مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
پوشش گیاهی
حوزه های تخصصی:
پوشش های گیاهی مناطق کران رودی، با وجود مساحت کم، خدمات اکوسیستمی فراوانی عرضه می کنند. نظر به اینکه برنامه های نظارتی و آماربرداری پیوسته ای برای این پوشش های گیاهی در کشور وجود ندارد، تهیه نقشه و پایگاه داده مکانی برای آنها امری ضروری است. اما آمیختگی این پوشش های گیاهی با سایر کاربری های زمین سبب ایجاد چالش ها و مشکلاتی در تهیه نقشه برای آنها شده است. بنابراین، انتخاب روش مناسب طبقه بندی بسیار حائز اهمیت است. در این زمینه و در تحقیق حاضر، دو روش پیکسل مبنا و شیء مبنا در طبقه بندی این پوشش های گیاهی، با استفاده از تصاویر رایگان ماهواره سنتینل -2، مقایسه شده است. بدین منظور، پنج منطقه کران رودی متفاوت در استان چهارمحال و بختیاری انتخاب شد و برای آموزش مدل های طبقه بندی به کار رفت. در فرایند مدل سازی، از الگوریتم طبقه بندی جنگل تصادفی و داده های چندزمانه ماهواره سنتینل -2 استفاده شد. اعتبارسنجی مدل ها به صورت گسترده، با استفاده از نقاط صحت سنجی مستقل در سطح استان، انجام شد. نتایج نشان داد که تصاویر ماهواره سنتینل -2 قابلیت بالایی در تهیه نقشه پوشش گیاهی در مناطق کران رودی کوه های زاگرس دارد و روش طبقه بندی پیکسل مبنا (صحت کلی 83.9%) بهتر از روش شیءمبنا (صحت کلی 76.7%) بوده است. در مجموع، تحقیق حاضر استفاده از روش طبقه بندی پیکسل مبنا روی تصاویر چندزمانه ماهواره سنتینل -2 را به منزله ابزاری ارزان و مناسب در آشکارسازی این پوشش های گیاهی پیشنهاد می دهد. حائز اهمیت است که در این روش، تا جای ممکن، از پیکسل های دارای خلوص بیشتر به منزله پیکسل های آموزشی در توسعه مدل ها استفاده شود.
ارزیابی تغییرات پوشش/کاربری اراضی با پردازش شیءگرای تصاویر ماهواره ای (2015-1985) در حوزه آبخیز روضه چای ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اثر فعالیت های انسانی و پدیده های طبیعی چهره زمین همواره دست خوش تغییر می باشد. بنابراین برای مدیریت بهینه مناطق طبیعی آگاهی از نسبت تغییرات پوشش/کاربری اراضی از ضروریات محسوب می شود. از این رو استخراج نقشه های کاربری اراضی به عنوان مهم ترین هدف در مدیریت پایگاه منابع طبیعی می توانند مورد توجه قرار گیرند. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تغییرات پوشش/کاربری اراضی حوزه آبخیز روضه چای ارومیه در سال های 1985 تا 2015 از تصاویر ماهواره ای لندست 5 و 7 و سنجنده های TM و ETM + به صورت نظارت شده به روش طبقه بندی شیء گرا برای سال های 1985 و 2000 انجام شد. هم چنین برای نقشه کاربری اراضی اخذ شده سال 2015 از سازمان جغرافیایی، استفاده شده است. لذا پس از انجام تصحیحات مورد نیاز در مرحله پیش پردازش، با طبقه بندی شیءگرا نقشه ارزیابی تغییرات تهیه شد. نتایج به دست آمده نشان داد که سطح مراتع در بازه زمانی 30 سال بیش ترین درصد کاربری را در بین تمام کاربری ها به خود اختصاص داده است، ولی در فاصله سال های 1985 تا 2000 و 2000 تا 2015 سطح مراتع دارای روند کاهشی بود که بیان گر روند تخریب در منطقه از طریق جایگزین شدن مراتع متوسط- فقیر و مرتع خوب توسط کاربری زراعت دیم است. براساس ماتریس تغییرات می توان گفت که بیش ترین تغییرات افزایشی در سال 1985 تا 2000 مربوط به اراضی تبدیل یافته به زراعت دیم می باشد که افزایش سطح زراعت دیم احتمالاً به دلیل شخم مراتع متوسط و فقیر بود در حالی که در سال 2000 تا 2015 هم بیش ترین تغییرات افزایشی باغ ناشی از زراعت آبی است. بنابراین صحت کل برای سال های 1985، 2000 و 2015 به ترتیب برابر با 97، 90 و 96 ٪ و شاخص کاپا هم به ترتیب برابر با 91، 84 و 94 ٪ بود که نشان دهنده صحت بالای روش شیء گرا در طبقه بندی است.
