مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
سنت های الهی
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۹۲)
193 - 212
یکی از کارکردهای معماری، تبیین «هویت» در مراتب مختلف و بر اساس بستر فرهنگی است. به نظر می رسد این کارکرد پس از گسترش مبانی مدرنیته در سرزمین های هویت مند با چالش هایی مواجه شده و ابعاد مختلف معماری-از جمله معماری داخلی-دچار تقلید، گسست از سنت ها و بی هویتی گشته است؛ بنابراین، چگونگی هویت مندسازی معماری داخلی-صرف نظر از کاربری فضا-و شناسایی «مؤلفه های پایه ای» سؤال اصلی پژوهش حاضر است. هدف اصلی مقاله، ایجاد ساختاری بنیادین برای ارزیابی و طراحی هویت مند و سنت محور معماری داخلی است. برای دستیابی به این هدف با استفاده از راهبرد کیفی در پژوهش و مبتنی بر روش نظریه یابی زمینه ای و تحلیل محتوا، داده های مرتبط با معماری داخلی، سنت و هویت مندسازی فضاها گردآوری و اطلاعات حاصله در راستای نیل به هدف جهت دهی شده اند. با استفاده از رویکرد استدلالی و استنتاجی ساماندهی یافته ها صورت گرفته و مبانی نظری آن برای موضع گیری فلسفی پژوهش مشخص شده است. براساس یافته های تحقیق مشخص شد، چهار سنت «عرض امانت»، «نفی حرج»، «استعداد» و «بازتاب اعمال» ارتباط محتوایی عمیقی با فرآیند ایجاد اثر معماری دارد، به صورتی که سنت عرض امانت معرفت شناسی، بینش، نیت و انگیزه معماران را هدایت می کند، سنت نفی حرج شیوه های عملکردی و نحوه به کارگیری عناصر مفهوم ساز از محیط (عناصر ثابت، نیمه ثابت و غیرثابت) را در برمی گیرد. سنت استعداد، مربوط به تجلی اثر معماری داخلی است و سنت بازتاب عمل تأثیرات متقابل اثر بر معمار و مخاطب را تبیین می نماید. از برهم نهی منطقی این موارد مدلی ارائه شده که بر سنن الهی استوار است و راهکارهای ایجاد بستر تعالی معمار و مخاطبان فضای داخلی را بیان می دارد.
سنت های الهی و حرکت تکاملی جوامع و تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۲
۶۸-۴۹
حوزههای تخصصی:
از دیرباز اندیشه ترقی جوامع و تاریخ از یک وضعیت پست تر به سوی وضعیتی عالی تر، محل بحث دانشمندان بوده است. نوشتار حاضر به این مسئله می پردازد که آیا می توان از طریق سنت های الهی، حرکت تکاملی جامعه و تاریخ را ثابت یا تقویت کرد؟ دراین پژوهش برای کشف و استخراج سنت ها از روش نقلی- وحیانی و در گردآوری اطّلاعات از روش کتابخانه ای و در داده پردازی از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. یافته های تحقیق: نشان می دهد که هرچند برای اثبات حرکت تکاملی به مقتضای فطرت و جعل خلافت الهی (مبانی انسان شناختی)، نقش دین و انبیای الهی (مبانی دین شناختی) و حرکت جهان به سوی خدا و عکس العمل نشان دادن آن نسبت به ظلم و گناه (مبانی جهان شناختی) توجه شده است؛ اما از مقتضای سنن الهی غفلت شده است. از رهگذر تلفیق این مبانی با سنت هایی نظیر استخلاف صالحان و همچنین سنت های پیش از آن مانند سنت استیصال و ابتلاء، می توان تصویر واضحی از حرکت تکاملی جوامع و تاریخ ارائه کرد.
