مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
حجیت ظواهر
حوزه های تخصصی:
بحث از حجیت ظواهر آیات در حقیقت گفتگو از اصل حجیت آیات است زیرا اگر ظواهر آیات حجت نباشد نظر به اینکه نصوص بسیار کم است از آیات بعنوان دلیل اصلی احکام چیزی باقی نمی ماند تا در استنباط احکام شرعی بدان استناد شود حجیت ظواهر آیات قران مجید همچون ظواهر سنت و سایر امارات ظنی به دلیل معتبر قطعی نیازمند است تا با ترتیب صغری و کبرای منطقی بتوانیم به مطلوب قطعی دست یابیم به عبارت دیگر ظواهر آیات دلیل ظنی است و دلیل ظنی مادامی که مستند به دلیل قطعی نباشد حجت نیست لذا باید دلیل قطعی بر حجیت آن وجود داشته باشد تا استناد به ظواهر آیات صحیح باشد مهمترین دلیل بر حجیت ظواهر سیره عقلاست
بررسی حجیت ظواهر قرآن (در پرتو آموزه های نهج البلاغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میزان اتکا و اطمینان به ظواهر قرآن و نقش روایات در این مهم، از مبانی زبان شناختی قرآن کریم است و همواره حجم درخوری از مباحث اصولی و هرمنوتیکی را به خود اختصاص داده و می دهد. در این مقاله در صدد هستیم موضوع مذکور را نه صرفاً با رویکرد اصولی یا هرمنوتیکی، بلکه در پرتو آموزه های نهج البلاغه بررسی کنیم. در آموزه های امیرمومنان علی علیه السلام با دو دسته از بیانات مواجه هستیم. دسته اول شواهدی که ممکن است از آنها حجیت ظواهر قرآن و استقلال آنها در فهم و استنباط برداشت شود و دسته دوم شواهدی که در آنها ذو وجوه بودن قرآن یا نیازمندی به اهل بیت علیهم السلام در فهم مطرح و ممکن است از آنها عدم حجیت ظواهر قرآن و عدم استقلال آیات در فهم و تفسیر برداشت شود. با بررسی هر دو دسته از شواهد و ارائه تقریرات و نقدهای مطروحه، چنین به نظر می رسد نه از شواهد دسته اول که ناظر به استقلال و معیاریت قرآن در فهم و حجیت آنند، می توان به پذیرش حجیت ظواهر قرآن رأی داد و نه از شواهد دسته دوم که ناظر به ذو وجوه بودن قرآن و نیازمندی فهم آن به اهل بیت علیهم السلام و قیومیت آنان است، می توان نفی حجیت ظواهر قرآن را نتیجه گرفت. هر چند دست کم می توان گفت که شواهد دسته اول ناظر به حجیت فهم در نصوص و محکمات و شواهد دسته دوم ناظر به ضرورت رجوع به روایات درباره مجملات و متشابهات هستند. نویسنده بر این باور است که ظواهر قرآن پس از فحص و یاس از قرائن ( نه الزاماً قرائن روایی) حجیت دارند و می توان به آن معنا اتکا کرد که تفصیل آن در این تحقیق خواهد آمد.
نقش سیاق در نظریه اصولی شیخ مرتضی انصاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله اصلی این پژوهش تبیین و ارزیابی جایگاه و کاربرد سیاق در نظریه اصولی شیخ مرتضی انصاری است. وی ضمن پذیرش اعتبار سیاق در فرایند فقاهت، از آن دراستنباط حکم شرعی از گزاره های دینی و نقد فتاوای فقهی و استدلال های اصولی بهره گرفته است. شیخ انصاری در اعتبار سیاق به عنوان مستند حکم شرعی به ضوابطی چون وضوح دلالت، عدم تعارض با دلیل قوی تر و وحدت نزول قائل است. سیاق کلمات، جمله ها و آیات گونه هایی از انواع سیاق هستند که در تبیین ها و استدلال های شیخ انصاری ذیل آیات الاحکام امکان ردیابی دارند. تحدید دامنه معنایی، تصریح محذوف و استناد، از جمله کاربردهای سیاق در آثار شیخ انصاری به شمار می آیند.
