مطالب مرتبط با کلیدواژه

آپوپتوزیس


۱.

تأثیر تمرین استقامتی شنا در دوران بارداری بر شاخص آپوپتوزی کبد نوزادان موش های صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بارداری تمرین شنا آپوپتوزیس کبد نوزاد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۹۰۲ تعداد دانلود : ۶۰۳
این مطالعه با هدف بررسی تأثیر یک دوره تمرین استقامتی شنا در دوران بارداری بر شاخص آپوپتوزی کبد نوزادان موشهای صحرایی انجام شده است. 022 گرم( به دو گروه )کنترل و تمرین( تقسیم شدند. گروه تمرین از روز اول بارداری تا روز زایمان در استخر ویژهای وادار ± 61 موش صحرایی باردار ) 02 به شنا شدند. نمونهبرداری از بافت کبد نوزادان روز دوم پس از تولد انجام و شاخص درصد آپوپتوزی کبد با استفاده از تست TUNEL تعیین شد. برای ≥ 2/ تجزیه و تحلیل یافتههای این پژوهش از آزمون تی مستقل یکنمونهای در سطح خطای 20 α استفاده شد. نتایج نشان داد میانگین شاخص آپوپتوزی کبد <2/ 1 درصد بود که حاکی از فقدان تفاوت معنیدار بین دو گروه بود ) 20 / 1 درصد و در گروه تمرین شنا 02 / نوزادان در گروه کنترل برابر با 02 p (. نوزادان گروه تمرین شنا افزایش <2/ غیرمعنیداری را در وزن هنگام تولد نشان دادند ) 20 p (. این نتایج نشان میدهند که فعالیت ورزشی استقامتی شنا در طی بارداری احتمالاً تأثیر منفی و نگرانکنندهای بر رشد و شاخص آپوپتوزی کبد نوزادان ندارد
۲.

اثر تمرین هوازی و مکمل اوژنول بر بیان ژن های SERCA2a و NKX2-5 بافت قلب در رت های مسموم شده با کلروپیریفوس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استرس اکسیداتیو آپوپتوزیس سموم ارگانوفسفره فعالیت بدنی مسمومیت مکمل اوژنول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۲ تعداد دانلود : ۱۷۳
کلروپیریفوس از سموم ارگانوفسفره است که برای کنترل آفات کشاورزی استفاده می شود. این سموم باعث ایجاد استرس اکسیداتیو و آپوپتوزیس در بافت های مختلف بدن از جمله قلب می شوند. SERCA2a و NKX2-5 از ژن هایی اند که تنظیم کننده عملکرد انقباضی و رشد قلب هستند. مطالعات پیشین اثر مثبت فعالیت بدنی را بر بیان ژن های ذکرشده در وضعیت نارسایی قلبی نشان داده اند، ولی تاکنون تغییرات این ژن ها متعاقب استفاده از فعالیت بدنی در وضعیت مسمومیت با کلروپیریفوس بررسی نشده است؛ ازاین رو در پژوهش حاضر به بررسی اثر مستقل و تعاملی تمرین هوازی و مکمل اوژنول بر بیان ژن های SERCA2a و NKX2-5 در بافت قلب رت های مسموم شده با کلروپیریفوس پرداخته شده است. تعداد 36 سر رت نر نژاد ویستار به شش گروه (شش سر در هر گروه) با نام های کنترل سالم، شم، کنترل مسموم، مسموم تمرین هوازی، مسموم اوژنول و مسموم + تمرین هوازی + اوژنول تقسیم شدند. تمرین هوازی روی تردمیل مخصوص جوندگان (پنج جلسه در هفته، هر جلسه 20 دقیقه و با سرعت 26 متر بر دقیقه) به مدت چهار هفته اجرا شد. اوژنول با دوز 250 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن، پنج روز در هفته و به مدت چهار هفته با استفاده از گاواژ به رت های گروه های مکمل خورانده شد. داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس یک طرفه و تعقیبی توکی تحلیل شدند و P < 0.05  به عنوان تغییر معنا دار در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد، مسمومیت به طور معنا داری بیان ژن های SERCA2a و NKX2-5 را در بافت قلب کاهش داد. همچنین تمرین (نه مکمل) بیان ژن های SERCA2a و NKX2-5 را در قلب رت های مسموم افزایش داد. به هرحال، تعامل تمرین-اوژنول باعث ایجاد اثر سینرژیک نشد. درمجموع به نظر می رسد در مطالعه حاضر تمرین عاملی مهم تر در مقایسه با اوژنول برای کاهش اثر مسمومیت مزمن بر قلب است؛ البته انجام دادن مطالعاتی در آینده با دوزهای بیشتر مکمل دهی اوژنول نیاز است.
۳.

