یکی از معضلات عمده در جوامع امروزی ناشی از سبک زندگی صنعتی، ارزیابی های ناکارآمد در مواجهه با چالش ها و تنش هاست که به بروز استرس منجر می شود لذا شناسایی عوامل مولد استرس در بیماری های مختلف از منظر بالینی اهمیت زیادی دارد پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین ارزیابی شناختی و شفقت با خود در عادات استرس زا در زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس به عنوان یک مطالعه کاربردی – مقطعی، در دسته پژوهش های توصیفی-همبستگی قرار می گیرد. مصاحبه شوندگان شامل ۱۳۰ زن مبتلا به ام.اس. (عضو انجمن ام.اس. استان البرز) تعیین گردید. در تحلیل داده ها از آزمون رگرسیون و نرم افزار SPSS و جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه شفقت با خود، استاندارد سنجش استرس کودرون و آزمون ارزیابی شناختی گروس و جان استفاده گردید. متغیرهای عادات استرس، ارزیابی شناختی و شفقت به خود با نمره معناداری (p≤0.01) در معادله رگرسیون اثرگذار هستند. متغیرها 5/43% واریانس عادات استرس را تبیین می کنند و پیش بینی عادات استرس زا بر اساس نامهربانی به خود با ضریب بتای 637/0 رابطه مستقیم دارد. همچنین مهربانی به خود و عادات استرس رابطه مثبت و شفقت به خود و عادات استرس رابطه منفی معنادار در سطح 01/0 دارند. ارزیابی شناختی و ابعاد آن نیز در سطح 05/0 معنادار هستند. توصیه می شود درمان هایی مبتنی بر شفقت، آموزش مدیریت هیجان، تمرین های ذهن آگاهی، تکنیک های آرمیدگی و شناسایی افکار خودآیند منفی و ج ایگزینی افکار مثبت، ش بکه های حمای ت اجتم اعی که در مدیریت استرس کارساز هستند برای کنترل استرس افراد مبتلا به ام.اس، آموزش های مدیریت هیجان و ارزیابی های شناختی اجرا شود.