مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
هجا
الهجاء طبیعه فی نفس البشریه وهو مستمر فی کل عصر وفی کل مکان مادام الناس یتفاوتون جمالاً وقبحاً وکمالاً، وهو أثر من آثار حب الانتقام والأخذ بالثأر فی القرون الأول فی حیاه الناس، وقد دخل التراشق بالسباب والألفاظ محل التراشق بالسهام والنبال. هذه المقاله تبحث عن مقارنه بواعث العامه للهجاء فی الأدبین العربی والفارسی، وتشیر إلی البواعث المشترکه فیهما والمنفرده لکل منهما. تترک هذه المقاله المقارنه الزمنیه للهجاء لأن الهجاء قدیم فی الشعر العربی منذ الجاهلیه فی حین لا نعثر علی الشعر عامه والهجاء خاصه فی الأدب الفارسی إلا فی القرن الرابع الهجری وما بعده.
واج شناسی وقف در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلفظ کلمات قرآنی در جایگاه وقف بررسی، توصیف و تبیین می شود. تعمیم توصیفی داده ها نشان می دهد که در تلفظ کلمات نکره فاعلی و اضافی، تکواژ نکره و واکه های افراشته کوتاه نشانگرِ حالت فاعلی (/ u /) و اضافی (/ i /) حذف می شوند، و آغازه هجای محذوف به هجای پیشین منضم و یک مورا به پایانه آن افزوده می شود و آن را سنگین یا فوق سنگین می کند. اما در تلفظ کلمات نکره مفعولی پس از حذف تکواژ نکره، مورای شناور آن به واکه افتاده نشانگرِ حالت مفعولی (/ a /) گسترده و واکه افتاده کشیده می شود. رسایی بالای این واکه در مقایسه با سایر واکه های افراشته می تواند دلیل مقاومت آن در برابر حذف باشد. در تلفظ اسم های مؤنث، تکواژهای سه گانه حالت و تکواژ نکره حذف می شوند. سپس به دنبال حذف مشخصه های فوق حنجره ای و ابقای مشخصه حنجره ای، واج / t / به [ h ] تبدیل می شود. هدف اصلی این مقاله، صورت بندی الگوی واجی کلمات قرآنی در محل وقف است. روش تحقیق از نوع توصیفی و تبیینی است. بر این اساس، قواعد واجی قرآنی اجازه ظهور هجای سبک در جایگاه وقف را نمی دهند و به جای آن، هجای سنگین و فوق سنگین از طریق فرایندهای حذف و کشش جبرانی در جایگاه وقف ظاهر می شوند.
نقد آواشناختی ترجمه غزل «روز وصل دوستداران یاد باد، یاد باد آن روزگاران یاد باد» حافظ به زبان روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در آثار شعری بزرگ و فخیم دنیا، ریخت از نظر ارزش، همسنگ محتواست. در میان ویژگیهای صوری شعر، ویژگیهای آوایی اهمیت خاصی دارند و در بالا بردن کیفیت شعر، نقش بسزایی ایفا میکنند. در ترجمة شعر، مترجم باید همپای انتقال محتوا، به انتقال ریخت نیز توجه کند. ویژگیها و ساختارهای آوایی خاص شعر که آن را از نثر متمایز میکند، دارای پیچیدگیها و ظرافتهایی است که در ترجمه توجه خاصی را میطلبد. در مقالة حاضر برآنیم ترجمهای از یکی از غزلهای حافظ به زبان روسی را با توجه ویژه به ویژگیهای صوری و به خصوص آوایی شعر، با رویکرد توصیفی بررسی کنیم. ابتدا ویژگیهای این غزل حافظ را بررسی میکنیم، سپس به تحلیل ترجمة آن خواهیم پرداخت. آنگاه خواهیم دید بیتوجهی به ویژگیهای آوایی شعر در ترجمه، تا چه حد میتواند در انتقال پیام نویسنده خلل وارد کند. پیام و مضمونی که در این غزل با وزن شعر و تعداد اصوات (متحرکها و ساکنها) این وزن ارتباط تنگاتنگ دارد و از کاربرد هنرمندانه صامتها و مصوتها و آهنگ دلنشین آنها تأثیر میپذیرد، در ترجمه، آنچنان که باید، با این ویژگیهای آوایی و موسیقایی ارتباط پیدا نمیکند.