تاثیر تمرین هوازی و مکمل پروبیوتیک بر سطوح گلوکز خون و بیان ژن کاسپاز-3 در عضله اسکلتی رت های دیابتی شده با استرپتوزوتوسین(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۶ تعداد دانلود : ۱۲۳
زمینه و هدف : افزایش قند خون در شرایط دیابتی می تواند باعث آپوپتوزیس، از طریق مسیر میتوکندری و با افزایش بیان پروتئین مرگ سلولی شود. پروبیوتیک ها میکروارگانیسم های زنده ای هستند که مزایای سلامتی را به میزبان اعطا می کنند و دارای اثرات ضد دیابت و آنتی اکسیدان هستند. همچنین، برخی شواهد نشان می دهد که ورزش می تواند بر مسیرهای سیگنالینگ آپوپتوزیس عضله اسکلتی تأثیر بگذارد. هدف این مطالعه بررسی تاثیر تمرین هوازی و مکمل پروبیوتیک بر سطوح گلوکز خون و بیان ژن کاسپاز-3 در عضله نعلی رت های دیابتی شده با استرپتوزوتوسین بود. ر وش تحقیق : تعداد40 سر رت صحرایی نر نژاد ویستار (وزن: 270-250 گرم؛ سن: هشت هفته) به طور تصادفی به پنج گروه کنترل سالم (N)، کنترل دیابتی (CD)، دیابتی + مکمل پروبیوتیک (SCD)، دیابتی + تمرین (TD) و دیابتی + تمرین + مکمل پروبیوتیک (STD) تقسیم شدند. القای دیابت با تزریق درون صفاقی استرپتوزوتوسین (45 میلی گرم/کیلوگرم وزن بدن) انجام شد. برنامه تمرین هوازی شامل 30 دقیقه دویدن روی نوارگردان با شدت 60 تا 65 درصد سرعت بیشینه، پنج روز در هفته و به مدت پنج هفته بود. هر رت دو گرم پروبیوتیک به صورت محلول در آب آشامیدنی دریافت کرد. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، رت ها تشریح و عضله نعلی برای ارزیابی بیان ژن کاسپاز-3 (با روش Real Time PCR) و نمونه گیری خون برای ارزیابی گلوکز پلاسما (با روش گلوکز اکسیداز) جمع آوری انجام شد. تجزیه و تحلیل آماری با آزمون t مستقل، آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی شفه در سطح معنی داری p≤0/05 انجام شد. یافته ها : سطوح گلوکز خون در گروه دیابتی + تمرین + مکمل نسبت به سایر گروه ها، کاهش معنی داری داشت (008/0=p) از طرف دیگر، بیان ژن کاسپاز-3 در گروه دیابتی + تمرین، و گروه دیابتی + تمرین + مکمل کاهش معنی داری پیدا کرد (01/0=p). نتیجه گیری : تمرین هوازی به همراه مصرف مکمل پروبیوتیک، احتمالا با تنظیم و کاهش قند خون، از آپوپتوزیس عضله اسکلتی در شرایط دیابت جلوگیری می نماید.
۴.

