مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
درماندگی مالی
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
289 - 304
حوزههای تخصصی:
هدف: پیش بینی درماندگی مالی شرکت ها، یکی از مهم ترین مسائل تحقیقاتی در حوزه مدیریت ریسک بوده و همواره در کانون توجه بانک ها، شرکت ها، مدیران و سرمایه گذاران قرار داشته است. هدف اصلی این پژوهش ارائه یک مدل پیش بینی کننده با عملکرد بالا و مقایسه نتایج به دست آمده از آن با سایر مدل های رایج در پیش بینی درماندگی مالی است.
روش: به همین منظور از روش های انتخاب ویژگی پی درپی پیشرو شناور که مدل تعمیم یافته روش انتخاب ویژگی پیشرو پی درپی بوده و از دسته روش های پوشش دهنده است و روش انتخاب ویژگی پیشرو پی درپی در ترکیب با ماشین بردار پشتیبان استفاده شد. این مدل ها از نوع مدل های ترکیبی انتخاب ویژگی و طبقه بندی کننده هستند. همچنین در این پژوهش از مدل رگرسیون لجستیک که یکی از مدل های آماری طبقه بندی است نیز استفاده شده است.
یافته ها: پس از بررسی نسبت های مالی مهم در نهایت 29 نسبت مالی که در تحقیقات گذشته بیشتر استفاده شده بودند، انتخاب گردیند. آزمون مقایسات زوجی نشان می دهد که دقت مدل پیشنهادی این پژوهش با سطح اطمینان 95 درصد بهتر از دیگر مدل های استفاده شده در این پژوهش می باشد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی این تحقیق در یک سال، دو سال و سه سال قبل از درماندگی مالی به طور معناداری از عملکرد بهتری در پیش بینی درماندگی مالی نسبت به روش انتخاب ویژگی پیشرو پی درپی و مدل رگرسیون لجستیک برخوردار است.
تجزیه وتحلیل رابطه ریسک درماندگی مالی و بازده سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۲ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
243 - 262
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه سیستماتیک یا غیرسیستماتیک بازده سهام و ریسک درماندگی مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از معیار احتمال نکول بلک شولز و مرتون، طی دوره زمانی 1380 تا 1391 است. این پژوهش مباحث درماندگی مالی را با نظریه قیمت گذاری دارایی سرمایه ای ترکیب می کند و به آزمون پدیده درماندگی مالی از دیدگاه بازار سرمایه می پردازد. این پژوهش نشان داد تحولات اخیر در بازار سهام، مستلزم بازنگری در نظریه سنتی پرتفوی است. در این پژوهش اطلاعات ماهانه به کمک روش چندک بندی تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد در بورس اوراق بهادار تهران، بازده سهام شرکت های درمانده به وضوح کمتر از بازده شرکت های سالم است؛ بنابراین سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری در سهام شرکت های درمانده پاداش دریافت نمی کنند. همچنین مشخص شد به لحاظ آماری، اندازه و B/M به ریسک درماندگی ارتباطی ندارد، اما اثر نوسان های غیرسیستماتیک را می توان در ریسک درماندگی مالی مشاهده کرد.