بررسی کارایی روایات جریان یافتن سنت انبیای پیشین درباره امام مهدی (عج) در تحلیل علت غیبت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۸
7 - 26
حوزههای تخصصی:
غیبت امام زمان، رخدادی مهمّ و پراهمیّت در تاریخ شیعه است که از جهات مختلف قابل تأمل و بررسی است. یکی از مهم ترین این جهات، چرایی غیبت امام زمان؟ع؟ است که در روایات فراوانی از اهل بیت؟عهم؟ و در قالب عناوین متعددی انعکاس یافته است. از جمله این عناوین که پژوهشگران برشمرده اند، جریان یافتن سنّت انبیای پیشین درباره امام زمان؟ع؟ است. در این مقاله چند روایت متناسب به ویژه روایت سدیر از امام صادق؟ع؟، مورد ارزیابی سند و دلالت قرار گرفته است و با استفاده از تحلیل دقیق واژگان و عبارات، نسبت این روایات با مسئله علل غیبت امام زمان؟ع؟ تبیین گردیده است. بر این اساس، اگر چه بیان صریح و روشنی درباره علل غیبت دربرندارد، لکن اگر بر اساس فرمایش امام، «علت غیبت امام زمان؟ع؟، جریان یافتن سنت های انبیای پیشین است، یعنی همان اسباب و علت ها، یا همان ویژگی ها نیز در اینجا هم وجود داشته و از این رو، غیبت امام زمان؟ع؟ نیز تحقق یافته است.» حال، اگر با استفاده از روایات دیگر، سببِ غیبت انبیای پیشین را یافتیم؛ آنها را می توانیم برای غیبت امام زمان؟ع؟ نیز مطرح کنیم. در نتیجه این عنوان (جریان یافتن سنت انبیای پیشین) نیز می تواند تا اندازه ای در تحلیل جامع علل غیبت امام زمان؟ع؟ مفید و کارساز باشد، بلکه با توجه به تحلیل جامع عقلایی علل غیبت، عنوانِ جامعِ دیگر عوامل و علل غیبت خواهد بود.
مقاومت اسلامی و نسبت آن با فلسفه تاریخ از منظر نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاومت اسلامی مهمترین راهبرد نظام جمهوری اسلامی است اما چنان که شایسته است در ساحت نظریِ آن پژوهش نشده است. مقاله حاضر با هدف تحکیم بنیان نظری مقاومت اسلامی تلاش نموده است با مراجعه به نهج البلاغه به عنوان یکی از مهمترین منابع تولید کننده اندیشه های سیاسی اجتماعی در مکتب تشیع (منبع) طرح کلیِ مقاومت در اسلام را از منظر معارف علوی نمایان سازد.(هدف) در این راستا، به نظر آمد کلان نظریه فلسفه تاریخی امام علی (ع) به عنوان بستری نظری برای شناخت نظریه مقاومت عمل می کند و برای شناخت عمیق و صحیح نظریه مقاومت از منظر امام علی (ع)، ناچار باید ارتباط آن را با نظریه فلسفه تاریخی ایشان مورد شناسایی قرار داد.(مسأله) با کاربست روش تحلیلی و استنباطی و اکتشاف ترابط مضمونیِ داده های پژوهش (روش) این رهآورد حاصل شد که امام علی (ع) تاریخ را هدفمند و قانون مند و سنن الهیِ حاکم بر تاریخ را تنها میزانِ معتبر برای تحلیل تاریخ می دانند. تاریخ دو گونه حرکت خطی و دورانی دارد. حرکت دورانی تاریخ ما بین پهنه ی سقوط یا جاهلیت و عرصه ی صعود یا عقلانیت معنا می یابد. مقاومت عنصر تعیین کننده در خروج جامعه از جاهلیت و ورود به عرصه عقلانیت و استمرار حیات در این حالت است و ترک مقاومت زمینه سازِ حرکت تاریخیِ نزولی جوامع و بازگشت به جاهلیت است.(یافته ها)
روش شناسی در مکتب امنیتی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تأثیرگذاری قطعی روش شناسی در شناخت علوم به معنای اعم، به ویژه
علوم انسانی، مطالعات بنیادین برای کشف آن به عنوان مبادی دستیابی به علوم
انسانی اسلامی در همه عرصه ها از جمله مطالعات و مکتب امنیتی به شمار می آید.
روش شناسی مطلوب منبعث از آموزه های اسلامی، قابلیت و ظرفیت شناخت
و کشف قوانین و سنت های لایتغیر الهی را فارغ از معرفت های فردی مبتنی بر
نسب یگرایی با رویکرد استناد قطعی و مستحضر به حجیت دینی برای سایرین، خواهد
داشت. مدعای این مقاله آن است که این شیوه در کشف حقیقت علم، همان روش
اجتهادی پویا منبعث از منابع چهارگانه در شناخت قوانین اسلام است و این شیوه در
مطالعات و مکتب امنیتی نیز حاکم است.
این ایده با بهر هگیری از دیدگاه های ارائه شده در شیوه علمای اعلام و شاگردان
حکمت متعالیه در تبیین رو ششناسی اجتهادی اسلام در حوزه علوم انسانی برای
دستیابی به رو ششناسی در مطالعات امنیتی با تأکید بر مکتب امنیتی جمهوری
اسلامی ایران، تبیین خواهد شد.