نقش الگوی فضایی و پوشش گیاهی فضاهای باز محلی بر میزان آسایش حرارتی در اقلیم سرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
15 - 26
حوزه های تخصصی:
آسایش حرارتی به عنوان یکی از عوامل اساسی در حضورپذیری انسان ها در فضاهای شهری مطرح است. طراحی فضاهای باز شهری تحت تأثیر عناصر و عوامل مختلف می تواند باعث تغییر درکیفیت آسایش حرارتی استفاده کنندگان شود که در این پژوهش براساس ضرورت نقش دو مؤلفه الگوی هندسی و پوشش گیاهی در ارتباط با میزان آسایش حرارتی در فضاهای باز محلی در بافت قدیمی شهر همدان با اقلیم سرد و کوهستانی تبیین و تحلیل شده است. هدف از انجام پژوهش حاضر ارزیابی الگوی پوشش گیاهی و الگوی هندسه فضاهای باز محلی بر آسایش حرارتی در فصل زمستان در این بافت شهری است. در این راستا نُه مرکز محله تاریخی در شهر همدان به عنوان بستر تحلیل پژوهش در نظر گرفته شده که با استفاده از نرم افزار Envi-met، شبیه سازی و با ورود داده های اقلیمی و فضایی، تحلیل های مورد نظر انجام شده است. نتایج تحلیل نشان می دهد که در نظر گرفتن الگوی پوشش گیاهی و الگوی هندسی فضاهای باز به طور توأمان نقش مهمی در آسایش حرارتی در این اقلیم دارد. علاوه براین از میان متغیرهای محیطی آسایش حرارتی، سرعت باد بیشترین تأثیر را بر آسایش حرارتی در فصل زمستان داشته است. همچنین وجود پوشش های گیاهی برگ ریز ضمن آن که در تابستان با ایجاد سایه اندازی مناسب شرایط آسایش اقلیمی مناسبی را برای کاربران فراهم می نماید، در زمستان هم مانع تابش نور خورشید بر فضاهای باز گشته ( ضمن آن که در این گونه اقلیم ها شاهد وزش بادهای سرد و کمبود رطوبت به خصوص در ایام زمستان هستیم)، وجود این نوع الگوها و درختان باعث جذب رطوبت از زمین و انعکاس آن به محیط های اطراف می گردد.
مدل سازی ریسک کاهش تنوع و انقراض گونه های گیاهی در پارک ملی سرخه حصار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هشتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
157-170
حوزه های تخصصی:
شناسایی کامل مخاطرات و اولویت بندی آن ها در جهت عدم آسیب به طبیعت از اولین گام های مدیریت منابع طبیعی می باشد. لذا معرفی یک سیستم جامع قابل ارزیابی، درک و ارزشیابی، درجهت کنترل مخاطرات ضروری می باشد این پژوهش با هدف مدلسازی و پیش بینی میزان مخاطرات محیطی به دنبال افزایش تخریب در محیط های طبیعی به کمک شبکه عصبی مصنوعی (ANN) انجام گرفت. به این ترتیب تعداد 600 نمونه خاک و پوشش گیاهی در واحدهای همگن اکولوژیک برداشت شد. نمونه های خاک با روش ترانسکت نواری به توجه به عمق خاک و در چهار پروفیل (cm5،10،15،20) تهیه شد. نمونه های گیاهی نیز با روش سطح حداقل و با استفاده از پلات های مربع 2 2 با توجه به نوع، تراکم و پراکنش پوشش گیاهی برداشت شد. نمونه برداری در دو زون امن و سایر استفاده ها مدل سازی با کمک ANN در محیط متلب انجام شد. مدل بهینه پرسپترون چندلایه با دو لایه پنهان، تابع تانژانت سیگموئید و 19 نورون در هر لایه و ضریب تبیین 90/0 انتخاب شد. نتایج آنالیز حساسیت نشان داد، رطوبت وزنی خاک در شدت کاهش تنوع زیستی و ریسک سیل و همچنین افزایش ریسک انقراض گونه های اندمیک منطقه اثرگذار خواهد بود، و پس از آن وزن مخصوص ظاهری و حقیقی و تخلخل خاک و فاصله از جاده نقش کلیدی در تخریب پوشش گیاهی، افزایش سیل و افزایش ریسک انقراض پوشش گیاهی را دارند. لذا پیشنهاد می شود اقدامات مرتبط با احیای خاک و پوشش گیاهی در این پارک به منظور کاهش تخریب های آتی هرچه سریعتر انجام شود.
تاثیر تغییرات کاربری اراضی بر شدت سیلاب های رودخانه ای (مورد مطالعه: حوضه آبریز درکه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی منطقه ای سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲-۳ (پیاپی ۳۹)
1013 - 1024
حوزه های تخصصی:
آگاهی از ﻣی ﺰان ﺧﻄﺮﭘﺬیﺮی نواحی گوناگون ﺷﻬﺮها و توجه به بحث کنترل ﺳیﻼبﻫﺎی ﺷﻬﺮی ﺑﻪ عنوان ﻣﺤﻮرﻫ ﺎی اساسی در ﭘﺮداﺧﺘﻦ ﺑﻪ مشکلات ﺷﻬﺮی قرار دارند. در این پژوهش حوضه آبریز درکه به عنوان حوضه مورد مطالعه انتخاب گردیده است. از بین رفتن پوشش گیاهی و گسترش مناطق شهری در سطح این حوضه سبب گردیده است تاعوامل هیدرولوژیکی از قبیل میزان نفوذپذیری و ارتفاع رواناب در قسمت جنوبی حوضه دچار تغییراتی شوند که مطابق با آن ارتفاع رواناب زیاد ونفوذپذیری کم گردیده است که منتج به افزایش سیلاب شهری خواهد شد. با توجه به لایه های مختلف حوضه آبریز درکه میانگین شماره منحنی منطقه با استفاده از روش SCSعدد 87 به دست آمده است، تغییرات آن از مقدار 73 تا 94 بوده است که بیشترین مقدار آن در جنوب حوضه می باشد که منطقه شهری را شامل می شود. در این پژوهش تلاش گردیده است تا با بررسی دبی سیلاب های 10 ساله، 50 ساله، 100 ساله، 200 ساله، 500 ساله و 1000 ساله مربوط به اعداد مختلف شماره منحنی که عدد 73 مربوط به کاربری با بیشترین میزان نفوذپذیری خاک، عدد 87 مربوط به میانگین اعداد شماره منحنی کاربری های مختلف و عدد 94 مربوط به کاربری های با کمترین میزان نفوذپذیری خاک است، میزان اثرگذاری نفوذ خاک بر شدت و خطر این سیلاب ها مورد بررسی قرار گیرد. در برآورد دبی سیلاب ها با دوره های بازگشت کمتر که احتمال وقوع بیشتری دارند، تغییرات کاربری با نسبت بیشتری افزایش یافته اند و هرچه دوره بازگشت طولانی تر می شود نسبت عددی کوچکتر و فاصله عددی بیش تر می گردد.
