مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
رباعیات
منبع:
کاشان شناسی دوره ۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۲ (پیاپی ۹)
54 - 79
در اشعار بابا افضل، سایه پررنگ الفاظ و معانی قرآن کریم به وضوح دیده می شود؛ ،« کُلُّ منْ علَیها فَا نٍ » و نیز عباراتی قرآنی مانند ،« ربنا ظلمنا » ،« أطعنا » ،« سمعنا » واژههایی چون و...، رباعیات وی را در اوج اعتلا قرار داده است . همچنین «لا قُوهَ إِلاَّ بِاللَّه » ،«کُلُّ شَیء هالک» « تغییرناپذیری زمان مرگ » ،« شقّ القمر » ،« هبوط انسان » ،« بار امانت » مضامین بینظیر قرآنی چون و... به رباعیات او حیات و جاودانگی بخشیده است. از نکتههای قابل تأمل در این مضامین، جهتگیری خاصی است که این آیات را در مسیر تزکیه، تربیت، اخلاق و عرفان هدایت کرده، و خالی از هرگونه وجوه تفنّن شاعرانه، فضلفروشی و تکلّف است . هدف نویسندگان این مقاله، نشان دادن گونههای تأثیرپذیری بابا افضل از قرآن کریم و ترسیم اهداف او از این گزینشهای هدفمند در مسیر اخلاق، معرفت دینی و عرفان است که البته در دائر ه المعارف بزرگ اسلامی و در بحث از بابا افضل کاشانی، اشارهای به تأثیر شاعر از مضامین قرآن کریم در رباعیهای وی نشده است.
مذهب حکیم افضل الدین کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاشان شناسی دوره ۴ پاییز و زمستان ۱۳۸۸ شماره ۷ و ۸
58 - 79
شخصیت ها از رهگذر آثارشان شناخته می شوند و هرچه نسبت آن آثار به پدیدآورنده صافی تر باشد، شناخت روشن تر صورت می گیرد. در آیینه آثار حکیم افضل الدین کاشانی معروف به بابا افضل که گاهی در رباعیاتش با تخلص افضل دیده می شود، آنچه بیش از هر چیز به عنوان روح فلسفه و عرفان افضل-الدین توجه خواننده را به خود جلب می کند، عنایت اکید و شدید وی به موضوع مبدأ و معاد و از این رهگذر، انس بی تردید وی به دنیای شگفت انگیز نفس انسانی است. آنچه از نوشته های این حکیم برآمده و در آیینه داوری بزرگان نیز انعکاس یافته، این است که وی عرفان و تصوف و حکمت را در جام ولایت علوی نوشیده و چنان که از برخی رباعیات منسوب به او برمی آید، وی شیعه اثنی عشری است. نوشته حاضر بدین موضوع پرداخته است.
جلوه قلندری در رباعیات اوحدی کرمانی
منبع:
حکمت نامه مفاخر سال سوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴
229-258
اوحدالدّین حامد بن ابی الفخر کرمانی (561-635ه . ق) از سرآمدان صوفیه در قرن هفتم هجری است. وی از جمله رباعی سرایان مشهور به شمار می رود که دیوان رباعیات او 2400 رباعی را شامل می شود. وی در این دیوان به مضامین مختلفی چون توحید، نعت پیامبر، تصوف، تهذیب نفس، بهاریه ها و... پرداخته که در لابه لای آن مضامین قلندری نمود ویژه ای دارد. قلندران گروهی خاص از صوفیان بودند که به عقیده عدّه ای، از ملامتیه منشعب می شدند. این گروه همواره در حال سفرهای گروهی و گریزان از پابندی به ظواهر بوده، با تراشیدن موی سر و صورت به تمامی، پوشیدن جولق یا برهنگی با ظاهری خاص و متمایز بودند. از لحاظ اخلاقی و اعتقادی مشی و روش ویژه خود را داشتند که همین سبب به وجود آمدن اشعار قلندری در شعر فارسی شد. این اشعار حاوی مضامینی چون: می گساری، ترک مظاهر شریعت، شاهدپرستی، کنایه به زاهدان ریایی، خدمت کردن به ضعیفان، دوری از خودبینی و ریا، ملامت کشی، تقابل مکان های مقدس و نامقدس، نسبت دادن صفات ذمیمه به خود هستند. در این مقاله پس از بررسی مختصر آداب و عقاید قلندری، به مضامین قلندری در رباعیات اوحدی کرمانی می پردازیم.