تاثیر تمرین تناوبی شدید و کورکومین بر ظرفیت ضداکسایشی تام خون، NRF2 و کاسپاز-3 کبدی موش های نر تیمار شده با آرسنیک(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۱۸
زمینه و هدف : مواجهه با آرسنیک با احتمال وقوع آپوپتوزیس در کبد و نارسایی های متابولیک همراه است؛ در حالی که تمرین تناوبی شدید (HIIT) و کورکومین می توانند این شرایط را به طور مثبت تعدیل نمایند. هدف تحقیق حاضر، بررسی تاثیر HIIT و کورکومین بر عامل دو وابسته به عامل هسته ای اریتروئید-2 (NRF2) و کاسپاز-3 کبدی، و ظرفیت ضداکسایشی تام (TAC)، گلوکز، تری گلیسرید (TG) و لیپوپروتئین کلسترول پرچگال (HDL) خون در موش های در معرض آرسنیک بود. روش تحقیق : در این تحقیق تجربی، 48 موش نر به شش گروه شامل آرسنیک-HIIT (تمرین)، آرسنیک-کورکومین (کورکومین)، آرسنیک-کورکومین-تمرین (توام)، آرسنیک، کنترل اتانول، و کنترل معمولی تقسیم شدند. آرسنیک و کورکومین به ترتیب با دوز 5 و 15 میلی گرم بر هر کیلوگرم وزن بدن در روز از طریق گاواژ به موش ها خورانده شدند. پروتکل HIIT به مدت شش هفته، پنج روز در هفته و هر جلسه شامل 60 دقیقه فعالیت (تناوب های چهار دقیقه ای دویدن با شدت 90-85 درصد vVO2max، با دو دقیقه استراحت فعال) اجرا شد. داده ها با روش های رنگ سنجی و وسترن بلات استخراج شدند و با روش تحلیل واریانس یک راهه در سطح 05/0>p مقایسه گردیدند. یافته ها : در گروه آرسنیک، میزان کاسپاز-3 کبد، گلوکز و TGخون بالاتر؛ و TAC و HDL خون پایین تر از گروه کنترل معمولی بود (001/0=p در همه موارد)؛ در حالی که HDL، گلوکز و  TAC خون در سه گروه تمرین، کورکومین و توام؛ و کاسپاز -3 کبد تنها در گروه توام؛ تفاوت معنی داری با گروه کنترل معمولی نداشتند (05/0<p). به علاوه، NRF2 کبدی فقط در گروه های کورکومین و توام به بالاتر از سطح گروه کنترل رسید (001/0=p). نتیجه گیری : با این که تاثیر آرسنیک بر افزایش TG خون، با مداخله تمرین، کورکومین و یا اثر توام آن ها، اصلاح نشد؛ ولی هر سه مداخله افزایش قند و کاهش HDL و TAC خون را اصلاح کردند. از طرف دیگر، افزایش کاسپاز-3 کبدی فقط با مداخله توام؛ و کاهش NRF2 کبدی فقط با کورکومین اصلاح شد. 
۵.