بررسی تاثیر پخش سیلاب در آبخوان بر وضعیت کشاورزی و سطح سفره های آب زیر زمینی مناطق پایین دست حوضه آبخیز تسوج با استفاده ازGISو تصاویر ماهواره ای(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال پنجم پاییز ۱۳۸۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۹)
1 - 10
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های مهم برای مقابله با خطر سیلاب، خشکسالی و کم آبی، پخش سیلاب در آبخوان است. این تحقیق، به منظور ارزیابی طرح پخش سیلاب در محدوده پائین دست ایستگاه آبخوان تسوج واقع در شمال دریاچه ارومیه و حوضه های آبخیز مشرف به شهر تسوج و روستاهای انگشتجان و امستجان انجام شد. این ایستگاه در سال 1376 تاًسیس گردیده است. بارش متوسط سالانه حوضه 362.3 میلی متر و تبخیر و تعرق متوسط سالانه 5/989 میلی متر است. مساحت حوزه آبخیز در بالا دست ایستگاه هیدرومتری 5590 هکتار و مساحت عرصه پیشنهادی پخش سیلاب 3000 هکتار می باشد. اهداف مورد نظر در این تحقیق بررسی اثرات پخش سیلاب بر افزایش میزان کمیت پوشش گیاهی و تغذیه سفره های آب زیرزمینی در ایستگاه پخش سیلاب تسوج می باشد. برای اندازه گیری تغییرات سطح اراضی کشاورزی و پوشش گیاهی پائین دس ت ای ستگاه از دو تصویر ماه وارهای لندست TM (1992)، ETM2002 و 2006 و نرم افزار های مربوطه است فاده شده است. تفس یر تص اویر به روش هیبرید یا تفسیر چشمی بر روی صفحه مانیتور انجام شد. نتایج حاصل از بررسی های تصاویر ماهواره ای نشان داد که میزان پوشش گیاهی در طول سال های بهره برداری از 18 % در قبل از بهره برداری از پروژه آبخوانداری به 43/34 % در سال 1384 افزایش یافته است. میزان درصد خاک بدون پوشش نیز در طول نه سال روند کاهشی را نشان داد. بررسی تغییرات سطح سفره آبهای زیرزمینی اراضی پائین دست با استفاده از نقشه های پیزومتری چاههای منطقه نشان می دهد که علیرغم خشکسالی های اخیر، اف ت ق ابل ملاحظ ه ای مشاهده نشده و از سوی دیگر افزایش نسبی نیز در آبدهی چاه های منطقه ایجاد شده است. افزایش پتانسیل آبی منطقه و به تبع آن افزایش نسبی در سطح اراضی کشاورزی از آثار مستقیم احداث ایستگاه آبخوان بوده و لازم است که برای بررسی های اقتصادی به آثار غیر مستقیم احداث ایستگاه نیز پرداخته شود. بررسی هیدروگراف واحد دشت تسوج نشان دهنده 10 متر افت آب زیرزمینی در طول سال های 73 تا 80 می باشد. ولی بعد از سال 1380 یعنی بعد از آب گیری پروژه پخش سیلاب، سطح آب زیرزمینی افت نکرده و در حال تعادل بوده است.
تحلیل سیستم های محیطی دامنه های باختری ارتفاعات باغروداغ و نقش آن ها در پیدایش بیوم جنگلی فندقلو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال ششم تابستان ۱۳۸۸ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
85 - 105
حوزه های تخصصی:
ارتفاعات باختری باغروداغ و در بطن آنها منطقه فندقلو، با دارا بودن جنگل های خزان شونده ی منحصر به فرد، مراتع زیبا و سرسبز و پهنه های آبی طبیعی و انسان ساز، به عنوان یکی از جاذبه های طبیعی شناخته شده در شمال غرب کشور، در منتهی الیه خاوری استان اردبیل واقع شده است.
در این تحقیق که اساس آن بر پایه ی مشاهدات ومطالعات میدانی استوار است به منظور بررسی ارتباط پوشش گیاهی موجود در منطقه و پراکنش جوامع جنگلی آن، با عوامل محیطی و شناسایی عوامل محدود کننده (بازدارنده) و تأثیر گذار در شکل گیری بیوم آن، ضمن بررسی هر کدام از عوامل محیطی، پس از تهیه نقشه های مختلف محیطی از یک سو و نقشه های پوشش گیاهی، از سوی دیگر اقدام به تهیه نقشه های تلفیقی درمحیط GISاز آنها، شده است.
با بررسی این نقشه ها، مشخص گردید که هیچ کدام از عوامل آب و هوایی، عامل بازدارنده در تشکیل جنگل، محسوب نمی شوند. بلکه این عوامل در نوع پوشش، اثر گذارند. دراین میان، دو عامل رطوبت و جهت باد، بیش از سایر عوامل، اثرگذار بوده و به واسطه میزان بهره مندی عرصه ها و جوامع گیاهی از رطوبت عبوری از سطح منطقه، در تراکم پوشش گیاهی و درصد آن، نقش ایفا می کنند.