بلاغت کنایه در رباعیات عطار نیشابوری
منبع:
پژوهش های نثر و نظم فارسی سال اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲
11 - 38
حوزه های تخصصی:
کنایه به عنوان یکی از ابزارهای بلاغیِ ارزشمند، دارای کارکرد های متفاوتی است. عطار نیشابوری در رباعیات (مختارنامه)با بسامد بالایی از کنایه بهره جسته و توانسته است، غیرمستقیم، معانی گسترده ی عارفانه را با بهره گیری از این ویژگی زبانی و تصویری به مخاطبان منتقل نماید. می توان یکی از دلایل فراوانی کنایه در رباعیات عطار را تناسب آن با قالب مذکور دانست؛ زیرا رباعی، شعری است با خاستگاه مردمی؛ از این رو فرهنگ کنایات در آن نمود بیش تری دارد. در این پژوهش، آشکار می گردد که بالاترین بسامدِ کمّی و کیفی استفاده از بلاغت کنایه در ساختار های سه گانه به ترتیب، مربوط به «کنایه در ساختار فعل، کنایه در ساختار صفت و کنایه در ساختار موصوف» است. ازطرفی، عطار در رباعیاتش از کنایات قریب، بسیار بهره می جوید که یکی از علل این موضوع، ساده گویی و استفاده ی بی تکلّف این شاعر از زبان برای انتقال مفاهیم عرفانی است. همچنین این عارفِ شاعر، علاوه بر بهره گیری از کنایاتی که شاعرانِ پیش از او به کار برده اند، نوآوری هایی در این زمینه داشته است که اغلب این نوآوری ها در ساختار کنایه ی صفت یا موصوف هستند. گفتنی است که این پژوهش به پیوند کنایات رباعیات عطار با آرایه ی بدیعی تضاد نیز اشاراتی دارد.
بررسی و تحلیل سبکی و محتوایی رباعیات سیف الدین باخرزی
منبع:
پژوهش های نثر و نظم فارسی سال پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۱
161 - 181
حوزه های تخصصی:
سیف الدین باخرزی (586-659 ه . ق) ملقّب به شیخ الاسلام از مشایخ صوفیه و مریدان و اصحاب عارف مشهور، نجم الدین کبری (۵۴۰-۶۱۸) بود. شیخ در نظم و نثر صاحب آثاری است. از وی رساله ای به فارسی در معنی عشق و مجموعه رباعیاتی منسوب به وی باقی مانده است. سؤال اصلی این پژوهش این است که رباعیات منسوب به وی چه ویژگی هایی دارد و محتوای آن ها بیشتر چه مسائلی است. در پاسخ به این پرسش به روش توصیفی و تحلیلی به بررسی رباعیات او پرداخته و خصایص سبکی و محتوایی رباعیاتش را کاویده ایم. پاره ای از رباعیات وی ضمن مجموعه رباعیات ابوسعید ابوالخیر، خیّام و ... به چاپ رسیده است. بسیاری از صوفیه در کتب خود از رباعیات او یاد کرده اند که نشان دهنده اهمیت مقام او در این نوع شعر است. محتوای رباعیات وی، عاشقانه و عارفانه (عشق و عرفان و رندی، غم ستایی) همراه با اندیشه های خیّامی است. بیشتر رباعیات شیخ چهارقافیه ای هستند و کهن گرایی واژگانی و ترکیبات زیبا، صور خیال و آرایه های ادبی به ویژه پارادوکس و... در آن ها به چشم می خورد.