تبیین نقش و کارکرد ظواهر کتاب و سنت در اخلاق(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
خُلق ملکه ای است که در سایه آن، نفس کاری را به سادگی و بدون هیچ فکر و اندیشه ای انجام می دهد. برای ترسیم مدل اخلاقی دینی، تجزیه و تحلیل ظهورات ادله نقلی و حجیت آنها لازم است. ادلة نقلی بنا به حکم سیرة عقلا از ظهور برخوردارند. این ظهور نیز به حکم همین سیرة عقلا مطلق است. ازاین رو، تفصیلات اشاره شده در متن قابل التزام نیست. بحث مشهور تسامح ادله سنن نیز در اخلاق عملی جایگاه دارد، ولی در اخلاق نظری نمی توان به آن ملتزم شد. دین نقش های متفاوتی را در نظام اخلاقی ایفا می کند که می توان به نقش توضیح مفهومی، نقش معرفتی، نقش پرورشی، نقش انگیزشی، نقش اجرایی، نقش کاشفیت و نقش تعدیل بخشی اشاره نمود.
قرآن شناخت اخباریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«اخباریان» نحله اى از محدثان شیعى در دوران متأخرند که اخبار اهل بیت علیهم السلام را مهم ترین مأخذ در عقاید، اخلاقیات و احکام شرعى مى دانند و به سایر مدارک، فقط در صورتى که با احادیث ائمه اطهار علیهم السلامتأیید شده باشد، استناد مى کنند و به روش هاى اجتهادى و رجالى متأخران، به ویژه آنچه مبنایى جز عقل نداشته باشد، به دیده انتقاد مى نگرند. با بررسى دیدگاه اخباریان در تألیفاتشان، مى توان گفت: گرچه اخباریان همانند دیگر عالمان اسلامى، قرآن کریم را یک کتاب آسمانى و معجزه جاودان پیامبر اسلام مى دانند، ولى طیف افراطى آنها معتقدند: آیات قرآن، تنها براى مخاطبانش، یعنى معصومان علیهم السلام، قابل فهم و تفسیر است. ازاین رو، مى گویند: علم قرآن منحصر در آنان است و عقل انسان هاى غیرمعصوم راهى به درک و فهم معارف قرآن ندارد و تنها راه فهم قرآن را توسط غیرمعصوم، مراجعه به روایات اهل بیت علیهم السلام مى دانند و جامعیت قرآن را به معناى وجود همه علوم، اعم از مادى و معنوى در قرآن مى دانند. این مقاله با رویکرد توصیفى و تحلیلى به شناخت قرآن از منظر اخباریان مى پردازد.
حجّیّت ظواهر قرآن کریم از دیدگاه میرزای اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگارندگان در این گفتار میکوشند دیدگاه میرزا مهدی اصفهانی در بحث حجیت جمعیه قرآن را در مقام تعلیم و افتاء تبیین کنند و بر اساس آن حجیت ظواهر قرآن را روشن سازند. که یکی از کلیدهای اصلی دیدگاه میرزای اصفهانی در » تعویل بر منفصل « بدین روی در باب باره قرآن است، سخن گفتهاند و تفاوت نظر اصفهانی با آن گروه از اخباریان را که ظواهر قرآن را حجت نمیدانند، روشن ساخته اند.