بررسی دستگاه آوایی گویش جوشقان قالی(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف از این تحقیق، بررسی و توصیف نظام آوایی گویش جوشقان قالی است. این گویش یکی از گویش های مناطق مرکزی ایران است و تاکنون پژوهش مستقلی درباره آن انجام نشده است. تحقیق حاضر که اولین بررسی نظام مند درباره گویش جوشقان قالی است، نظام آوایی این گویش را شامل آواشناسی، فرایند واجی و ساختمان هجا تجزیه و تحلیل می کند. در این مقاله، فرایندهای آوایی این گویش نظیر ابدال، ادغام، قلب، افزایش و... بررسی شده و در برخی از موارد، مقایسه ای اجمالی با گویش های مناطق مجاور صورت گرفته است. بخش دیگر این مقاله به بررسی واحدهای زبر زنجیری گویش پرداخته است. از واحدهای زبر زنجیری، تنها مبحث تکیه بررسی شده و نتایج نشان می دهد که با فارسی معیار تفاوت دارد. در بخش پایانی این پژوهش، پاره ای از شباهت های آوایی زبان جوشقان قالی با زبان های باستانی مورد تحلیل قرار گرفته است. در مجموع می توان گفت که نظام آوایی گویش جوشقان قالی شباهت زیادی به فارسی معیار دارد و مانند فارسی، دارای 23 همخوان و 11 واکه است.
بررسی صوتی واکه های ترکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
227 - 255
حوزه های تخصصی:
طرحِ مباحثی همچون سرنخ های صوتی واکه های زبان آذری و رسم فضای واکه ای حاصل از سازه های اول و دوم هر یک از واکه ها می تواند مدخل خوبی برای ورود به مبحث نظام آوایی زبان آذری باشد. تحلیل صوتی واکه ها در ناحیه ایستا و بررسی ویژگی های صوتی آن ها با استفاده از نمودارها یا «vowel space» در بافت های تکی ه ای و جایگاه های هجایی مختلف، هدف اصلی این پژوهش است. یافته ها نشان داد جایگاه هجا و بافت نوایی وا که ها توزیع واکه ها را در فضای واکه ای برحسب پارامترهای فرکانسی F1 و F2 به طور معنادار و نظام مند تغییر نمی دهند. همچنین، شدت تغییرات فرکانسی واکه ها در موضع بی تکیه به اندازه ای نیست که سبب تغییرات اساسی در کیفیت واکه ها شود، یعنی واکه ها را در جهتی خاص، مثلاً مرکز فضای واکه ای، سوق دهد. یافته های به دست آمده همچنین نشان داد بین واکه های عضو هر یک از جفت واکه های [i]-[y]، [e]-[ø] و [ɯ]-[ø] یک تقابل صوتی از نظر ویژگی گردی برقرار است. نتایج مربوط به دیرش نیز نشان داد واکه های آذری را از نظر الگوی دیرش می توان بر روی پیوستاری قرار داد که در آن، واکه های [y، i، u] کوتاه ترین واکه ها و واکه های [ø، ӕ، ɑ] بلندترین واکه ها هستند و گروه های واکه ای [i،u ، ɯ]، [u، ɯ، e، o] و [o، ø] دیرشی در اندازه متوسط دارند که با درجات مختلف به ترتیب در وسط پیوستار قرار می گیرند.