رباعیات از نظر افتاده سلمان ساوجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۰)
251 - 264
سلمان ساوجی (متوفی 778 ق) از شاعران بزرگ سده هشتم هجری است. دیوان او چندین نوبت به چاپ رسیده و آخرین آن ها «کلیات سلمان ساوجی» است که دکتر عباسعلی وفایی تصحیح و منتشر کرده است (تهران، 1376، ویراست دوم: 1389). با وجود آنکه نسخه های قدیمی و نسبتاً معتبری از دیوان اشعار سلمان ساوجی در کتابخانه های ایران و خارج از ایران موجود است، کار تصحیح این دیوان هنوز بسامان نرسیده است. مقاله حاضر به درج 23 رباعی سلمان ساوجی اختصاص دارد که در تصحیح اخیر و چاپ های پیشین مورد توجه قرار نگرفته است. منبع نقل این رباعیات، دو دستنویس متعلق به کتابخانه نور عثمانیه ترکیه (مورخ 844 ق) و کتابخانه دانشکده الهیات دانشگاه تهران (مورخ 859 ق) است. نکته قابل توجه آن است که دستنویس کتابخانه نور عثمانیه جزو منابع مورد استفاده دکتر وفایی بوده است. در کنار درج این 23 رباعی، بررسی تطبیقی میان ضبط رباعیات سلمان در نسخه چاپی و دستنویس های مذکور صورت گرفته و موارد متعددی از بدخوانی های نسخه چاپی یا ضبط های برتر آن دو دستنویس ذکر شده است.
بررسی و نقد انتساب رباعیات مشترک خیام و مجدهمگر با استناد به نسخه 697 ق موزه بریتانیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۵۶)
231 - 263
بسیاری از رباعیات منسوب به خیام در جای جای متون نظم فارسی به نام شاعران دیگر نیز ضبط شده ﺍست و این موضوع سبب شده که پژوهشگران با تردید در انتساب این رباعیات به شاعری خاص، در مورد خیام و رباعیات وی نیز دستخوش خطا شوند. بیش از یک سده است که پژوهشگران ایرانی و خارجی درباره صحت انتساب این قبیل رباعیات تحقیق کردهﺍند اما ضرورت پژوهشهای بیشتر در این زمینه همچنان به قوت خود باقی است. این مقاله با مطالعه رباعیات مشترک میان خیام و مجد همگر در صدد بررسی و نقد صحت انتساب این رباعیات به دو شاعر مورد بحث است. در این پژوهش پس از ذکر هر یک از رباعیها، محل و تاریخ انتساب آنها را به هر یک از دو شاعر تعیین کرده، سپس با ذکر نسخه بدلهای مهم، به سبک شناسی زبانی و سابقه تاریخی رباعیات پرداختهﺍیم. مضمون رباعیهای مورد مطالعه را با مضامین رباعیات اصیل خیام سنجیده و در نهایت نظر تحلیلی خود را در مورد انتساب این رباعیها به هر یک از دو شاعر و یا شاعر دیگر بیان کردهﺍیم.
بررسی و تحلیل بنیان های تعلیمی در رباعیات سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسامد بسیار چند مضمون اخلاقی در متن، بیانگر بنیان های تعلیمی در تفکّر نویسنده آن است. بنیان های تعلیمی در قالب های ادبی منسجم و کوتاه مانند رباعی نمایان تر است؛ زیرا شاعر می کوشد با مختصرترین فرم اندیشگانی، برای تأثیرگذاری بیشتر، تفکّرات پندآموز خود را به تصویر بکشد. سعدی از شاعران جامع الاطرافی است که در قالب های متعدد شعری ازجمله رباعیات، دغدغه های تعلیمی اش را بیان کرده است. این دغدغه ها و بنیان های تعلیمی در رباعیات سعدی، به دلیل ایجاز و اختصار فرمی و ساختاری نسبت به دیگر آثار وی نمود بارزتری دارد. این پژوهش از این نظر اهمیت و ضرورت دارد که در پژوهش های ادبی کمتر به تحلیل رباعیات تعلیمی سعدی پرداخته شده است؛ نیز رباعیاتْ ظرفیّت ویژه ای برای دستیابی به بنیان های تعلیمی سعدی دارد؛ بر این اساس در این مقاله تلاش شده است با روشی توصیفی و تحلیلی، بنیان های تعلیمی رباعیات سعدی بررسی شود که البته تا به حال واکاوی نشده است. مضامین متعددی ازجمله مرگ، بی اعتباری دنیا، عشق، جبر، اختیار، عدالت و اخلاقیات (تذکرات خاص رفتاری)، ژرف ساخت تعلیمی رباعیات سعدی را تشکیل می دهد. فهم و درک این مضامین تعلیمی نیازمند طبقه بندی و نگاهی تبارشناسانه است تا بتوان به خاستگاه فکری و عقیدتی شاعر دست یافت. یافته های پژوهش نشان می دهد که بنیان های تعلیمی در رباعیات سعدی، متأثّر از اندیشه های فقهی و کلامی دوران خود و اندیشه های فلسفی ایران باستان بوده و شاعر بنابر اوضاع نابسامان اجتماعی عصر خود به سرودن رباعیات پندآمیز و تعلیمی پرداخته است تا بتواند مجموعه ای از کنش های نیک اخلاقی را به مخاطب تعلیم دهد.
