مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
نهادهای مذهبی
حوزه های تخصصی:
چهارچوب مفهومی یا ابعاد نظریه پژوهشی درباره انقلاب می تواند در حوزه ای بسیار گسترده و وسیع مطرح شود، اما در این مقاله درصدد طرح چهارچوب مفهومی گسترده و وسیع انقلاب نیستیم، بلکه به طور مختصر عواملی که باعث شکل گیری انقلاب اسلامی شده است مورد بررسی قرار می گیرد. به این دلیل تنها تا حدودی به بررسی تئوریهای مربوط به انقلاب ایران و علت بروز آن می پردازیم. در این زمینه به ویژگیها و استراتژی انقلاب و نقطه مقابل آن یعنی رژیم شاهنشاهی، نقش امام خمینی و عملکرد شاه، وابستگی رژیم به غرب و... می پردازیم. البته مطالعه حاضر صرفاً توصیفی است و نیازمند ابعاد نظری به مفهوم رایج در پژوهشهای اجتماعی نیست و این مطلب نیز جهت تشحیذ ذهن و ورود مناسبترآن به بحث ارائه شده است.
برآورد اثر متغیرهای اقتصاد کلان بر انفاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ابزارهای پایه ای اسلامی برای فقرزدایی و تحقق عدالت انفاق است، همچنین انفاق رشد و تعالی بخش انسان های پرداخت کننده و در پی آن جامعه است، زیرا انفاق یک عمل اقتصادی است، می تواند از متغیرهای اقتصادی و اجتماعی اثرپذیری بسیاری داشته باشد. در این مقاله در پی برآورد اثر بهبودها و نابسامانی های بازارها بر انفاق هستیم. برای این منظور، تلاش می شود اثر برخی متغیرهای اصلی اقتصادی جامعه بر انفاق برآورد شود. اثر متغیرهای درآمد (تولید) که نشانه بهبود اقتصاد است، شمار واحدهای مذهبی که نشان دهنده اندازه بازارهای جانشین انفاق مالی از مسیر کمیته امداد برای انفاق می باشند، بیکاری و تورم که نابسامانی بازار کار و بازار کالاها و خدمات را نشان می دهند و هزینه های دولتی که تزریق به جامعه را نشان می دهد در مدل وارد شده است. این کار با روش داده های ادغام شده اقتصادسنجی و بکارگیری داده های استان های کشور برای سال های (1388-1380) انجام شده است. نتایج مطالعه نشان می دهد انفاق تابع مثبت درآمد سرانه استانی و هزینه های استانی دولت و تابعی کاهنده از تعداد نهادهای مذهبی جایگزین و تابعی کاهنده از تورم و بیکاری به عنوان عامل نابسامانی اقتصادی می باشد. همچنین، کشش ها نشان می دهند انفاق سرانه استانی نسبت به درآمد سرانه استانی و نیز نسبت به تعداد سرانه نهادهای مذهبی به عنوان فرصت جانشین انفاق کم کشش هستند و از این جهت می توان گفت مصرف کنندگان آن را هزینه ضروری تلقی می کنند.
نقش مذهب و نهادهای مذهبی در پیشگیری از سوءمصرف مواد
حوزه های تخصصی:
اعتیاد به مواد مخدر علاوه بر زیان های جدی و خطرناک جسمی و روحی، عوارض و مشکلات فراوان اجتماعی و اقتصادی از قبیل افزایش جرایم مرتبط با مواد مخدر مانند جنایت و سرقت، فقر و تکدی گری و هدررفتن سرمایه های کلان مادی کشورها و سقوط بسیاری از ارزش ها و هنجارهای فرهنگی و اخلاقی را نیز به دنبال دارد. عقاید و باورهای مذهبی و معنوی به عنوان عوامل حمایتی یا حائلی هستند که از طریق دادن امید، قدرت و معنی بخشی به زندگی، فشار روانی زندگی را کم می کند و کیفیت زندگی را به ویژه در افراد معتاد بهبود می بخشد و حتی مانع گرایش به اعتیاد می شود؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش مذهب و نهادهای مذهبی در پیشگیری از سوء مصرف مواد بود. روش تحقیق حاضر، تحلیلی- توصیفی و با استفاده از تحقیقات، کتب، اسناد و منابع کتابخانه ای مرتبط تدوین شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که مذهب و نهادهای مذهبی می توانند مصرف مواد و بهبودی از آن را از طریق برقراری یک نظم اخلاقی تحت تأثیر قرار دهند. نهادهای مذهبی، راهنمایی ها یا قواعد خاص اخلاقی به منظور کنترل خویشتن مانند امتناع از مصرف الکل و دیگر مواد را در اختیار فرد قرار می دهد و به تسهیل تجربه معنوی کمک می کنند. تجربه معنوی می تواند تعهدات اخلاقی را تحکیم بخشد که این نیز به نوبه خود مانع از مصرف الکل و دیگر مواد می شود. همچنین با استناد به دستورات مذهبی می توان قوانینی وضع کرد که مصرف مواد مخدر و الکل را ممنوع اعلام کند. با توجه به نقش محافظ دینداری در مقابل گرایش به مصرف مواد به والدین و مراکز آموزشی پیشنهاد می شود که با روش های مورد قبول نوجوانان و جوانان به تقویت باورهای دینی در افراد در معرض خطر سوء مصرف مواد پرداخته شود، تا احتمال گرایش آن ها به مصرف مواد کمتر شود. همچنین متخصصان ترک اعتیاد می توانند در کنار روش های معمول ترک، به تقویت باور های مذهبی و ایجاد نظام معنا دهی به زندگی در مراجعان خود، به کاهش وابستگی به مواد در آن ها کمک کنند.