اعتبار ظواهر قرآنی از نگاه عدلی مسلکان و جبرگرایان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال بیست و چهارم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۹۱)
101 - 118
حوزه های تخصصی:
اعتبار ظاهر سخن، قراردادی خردمندانه است. تعمیم این قرارداد بشری به سخنان خداوند بر پایه مبانی کلامی شکل می گیرد. عدلی مسلکان بر این باورند که خداوند آنچه را که عقل قبیح بداند، انجام نمی دهد. سخن گفتن خارج از قرارداد سخنگویان خردمند به حکم عقل قبیح است، و خداوند این چنین سخن نخواهد گفت. جبرگرایان دادگری خداوند را در چهارچوب حسن و قبح شرعی معنا می کنند که در نتیجه درباره خداوند و صفات و افعال وی، هیچ الزام یا تقبیحی معنا ندارد. بنا بر این پندار، خداوند ملزَم نیست که در چهارچوب خاصی سخن بگوید و در سخنانش اصول و قواعدی را رعایت کند. جبرگرایان برای اثبات اعتبار ظاهر کلام الهی به «عادت خداوند» استدلال نموده اند. با بررسی و تحلیل دیدگاه عدلی و جبری در استناد به اعتبار ظواهر قرآنی، این نتیجه به دست می آید که تنها بر پایه اصل عدل می توان ظاهر کلام خداوند را حجت و قابل استناد دانست، و در چهارچوب اندیشه جبر، استناد به ظواهر قرآنی هیچ اساسی نخواهد داشت.
بررسی فقهی تعارض اصل و ظاهر در مرافعات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
1283 - 1317
حوزه های تخصصی:
تعارض بین اصل و ظاهر از جمله مباحث اصولی است که مجادلات خاصی را در علم اصول شکل داده است. یکی از مهم ترین نمودهای چنین وضعیتی به جریان دادرسی و تحقق عدالت قضایی از رهگذر جریان اصل یا ظاهر است. در مواردی بین استناد به اصل یا ظاهر که هر کدام نتایج کاملاً متفاوتی را به دنبال می آورد، شاهد تحقق چنین تعارضی هستیم و این نگاه در بین فقهای امامیه و عامه به طور گسترده مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. نیم نگاهی به ادبیات شکل گرفته در این زمینه بیانگر تقدم ظنون و ظواهر خاص بر اصل است، اما تمام سخن در مواردی است که یک ظاهر از پشتوانۀ متقن شرعی برخوردار نیست و در عین حال مستند به عرف (همچون ظاهر پرداخت نفقه در مورد زوجینی که در زیر یک سقف زندگی می کنند)، غلبه (همچون ظن حاصل از نتایج آزمایش DNA)، قرائن و امثال آن است؛ در چنین مواردی این سؤال مطرح است که آیا در دادرسی به اصل استناد شود یا به چنین ظاهری؟ یافته های تحقیق بیانگر آن است که فقهای امامیه به تقدم اصل معتقدند، اما فقهای عامه با وجود اجماع بر اعتبار ظنون مطلق اختلاف گسترده ای را شکل داده اند که منشأ آن به تفاوت نگاه مجتهدان به قوت و ضعف ظواهر برمی گردد.
بررسی و تحلیل حجیت ظواهر با رویکرد فصاحت قرآنی
با نگرش کلی بر کتاب قرآن در می یابیم که با متنی تاویل پذیز روبرو هستیم . باتوجه به این مسئله فهم آن ممکن است برای همه انسان ها به یک شکل نباشد در همین راستا در قرآن آیات بسیاری نیز وجود دارند که فهم آن ممکن میباشد از این آیات به آیات محکمات تعبیر می کنند. با گذشت تقریبا چهارده قرن افراد متعددی نظریات متفاوتی در مورد قابل فهم بودن تمام آیات برای مردم ارائه داده اند اما باید توجه داشت تنها کسانی میتوانند قرآن را بدرستی متوجه شوند که آشنایی کامل با معارف الهی و زبان این کتاب آسمانی داشته باشند. مسئله قابل تامل در موضوع حجیت داشتن یا نداشتن ظواهرآیات قرآن که بسیاری از اختلاف نظر هارا بوجود آورده است ،توجه به فصیح و بلیغ بودن متن این کتاب میباشد لذا در مقاله پیش رو به این مهم پرداخته می گردد و مسئله فصاحت و بلاغت را با تکیه بر دلایل عقلی و نقلی توضیح و مورد بررسی قرار خواهیم داد.