معمای خیام (دلایلی تازه برای اثبات یکی بودن خیام فیلسوف و دانشمند با شاعر رباعیات)(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از اصلی ترین ابهام ها در کارنامه خیام پژوهی، انتساب یا عدم انتساب رباعیات به این فیلسوف نیشابوری ست. از نظر مخالفانِ انتساب رباعیات به خیام، یکی دانستن سراینده آنها با خیام فیلسوفِ متدیّن، اجتماع نقیضین و محال است. نتیجه چنین باوری ادعای وجود دو خیام و ایجاد تقابل (فیلسوفی عقلانی و شاعری عشرت طلب) میان آنهاست؛ در یک طرف فیلسوفی فرزانه قرار دارد که تمام عمر در مفاهیم فلسفی مستغرق است و در طرف دیگر شاعری که جز عیاشی سودایی ندارد.اما این تقابل در برخورد با آثار خیام و گزارش های به جای مانده درباره خیام تاب مقاومت ندارد، زیرا نه تنها در آثار خیام و گزارش هم روزگارانش نکته هایی چون بودن در میان مجلسِ عشرت و اشاره به بی غرض بودن آفرینش دیده می شود که تصویر ایده آل فیلسوفِ متدینِ خردگرا را آلوده می سازد، بلکه در محتوا و ساختار رباعیات نیز عقلانیتی حضور دارد که انتساب آنها را به یک شاعر عشرت طلب ناممکن می سازد. وجود این تناقض ها در دو سوی تقابل مذکور تقابل ساخته شده را از درون فرو می ریزد و با نفی شاعران مجعول، احتمال انتساب رباعیات به خیام را افزایش می دهد.
تحلیل رباعیات خیام بر مبنای نظریه هیجانی پلاچیک(مقاله علمی وزارت علوم)
در ده ه های اخی ر، ورود مطالع ات می ان رشت ه ای به تحقیق ات ادبی، سبب تازگی و جذابیت پژوهش های ادبی شده است. با توجه به ظرفیت رباعی به عنوان یکی از قالب های شعر فارسی و عاطفه که یکی از اجزای اصلی شعر است، در این پژوهش، رباعیات خیام از منظر روان شناسی بررسی و تحلیل شده است. چهارچوب نظری این مقاله را نظریه پلاچیک تشکیل می دهد. بر اساس این نظریه، هشت هیجان یا عاطفه میان تمام موجودات زنده مشترک است. این عواطف هشتگانه عبارت اند از: تخریب، شادی، جذب، جهت یابی، دفاع، محرومیت، دفع و اکتشاف. تمام هیجان های مورد نظر پلاچیک، در رباعیات خیام قابل استنباط است. هیجان های تخریب 37 مورد، شادی 90 مورد، جذب 107 مورد، جهت یابی 61 مورد، دفاع 32 مورد، محرومیت 130 مورد، دفع 43 مورد و اکتشاف 103 مورد هستند. اگرچه تصور غالب بر این است که هسته مرکزی منظومه فکری خیام بر خوش باشی و عشرت تمرکز دارد؛ اما این بررسی روان شناختی روشن کرد که در این رباعیات، غم و اندوه بر شادی و لذت سیطره دارد. نتایج حاصل از این پژوهش گوشه ای از ابعاد شخصیت عاطفی خیام را آشکار می کند.