چالش ها و فرصت های هم افزایی فرهنگی تفریحی در فضای مذهبی: مطالعه موردی امام زاده قاضی الصابر (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر به بررسی چالش ها و فرصت های هم افزایی فرهنگی تفریحی امام زاده قاضی الصابر (ع) می پردازد و در همین راستا نحوه تعامل سه سازمان میراث فرهنگی، اداره اوقاف استان تهران و شهرداری منطقه 3 تهران در زمینه ی مدیریت و ساخت مجموعه فرهنگی تفریحی در کنار یک فضای مذهبی را مورد مداقه قرار می دهد. در مطالعه حاضر از روش انسان شناختی کیفی و فن های مصاحبه نیمه ساخت یافته، مصاحبه روایی- اپیزودیک، گروه کانونی (فوکوس گروپ) و استراتژی مشاهده میدانی استفاده شده است، همچنین برای ساخت مدل مفهومی از مبانی نظری «حکمرانی خوب و سرمایه اجتماعی» و «اوقات فراغت و نشاط اجتماعی» مورد نظر قرار گرفته است. یافته های مطالعه نشان می دهد که هم افزایی فرهنگی تفریحی امام زاده قاضی الصابر (ع) فرصت هایی نظیر، «تمرکزگرایی دینی و مسجد محوری»، «تجمیع نهادهای مذهبی»، «جذب جوانان به فضای مذهبی»، «افزایش مصرف فرهنگی»، «احیای نمادهای هویت بخش محله»، «معرفی امام زاده»، «افزایش وجوهات امام زاده (ع)»، «مشارکت و تعامل فرهنگی»، «افزایش سرمایه اجتماعی شهرداری»، «افزایش نشاط اجتماعی در محله»، «کاهش هزینه فعالیت فرهنگی و تفریحی» و «بازسازی بنای فرسوده امام زاده» را به همراه دارد. همچنین این هم افزایی با چالش هایی نظیر «تقدس شکنی»، «تخریب هویت محله»، «تخریب معماری سنتی امام زاده»، «عدم تناسب معماری امام زاده و مجموعه فرهنگی و تفریحی» و «عدم تناسب معماری امام زاده با فضای محله» مواجه است.
واکاوی نقش نهادهای مذهب پایه در توسعه اجتماع محله ای نمونه موردی: محله ششگلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهادهای مذهبی، گروهی از نهادهای اجتماعی هستند که هدفشان برآورده ساختن نیازهای دینی و مذهبی جامعه است. یکی از نهادهای مذهبی که در جوامع اسلامی حضوری فعال دارد، نهاد مسجد است. مسجد به عنوان اصلی ترین بنا در شهرهای اسلامی، دو هدف عمده دارد. هدف مذهبی: یعنی پرستش و عبادت خدا به صورت جمعی و هدف اجتماعی: یعنی ایجاد اتحاد در درون اجتماع و تقویت روابط اجتماعی. هدف از این پژوهش، شناسایی نقشی است که نهادهای مذهبی و به ویژه مساجد می توانند در توسعه اجتماعات محلی داشته باشند. روش شناسی پژوهش، رویکرد توصیفی–تحلیلی است. در قسمت چارچوب نظری و ادبیات موضوع از روش اسنادی استفاده شده است و یافته های پژوهش نیز با استفاده از روش میدانی و تهیه پرسش نامه بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل ساکنان محله ششگلان در منطقه ده شهرداری تبریز است که برای به دست آوردن حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است. بر این اساس و با توجه به جامعه آماری، حجم نمونه شامل 150 نفر و واحد تحلیل در این پژوهش، فرد است. فرضیه پژوهش بر این استوار است که بین نهادهای مذهبی و توسعه اجتماعات محلی ارتباط معناداری وجود دارد. برای تعیین این ارتباط، از آزمون ضریب کندال و ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهند که مقدار ضریب کندال در بین تمامی مؤلفه های توسعه اجتماع محلی و نهادهای مذهبی بیش از 60 درصد و مقدار ضریب همبستگی اسپیرمن نیز بیش از 65 درصد است که این امر بیانگر رابطه مثبت و معناداری میان مؤلفه¬های توسعه اجتماع محلی و نهادهای مذهبی است.
