مطالب مرتبط با کلیدواژه

بدن بازیگر


۱.

تعیین شش حالت بدنی بیانگر حالات هیجانی پایه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: حالت هیجانی حالت بدنی بدن بازیگر شناخت بدن مند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۳ تعداد دانلود : ۳۸۸
زمینه و هدف: بر اساس نظریه شناخت بدنمند، حالات ذهنی و هیجانی می توانند ازطریق وضعیت بدنی شناسایی شوند. تظاهرات بدنی هیجان، منبعی از اطلاعات هیجان های بیانی و دریافتی است و ما در زندگی روزمره از آن استفاده می نماییم. این نشانه های اجتماعی، نقش مهمی در تعاملات اجتماعی ایفا می کنند و افراد با توانایی بیشتر در این زمینه، در تعاملات فرا زبانی بسیار موفق هستند. هدف این مطالعه تعیین شش حالت بدنی بیانگر شش حالت هیجانی پایه است. مواد و روش ها: این پژوهش در دو مطالعه مستقل انجام شد. در مطالعه اول، یک مجموعه داده از حالات بدنی آماده شد. بدین منظور، 50 بازیگر تئاتر، با پوشیدن ماسک صورت به منظور پوشاندن هیجان های چهره ای، شش حالت هیجان پایه (شادی، غم، خشم، ترس، تعجب و تنفر) را با تغییر در وضعیت بدنی خود نشان دادند و پس از القای حالت های هیجانی بر اساس سناریوهای مشخص، از هر یک از آنها عکس گرفته شد. در مطالعه دوم، در یک طرح مقطعی، تصاویر توسط 321 شرکت کننده بر اساس ارتباط و وابستگی حالت بدن با حالات هیجانی رتبه بندی شد. نتایج رتبه بندی برای انتخاب تصاویر نهایی مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که وضعیت بدنی می تواند حالات هیجانی را انتقال دهد. زنان عملکرد بهتری نسبت به مردان در بازشناسی حالات هیجانی داشتند و بازشناسی حالات هیجانی از روی بدن ارتباطی با سن و حالت نداشت. همچنین نشان داد که گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، بین فراوانی پاسخ های درست و پاسخ های غلط در بین شش موقعیت بدن تفاوت معناداری وجود داشت. به این مفهوم که تعداد پاسخ های درست در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معناداری بیشتر بود. همچنین تعداد پاسخ های غلط در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معناداری کم تر بود. نتیجه گیری: حالات هیجانی از روی حالات بدنی بدون در نظر گرفتن حالات هیجانی چهره، قابل شناسایی اند و بازیگران تئاتر می بایست حالات بدنی شان را برای انتقال حالات هیجانی به مخاطبان فراگرفته و از آن ها استفاده نمایند.
۲.

فضاهای دیجیتال و سنت خلق محیط های انگاره گرایانه در صحنه پردازی تئاتر معاصر غرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محیط انگاره گرایانه فضاهای دیجیتال تصویر متحرک فناوری تلماتیک بدن بازیگر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹ تعداد دانلود : ۲۰۷
اصطلاح «محیط انگاره گرایانه» به فضایی اشاره می کند که دارای ظاهر گول زننده است و می تواند در مخاطب، تصوری غیرواقعی از آنچه واقعاً وجود دارد، ایجاد کند. این سنت از یونان باستان تاکنون استمرار داشته و به شکل های مختلفی ساخته شده است. صحنه پردازی تئاتر معاصر غرب به مدد تکنولوژی های نوین ، فضاهای دیجیتالی ای را ایجاد کرده که به آنها « دکور نرم» می گویند. این فضا ها قادر به خلق محیط های انگاره گرایانه اند و به همراه « دکور های سخت»، اِمکان های اجرایی جدیدی برای کارگردانی و بازیگری به وجود آورده اند. هدف اصلی مقاله حاضر، تبیین نقش فضاهای دیجیتال در کمک به خلق محیط های انگاره گرایانه در صحنه پردازی تئاتر معاصر غرب و نیز اِمکان های اجرایی جدیدی است که در حوزه ی بازیگری و کارگردانی به دست آمده است. در این مسیر، تکیه بر آثاری از جورف اسووبودا، پاول سرمون و مارسل روکا است. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی بوده و با استناد به منابع کتابخانه ای و تصاویر انجام شده است. نقش تصویر متحرک، فناوری تلماتیک و بدن بازیگر، به عنوان ارکان اساسی خلق محیط های انگاره گرایانه، مطرح است. نتایج پژوهش نشان می دهد، تکنولوژی های دیجیتال نه تنها باعث تعامل و اشتراک گذاری فضای داخل و خارج از صحنه برای بازیگری و کارگردانی شده اند، بلکه نوید پدید آمدن مدیوم جدیدی را می دهند که شاید بتواند هر آنچه را تئاتر کم دارد و همه ی آنچه را سینما نمی تواند به دست آورد، محقق کند.  
۳.

استعلای بدن بازیگر در فرایند اندیشه ورزی بدنمندانه؛ مطالعه ی میان رشته ایی هنر و فلسفه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۰
کانت برای نخستین بار حسیات را به عنوان دروازه هایی کلیدی و محوری برای شناخت معتبر در دنیای عقل بنیاد فلسفیدن مطرح می کند و از نوعی شناخت استعلایی نام می برد. از سوی دیگر بدن بازیگر همواره بر صحنه ی نمایش یا پرده ی سینما حضوری معرفت آفرین و استعلاگون داشته است. این مقاله می کوشد تا با جست وجو در وجوه استعلایی بدن در اندیشه ی کانت و برخی اندیشمندان پس از او با رویکرد پرسش بنیادی هایدگر، به فرایند اندیشه ورزی بدنمندانه ی بازیگر در جهان دراماتیک در پرتو خودآگاهی هگلی، قصدیت برنتانو و شهود هوسرل، و نیز استعلای بازیگر از منظر گروتفسکی توجه کند. از این رو ضمن پیش کشیدن فرازهایی از نگره های بدن محور پس از کانت، می کوشد کیفیت حضور و معنابخشی بدن در این نگره ها را بررسی کند.