چنانچه، حفاظت مستمر از عرصه های جنگلی و مرتعی، صورت پذیرد و به گیاهان، اجازه تکمیل مراحل رشد، داده شود، می توان به ایجاد عرصه های جنگلی در اقصی نقاط منطقه مورد مطالعه، امیدوار بود.
نقش جزیره گرمایی در روند تغییرات دمایی منطقه یک شهری تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال هجدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
65 - 84
حوزه های تخصصی:
تحقیق پیش رو با هدف بررسی نقش جزیره گرمایی در روند تغییرات دمایی منطقه یک شهری تهران طی سال های ۲۰۱۰ و ۲۰۱۸ میلادی معادل سال های ۱۳۸۹ و۱۳۹۷ می باشد، برای سنجش تغییرات، پنج نقطه بر روی نقشه منطقه ۱ و نواحی ۸گانه آن مشخص شد. سپس ماه میانی هر فصل از سال های ۲۰۱۰ و ۲۰۱۸ برای بررسی انتخاب گردید. برای تحلیل جزیره گرمایی و اثرات ساخت وساز شهری بر تشدید این پدیده از داده های ماهواره ای لندست ۸ استفاده شد. اطلاعات دمای حداکثر، شاخص تفاضل نرمال شده پوشش گیاهی، و دمای سطح زمین استخراج گردید. این پژوهش نشان می دهد که سطح پوشش گیاهی در سال ۲۰۱۸ نسبت به سال ۲۰۱۰ کاهش شدیدی داشته است، به طوری که سبب تغییرات دمایی و همچنین ایجاد جزیره گرمایی در سال های اخیر در منطقه شده است. افزایش دما در دماهای صبحگاهی و ظهر گاهی در تمام ماه های انتخابی از چهارفصل سال مشاهده می شود. درعین حال مقدار افزایش در دماهای کمینه بیشتر از دماهای بیشینه بوده است.
ارزیابی زوال پوشش گیاهی در مناطق خشک با روش فائو-یونپ (مطالعه موردی زیر حوضه کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روند شتابناک بیابان زایی در طول قرن بیستم، به ویژه سال های پس از جنگ جهانی دوم سبب شد تا مجامع جهانی و تخصصی مرتبط بکوشند با اعمال مدیریتی صحیح و علمی، این روند را مهار کنند. ارائه الگو یا مدلی برای ارزیابی بیابان زایی و ترسیم نقشه حساسیت سرزمین به فرآیندهای کاهنده کارایی سرزمین توسط فائو-یونپ در این راستا بود. یکی از فرایندهای مطرح، ارزیابی زوال پوشش گیاهی از منظر وضعیت کنونی و استعداد طبیعی است که با توجه به شرایط منطقه مورد مطالعه، بضاعت اطلاعاتی موجود و جلسات متعدد با حضور کارشناسان بخش تحقیقات مرتع و بیابان موسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع اصلاح گردید. زوال پوشش گیاهی از منظر وضع موجود، از طریق اندازه گیری درصد پوشش گیاهان دایمی، کیفیت مرتع و میزان تولید علوفه و از منظر استعداد طبیعی به کمک نقشه رژیم های حرارتی و رطوبتی خاک و نیز اطلاعاتی که از نقشه قابلیت اراضی بدست می آید، در محیط الویس محاسبه شد. نتایج بررسی نشان داد که حدود 74 درصد محدوده مورد مطالعه (زیر حوضه کاشان از آبخیز کلان دریاچه نمک قم) به لحاظ وضعیت کنونی در کلاس تخریب بسیار شدید و 84 درصد مساحت از منظر استعداد طبیعی در کلاس تخریب شدید و بسیار شدید قرار می گیرد. شناسه ای که آشکارا زنگ خطر را در شمال خاوری استان اصفهان به صدا درآورده و ضرورت بازنگری در چیدمان توسعه را یادآوری می کند.
آشکار سازی تغییرات جزیره گرمایی شهر اصفهان با تأکید بر توسعه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
21 - 39
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های اساسی در فرآیند توسعه شهری در کشورهای در حال توسعه، بحث تغییرات جزیره گرمایی است که رشد شتابانی داشته و این رشد مشکلات و مسائل متعددی را برای فرایندهای مدیریتی و برنامه ریزی شهری ایجاد خواهد نمود. مطالعه حاضر با هدف آشکار سازی تغییرات جزیره گرمایی شهر اصفهان با استفاده از داده های ماهواره ی لندست در طول دوره آماری 1991 تا 2016 انجام گرفته است. بر روی تصاویر ماهواره ای، چهار مرحله عملیات پیش پردازش شامل پردازش اولیه، استخراج سطوح غیر قابل نفوذ تعلیمی، ارزیابی دقت و صحت طبقه بندی و بازیابی دمای سطح زمین انجام گرفته است. نتایج حاصل از استخراج دقت ضریب کاپا نشان می دهد که تصاویر سال 2016 با ضریب 8341/0 دارای دقت بیشتری است. از نظر مکانی هسته های پر حرارت بر اراضی نامرغوب و بایر منطبق است که به صورت خوشه ای در شمال و جنوب شهر و مناطق عاری از پوشش گیاهی قابل مشاهده است و در مرکز شهر جزایر گرمایی به صورت چاهک های گرمایی کوچک نمایان است. بررسی رابطه شدت جزیره گرمایی با نوع پوشش زمین، نشان دهنده ی وجود رابطه معکوس بین تراکم ساخت و ساز و پوشش گیاهی با دمای سطح است از این رو می توان گفت که رطوبت و عدم برهنگی سطح زمین از عوامل تعدیل کننده ی جزایر گرمایی در محیط شهر اصفهان است.