بررسی تأثیر شاخص های کیفیت سود بر قدرت مدل های پیش بینی درماندگی مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۴ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
103 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه شاخص های کیفیت سود در شرکت های درمانده و سالم و تعیین میزان اثرگذاری آنها بر درماندگی مالی و قدرت مدل های پیش بینی است. بدین منظور اطلاعات 211 شرکت درمانده منتخب بر اساس معیارهای خاص درماندگی و 211 شرکت سالم پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، بین سال های 1384 تا 1393 جمع آوری شده است. در این مطالعه از 27 شاخص مالی و سه شاخص کیفیت سود، شامل کیفیت اقلام تعهدی، قدرمطلق اقلام تعهدی غیرعادی و نوسانات سود استفاده می شود. نتایج مطالعه نشان می دهد شرکت های درمانده در مقایسه با شرکت های سالم، کیفیت سود پایین تری دارند. همچنین، با افزایش شاخص های کیفیت سود، احتمال مواجهه با درماندگی مالی کاهش می یابد و افزودن شاخص های کیفیت سود به مدل اولیه مبتنی بر شاخص های مالی، قدرت پیش بینی کنندگی آن را افزایش می دهد
مدیریت سود؛ رفتارهای فرصت طلبانه، مکانیزم نظارتی و درماندگی مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین رفتارهای فرصت طلبانه (جریان نقدی آزاد و نسبت سودآوری)، مکانیزم نظارت (نسبت اهرمی) و رفتارهای تحت فشار (درماندگی مالی) و مدیریت سود می باشد. بدین منظور اطلاعات 124 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفته است. برای آزمون فرضیه ها از رگرسیون تلفیقی چند متغیره و روش حداقل مربعات معمولی (OLS) استفاده شده است. مدیریت سود از طریق مدل تعدیل شده جونز (1991) و درماندگی مالی از مدل Z آلتمن (1983) اندازه گیری شده است. یافته ها حاکی از وجود رابطه مثبت و معنی دار بین مدیریت سود و درماندگی مالی می باشد. همچنین بین نسبت بدهی (که متغیری برای اندازه گیری مکانیزم های نظارتی است) و مدیریت سود رابطه منفی و معنادار وجود دارد. از طرف دیگر بین هر دو پروکسی رفتارهای فرصت طلبانه (جریان نقد آزاد و نسبت سود آوری) و مدیریت سود رابطه معنادار یافت شد.نتایج این تحقیق می تواند به قانون گذاران در تدوین قوانین سخت گیرانه ای که به گسترش اعتماد عمومی نسبت به قابلیت اتکای گزارشگری مالی می انجامد، کمک نماید.
شناسایی مکانیزیم اثرگذاری مدیریت هموارسازی سود بر هزینه بدهی مالی در شرکت های بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۲ بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۲
181 - 199
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر مدیریت هموارسازی سود بر هزینه بدهی با تأکید بر درماندگی مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در راستای هدف تحقیق نمونه ای متشکل از 122 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره زمانی 1388 تا 1395 انتخاب گردید. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش، مدل ارائه شده به صورت پانل دیتا و با استفاده از مدل گشتاور تعمیم یافته (GLS) برآورد شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که رابطه مستقیم و معنادار بین هموارسازی سود و هزینه بدهی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد. به طوری که با افرایش هموارسازی سود هزینه بدهی شرکت ها نیز افزایش می یابد. همچنین درماندگی مالی شرکت ها نیز شدت رابطه بین هموارسازی سود و هزینه بدهی را افزایش می دهد و درماندگی مالی تأثیر منفی و معناداری بر هزینه بدهی شرکت ها دارد. همچنین نتایج برازش الگوی تابلویی نشان دهنده ی رابطه معکوس بین بازده حقوق صاحبان سهام با هزینه بدهی شرکت ها دارد.
Abstract
The purpose of this study was to investigate the effect of management of earnings smoothing on debt costs, with an emphasis on the financial distress of accepted companies in Tehran Stock Exchange. In line with the research goal, a sample of 122 companies from listed companies in Tehran Stock Exchange was selected during the period from 2009 to 2016. In order to test the research hypotheses, the model presented in the data panel is estimated using the generalized torque model (GLS). The findings of the research show that there is a direct and significant relationship between the income smoothing and the debt burden of the companies accepted in Tehran Stock Exchange. So, with the increase in income smoothing, the cost of corporate debt is also rising. Also, financial distress in companies also increases the relationship between income smoothing and debt expense, and financial distress has a negative and significant effect on corporate debt costs. Also, the results of the fitting of the pattern model indicate an inverse relationship between the return on equity and the corporate debt costs.
بررسی رابطه سهامداران نهادی به عنوان مالک و مدیر بر درماندگی مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۲ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۴
87 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی رابطه سهامداران نهادی به عنوان مالک و مدیر بر درماندگی مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. روش تحقیق از منظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت جمع آوری داده ها توصیفی-همبستگی و از نوع داده کمی است. جامعه آماری تحقیق را کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی زمانی1390 تا 1394 تشکیل می دهد، به منظور نمونه گیری از روش حذف سیستماتیک استفاده شده و تعداد 107 شرکت به عنوان نمونه انتخاب گردیده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Eviews استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از این است که بین تعداد سهامداران نهادی که در هیئت مدیره اند(مالکیت نهادی)و درماندگی مالی شرکت های مورد مطالعه و همچنین بین تعداد سهامداران نهادی که مالک شرکت اند(مالکیت مدیریتی) و درماندگی مالی شرکت ها رابطه معنادار وجود دارد.