قدرت «تکیه» هجایی در تغییر معانی واژگانی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
193 - 216
حوزه های تخصصی:
تحلیل زبانِ گفتاری قرآن کریم، معانی متفاوتی از زبان نوشتاری را نشان می دهد. در این میان، تأثیرگذاری «تکیه» (فشار صوتی هجایی مقابل هجای دیگر)، به عنوان یک عنصر تمایزدهنده معنایی، گاهی نقش مهمی در استنباط مفاهیمِ درست یا نادرست قرآنی ایفا می کند. قدرت تکیه در سطح هجایی درون واژگانی صرف نظر از اینکه در چه مرتبه ای از قوت و ضعف قرار دارد، موضوع اصلی این پژوهش است که واژه های قرآنی را مستقل از عناصر دیگر آوایی، چون درنگ و آهنگ به نمایش می گذارد. فرض بر این است که نقش ممیزی تکیه در سطح واژگان قرآنی و نه در سطح جمله موارد مختلفی هرچند اندک ولی قابل توجه را نشان می دهد. به همین منظور با توجه به ظرفیت این پژوهش، نمونه های مختلفی از این نقش ها انتخاب شد تا کارکرد تطبیقی آن در دگرگونی معانی واژگانی روشن شود که مهم ترین آن ها عبارت اند از: نقش ممیزی برخی از انواع فعل مانند مؤنث و مذکر، مفرد و مثنی، ثلاثی مضاعف و ثلاثی مزید؛ نقش ممیزی برخی از انواع اسم مانند ثلاثی مزید و ثلاثی مجرد، مفرد و مثنی و جمع؛ نقش ممیزی بین انواع حروف معنا و حروف مبنا مانند ممیزی بین «واو» حرف معنا و «واو» حرف مبنا، ممیزی بین «فاء» حرف معنا و «فاء» حرف مبنا، ممیزی بین «أو» حرف معنا و «أو» حرف مبنا؛ مواردی از ممیزی بین منادی و ضمیر متصل، و موارد مشابهی که به شیوه توصیفی، تطبیقی به تحلیل گذاشته شده است، به گونه ای که برای مخاطب، ارزش واجی تکیه به خوبی روشن می شود، هرچند که درصد ارزش واجی تکیه نسبت به ارزش غیر واجی تکیه در زبان عربی به مراتب کمتر است.
بررسی پیوند آواشناسی و معناشناسی در موسیقی آوازی بر مبنای مقایسه ی آوازهای دشتی و ماهور ردیف آوازی عبدالله دوامی: رویکردی زبان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی رابطه ی عناصر آوایی و معنا در موسیقی آوازی از منظری زبان شناختی، بر مبنای مقایسه ی دو نمونه آواز دشتی و ماهور برگرفته از ردیف آوازی استاد عبدالله دوامی پرداخته است. هدف از این پژوهش تشخیص عناصر آوایی (تولیدی) تأثیرگذار و چگونگی استفاده از آن ها در زنجیره ی آوایی آوازها باهدف انتقال هرچه بهتر حس هر آواز و مضامین اشعار استفاده شده در ساختمان گوشه هاست. در اینجا مشخصه های آوایی تولیدی مانند زیروبمی، کشش، وزن و عناصری مانند سکوت و نوع هجا را در هر آواز مورد بررسی قرار داده ایم. نتایج نشان داد که ساختمان آوایی گوشه ها، همانند ساختمان آوایی جمله ها در زبان، از الگوهایی ثابت و از پیش تعیین شده تبعیت می کنند و رخداد عناصر آوایی، با کیفیتی خاص و در جایگاه های تعیین شده در ساختار ملودیک گوشه، باعث انتقال و برانگیختن حس و معنای خاص در شنونده و تقویت مضامین شعری می شوند؛ به طوری که آواز دشتی در مقایسه با آواز ماهور با استفاده ی بیشتر از زیروبمی افتان، حفظ روند زیروبمی در گستره ی هجا، استفاده چشمگیرتر از عنصر سکوت و تمایل به استفاده از سکوت های طولانی تر، بهره بردن فراوان از کشش واکه ای، سرعت پایین تر ملودی گوشه ها و درنتیجه وزن و ریتم کندتر گوشه ها حس اندوه را به شنونده القاء می کند.