توزیع فضایی استفاده تفرج کنندگان علمی با تاکید بر مدل تعیین کریدور وحوش زوج سم و پستانداران خشکی زی در مناطق حفاظت شده بیابانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
1 - 19
حوزه های تخصصی:
تنوع زیستی گونه های گیاهی و جانوری بیابانهای ساحلی از جاذبه خاصی برای استفاده گردشگر برخوردار است. هدف این مطالعه تعیین مدل شایستگی تفرج کنندگان علمی یا زیست شناسان در منطقه حفاظت شده بیابانی با تاکید بر بیشترین حضور زوج سم در مسیر است. در این بررسی از پارامترهای محیطی و اکولوژیکی دما، پوشش گیاهی، خاک، منابع آب و جاذبه های طبیعی (چشم انداز پوشش گیاهی: زیرمدل شایستگی گیاهان آندمیک، آسیب پذیر، کم خطر و نادر، نوع حیات وحش و تراکم حیات وحش)، ارتفاع و پارامترهای زیرساختار استفاده شد. نتایج نهایی شایستگی تفرج کنندگان علمی نشان داد که 4/35 درصد در طبقه شایستگی بامحدودیت زیاد و 6/64 درصد در طبقه شایستگی N قرار گرفته است. از عوامل محدود کننده تفرج کننده در منطقه حفاظت شده می توان به ترتیب منابع آب (44598 هکتار، 100%)، توپوگرافی: ارتفاع (8/28935 هکتار، 8/64%) و شیب (2923/4 هکتار، 6/7 % ) و از عوامل افزایش دهنده می توان به دما (15663 هکتار، 2/35%)، جاذبه های طبیعی مانند چشم انداز پوشش گیاهی (54/12415 هکتار، 8/27%) و حیات وحش (4/7701 هکتار، 3/17%) و تنوع گونه های گیاهی بومی اشاره نمود.
ارزیابی توابع مختلف TIMESAT در بازسازی روند فنولوژی پوشش گیاهی، مطالعه موردی: شهرستان خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲۲
135 - 150
حوزه های تخصصی:
مطالعه روند رشد پوشش گیاهی به طور ویژه ای برای تحقیقات محیط زیستی مهم است. برآورد پارامترهای فنولوژی پوشش گیاهی به داده های زمانی پیوسته NDVI در یک بازه زمانی نیاز دارد. ممکن است در برخی موارد رطوبت خاک، وجود ابر و ذرات معلق بر انرژی بازتابی از پوشش گیاهی اثر بگذارد و منجر به ایجاد تصاویری با داده های از دست رفته یا دارای خطا شود. در این مطالعه از چهار مزرعه گندم واقع در بخش های مختلف شهرستان خرم آباد، برای بررسی رفتار فنولوژی گیاه و استخراج پارامترهای فنولوژی استفاده شد. به این منظور برای از بین بردن این خطاها در سری زمانی NDVI از مدل TIMESAT استفاده شد. سه تابع مختلف برای از بین بردن نویزها و هموارسازی داده ها در مدل TIMESAT وجود دارد. هدف از این تحقیق بررسی عملکرد توابع گاوسین نامتقارن، لجستیک دوگانه و فیلتر انطباقی ساویتزکی-گولای در استخراج پارامترهای فنولوژیکی خصوصاً در مناطق کوهستانی است. در ابتدا شاخص NDVI با استفاده از داده های روزانه سنجنده MODIS برای سال 2020 در سامانه گوگل ارث انجین محاسبه شد. پس از برطرف کردن خطاهای موجود در سری زمانی NDVI ، از مدل TIMESAT به منظور تولید منحنی فنولوژی گیاه گندم در مزارع گرمسیر و سردسیر در نرم افزار TIMESAT3.3 استفاده شد. از توابع گاوسین نامتقارن، لجستیک دوگانه و فیلتر ساویتزکی-گولای برای بازسازی داده های NDVI استفاده شد. طبق نتایج به دست آمده فیلتر هموارسازی ساویتزکی-گولای به طور میانگین RMSE برابر 2 دارد. ولی میانگین RMSE توابع گاوسین نامتقارن و لجستیک دوگانه به ترتیب 4 و 11 است. در نتیجه فیلتر ساویتزکی-گولای در بازسازی داده ها و برآورد پارامترهای شروع و پایان فصل رشد دارای صحت بالاتری است.
شناخت و تحلیل جزایر حرارتی شهری با استفاده از عکس ماهواره ای لندست 8 (نمونه موردی: شهر شیراز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
گسترش شهرنشینی، اثرات معناداری بر کره زمین دارد. یک از اثراتی که امروزه مردم با آن سروکار دارند گرم شدن کره زمین است که به عنوان جزایر حرارتی شهری نمود پیداکرده است. جزایر حرارتی، منطقه شهری است که به میزان قابل توجهی گرم تر از محیط اطراف هست. هدف از پژوهش، استخراج تغییرات مکانی-زمانی جزایر حرارتی شهر شیراز با استفاده از تصاویر ماهواره ای و تعیین رابطه بین نوع پوشش زمین و دمای سطح آن می باشد. در این راستا، ابتدا پیش پردازش های لازم جهت تهیه نقشه کاربری بر تصاویر انجام شد و تغییرات پوشش زمین، آب، باد، پوشش گیاهی و آلبدو و شاخص ضریب دید آسمان محدوده موردمطالعه نیز استخراج و تصاویر ماهواره ای در محیط GIS تهیه و تفسیر شد. نتایج نشان می دهد نقطه شماره 9 (باغات قصرالدشت شیراز) کمترین دما را دارد و همین موضوع نشان دهنده رابطه معکوس فضای سبز با جزایر حرارتی است. استفاده از داده های سنجش ازدور نقش مهمی در مدیریت فضای شهری دارد و به نحوی کارآمد مدیران شهری را در برنامه ریزی فضای شهری یاری می رساند. مصالح ساختمانی شهری تأثیر به سزایی در تشدید جزایر حرارتی دارند به این صورت که به کار بردن مصالح استاندارد تا مقدار زیادی باعث کاهش دما می شود و پوشش گیاهی اثر کاهنده و سطوح ساخته شده، اثرات تشدیدکننده بر جزایر حرارتی دارند. الگوی توزیع مکانی زمانی جزایر حرارتی متأثر از الگوی پراکنش کاربری اراضی است.