واکاوی تفصیل منسوب به میرزای قمی در خصوص حجیت ظواهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقه و حقوق اسلامی سال دهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۷
111 - 126
نوشته های اصولی نگارش یافته در یک سده ی اخیر، به هنگام بحث از ظواهر کتاب و سنت، به طور شایع، این تفصیل را به میرزای قمی(ره) نسبت می دهند که او، ظواهر کتاب و سنت را در خصوص مقصودین به افهام، حجت می داند و نسبت به غیرمقصودین، به عدم حجیت، باورمند است. اینکه آیا واقعاً میرزای قمی(ره) از چنین تفصیلی سخن رانده است و اینکه او اندیشه ی خویش را درباره ی ظواهر کتاب و سنت، در چه سطحی بیان داشته است و دیگران، به چه قرائت هایی، سخن او را بازگو کرده اند و این قرائت ها تا چه اندازه با واقعیت سخن و اندیشه ی میرزای قمی(ره) در خصوص حجیّت ظواهر، همانند می باشد، پرسش هایی است که پاسخ به آن ها، ساختار مقاله ی حاضر را به سامان می آورد. از این رو، نوشتار حاضر، در پژوهشی به روش توصیفی تحلیلی، به منظور واقعیت سنجی نسبت مذکور و کشف مطابق با واقع بودن قرائت های موجود از سخن میرزای قمی(ره) درباره ی حجیت ظواهر، بر این اهتمام دارد تا با روی نهادن به کتاب قوانین الاصول میرزای قمی(ره) اندیشه ی او را در خصوص حجیت ظواهر کتاب و سنت بیان دارد و آن گاه، در پی تبیین و نقد و بررسی قرائت های موجود از سخن میرزای قمی(ره) درباره ی حجیت ظواهر، نشان دهد که تفصیل منسوب به او از واقعیت حظی دارا نیست و تنها حاصل قرائتی است که برخی از علمای اصول، بر پایه ی پندار خویش از سخن میرزای قمی(ره) درباره ی حجیت ظواهر کتاب و سنت ساخته اند.
بررسی تحلیلی سیر تکامل مبانی در بحث حجیت ظواهر
منبع:
مصباح الفقاهه سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷
49 - 73
حوزه های تخصصی:
اصول فقه، همواره با تلاش تاریخی علمای شیعه، در حال ترقی و پیشرفت بوده است. البته پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با توجه به قدرت یابی اسلام در عرصه ی عینیت، متناسب سازی پیشرفت این علم با ظرفیت های نظام اسلامی، ضروری است. یکی از مهم ترین مباحث اصولی در جهت استنباط متناسب با ظرفیت حکومت اسلامی، بررسی «ظواهر کتاب و سنت» است، تا بتوان با تحلیل خطابات، نظر شارع را راجع به مسائل جاری و برنامه های حکومت دانست. ظواهر، بر اساس دلالت تصدیقی کلام شکل می گیرد، که خود، وابسته به مقام وضع کلمات است. مشهور اصولیین، وضع و همچنین شکل گیری دلالت تصدیقی کلام شارع را، تابع «عرف عصر نزول» می دانند و بر این اساس استنباط می نمایند. اما برخی از بزرگان در طول زمان، متوجه انحراف فرقه هایی همچون «مشبهه» شدند که به این روش تمسک می کردند. بنابراین، نظریه ی زبان شناسانه ی «روح المعنی» را پایه ریزی نمودند، که باب جدیدی را در فهم ظواهر گشود. سیدمنیرالدین هاشمی، متفکر معاصر، این مبنا را نیز دارای اشکالاتی می دانست، و آن را به «ضرورت تکامل فهم از نظام زبانی تأسیسی شارع» ارتقا داد؛ بدین صورت، برای تکامل اجتماعی در استظهار از خطابات، نقش مهمی قائل شد. نگارنده در این مقاله، به تحلیل محتوی و سیر اجمالی تکامل این سه دیدگاه می پردازد؛ در انتها نیز، با بررسی مقایسه ای نظرات، دیدگاه مرحوم هاشمی را بر می گزیند، و دو دیدگاه دیگر را ناتمام می شمرد.