گذار سازه ای در واکه های زبان ترکی گونه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجایی که گذار سازه ای همخوان به واکه حاوی یکی از سرنخ های آکوستیکی برای تشخیص محل تولید همخوان است، بررسی میزان گذار سازه های یک واکه که همان شیب صعودی یا نزولی سازه در بافت cv است هدف اصلی پژوهش حاضر است. جهت نشان دادن مسیر تغییر مقادیر سازه های F1 و F2 هر یک از واکه های پیشین و پسین ترکی، شکل ها با نرم افزار اکسل ترسیم شد و از آنجایی که فضای سازه ها با توجه به ماهیت واکه در زنجیره گفتار تغییر قابل توجهی دارند تاثیر بافت آوایی برروی مقادیر فرکانسی سازه های F1 و F2 در ناحیه گذار مربوط به همخوان های لبی، تیغه ای و بدنه ای مورد بررسی قرار گرفت، به عبارتی با دسته بندی و تعمیم گذار سازه ها می توان پارامتری را تعیین کرد که به تشخیص محل تولید همخوان ها کمک کند. در نهایت مشخص شد گذار F1همه واکه ها به صورت صعودی است. افزایش مقدار گذار F1 واکه پس از پایان رهش همخوان های لبی، تیغه ای و بدنه ای یک سرنخ آکوستیکی برای بازبودن مجرای دهان و عدم وجود گرفتگی در دستگاه گفتار است. تحلیل های آماری برای مقایسه فرکانس سازه دوم هر یک از واکه ها در دو نقطه آغاز و مرکز گذار همخوان های لبی، تیغه ای، بدنه ای نشان داد که تنها در واکه های [o، u، a] تفاوت معناداری بین فرکانس سازه دوم در دو نقطه آغاز و مرکز گذار پس از همه همخوان های لبی، تیغه ای و بدنه ای وجود دارد و در بقیه موارد اختلاف این دو متغیر معنادار نیست.
خوانش نویسه ' در خط پهلوی ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
زبان پهلوی که نیای زبان فارسی نو است و نزدیک به یک هزاره زبان رسمی دو خاندان ایرانی اشکانی و ساسانی بوده است دارای ده واکه است که عبارتند از: i، ī، (e)، ē، a، ā، (o)، ō، u، ū البته نمی توان با قاطعیت گفت آیا «e» و «o» واج های مستقلی بوده اند یا خیر. نویسه ی a دارای چندین ارزش آوایی است. از جمله، به عنوان همخوان ‘>’ ، ‘h’ ، ‘x’ و همچنین به عنوان واکه ‘a’ یا ‘ā’ کاربرد دارد. در این پژوهش، به بررسی ارزش آوایی نویسه ی ‘a’ به عنوان واکه پرداخته شده است، بدین منظور که آیا این نویسه به عنوان ‘a’ کوتاه در جایگاه های مختلف واژه به کار رفته است یا خیر. خواهیم دید که با بسامدی کمتر این اتفاق افتاده است. درضمن در هر جایگاهی (آغازی، میانی، پایانی) از یک واژه که با ‘a’ کشیده روبرو هستیم مطمئنا این نویسه به کار رفته است. با بررسی های انجام شده خواهیم دیدکه وجود این نویسه لزوما به معنای کشیدگی نیست و شاید تنها به این دلیل باشد که هجا را ساکن نخوانیم. هدف از این پژوهش، تعیین تکلیف املای پر در واژه های پهلوی است. در این پژوهش تنها به واژه هایی اشاره داریم که در جایگاه آغازین، میانی یا پایانی واج ‘a’ یا ‘ā’ دارند. تلاش بر آن بوده است که تا حد امکان تمامی واژگان که این ویژگی را دارند بررسی شوند هر چند حتما واژگانی از چشم پنهان مانده اند که البته کلیت موضوع را تغییر نخواهند داد.