ارزیابی تغییرات پوشش/کاربری اراضی با پردازش شیءگرای تصاویر ماهواره ای (1985-2005) در حوزه آبخیز روضه چای ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اثر فعالیت های انسانی و پدیده های طبیعی چهره زمین همواره دست خوش تغییر می باشد. بنابراین برای مدیریت بهینه مناطق طبیعی آگاهی از نسبت تغییرات پوشش/کاربری اراضی از ضروریات محسوب می شود. از این رو استخراج نقشه های کاربری اراضی به عنوان مهم ترین هدف در مدیریت پایگاه منابع طبیعی می توانند مورد توجه قرار گیرند. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تغییرات پوشش/کاربری اراضی حوزه آبخیز روضه چای ارومیه در سال های 1985 تا 2015 از تصاویر ماهواره ای لندست 5 و 7 و سنجنده های TM و ETM+ به صورت نظارت شده به روش طبقه بندی شیء گرا برای سال های 1985 و 2000 انجام شد. هم چنین برای نقشه کاربری اراضی اخذ شده سال 2015 از سازمان جغرافیایی، استفاده شده است. لذا پس از انجام تصحیحات مورد نیاز در مرحله پیش پردازش، با طبقه بندی شیءگرا نقشه ارزیابی تغییرات تهیه شد. نتایج به دست آمده نشان داد که سطح مراتع در بازه زمانی 30 سال بیش ترین درصد کاربری را در بین تمام کاربری ها به خود اختصاص داده است، ولی در فاصله سال های 1985 تا 2000 و 2000 تا 2015 سطح مراتع دارای روند کاهشی بود که بیان گر روند تخریب در منطقه از طریق جایگزین شدن مراتع متوسط- فقیر و مرتع خوب توسط کاربری زراعت دیم است. براساس ماتریس تغییرات می توان گفت که بیش ترین تغییرات افزایشی در سال 1985 تا 2000 مربوط به اراضی تبدیل یافته به زراعت دیم می باشد که افزایش سطح زراعت دیم احتمالاً به دلیل شخم مراتع متوسط و فقیر بود در حالی که در سال 2000 تا 2015 هم بیش ترین تغییرات افزایشی باغ ناشی از زراعت آبی است. بنابراین صحت کل برای سال های 1985، 2000 و 2015 به ترتیب برابر با 97، 90 و 96 ٪ و شاخص کاپا هم به ترتیب برابر با 91، 84 و 94 ٪ بود که نشان دهنده صحت بالای روش شیء گرا در طبقه بندی است.
نقش ارتفاع تاج پوشش گیاهی فضاهای سبز شهری بر آسایش زیست اقلیمی انسان (نمونۀ موردی: پارک ناژوان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
171 - 204
حوزه های تخصصی:
پوشش گیاهی، علاوه بر ویژگی های دمایی یک منطقه در بهبود آسایش زیستی مؤثر است و یکی از ابزارهای پرکاربرد و مؤثر در طراحی می باشد. تغییرات اقلیمی از جمله مخاطراتی هستند که اهمیت پوشش گیاهی را افزایش می دهد. هدف پژوهش حاضر، نقش ارتفاع تاج پوشش های گیاهی و میزان تأثیرگذاری آنها در قسمتی از فضای باز شهری پارک ناژوان، در غرب شهر اصفهان است. روش جمع آوری اطلاعات، به صورت میدانی، تحلیلی و سنجشی، با روش تحلیل مقایسه گزینه های پیشنهادی در طراحی با استفاده از شبیه سازی در نرم افزار ENVI-met(4.4.4) در 9 الگوی متفاوت پوشش گیاهی با نوع گیاه ثابت در ده نقطه مختلف از سایت در تاریخ 24 خرداد 1398، می باشد و معیار های مورد سنجش آسایش زیستی در سایت، عبارتند از، دمای هوا، رطوبت نسبی، سرعت باد و دمای متوسط تابشی و شاخص مورد استفاده در این پژوهش،PMV است که یکی از جامع ترین روش های تخمین آسایش زیستی است. نتایج، حاکی از آن است که میزان اختلاف PMV در سناریوهای SC2.1، SC2.4 و SC2.7 که تنها درختان2، 10 و 20 متری هستند، به ترتیب 0.21، 1.18 و 1.76 است، به طوری که با افزایش ارتفاع تاج درختان و ایجاد سایه بلندتر، میزان آسایش زیست اقلیمی انسان افزایش می یابد، علاوه بر آن افزایش ارتفاع توپوگرافی هم بر میزان آسایش زیستی مؤثر است و باعث افزایش آسایش زیستی می شود. بنابراین، رابطه معناداری میان ارتفاع تاج پوشش گیاهی و آسایش زیستی وجود دارد. این یافته ها، می تواند کاربردهای استفاده از پوشش گیاهی مناسب را برای پارک های شهری داشته باشد.