The purpose of this research is to investigate the relationship between institutional shareholders as owner and manager on financial distress in companies admitted to Tehran Stock Exchange. The research method is applied from the perspective of the target and descriptive in terms of the nature of the data collection. The statistical population of the study is Tehran Stock Exchange (TSE), a systematic elimination sampling method, and a sample size of 107 companies. Eviews software has been used to analyze the data. The results of the research indicate that there is a meaningful relationship between the number of institutional shareholders that are on the board of directors (institutional ownership) and the financial distress of the companies studied, as well as the number of institutional shareholders that own the company (management ownership) and financial distress.
Keywords: companies admitted to the Tehran Stock Exchange, financial distress, Institutional ownership, management ownership
پیش بینی تغییر حسابرس با استفاده از متغیرهای در ماندگی مالی: رویکرد داده کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی سال هشتم بهار ۱۳۹۵ شماره ۲۹
125 - 148
حوزههای تخصصی:
حسابرسی مستقل از طریق بهبود قابلیت اتکا و افزایش اعتبار فرآیند گزارشگری مالی ، به سودمندی این فرایند و کارآیی بازارهای سرمایه کمک می کند. کیفیت حسابرسی به عوامل متعددی به خصوص استقلال حسابرس بستگی دارد. لذا کاهش استقلال حسابرس به طور مستقیم ، برکیفیت فرایند حسابرسی و اظهار نظر وی تاثیر می گذارد. به دلیل مرتبط بودن پدیده تغییر حسابرس با استقلال حسابرس ، بررسی دقیق تر آن ضروری است. به همین دلیل هدف اصلی این پژوهش تجزیه و تحلیل ماهیت پیش بینی کنندگی متغیرهای درماندگی مالی به منظور پیش بینی تغییر حسابرس شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و ارائه مدلی کارا به منظور پیش بینی تغییر حسابرس شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از متغیرهای درماندگی مالی و با کمک تکنیک های داده کاوی می باشد. در این پژوهش به منظور دستیابی به اهداف تحقیق چهار فرضیه تدوین شده است به منظور آزمون فرضیه ها از روش های داده کاوی شبکه بیزین، درخت رگرسیون و دسته بندی و رگرسیون لجستیک استفاده شده است. یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل رگرسیون لجستیک تشان می دهد که در سطح اطمینان 95% رابطه معنی داری بین تغییر حسابرس و متغیرهای درماندگی مالی وجود دارد همچنین نتایج حاصل از روش های داده کاوی نشان می دهد که نرخ تشخیص بیش از 89% و نرخ پیش بینی درست شرکت های دارای درماندگی مالی بیش از 84% است. به طور کلی نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که متغیرهای درماندگی مالی حاصل از صورت های مالی حسابرسی شده دارای بار اطلاعاتی مناسبی برای پیش بینی تغییر حسابرس شرکتهای فعال در بورس اوراق بهادار تهران هستند و با استفاده از آنها و تکنیک های داده کاوی می توان مدل هایی با کارآیی مناسب برای پیش بینی تغییر حسابرس شرکت ها ایجاد یا ارائه کرد.
Independence auditing contributes to optimization of financial reports in capital markets through improving reliability and increasing process validity. Auditing quality is a function of many different factors, particularly auditor autonomy. Therefore, any decline in auditor autonomy directly affects the process of auditing. A close analysis of auditor change is urgent, for it is related to auditor autonomy. Thus, the present study undertakes to investigate predictability of financial distress for predicting auditor changes in companies listed at Tehran Stock Exchange during 2002-2011. It also proposes a model for this process using financial distress and techniques of Data-mining.
Data mining methods, Bayesian network, Classification and Regression Tree (CART) and Logistic Regression are used for testing the four hypotheses of the study. Results of logistic regression analysis indicate a significant relationship between auditor change and financial distress at confidence level of 95%. Results also show 89% and 84% for precision and true positive rates, respectively. Our results reveal that financial distress arising from audited financial statements are good sources of information for predicting auditor changes in active companies listed at Tehran Stock Exchange, which can be used, along with data-mining techniques, for designing effective models for predicting auditor changes.
