کاربری اراضی کشاورزی و باغی یکی از مهمترین چالش های توسعه شهری در ایران است. هدف پژوهش، بررسی روند تغییر کاربری اراضی کشاورزی و تأثیر آن بر مؤلفه های توسعه پایدار، و پیش بینی روند تغییر کاربری اراضی کشاورزی و باغی در حوزه نفوذ شهرستان شهریار است. روش ها: این پژوهش نظر هدف کاربردی و از نوع تحقیقات توصیفی _ تحلیلی است. با بهره گیری از تصاویر ماهواره لندست طی دوره زمانی 1375 الی 1395 به بررسی و تحلیل تغییرات سطوح کاربری شهرستان شهریار پرداخته شده و با استفاده از نرم افزار ENVI تصحیح رادیومتریک می شود. برای بررسی تأثیرات تغییر کاربری اراضی بر مؤلفه های توسعه پایدار از روش پرسشنامه استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج اراضی سکونت گاهی در طول زمان مورد مطالعه (1996 تا 2016) روند صعودی را با نرخ رشد سالانه برابر با 117 هکتار در سال تجربه کرده است. همچنین روند کاربری اراضی باغی و زارعی نیز به صورت افزایشی با نرخ متوسط به ترتیب 200 و 37 هکتار در سال است. اراضی کشاورزی ابتدا روند کاهشی را تجربه کرده (8 در صد)، سپس دوباره افزایش یافته (16.7 درصد) و برآیند آن در دوره مطالعاتی افزایشی (8.7 درصد) بوده است. اراضی بایر نیز دارای نرخ کاهشی 30 درصدی در منطقه است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش، بر اهمیت و تاثیر چشمگیر تغییر کاربری اراضی کشاورزی و باغی، بر مؤلفه های توسعه پایدار تاکید دارد و به خوبی نشان می دهد که تغییرات کاربری اراضی تأثیرات منفی اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی فضایی در راستای توسعه پایدار را به بار می آورد.
آشکارسازی واداشت های بازتاب سطحی پوشش اراضی استان لرستان با استفاده از محصولات سنجنده MODIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال نهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
۱۴۰-۱۲۷
حوزههای تخصصی:
مداخلات انسان در عرصه های طبیعی به صورت تغییر در کاربری اراضی منجر به ایجاد دومینویی از ناهنجاری ها و سپس مخاطرات محیطی شده است. این تغییرات گسترده و انباشتی در پوشش و کاربری اراضی، خود را به شکل ناهنجاری هایی از قبیل شکل گیری رواناب های شدید، فرسایش خاک، گسترش بیابان زایی و شور شدن خاک نشان داده است. هدف اساسی این تحقیق آشکارسازی واداشت های رادیانسی سطحی (آلبیدو) فصلی ساختار پوشش اراضی استان لرستان است. در این راستا از داده های طبقات پوشش اراضی محصول کامپوزیت MCD12Q2 سنجنده MODISاستفاده شد. داده های رادیانسی شامل داده باز تحلیل آلبیدو سطحی بود که از پایگاه کوپرنیکس نسخه ERA5، اخذ شد، به منظور آشکارسازی واداشت های رادیانسی هرکدام از پوشش های اراضی استان به تفکیک فصلی از تکنیک ماتریس تحلیل متقاطع (CTM) استفاده شد. نتایج نشان داد به طورکلی در سطح استان لرستان 5 کد پوشش اراضی شامل: اراضی جنگلی، مراتع، اراضی کشاورزی، اراضی مسکونی و اراضی بایر قابل آشکارسازی هستند. همچنین نتایج این تحقیق بیانگر آن بود که که پوشش اراضی در فصل های پاییز، بهار و تابستان، واداشت و تأثیر معنی داری در میزان آلبیدوی سطحی در سطح استان اعمال نکرده اند، میزان آلبیدوی دو فصل بهار و پاییز در حالت کمینه قرار داشت که به میانگین آلبیدوی جهانی تقریبا 2/0 بسیار نزدیک است. اما در فصل زمستان اولاً میزان آلبیدوی سطحی در همه پوشش های اراضی استان (به جز طبقه اراضی جنگلی) به صورت قابل توجهی نسبت به سایر فصول افزایش پیدا کرده اند و دوما تفاوت قابل توجهی نیز بین پوشش های مختلف اراضی از لحاظ واد اشت آلبدو، آشکار شد. در این خصوص بیشترین میزان تغییر در آلبیدو مربوط به دو پوشش مراتع و اراضی بایر بود که در فصل زمستان میزان آلبیدوی این دو پوشش به ترتیب مقدار عددی 36/0 تا 38/0 رسیده است در حالی که اراضی جنگلی استان در فصل زمستان کمترین میزان آلبیدوی سطحی را از خود نشان داده است.