افزایش توانایی آپوپتیک سلول های لنفوسیتی پس از تمرینات سازگاری در زنان غیر فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۹۱
زمینه و هدف: آپوپتوزیس برای تنظیم سیستم ایمنی و به ویژه لنفوسیت ها و یا کاهش خطر شروع پاسخ های ویرانگر بسیار مهم می باشد؛ از این رو هدف از این پژوهش بررسی تاثیر یک جلسه فعالیت وامانده ساز بدنبال هشت هفته تمرین قدرتی بر میزان آپوپتوزیس لنفوسیتی زنان غیر فعال بود. روش تحقیق: در این پژوهش، 24 دانشجوی زن غیر ورزشکار به صورت تصادفی انتخاب و به دو گروه مساوی تجربی و کنترل به ترتیب با میانگین سنی 0/9±21/7 و 0/9±20/58 سال تقسیم شدند. گروه تجربی، هشت هفته تمرین قدرتی را انجام دادند. سپس هر دو گروه یک جلسه فعالیت وامانده ساز را تا سرحد خستگی اجرا نمودند. نمونه خون قبل و بعد از هشت هفته، بلافاصله پس از تمرین وامانده ساز و 24 ساعت بعد جمع آوری شد. برای بررسی تغییرات برون گروهی و درون گروهی به ترتیب از آزمون تحلیل واریانس دو عاملی و اندازه گیری های مکرر استفاده شد (0/05>p). یافته ها : تحلیل داده ها نشان داد، بین میزان آپوپتوزیس لنفوسیتی دو گروه تفاوت معنی دار وجود داشت. میزان آپوپتوزیس در گروه کنترل بعد از یک جلسه فعالیت وامانده ساز افزایش معنی دار نشان داد (0/001=p) و با گذشت 24 ساعت پس از فعالیت همچنان بالا بود و کاهش معنی داری پیدا نکرد (0/496=p). میزان آپوپتوزیس در گروه تجربی بعد از هشت هفته تمرین نسبت به مقادیر اولیه تفاوت معنی دار داشت (0/000=p)، اما پس از یک جلسه فعالیت این تغییرات معنی دار نبود و 24 ساعت پس از فعالیت، منجر به کاهش معنی دار آپوپتوزیس در گروه تجربی و کاهش غیرمعنی دار در گروه کنترل شد  (0/020=p). نتیجه گیری: تفاوت در میزان آپوپتوزیس گروه ها نشان دهنده تأثیر مثبت فعالیت بدنی بر تقویت سیستم ایمنی بدن است. لذا احتمالاً می توان از تأثیر ورزش بر آپوپتوزیس سلول های سرطانی سود جوست و سلامت افراد جامعه را بهبود بخشید.
۶.

تاثیر تمرین هوازی به همراه مکمل یاری ویتامین D بر بیان ژن های آپوپتوزیس BCL2 ،BAX ، کاسپاز-3 و نسبت BCL2/BAX در ریه رت های نر مسموم شده با آب اکسیژنه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۱۱۳
زمینه و هدف : ورزش یک محرک فیزیولوژیک قوی است که می تواند با تاثیر بر روی تعدادی از مسیرهای پیام دهی خارج سلولی و داخل سلولی به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر روند آپوپتوزیس ریه اثرگذار باشد. هدف تحقیق حاضر، بررسی تاثیر تمرین هوازی و ویتامینD  بر بیان ژن های آپوپتوزیس کاسپاز-3، BCL2،BAX   و نسبت BCL2/BAX در ریه رت های نر مسموم شده با آب اکسیژنه بود. روش تحقیق : در این مطالعه 48 سر موش نر بالغ ویستار به روش تصادفی به 6 گروه (هر گروه 8 موش) شامل آب اکسیژنه دو برابر (2H)؛ 2H<sub>2</sub>O<sub>2</sub> + ویتامین D<sub>3</sub> (2HD)؛2H<sub>2</sub>O<sub>2</sub>  + تمرین ورزشی (2HE)؛ 2H<sub>2</sub>O<sub>2</sub> + D<sub>3</sub>+ E (2HDE)؛ دی متیل سولفوکساید (DMSO)، و کنترل (C) تقسیم شدند. جهت القای آپوپتوزیس تزریق درون صفاقیH<sub>2</sub>O<sub>2</sub>  با دوز 2 میلی مول/کیلوگرم به صورت 3 بار در هفته و یک ساعت قبل از تمرین انجام شد. همچنین 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، رت ها قربانی و نمونه های بافتی آن ها  جدا شده و در دمای C°75- نگهداری شدند. سپس  با استفاده از روشRT-PCR ، بیان ژن های کاسپاز-3، BAX ،BCL2   و نسبتBAX/BCL2  بافت ریه مورد سنجش قرار گرفت. با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس یک راهه و دو راهه و آزمون توکی در سطح معنی داری 0/05p <؛ داده ها تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها : بیان ژنBCL2  درگروه 2HE (0/004=p) و 2HD (0/006=p) نسبت به گروه کنت رل اف زایش معن ی داری پی دا ک رد؛ در ح الی که بیان ژنBAX ،BCL2/BAX  و کاسپاز-3 در گروه 2HE و 2HD به طور معنی داری (0/05>p) کمتر از گروه کنترل بود. از طرف دیگر،2HDE  اثر کاهنده بر بیان ژن BAX (0/03=p) و نسبتBCL2/BAX   (0/04=p) داشت؛ در حالی که بر بیان ژنBCL2  و کاسپاز 3 اثر معنی داری نداشت (0/05<p). نتیجه گیری : به نظر می رسد که یک دوره تمرین هوازی همراه با مکمل یاری ویتامین D با تغییرات معنی دار در بیان ژن های دخیل در آپوپتوزیس ناشی از H<sub>2</sub>O<sub>2</sub> می توانند به عنوان یک روش درمانی مکمل در کنار سایر روش ها، برای تعدیل در آپوپتوزیس بافت ریه کار گرفته شوند.
۷.