تحلیل تأثیر ناهنجاری های بازار و فرصت های رشد بر بازده سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بازارهای مالی اثر هر یک از ناهنجاری های سودآوری، درماندگی مالی، بخت آزمایی و ریسک غیرسیستماتیک بر بازده سهام به تنهایی بررسی شده است؛ اما ارتباط احتمالی آنها نامشخص است. به تازگی این ادعا مطرح شده است که فرصت های رشد بر تقارن تابع توزیع بازده اثر می گذارد و این ارتباط احتمالی و صرف ریسک ناشی از این ناهنجاری ها را توضیح می دهد. در این پژوهش با استفاده از خواص آماری حاکم بر گشتاور مرتبه سوم تابع توزیع بازده و با جداسازی چولگی ویژه مورد انتظار ناشی از فرصت های رشد، این ارتباط بررسی شده است؛ بدین منظور داده های 114 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با رویکرد حذف سیستماتیک، بین سال های 1390 تا 1396 جمع آوری و فرضیه های پژوهش با رویکرد سبدبندی و ارزیابی آلفای برخی مدل های عاملی، آزمون شد. شواهد نشان می دهد بین سودآوری، درماندگی مالی، بخت آزمایی و ریسک غیرسیستماتیک با بازده آتی رابطه وجود دارد؛ اما مدل های مرسوم قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای، صرف ناشی از ناهنجاری های مذکور را تبیین نمی کند. این شواهد به صورت غیرمستقیم مؤید وجود معمای سودآوری، بخت آزمایی و ریسک غیرسیستماتیک در بازار سرمایه ایران است و نشان می دهد سرمایه گذاران با گزینش راهبرد سرمایه گذاری مبتنی بر این ناهنجاری ها ممکن است بازده متفاوتی داشته باشند.
درماندگی مالی و خطای پیش بینی سود مدیران: با تاکید بر کیفیت حسابرسی
حوزههای تخصصی:
پیش بینی سود مدیران، اطلاعاتی درباره سود مورد انتظار شرکت ارائه می کند و جنبه ای کلیدی از افشا به شمار می رود. بطوری که مدیران به عنوان مطلع ترین افراد از وضعیت فعلی و آتی شرکت، اطلاعات خود را به افراد برون سازمانی مخابره می کنند و از این طریق اقدام به کاهش عدم تقارن اطلاعاتی می کنند. از طرف دیگر بر پایه رویکرد فرصت طلبانه، مدیر با استفاده از سیاست های افشا برای جلوگیری از مشکلات کار، تهدید از دست دادن اعتبار مدیریت و به خاطر وجود مشکلات مالی در زمان درماندگی مالی، دست به پیش بینی سود خوشبینانه بپردازد. اما، حسابرسان با استقلال بیشتر و تبانی کمتر با مدیر و توانایی در کشف تحریف ها موجب نظارت بهتر بر گزارش های مدیریتی می شوند. بطوری که در زمان درماندگی مالی، پیش بینی سود خوشبینانه را محدود می کند. پژوهش های بسیاری در زمینه پیش بینی سود مدیران انجام شده است، ولی تاکنون به بررسی تاثیر کیفیت حسابرسی بر رابطه بین پیش بینی سود مدیران و درماندگی مالی پرداخته نشده است. بنابراین، پژوهش حاضر به بررسی پیش بینی سود مدیران و درماندگی مالی با تاکید بر کیفیت حسابرسی می پردازد. در همین راستا نمونه ای مشتمل بر 109 شرکت پذیرفته در بورس اوراق بهادار طی بازه زمانی 1391- 1396 انتخاب و آزمون شده است. نتایج با استفا ده از روش رگرسیون چند متغیره نشان می دهد که درماندگی مالی سبب افزایش پیش بینی خوشبینانه مدیران می شود. اما، کیفیت حسابرسی با معیار خطای نوع دوم تاثیری بر رابطه درماندگی مالی و پیش بینی خوش بینانه مدیران تاثیری ندارد.
کاربرد قانون بن فورد در تحلیل درماندگی مالی شرکت های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درماندگی مالی شرکت ها به هدر رفتن منابع و عدم بهره گیری از فرصت های سرمایه گذاری منجر می شود. تشخیص به موقع شرکت هایی که در شرف درماندگی مالی هستند بسیار مطلوب است. پدیده دستکاری سود مقوله ای مشترک در مرز دانش حسابداری و امور مالی است که همواره به عنوان یکی از بحث انگیزترین مباحث حسابداری در مجامع حرفه ای مطرح بوده است. هدف اصلی پژوهش حاضر، ارزیابی وجود دستکاری سود در شرکت های درمانده مالی و همچنین تأثیر نقش مالکیت دولتی در تعدیل این ارتباط می باشد. بدین منظور بر اساس متغیر های پژوهش با استفاده از قانون بن فورد به بررسی وجود یا عدم وجود دستکاری سود در شرکت های درمانده مالی پرداخته شده است. نتایج آزمون فرضیه ها بر اساس داده های 648 سال شرکت بورس اوراق بهادار طی سال های 1387 الی 1395 نشان می دهد که مدیران شرکت های درمانده مالی اقدام به دستکاری سود می کنند و در حقیقت ارقام سود در این نوع شرکت ها از قانون بن فورد تبعیت نمی کنند و اگر شرکت ها دارای مالکیت دولتی باشد تغییر در عدم تبعیت شرکت ها از قانون بن فورد ندارد.