تهیه نقشه درصد پوشش گیاهی مراتع و پایش تغییرات آن در دوره های خشکسالی و ترسالی با استفاده از NDVI سنجنده MODIS (مطالعه موردی: مراتع جنوب استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آگاهی از خصوصیات پوشش گیاهی مراتع و همچنین عوامل موثر بر آن در برنامه ریزی های محیطی، آمایش سرزمین و توسعه پایدار بسیار حائز اهمیت است. با این حال نقشه های منطقه ای و به روز شده درصد پوشش گیاهی مراتع همواره در دسترس و قابل تهیه نیست. در پژوهش حاضر به منظور تهیه نقشه درصد پوشش گیاهی مراتع و پایش تغییرات آن در دوره های خشکسالی و ترسالی از شاخص NDVI سنجنده MODIS طی سال های 1379 تا 1396 با قدرت تفکیک مکانی 250 متر و قدرت تفکیک زمانی 16 روزه و همچنین شاخص خشکسالی SPI استفاده شد. منطقه مورد مطالعه بخشی از مراتع واقع در جنوب استان یزد می باشد؛ که در سال 1394 به منظور تهیه داده های زمینی، نمونه گیری از میزان درصد پوشش گیاهی از سطح مراتع منطقه مورد مطالعه صورت گرفت. بر اساس نتایج، شاخص NDVI دارای قابلیت مناسبی در تهیه نقشه درصد پوشش گیاهی می باشد؛ به طوری که ضریب تبیین (R2) بین این شاخص و نقاط نمونه برداری شده 0/71 بدست آمد. بر اساس نتایج، به طور میانگین طی سال های 1379 تا 1396، پوشش گیاهی منطقه مورد مطالعه 11/3 درصد بوده است. بیشترین و کمترین میزان درصد پوشش گیاهی در سطح منطقه مورد مطالعه به ترتیب مربوط به سال های 1381 و 1379 که به ترتیب دارای وضعیت های ترسالی متوسط و خشکسالی بسیار شدید بودند، با میانگین 14/6 و 9/2 درصد مشاهده شد.
تغییرات اقلیمی و محیطی حوضه آبریز دریاچه ارومیه در دو دهه 2000-2019(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۸۱
191 - 207
حوزه های تخصصی:
دریاچه ارومیه بزرگترین دریاچه داخلی کشور و یکی از بزرگ ترین دریاچه های آب شور روی زمین، با توجه به کاهش چشمگیر سطح آن در سال های اخیر مورد توجه بوده است. در این مطالعه روند تغییرات فراسنج های محیطی (تراز ارتفاعی و پهنه آبی دریاچه ارومیه و LST و NDVI) و اقلیمی (بارش و دمای هوا) حوضه آبریز دریاچه ارومیه در بازه زمانی (2019-2000) و ارتباط احتمالی بین دو دسته تغییرات محیطی و اقلیمی در شرایط فعلی مورد بررسی قرار گرفت. اگرچه در این دو دهه، نوسان بین سالیانه در تراز ارتفاعی این دریاچه مشاهده شده است، اما نتایج حاکی از روند کاهشی بدون وقفه در تراز ارتفاعی آب دریاچه ارومیه از سال بسیار خشک 2000 به این سو است به گونه ای که در طی بیست سال اخیر تراز ارتفاعی بیش از هفت متر کاهش داشته و همچنین سطح دریاچه از Km2 5143 در سال 2000 به Km2 2400 در سال 2019 رسیده است. با این که بارش حوضه در بازه مطالعاتی در ماه می (پربارش ترین ماه) روند افزایشی و در ماه های دسامبر و ژانویه روند کاهشی دارد، ولی در کل بارش حوضه تغییرات معنی داری نداشته است. در دوره گرم سال دمای سطح زمین روز و شب هنگام، دمای هوا و همچنین در تمامی ماه ها شاخص NDVI در سطح حوضه روند افزایشی داشته است. سه اثر اصلی و چشمگیر تغییرپذیری فراسنج های محیطی و اقلیمی در این مناطق افزایش دمای سطح زمین و هوا، پوشش گیاهی و کاهش منابع آب است. نتیجه نهایی افزایش و کاهش ذکر شده از یک سو و افزایش نیاز آبی گیاهان از سوی دیگر باعث افزایش فشار بر منابع آب به ویژه آب های زیرزمینی خواهد شد. کاهش سطح دریاچه و افزایش مصرف و کاهش منابع آب، می تواند منجر به گسترش سطوح عریان و رخداد ریزگردها گردد. پیامدهای این تغییرات در حوضه منجر به تغییر خرداقلیم و محیط زیست آن گردیده است.