فرایند حذف همخوان /ʁ/ در زبان ترکی آذربایجانی بر پایه نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر فرایند آوایی حذف همخوان / ʁ / در گویش تبریزی رایج در مناطق مرکزی تبریز، در محیط های واجی مختلف و در چارچوب نظریه بهینگی رویکرد موازی بررسی می شود. هدف از انجام پژوهش حاضر فهم این نکته است که این همخوان در کدام شرایط واجی حذف می شود. تعیین محدودیت های حاکم بر فرایند حذف از رهگذر بررسی تعامل بین محدودیت های نقض پذیر جهانی و رتبه بندی آن ها از دیگر اهداف نگارندگان این مقاله است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و میدانی انجام می شود. بررسی و تحلیل داده هایی که براساس جایگاه حذف همخوان / ʁ / طبقه بندی شده اند، بیانگر آن است که همخوان / ʁ / در مرز بین دو هجا – در جایگاه پایانه هجای اول و در جایگاه آغازه هجای دوم- همواره حذف می شود. البته لازم به ذکر است که این همخوان در آغازه واژه تظاهر ندارد و از پایانه واژه نیز حذف نمی شود. در هر دو جایگاه فوق، محدودیت های نشانداری MAX-ʁ≠ و *ʁ فعال هستند و در رتبه بالاتری نسبت به محدودیت پایایی MAX-IOقرار دارند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهند که در هر دو جایگاه، متعاقب فرایند حذف همخوان / ʁ /کشش جبرانی، حذف و تغییر در ساختار هجا روی می دهد. همچنین براساس یافته ها، محدودیت های معرفی شده با رتبه بندی ثابت به راحتی از عهده تبیین حذف این همخوان در هر دو جایگاه مذکور و عدم حذف آن از جایگاه پایان واژه برمی آیند.
اصل توالی رسایی در زبان گیلکی شرق گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان گیلکی یکی از زبان های ایرانی نو از شاخه زبان های شمال غربی است که در استان گیلان رواج دارد. در این پژوهش اصل توالی رسایی در زبان گیلکی شرق گیلان و چگونگی تبعیت واژگان زبان گیلکی از این اصل در هجای سنگین (CVCC) توصیف شده است. بر اساس این اصل، رسایی باید از مقدار کمینه شروع شود، در هسته هجا به اوج برسد و سپس تا پایانه کاهش یابد. در میان آواها، واکه ها رساترین و همخوان های انسدادی کم رساترین آواها به شمار می روند. در پژوهش حاضر ابتدا 980 واژه با ساختار هجایی CVCC از میان 23660 واژه شناسایی شدند. سپس توالی خوشه های دو همخوانی در جایگاه پایانی در واژه های تک هجایی و چند هجایی بدون در نظر گرفتن تقطیع هجایی، بر مبنای واکه مرکز در جدول های جداگانه طبقه بندی شدند و در نهایت اصل توالی رسایی در هر خوشه همخوانی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهند که اولاً ساخت هجای زبان گیلکی CV(C)(C)است. هجای کمینهCV و استفاده از یک یا دو همخوان در پایانه هجا اختیاری است. همچنین بررسی رسایی همخوان ها در خوشه پایانی هجا نشان می دهد که اصل توالی رسایی در برخی از داده ها تائید و در برخی دیگر نقض شده است؛ به گونه ای که در بیش تر هجاهایی که خوشه دو همخوانی پایانه به همخوان های روان [l,r]، همخوان های خیشومی [n,m]و همخوان های سایشی [s,z,f] ختم می شود، اصل توالی رسایی نقض می گردد.
بررسی واج شناختی گویش بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از نگارش این پژوهش تحلیل نظام واجی گویش بیرجند است. بسیاری از داده های پژوهش از دو منبع واژه نامه گویش بیرجند (رضایی، 1373) و بررسی گویش بیرجند (رضایی، 1377) جمع آوری و براساس نوع فرایند دسته بندی شده اند. آوانویسی ها با استفاده از نمادهای بین المللی IPA نوشته شده اند. مبانی نظری از جمله «تناوب های واجی، دو سطح بازنمایی، اصل توالی رسایی، قانون مجاورت هجا، و...» در تحلیل داده ها مورد ملاحظه قرار گرفته اند. برای اطمینان از روند درست تحلیل، صورت برخی از واژه ها با آثار بازمانده از دوره های باستان و میانه مقایسه شده اند. یافته ها نشان می دهد که در تحلیل داده ها، عوامل تاثیرگذار مانند: الف. موقعیت یک واحد واجی در ساخت هجا، ب. نوع و جایگاه هجا در واژه، ج. تاثیر واحدهای واجی مجاور بر یکدیگر، موجب تولید واج گونه های متعدد شده است که به تفصیل در متن مقاله بیان خواهدشد. به عنوان نمونه، در واژه یک هجایی «باد» که در هسته آن واکه «پسین و افتاده» وجود دارد، با افزودن پسوند و افزایش به دو هجا به صورت «بادی»، واکه «پسین و افتاده»، به صورت واکه «پیشین، افتاده و کشیده» تولید می شود، به طوری که این دو واکه همواره در توزیع تکمیلی با یکدیگر قرار دارند. برخی از نتایج منحصر به فرد این گویش شمارش متفاوت اعداد مرکب پیوندی در مقایسه با فارسی معیار است. همچنین، واکه های میانی معروف به مجهول یایی و واوی متعلق به دوره میانه، هنوز در این گویش فعال هستند.