بررسی تأخیر گزارش حسابرسی در صنعت بیمه با تأکید بر شاخص های سلامت مالی و نوسان پذیری سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : این پژوهش به بررسی رابطه میان متغیرهای وضعیت سلامت مالی و نوسان پذیری سود با تأخیر گزارش حسابرسی در صنعت بیمه پرداخته است. برای این منظور، نمره z آلتمن و نسبت توانگری مالی به عنوان شاخص های سلامت مالی و انحراف معیار سود طی دوره پنج ساله و درصد تغییرات سالانه سود هر سهم به عنوان شاخص های نوسان پذیری سود، در نظر گرفته شده اند. روش شناسی : فرضیه های پژوهش با استفاده از داده های شرکت های بیمه پذیرفته شده در بورس و فرابورس (51 مشاهده شرکت- سال) طی دوره زمانی 1396 تا 1398 و به روش حداقل مربعات معمولی مورد آزمون قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد شاخص های سلامت مالی انتخاب شده تأثیر معناداری بر تأخیر گزارش حسابرسی ندارد و قدرت تبیین متغیرهای نمره z آلتمن و نسبت توانگری مالی، در رابطه با تأخیر گزارش حسابرسی، تفاوت معناداری از یکدیگر ندارند. اما شاخص های نوسان پذیری سود، هر دو بر تأخیر گزارش حسابرسی تأثیر مثبتی دارند؛ با این تفاوت که درصد تغییرات سود هر سهم از سطح خطای کمتری برخوردار است. نتیجه گیری: هرچند نوسانات سود می تواند با تأخیر گزارش حسابرسی همراه شود؛ اما میزان بزرگی این نوسانات مهم تر است. طبقه بندی موضوعی: G220، G320، M410، M420
بررسی رابطه درماندگی مالی و محدودیت های مالی با مقررات (مفاد) اعتبار تجاری
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی بررسی رابطه درماندگی مالی و محدودیت های مالی با مقررات (مفاد) اعتبار تجاری می باشد. پژوهش انجام شده ازنظر نوع هدف، جزء پژوهش های کاربردی است و روش پژوهش از نظر ماهیت و محتوایی علت و معلولی می باشد. انجام پژوهش در چارچوب استدلالات قیاسی- استقرایی صورت گرفته و برای تجزیه وتحلیل فرضیه ها از تحلیل پانلی استفاده شده است. برای جمع آوری اطلاعات، از داده های 146 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1392-1399 استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بین درماندگی مالی شرکت و حساب های پرداختنی به کل دارایی ها رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد؛ بین درماندگی مالی شرکت و حساب های دریافتنی به کل دارایی ها رابطه معنادار و منفی وجود دارد؛ بین محدودیت مالی شرکت و حساب های دریافتنی به کل دارایی ها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ اما بین محدودیت مالی شرکت و حساب های پرداختنی به کل دارایی ها رابطه معناداری وجود ندارد.
تحلیل محتوای درماندگی مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۱
65 - 84
حوزههای تخصصی:
یکی از نگرانی های اساسی اعتباردهندگان، سرمایه گذاران و دولت ها که تا حدودی از بروز زیان احتمالی آن ها جلوگیری می کند، تشخیص به موقع شرکت هایی است که در شرف درماندگی مالی قرار دارند. هدف: هدف این پژوهش تحلیل محتوای مقاله های منتشر شده ی با موضوع مرتبط با درماندگی مالی می باشد. روش پژوهش: جامعه آماری پژوهش، مقالات منتشر شده درماندگی مالی، شامل 118 مقاله چاپ شده در کلیه مجلات در حوزه ی حسابداری، حسابرسی، مالی در بازه زمانی سال های 1382 تا 1399 می باشد. در این پژوهش از روش آمار توصیفی و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار اکسل استفاده شده است. یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد که در47% مقالات موضوع درماندگی مالی به عنوان متغیر مستقل و 32% به عنوان متغیر وابسته و 58% به عنوان متغیر میانجی مورد استفاده قرار می گیرد. همچنین حدود 40% این مقالات در مجلات حوزه حسابداری به چاپ رسیده اند. 12% مقالات درماندگی مالی در حوزه مدیریت مالی و 10% آنها در حوزه مالی به چاپ رسیده اند. نتیجه گیری: بطور کلی می توان بیان کرد که پژوهشگران ایرانی علاقه زیادی جهت تحقیق پیرامون درماندگی مالی دارند و همچنین می توان عنوان کرد که در پژوهش های بررسی شده درماندگی مالی در حوزه حسابداری، حسابرسی و مالی مورد بحث قرار گرفته است که این موضوع نشان از اهمیت حفظ سرمایه سرمایه گذاران می باشد.