بررسی تأثیر کاربری اراضی شهری در وقوع جرایم مواد مخدر منطقه 2 شهرداری تهران
شناسایی عوامل محیطی و مکانی بروز جرم و سعی در از بین بردن این عوامل و یا کاهش تأثیرات آن از مهمترین راهکارهای افزایش ایمنی و پیشگیری از وقوع ناهنجاری ها شناخته شده است، چرا که ناهنجاری های اجتماعی به هر نحو که از انسان سر بزند دارای بستر و ظرف مکانی و خصوصیات زمانی است که این رفتارها را از یکدیگر متمایز می سازد. منطقه 2 شهرداری تهران به عنوان یکی از بزرگترین مناطق شهرداری تهران دارای مسائل و مشکلاتی چون مهاجرپذیر بودن، رشد سریع جمعیت، گسترش فیزیکی شهر، ناهمگونی و عدم انسجام اجتماعی، نواحی با بافت فرسوده نظیر روستاهای درکه، اوین، طرشت، فرحزاد و مناطق حاشیه نشین اسلام آباد، اسلام آباد جنوبی و جاویدآباد شرقی می باشد. طبق بررسی های انجام گرفته جرایم مرتبط بامواد مخدر از مهمترین جرایم ارتکابی در منطقه 2 شهرداری تهران می باشد که بیشترین آمار را در میان مناطق 22 گانه شهرداری تهران دارا می باشد. از این رو هدف این پژوهش تحلیل شرایط فضایی- کالبدی مؤثر بر ارتکاب جرایم مرتبط با مواد مخدر منطقه 2 شهرداری تهران می باشد. بررسی کاربری های موجود منطقه 2 شهرداری تهران به ترتیب کاربری های مسکونی، فضای سبز،سایر، تجاری و اداری، خدمات شهری، حمل و نقل و انبارداری بیشترین درصد وقوع جرایم مرتبط با مواد مخدررا داشته اند. و از طرفی دیگر به ترتیب کاربری های مسکونی، فضای سبز، خدمات شهری و سایر دارای بیشترین درصد مساحت در میان کاربری های منطقه 2 شهرداری تهران می باشند. از این رو می توان نتیجه گرفت که نوع و نحوه استفاده از اراضی شهری می تواند درایجاد زمینه ها و شرایط ارتکاب بزه مؤثر باشد و از طرفی برخی خصیصه های مکانی دیگر مانع و عامل بازدارنده بزهکاری باشد.بنابراین با در نظرگرفتن سهم بالای بزهکاری در مجاورت کاربری مسکونی و فضای سبز و تأثیر این کاربری ها در افزایش میزان جرایم مورد بررسی، فرضیه این پژوهش مبتنی بر تأثیر نوع کاربری و نحوه استفاده از اراضی در توزیع جغرافیای نوع و میزان جرایم و شکل گیری الگوهای فضایی بزهکاری جرایم مرتبط با مواد مخدر در منطقه 2 شهرداری تهران تأیید می گردد.
ارزیابی روند تغییرات کاربری اراضی در توسعه فضایی شهرکرمانشاه با استفاده GIS و RS (مطالعه موردی: محله جعفرآباد کرمانشاه)
بر اثر فعالیت های انسان و پدیده های طبیعی چهره زمین همواره دستخوش تغییر می شود سرعت وتنوع این تغییر و تحول در محیط های شهری بیش از سایر مناطق می باشد از این رو و برای مدیریت بهینه ی مناطق شهری آگاهی از نسبت تغییرات کاربری اراضی از ضروریات محسوب می شود در این میان استفاده از تکنولوژی سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی به عنوان بهترین وسیله برای آشکار سازی وارزیابی تغییرات شناخته شده اند. چرا که با پیشرفت های انجام گرفته در این تکنولوژی و تولید تصاویر ماهواره ای با قدرت تفکیک طیفی و مکانی بالا می توان تغییرات کاربری اراضی شهری را برآورد نموده و نسبت به مدیریت آن ها ا قدام نمود. در تحقیق حاضر تغییرات کاربری اراضی محله جعفرآباد در سه دوره زمانی مورد ارزیابی قرار گرفته است. برای انجام تحقیق از عکس هوایی سال 1351 و تصاویر ماهواره ای و عکس هوایی سالهای 1375 و 1385 استفاده شده و همچنین از نرم افزار تحلیل گر سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS ) برای تهیه و تحلیل شکل کاربری اراضی سه دوره ای مختلف استفاده شده است.