تحلیل ارتباط فضایی بین پوشش گیاهی با توزیع ازون سطحی با تأکید بر نقش پیش عنصریِ ایزوپرن در مناطق مختلف کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۹
146 - 165
حوزه های تخصصی:
انتشار ایزوپرن از گیاهان به عنوان بزرگترین منبع شناخته شده در جهان از ترکیبات آلی فرار غیر متان است که نشان دهنده انتقال مستقیم کربن و نشانه واکنش گیاهان در برابر جوّ است. برآورد شده که بیش از 90 درصد انتشار ایزوپرن از گیاهان در ساعات اوج فوتوسنتز (11 تا 20) است. با توجه به اینکه ایزوپرن، پیش آلاینده ازون است و اثر مستقیم آن در انتشار ازون بیشتر در زیست سپهر مشخص می شود؛ شناسایی مناطق مولد این پیش آلاینده در مناطق دارای پوشش گیاهی از طریق پایش داده های ازون تروپوسفری، هدف اصلی این پژوهش است. داده های ازون از ایستگاه های سنجش آلودگی هوا و ایستگاه های پایش سازمان محیط زیست از سال 2002 تا 2018 تهیه و پس از تولید نقشه NDVI شهر تهران، تجزیه و تحلیل مبتنی بر روش همبستگی بین متغیرها انجام گردید. نتایج نشان داد از ساعت 11 تا 20 در مناطقی که شاخص پوشش گیاهی در شعاع یک کیلومتری هر ایستگاه بیشتر باشد، میزان ازون انتشار یافته نیز بیشتر است و ارتباط معناداری بین این دو وجود دارد که حاکی از تولید ایزوپرن توسط گونه های غالب درختی و درختچه ای در اینگونه مناطق است. ایزوپرن عمدتاً از درختانی با رشد سریع مانند صنوبر، بید، اوکالیپتوس، اقاقیا، چنار و ... تولید می شود که می تواند موجب تشدید آلودگی ازون در سطح زمین شود؛ لذا به شهرداری های مناطق مختلف کلانشهر تهران توصیه می شود قبل از توسعه فضای سبز جدیدی، شناسایی دقیق گونه متناسب با محیط زیست شهری و اثر آلایندگی آنها به صورت کاملا علمی صورت گیرد و در صورت ضرورت، حتی الامکان کاشت اینگونه درختان در مناطقی صورت پذیرد که در معرض شرایط کاتالیزور تولید ایزوپرن قرار نداشته باشند.
تغییرات دمای سطح زمین در شهر حله و ارتباط آن با تغییرات شاخص NDVI(مقاله علمی وزارت علوم)
دمای محیط شهری یکی از پارامترهایی است که شهروندان هر لحظه با آن در ارتباط هستند. مطالعات نشان می دهد که دمای کره زمین به دلیل تغییرات محیطی دائما در حال افزایش است. یکی از این پارامترهایی که بر افزایش دما تاثیر می گذارد؛ رشد فیزیکی شهر و به تبع آن تخریب و از بین رفتن پوشش گیاهی است. در این مطالعه، با استفاده از تصاویر ماهواره لندست برای سال های 2001، 2011 و 2021؛ و اجرای الگوریتم تک کانال، دمای سطح زمین در شهر حله عراق محاسبه و تغییرات آن مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. در طرف مقابل شاخص NDVI به عنوان یک شاخص پوشش گیاهی در تاریخ های مذکور محاسبه و تغییرات آن با تغییرات دمایی سطح زمین مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج کلی این تحقیق نشان داد که مساحت شهر حله در طی دوره مورد مطالعه حدودا دو برابر شده است و این موضوع باعث کاهش میزان پوشش گیاهی و افزایش دمای سطح زمین شده است. در پایان، همبستگی بین دمای سطح زمین و شاخص NDVI محاسبه شد که به ترتیب برای سال های 2001، 2011 و 2021 برابر با 46.92، 44.35 و 52.98 درصد بود. این موضوع نشان از رابطه قوی بین این دو پارامتر و تاثیر کاهش پوشش گیاهی بر افزایش دمای سطح زمین می دهد.
سنجش تغییرات پوشش گیاهی استان خراسان رضوی طی دوره 2005-2015 (مورد مطالعه: شهرستان خوشاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار محیط جغرافیایی سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳
123 - 132
حوزه های تخصصی:
پایش تغییر عموما جهت ارزیابی فرآیندهای طبیعی، از قبیل اثرات بلندمدت تغییر اقلیم که ناشی از علل نجومی است و همچنین فرآیندهای کوتاه مدت که شامل توالی پوشش گیاهی و فرآیندهای ژئومورفولوژیکی است صورت می گیرد همچنین، پایش تغییر جهت ارزیابی اثرات ناشی از فعالیت های انسانی از قبیل جنگ ل زدایی، کشاورزی و شهرسازی مورد استفاده قرار می گیرد همان گونه که تغییرات محیطی انعکاس دهنده وضعیت مدیریت اراضی است، روش های پایش تغییر می تواند به ارزیابی این عملیات کمک کند. در این راستا هدف از پژوهش حاضر آشکارسازی تغییرات پوشش گیاهی منطقه خوشاب استان خراسان رضوی طی دوره زمانی مربوط به سال 2005-2015 با استفاده از تکنیک های سنجش از دور (RS) و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) می باشد برای بررسی و تجزیه تحلیل تغییرات از روش طبقه بندی decision tree با توجه به استاندارهایی که توسط ناسا ارائه شده اجرا شد که ابتدا برای هر 16valu یک کلاس تعریف شد بر این اساس مشخص شده است که آستانه ی تغییر در منطقه ی مورد مطالعه با 1 انحراف از میانگین قرار داشته است پس از تعیین آستانه ی تغییر، مناطق دارای تغییرات کاهشی، افزایشی و بدون تغییر مشخص گردیده است جهت ارزیابی دقت تکنیک های سنجش تغییر پس از برداشت واقعیات زمینی که از طریق بازدید میدانی و تصاویر ماهواره ای Google Earth به دست آمد از دقت کل و ضریب کاپا استفاده شد براساس نتایج به دست آمده مشخص گردید که داده های ارزیابی شده با دقت کل 91 و ضریب کاپای 88/0 در ارزیابی پایش تغییرات پوشش گ یاهی منطقه ی مورد مطالعه به خود اختصاص داده اند.