بررسی و رتبه بندی عوامل عمده مؤثر بر درماندگی مالی شرکت های هواپیمایی در ایران با استفاده از چارچوب فرآیند تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۴
51 - 68
حوزههای تخصصی:
هرچند صنعت هوانوردی کشور با رشد جزئی ترافیک مسافر در سال مواجه است، لیکن از نظر ساختار و ناوگان هوایی روز به روز رو به افول بوده و دولت از طریق توسعه نه چندان گسترده زیرساخت های فرودگاهی در سراسر کشور سعی در بهینه سازی استانداردها داشته است. با این حال شرکت های هواپیمایی با تغییرات در عوامل محیطی داخلی و خارجی با درماندگی مالی مواجه می شوند که اغلب به ورشکستگی منتهی میشود. مدیریت شرکت بعنوان نماینده تمام سهامداران باید اطمینان حاصل کند که شرایط درماندگی مالی تبدیل به ورشکستگی نمی شود . برای شناسایی و درجه بندی عوئامل موثر بر درماندگی مالی بر حسب اهمیت نسبی، رویکرد تصمیم گیری چند معیاره (MCDM) بر اساس تکنیک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی (AHP) مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصل بیانگر این است که عوامل مالی مهمترین عوامل هستند و تأثیری عمده در ثبات تجاری شرکتهای هواپیمایی دارند. در این میان، درآمد عملیاتی در هر کیلومتر هوایی، متغیر کلیدی این بخش است. عوامل عملیاتی، که نشان دهنده ظرفیت و ساختار هزینه شرکت هستند، در رتبه بعدی قرار می گیرند، همراه با عامل بار که بالاترین رتبه را در این رده کسب می کند. در میان عوامل محیطی خارجی هوانوردی، قیمت هر لیترسوخت بالاتر از سایر عوامل رتبه بندی می شود و تاثیر عمده ای بر سودآوری شرکت هواپیمایی دارد. نتایج همچنین نشان می دهد که تورم سالانه و نرخ تولید ناخالص داخلی در کشور تأثیر عمده ای بر پایداری شرکتهای هواپیمایی در کشور را دارد.
بررسی و مقایسه عملکرد مدل های متعارف و ترکیبی در پیش بینی درماندگی مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
214 - 235
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی قدرت مدل های پیش بینی درماندگی مالی، ضمن ارائه یک مدل ترکیبی، به بررسی مدل استخراج شده با مدل های آلتمن و مدل مرتون در پیش بینی درماندگی در سه گروه شرکت های سالم، در حال درماندگی و درمانده می پردازد.
روش: در پژوهش حاضر، پس از بررسی مطالعات گذشته، 47 متغیر تأثیرگذار روی درماندگی مالی، شامل متغیرهای حسابداری، بازاری و شاخص های کلان اقتصادی شناسایی شد و با تأکید بر فراوانی و عملکرد موفق این نسبت ها در مطالعات گذشته و انجام آزمون های آماری، شاخص های نهایی انتخاب شدند. برای تعیین متغیر وابسته، از مدل قیمت گذاری اختیار معامله اروپایی (مدل BSM) استفاده شده و در نهایت با استفاده از مدل لاجیت چندجمله ای و تعیین ارتباط بین متغیرهای مستقل و متغیر وابسته، مدل ترکیبی استخراج شده است.
یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که دقت پیش بینی مدل، مدل مرتون و مدل ترکیبی در گروه شرکت های سالم، به ترتیب برابر با 100، 85 و 90 درصد است. برای گروه شرکت های درحال درماندگی دقت پیش بینی به ترتیب 50، 85 و 85 درصد و در گروه شرکت های درمانده، به ترتیب برابر با 95، 85 و 90 درصد برای سال مالی 98 به دست آمد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، مدل آلتمن در مقایسه با مدل های ترکیبی و مرتون، قدرت پیش بینی مناسب تری برای شرکت های سالم و درمانده دارد؛ این در حالی است که برای پیش بینی شرکت های در حال درماندگی، مدل مرتون و مدل ترکیبی در مقایسه با مدل آلتمن از عملکرد بهتری برخوردار بودند.
بررسی تأثیر درماندگی مالی و فرصت های رشد بر محافظه کاری حسابداری با نقش تعدیل گری بیش اطمینانی مدیریت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۴
177 - 208
حوزههای تخصصی:
محافظه کاری اقدامی است که در شرایط عدم اطمینان و محدود کردن رفتارهای خوش بینانه مدیریت در جهت افزایش قابلیت اتکای گزارش های مالی از آن بهره گرفته می شود. درماندگی مالی و فرصت های رشد از جمله عواملی هستند که می توانند باعث بهبود سطح محافظه کاری حسابداری شوند. در این میان انتظار می رود خصوصیات رفتاری مدیران بر رابطه میان درماندگی مالی و فرصت های رشد با محافظه کاری حسابداری تأثیر داشته باشد. بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر بیش اطمینانی مدیریت بر ارتباط بین درماندگی مالی، فرصت های رشد و محافظه کاری حسابداری می باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد، متغیر درماندگی مالی و فرصت های رشد بر محافظه کاری تأثیر مثبت و معناداری دارند. بیش اطمینانی مدیریت بر رابطه بین درماندگی مالی و محافظه کاری تأثیر معناداری ندارد ولی رابطه بین فرصت های رشد و محافظه کاری را تعدیل کرده و تأثیر منفی و معناداری بر رابطه بین آن ها دارد. به عبارت دیگر، مدیران با وضعیت مالی نامطلوب، چشم انداز مثبتی به وضعیت آتی شرکت نداشته و سطح محافظه کاری را افزایش می دهند. همچنین مدیران شرکت های بزرگ و در حال رشد، جهت حداقل کردن هزینه های سیاسی و اجتماعی خود، تمایل به انتخاب رویه های حسابداری محافظه کارانه تر دارند. از طرفی مدیران بیش اطمینان، نسبت به وضعیت آتی شرکت خوش بین بوده و سطح محافظه کاری حسابداری را کاهش می دهند.
بررسی تاثیر قدرت مدیر عامل بر درماندگی مالی با تاکید بر نقش تعدیلگر نگهداشت وجه نقد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی تاثیر قدرت مدیرعامل بر درماندگی مالی با تاکید بر نقش تعدیلگر نگهداشت وجه نقد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. بر این اساس متغیر وابسته تحقیق درماندگی مالی و متغیر مستقل قدرت مدیرعامل و متغیر تعدیلگر نگهداشت وجه نقد است. این تحقیق یک تحقیق کاربردی از نوع توصیفی همبستگی است. جامعه آماری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران هستند که نمونه آماری تحقیق شامل 131 شرکت از بورس اوراق بهادار تهران در یک دوره 8 ساله بین سال های 1392 تا 1399 مورد بررسی قرار گرفت. فرضیه های پژوهش با استفاده از روش رگرسیون پانل دیتا و رگرسیون ترکیبی در نرم افزار ایویوز تجزیه و تحلیل گردید. تجزیه و تحلیل فرضیه ها در این تحقیق با استفاده از روش تخمین EGLS در سطح اطمینان 95 درصد نشان داد قدرت مدیرعامل تاثیر منفی و معناداری بر درماندگی مالی شرکت دارد. لذا با افزایش قدرت مدیرعامل، درماندگی مالی شرکت کاهش می یابد. همچنین نگهداشت وجه نقد تاثیر منفی و معناداری در رابطه میان قدرت مدیرعامل و درماندگی مالی شرکت دارد.