سبک شناسی رباعیّات خاقانی با نگاه به تأثیر پذیری از خیّام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی تأثیر رباعیّات خیّام بر رباعیّات خاقانی می پردازد و نشان می دهد که خاقانی در جنبه های مختلف زبانی، سبک شاعری، شیوه بیان و اندیشه های فلسفی از این تأثیرپذیری برکنار نمانده است. آنچه در این پژوهش با شیوه تحلیلی- توصیفی به آن پرداخته شده، پاسخ به این پرسش است که این تأثیرپذیری ها از چه رویکردها و تا چه حدود است؟ نتایج به دست آمده نشان می دهد که خاقانی در رباعی سرایی، در بسیاری از موارد، در حدِّ لفّاظی مانده است. امّا در مواردی بسیار، تمایل داشته تا از نظر زبانی به خیّام نزدیک شود و در این راه به موفّقیّت هایی نیز دست یافته است. دیگر آن که در اندیشه های فلسفی و فکری نیز بین خیّام و خاقانی -در رباعیّاتشان- شباهت هایی وجود دارد. هر چند در این زمینه تفاوت هایی نیز دیده می شود؛ مثلاً محور تفکّرات خیّام، فلسفه است. امّا خاقانی از اندیشه های فلسفی به دور است و حتّی مخالفِ آن به شمار می رود. هدف دیگرِ این تحقیق، توجّه بیشتر پژوهشگران به رباعیّات خاقانی و شناخت این بخش از اشعار اوست که در سایه قصایدش پنهان مانده است.
جلوه های گوناگون تکرار در رباعیّات مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل مهمّ ایجاد زیبایی و غنای موسیقایی شعر، تکرار است. آرایه های بدیع لفظی را با نوعی مسامحه می توان ذیل تکرار آورد. تکرار واژه را در شعر می توان از دیدگاه های مختلف ادبی بررسی کرد که در این مقاله رباعیّات مولوی از دیدگاه بدیعی و زیبایی شناسی مورد تحلیل قرار گرفته است. از میان شاعران فارسی زبان، جلال الدّین محمّد مولوی(604-672) در رباعی های خود انواع تکرار را به شیوه ای بسیار زیبا، هنرمندانه و شاعرانه و با بسامد زیاد مورد استفاده قرار داده است. این تکرارها، علاوه بر ایجاد زیبایی، شور و شیدایی مولانا را از بارقه های معنوی به نمایش می گذارد و گاه رباعیّات او را تا حدّ یک قطعه موسیقی پرطنین و طربناک متناسب با عوالم معنوی نزدیک ساخته است. غالب این تکرارها در رباعیّات مولانا از طریق تکرار حرف، هجا، کلمه و عبارت عمدتاً در قالب آرایه های بدیع لفظی همچون انواع جناس، ردّالعجز علی الصّدر، اشتقاق، موازنه و ذوقافیتین تجلّی یافته است. در این جستار با آوردن نمونه هایی از انواع تکرار در این قالب شعری مولانا، بررسی ها و تحلیل های لازم به شیوه های آماری و با بهره گیری از جداول صورت گرفته است.
بررسی ساختار و درون مایه رباعیّات انوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۷
227 - 254
حوزه های تخصصی:
هر یک از قالب های شعر فارسی از ویژگی های سبکی، ساختاری و محتوایی خاصّی برخوردارند که شناخت این ویژگی ها باعث درک درست تر از آن قالب ها می شود. اوحدالدّین انوری ابیوردی (575 ه .ق) یکی از شعرای بزرگ زبان فارسی در قرن ششم هجری است که دیوان شعری او در قالب های گوناگون قصیده، غزل، قطعه و رباعی سروده شده است. سبک انوری در اشعار و بخصوص در رباعیّاتش، حدّ واسط سبک های خراسانی و عراقی است. از آنجا که هر قالب شعری در ادبیّات نقش قراردادی خاص خود را ایفا می کند، رباعی نیز از قالب های اصیل زبان فارسی است که در خدمت مضامین مختلف از قبیل: گذرا بودن عمر، مضامین عشقی، موضوعات فلسفی، عرفانی و آموزه های تعلیمی قرار گرفته است. تحقیقات مربوط به رباعیّات، بیانگر این است که اغلب رباعیّاتی ماندگارند که از لحاظ ساختاری سه عنصر توصیف، توصیه و تعلیل و از لحاظ مفهومی، مفاهیم فلسفی، اغتنام فرصت، مضامین تعلیمی، عرفانی و عشقی را داشته باشند. در این جستار با روش توصیفی-تحلیلی و بر پایه منابع کتابخان ه ای به بررسی ساختار و درون مایه 100 رباعی از رباعیّات انوری پرداخته شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که در ساختار رباعیّات انوری سه الگوی توصیف، توصیه و تعلیل بدرستی رعایت شده است. انوری از نظر درون مایه، نیز موضوع های مختلفی از جمله مفاهیم فلسفی، عرفانی، عشقی، اغتنام دم و مضامین تعلیمی را دستمایه مضمون سازی خویش قرار داده است که از این منظر رباعی های وی از تنوّع مضمونی برخوردارند. مجموع این ویژگی ها، باعث استواری رباعیّات این شاعر شده است، تا جایی که می توان رباعی های انوری را از جمله درخشان ترین رباعیّات شعر فارسی به شمار آورد.