بررسی تکیه ی اسم در گویش مشهدی با رویکرد نظریه ی واج شناسی مورایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی ساختار تکیه در گویش مشهدی می تواند برخی مشخصات این گویش را نمایان سازد. در اکثر پژوهش های مربوط به تکیه در زبان فارسی تکیه مقوله ای صرفی است و آن را در ارتباط با اجزای کلام بررسی می کنند اما پژوهش حاضر سعی دارد تفاوت های موجود تکیه در مقوله ی دستوری اسم را بر اساس نوع و وزن هجا در چارچوب نظریه ی مورایی مورد بررسی قرار دهد. از آنجایی که وزن هجا یا همان سبک و سنگین بودن هجا در تعیین تکیه ی کلمات موثر است و کشش جبرانی نیز ناشی از وزن هجا می باشد، یک ابزار صوری مانند مورا می تواند راهگشای مشکلات واج شناختی تکیه باشد. در بررسی های گویش مشهدی مشاهده شد که وزن هجا می تواند در پذیرش یا عدم پذیرش تکیه موثر باشد. در نهایت مشاهده شد توزیع تکیه در گویش مشهدی صرفا به مقوله ی دستوری وابسته نیست بلکه در مقوله ی دستوری اسم، ساخت و نوع هجا یعنی سبک و سنگین بودن آن ها تاثیر مستقیمی در نوع تکیه دارد علاوه بر آن خوشه های دو همخوانی آغازه در تعیین وزن هجا و تکیه نقشی اساسی دارند. نتیجه گیری: مشاهده شد هجای سنگین در مجاورت با هجای سبک تکیه را به خود اختصاص می دهد مگر اینکه در هجای فوق سنگین شاهد درج واکه و شکست هجای فوق سنگین باشیم که در این صورت تکیه به هجای سبک تعلق می گیرد. در مجاورت دو هجای سنگین و فوق سنگین یکسان اولین هجا و هجای دارای خوشه ی دو همخوانی آغازین تکیه بر می باشد.
بررسی تکیه در افعال زبان کردی ایلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تکیه یکی از مقوله های مهم واج شناختی و مربوط به هجاست. هدف پژوهش حاضر، بررسی تکیه در افعال زبان کردی ایلامی در چارچوب نظریه وزنی هیز (1995) است. برای انجام این پژوهش، تعداد 10 کلمه از مقوله نحوی فعل انتخاب شد و پنج گویشورِ کرد زبان مرد با میانگین سنی 40 تا 60 سال و توانایی خواندن و نوشتن در سطح ابتدایی آن ها را تلفظ کردند. گویشوران هر کلمه را سه بار ادا کردند. مجموع 150 طیف نگاشت با استفاده از نرم افزار Praat به دست آمد و بررسی شد. براساس واکه های موجود در هر کلمه بسامد پایه، شدت و دیرش تا سه رقم اعشار اندازه گیری شد. سپس با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه وتحلیل آماری انجام گرفت و با برنامه Excel گراف هایی برای آن ها رسم شد. در بررسی داده ها، برای تحلیل های آماری از آزمون هایی مانند کلموگروف اسمیرنوف، تی وابسته یا تی زوجی، ویلکاکسون و اندازه گیری های مکرر استفاده شد. نتایج به دست آمده به این شرح است: در زبان کردی ایلامی، عامل ایجادکننده تکیه واژگانی، همبسته آکوستیکی بسامد پایه است. در این زبان جایگاه تکیه، روی یکی از هجاهای ابتدایی کلمات است.