تأثیر مدیریت سود واقعی بر اظهارنظر حسابرسی دربارۀ تداوم فعالیت در شرکت های درماندۀ مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اطلاعات صورت های مالی، یکی از منابعی است که حسابرسان برای ارزیابی وضعیت تداوم فعالیت استفاده می کنند؛ با این حال، ارقام صورت های مالی ممکن است عملکرد واحد تجاری را به طور کامل منعکس نکند؛ بنابراین، در بررسی تداوم فعالیت، توجه حسابرسان به عوامل غیرمالی ضرورت دارد. مدیریت سود واقعی می تواند ازجمله عوامل غیرمالی باشد که با در نظر گرفتن پیامد های زیان بار آن بر عملکرد بلندمدت شرکت، به ویژه شرکت هایی با سلامت مالی ضعیف، احتمال می رود با اظهارنظر حسابرس درباره تداوم فعالیت در ارتباط باشد. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر مدیریت سود واقعی بر اظهارنظر حسابرسی درباره تداوم فعالیت در شرکت های درمانده مالی است؛ بدین منظور، اطلاعات مربوط به 194 سال - شرکت درمانده مالی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1386 تا 1398 جمع آوری شد. نتایج آزمون فرضیه ها نشان می دهند مدیریت سود واقعی ازطریق دستکاری جریان های نقدی عملیاتی و هزینه های اختیاری تأثیر مثبت و معناداری بر احتمال وجود بند ابهام در تداوم فعالیت در گزارش حسابرسی دارد؛ با این حال، شواهدی مبنی بر تأثیر معنادار مدیریت سود واقعی ازطریق دستکاری هزینه های تولید بر احتمال وجود بند ابهام در تداوم فعالیت در گزارش حسابرسی یافت نشد.
سناریونویسی عوامل موثر بر درماندگی مالی با استفاده از تکنیک پویایی سیستم فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
درماندگی مالی بانک ها و شرکت های دولتی و خصوصی مساله ای جدی برای حیات اقتصادی کشورها است. هزینه های فردی و اجتماعی درماندگی مالی، مساله پیش بینی درماندگی مالی را برای خیلی از مدیران، بانک ها، سرمایه گذاران، سیاست گذاران و حسابرسان به عنوان یک مساله مهم مطرح کرده است. با توجه به توسعه ی شرکت ها، افزایش فعالیت های اقتصادی، شدت گرفتن رقابت و چرخه های تورم و رکود در دهه های اخیر، تعداد شرکت های درمانده ی مالی و اهمیت درماندگی رو به افزایش است. مسئله ی ورشکستگی و درماندگی مالی همواره مسئله ای درخور تامل بوده است. بنابراین، بررسی علل پدیدآوردنده ی درماندگی از نظر مالی و ارزیابی درماندگی مالی به کمک الگوهای رایج از اهمیت بالایی برخوردار است. در این تحقیق به مدل سازی درماندگی مالی با استفاده از روش پویایی سیستم پرداخته شده است. بدین منظور ابتدا عوامل موثر بر درماندگی مالی پس از مطالعه ی ادبیات تحقیق شناسایی شدند و با استفاده از نظر خبرگان، از میان این عوامل مهم-ترین آن ها انتخاب شدند. در ادامه با استفاده از مولفه های شناسایی شده، نمودار علی- معلولی توسعه پیدا کرده و براساس نمودار علی- معلولی، نمودار جریان توسعه داده شد. با استفاده از مدل جریان سناریوهایی مطرح شد.
بررسی تاثیر رشد جریانهای نقدی بر عملکرد شرکت با تاکید بر درماندگی مالی و اهرم مالی در شرکتهای پدیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران
در ادبیات حسابداری، توجه خاصی به جریانهای نقد و عملکرد شده است، در پژوهش حاضر نیز سعی گشت تا به بررسی تاثیر رشد جریانهای نقدی بر عملکرد شرکت با تاکید بر درماندگی مالی و اهرم مالی در شرکتهای بورسی پرداخته شود. بدین منظور از داده های، نمونه 101 شرکتی از شرکتهای پذیرفته شده در بورس تهران در بازه زمانی بین سال های 1392 تا 1400 استفاده گشت. روش نمونه برداری در این پژوهش مبتنی بر روش حذف سیستماتیک است و برای آزمون فرضیه های مدل از روش رگرسیون چند گانه مبتنی بر دادهای تلفیقی (panel data) استفاده می شود. همچنین برای تحلیل نتایج وپردازش دادها از نرم افزارهای E-views استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که متغیر رشد جریانهای نقدی دارای تاثیر مثبت و معناداری بر عملکرد شرکت می باشد. همچنین نتایج نشان داد درماندگی مالی و اهرم مالی به ترتیب دارای تاثیر معکوس و مستقیم بر رابطه بین رشد جریانهای نقد و عملکرد شرکتها هستند.