بررسی دیوان رباعیّات اوحدالدّین کرمانی از منظر عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عارفان و شاعران و نویسندگان زبان فارسی هر کدام بنا به طرز فکر و سلیقه خویش به نوعی از آداب از نظر عرفان لب به سخن گشوده اند و همگی آن را برای تهذیب نفس و عبرت آموزی و تکامل فرد لازم دانسته و به همگان توصیه کرده اند که از انجام آداب و مقدّمات آن غافل نباشند و - البتّه بیشتر این توصیه ها برگرفته از سیرت و سنّت رسول اکرم (ص) است-؛ لیکن در اینجا لازم دانستیم درباره شاعر نامی و عارف بزرگ اوحدالدّین کرمانی- عارف و شاعر نامدار سدههای 6 و7 هجری- که همعصر عرفای بزرگی چون ابنعربی و مولوی بوده است، در زبان فارسی تاکنون آثاری از وی منتشر نگردیده مقاله ای تدوین نمائیم؛ بنابراین از آنجا که اوحدالدّین مدّت زیادی از عمر طولانی خود را در آسیای صغیر گذرانیده است و در جریانهای فکری و سیاسی و فرهنگی این سرزمین نقش مؤثّر داشته است، پژوهندگان کشور ترکیه نیز به زندگی و آثار او توجّه بسیار نشان دادهاند، ولی با این حال برخی از جنبههای زندگی و افکار او هنوز هم برای فارسی زبانان چندان شناخته شده نیست. تنها اثری که از او به جای مانده رباعیّاتش می باشد که در مکتوبی به نام دیوان رباعیّات جمع آوری شده است. رباعیّات به جای مانده از اوحدالدّین کرمانی جنبه عرفانی داشته و نظرات عرفای بزرگی چون عینالقضاه همدانی، شیخ شهابالدّین سهروردی، اشعار شیخ فریدالدّین عطّار و ... در آغاز کتاب پس از مقدّمه بیان شده است.
بن مایه های رباعیات ملا حبیب الله شریف کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاشان شناسی دوره ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
259 - 282
ملا حبیب الله شریف کاشانی از علما و مراجع بزرگ امامیه در نیمه اول قرن چهاردهم هجری است که تألیفات بسیاری در موضوعات فقه، اصول، تفسیر، حدیث، کلام، اخلاق، ادبیات عرب، شعر و... دارد. کتاب رباعیات وی شامل 750 رباعی است که آینه ای تمام نما از شرایط سیاسی، اجتماعی و دینی عصر قاجار، به ویژه در دوران جنگ جهانی اول و قحطی سال های 1296 1298 هجری قمری در کاشان است. قالب رباعی با ویژگی های ایجاز، سادگی و آهنگین بودن، به شاعر امکان می دهد تا مشاهدات و انتقادات خود را در مورد مسائل مختلف جامعه به صورت موجز و تأثیرگذار بیان کند. رباعیات وی، علاوه بر ارزش ادبی، منبعی ارزشمند برای شناخت شرایط زندگی مردم، تفکرات و انتقادات یک عالم دینی در مواجهه با مشکلات اجتماعی و همچنین درک بهتر اوضاع سیاسی آن دوره محسوب می شوند. از مضامین مهم رباعیات، وصف خداوند، مدح پیامبر(ص) و ائمه(ع)، انتقاد از بی تفاوتی توانگران و زاهدان در برابر رنج مردم، نکوهش دین داری ریاکارانه و صوفیگری مردم فریب و مخالفت با استعمار است. این پژوهش به شیوه جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و به روش توصیفی تحلیلی، با بررسی رباعیات ملا حبیب الله شریف به شناخت بهتر اوضاع اجتماعی، اقتصادی و سیاسی عصر قاجار کمک می کند. همچنین با تحلیل مضامین اعتقادی و اخلاقی این رباعیات، می توان به درک عمیق تری از تفکرات و دیدگاه های یک عالم دینی در مواجهه با مشکلات اجتماعی دست یافت.