نقش نهادهای مذهبی در پیشگیری از جرم: چالش ها و راهکارهای مقابله با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
امروزه در جوامع اسلامی به ویژه کشور ایران، یکی از نهادهای اجتماعی مهم برای پیشبرد و ترویج فرهنگ اسلامی، نهادهای مذهبی می باشند. این نهادها در یک جامعه در قالب تشکل ها و مؤسسات دولتی و رسمی و نیز غیردولتی و مردم نهاد متبلور می شوند. یکی از وظایف اصلی این نهادها، پیشگیری از جرم از طریق مبارزه با عوامل و فرایندها و یا موقعیت ها اوضاع و احوال مؤثر در وقوع جرم و نابهنجاری اجتماعی با الگوگیری مستقیم از آموزه های دین اسلام (قرآن کریم و سنت معصومین (ع) و ...) می باشد. بنابراین، نهادهای مذهبی می توانند سهم بسزایی در تأمین سعادت اخلاقی و اجتماعی یک جامعه از طریق خشکاندن ریشه ها، عوامل و موقعیت های مؤثر در وقوع جرم داشته باشند؛ کمااینکه قانونگذار ایران نیز در قوانین و مقررات گوناگون از جمله در ماده ی 106 قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مصوب 1383 به این نقش نهادهای مذهبی رسمیت قانونی بخشیده است. اما با این وجود، این نهادها در ایفای هر چه بهتر این نقش و رسالت شان با برخی از موانع و چالش های قانونی و عملی متعدد مواجه هستند که ضرورت شناسایی و تبیین این چالش ها و موانع و ارائه راهکارهای لازم و مناسب برای مقابله با آنها بیش از پیش احساس می شود که در این نوشتار به این چالش ها و راهکارهای مقابله با آنها پرداخته شده است.
شناسایی عوامل فرهنگی مؤثر بر اجرای سیاست های مقابله با کرونا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
دین و سیاست فرهنگی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۰
217 - 241
حوزه های تخصصی:
شیوع و همه گیری بیماری کرونا، یک مسئله عمومی و حیاتی است که همه نظام های اجتماعی را درگیر نموده است. نهادها و مراکز ذی ربط سیاست هایی را اتخاذ می نمایند تا این بحران را مدیریت و کنترل نمایند. در این میان دسته ای از عوامل که ریشه در بافتارهای فرهنگی جوامع دارند، می توانند به عنوان عوامل مؤثر بر اجرای سیاست های مقابله با کرونا ایفای نقش نماید. هدف این پژوهش شناسایی عوامل فرهنگی مؤثر بر اجرای سیاست های مقابله با کرونا می باشد. عوامل فرهنگی به دلیل ریشه در نظام باورها، ارزش ها و جهان بینی جوامع، نقش مهمی در حمایت و تحقق سیاست های مقابله با کرونا دارند. این پژوهش در زمره پژوهش های کیفی و اکتشافی است و از نظر هدف یک پژوهش کاربردی محسوب می شود که برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان بهره می جوید. سپس اطلاعات گردآوری شده با روش تحلیل مضامین (شبکه مضامین) مورد تحلیل قرار می گیرد. برای بررسی پایایی پژوهش نیز از ضریب پایایی هولستی استفاده می شود. سرانجام «برجسته سازی»، «نهادهای مذهبی»، «اخلاق شهروندی»، «اعتماد عمومی»، «همسوسازی سیاست های فرهنگی و بهداشتی» و «تقویت و حمایت از پاره فرهنگ های موافق و سازگار» به عنوان عوامل مؤثر بر سیاست های مقابله با کرونا شناسائی شدند. در نتیجه هر یک از عوامل فوق به عنوان یک عامل فرهنگی، می تواند بر پیاده سازی سیاست های مقابله با کرونا تأثیرگذار بوده و زمینه تحقق و اجرای سیاست های مقابله با کرونا را تسهیل و مورد حمایت قرار دهد.