تأثیر تمرین هوازی در آب بر بیان ژن های Apaf-1، سیتوکروم C و کاسپاز-9 بافت قلب رت های مسموم شده با پراکسید هیدروژن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین هوازی در آب آپوپتوزیس بیان ژن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۷۱
زمینه و هدف : اختلال در روند مرگ سلولی به شکل کاهش یا افزایش غیر طبیعی، منجر به بروز بیماری هایی از جمله، امراض قلبی - عروقی می شود. ورزش محرک فیزیولوژی قوی است که با تأثیر بر تعدادی از مسیرهای پیام دهی خارج و داخل سلولی، به طور مستقیم یا غیرمستقیم، بر روند آپوپتوزیس اثر می گذارد. هدف تحقیق حاضر بررسی اثر تمرین هوازی در آب بر بیان ژن های Apaf-1، سیتوکروم C و کاسپاز-9 بافت قلب در رت های تزریق شده با پراکسید هیدروژن بود. روش تحقیق : تعداد 24 سر رت نژاد ویستار با وزن تقریبی 10±190 گرم، به طور تصادفی ساده به چهار گروه شامل گروه های پراکسید هیدروژن، پراکسید هیدروژن + تمرین، شم و کنترل تقسیم شدند و طی شش هفته، هر هفته پنج روز، و به مدت 60 دقیقه در هر جلسه؛ به اجرای  تمرین هوازی در آب وادار شدند. به همه گروه ها به غیر از گروه های کنترل و شم، به میزان یک میلی مول آب اکسیژنه به صورت درون صفاقی تزریق شد. زمان 48 ساعت بعد از آخرین جلسه و پس از 10 تا 12 ساعت ناشتایی، رت ها با گاز CO2 بیهوش شدند و بافت برداری از آن ها انجام شد. به منظور اندازه گیری بیان ژن ها از روش Real Time PCR و برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی  شفه در سطح معنی داری 0/05≥p استفاده شد. یافته ها : تزریق درون صفاقی پراکسید هیدروژن، بیان ژن های مسیر داخلی آپوپتوزی را نسبت به گروه شم و کنترل افزایش داد (0001/p=0)؛ در حالی که مداخله شش هفته ای تمرین هوازی در آب باعث کاهش معنی دار (0001/p=0) بیان ژن های Apaf-1 سیتوکروم C، و کاسپاز-9 در گروه پراکسید هیدروژن + تمرین نسبت به گروه پراکسید هیدروژن گردید. نتیجه گیری : تمرین هوازی در آب، کاهش تأثیرات نامطلوب آپوپتوزیس بافت قلب، آسیب کمتر سلولی و در نهایت، سلامتی بدن را به همراه دارد.