تبیین مانایی تمدن ها با نگاهی به سنت های الهی از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
44 - 63
حوزههای تخصصی:
بی گمان مانایی و ناپداری تمدن ها بسته به عواملی فراوانی است. بر اساس متون دینی عواملی مانند ظلم، کفر، شرک در ناپایداری و هلاک تمدن ها دخیل اند و مقتضای برخی از سنت های الهی مانند احباط، ابتلا، تدمیر و استیصال و استخلاف، چنین چیزی است. این نوشتار با استفاده از روش کتابخانه ای در گردآوری اطلاعات و روش توصیفی - تحلیلی در استنتاج دیدگاه با تأکید بر آیات قرآن، به این پرسش اساسی پاسخ می گوید که چرا با وجود عوامل افول، برخی تمدن ها مانا باقی می مانند؟. یافته های تحقیق به شرح زیر است: الف) آن امت ها و جوامع از صفات و ویژگی هایی بهره می برند که همان ها باعث پیشرفت و پایداری شده است. ب) با بهره گیری از اسباب مادی می توان سطح رفاه را بالا برد و به پیشرفت و پایداری دست یافت؛ هرچند به منظور دستیابی به مانایی و پیشرفت همه جانبه نیازمند تلفیق اسباب مادی و معنوی است. ج) برخورداری از امکانات مادی ممکن است بر اساس سنت امهال و استدراج باشد. د) کفر مانع رشد اقتصادی نیست؛ هرچند طبق سنت احباط، آرامش و سعادت دنیوی تحقق پیدا نمی کند و این توسعه ماندگار نخواهد بود. ه ) برخی از عوامل مانند ظلم علت تامه هلاکت اند؛ اما برای نابودی و مرگ از نقش اقتضایی برخوردارند. و) از منظر دین، پایداری در معنای رایج، مساوی با مانایی نیست. در مانایی کیفیت و کمیت به صورت توأمان لحاظ می شود که از آن به پیشرفت کوثری تعبیر می شود.
تأثیر فرهنگ سازی با تکیه بر سنت های الهیِ موجود در آیه ۷ سوره ابراهیم، بر ایجاد نشاط و امید در جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۴ زمستان ۱۴۰۲شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
111 - 133
حوزههای تخصصی:
ایجاد روحیه نشاط و امید در جامعه، ضمن فواید گوناگون، موجب می شود مردم با انرژی مضاعف تلاش کنند و در سایه این فعالیت های پرشور، پیشرفت همه جانبه در عرصه های مختلف حاصل شود. اکنون سؤال این است که چگونه نشاط و امید را در جامعه ایجاد کنیم و سطح آن را ارتقا دهیم؟ در این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی، آیه ۷ سوره ابراهیم بررسی و معلوم شد که این آیه حاکی از دو سنت الهی در رابطه با آثار شکرگزاری و کفران نعمت است. روحیه شکرگزاری و دوری از کفران، عاملی بی بدیل در ایجاد و ارتقای سطح امید، شادی، شور و تکاپو، تلاش، قدرشناسی و مثبت نگری است. هدف این تحقیق، اثبات این مدعاست که سنن الهی این آیه با توجه به ویژگی هایش ، پیامی دارد که موجب می شود فرهنگ سازی عمومی طبق آن، نقش چشمگیری در ایجاد روحیه شکر و دوری از کفران و در نتیجه، گسترش نشاط و امید در جامعه داشته باشد. در این راستا، پس از تعریف سنت ها و بررسی ویژگی های آن ها، به اثبات وجود دو سنت در آیه ۷ سوره ابراهیم پرداخته شده است؛ سپس تأثیر هریک از ویژگی های این دو سنت بر تبلور روحیه شکر و دوری از کفران بررسی گردید. در ادامه اثر این روحیه در ایجاد نشاط و امید مورد توجه قرار گرفت و در نهایت، با الهام از روش فرهنگ سازی قرآن، چگونگی فرهنگ سازی عمومی طبق پیام این آیه تبیین گردید.
رابطه سبک زندگی مترفین با ابتلا به سنت الهی استدراج از دیدگاه قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
459 - 480
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی به عنوان شکل دهنده هویت افراد و مجموعه ای درهم تنیده از الگوهای رفتاری فردی و اجتماعی، برآمده از نظام معنایی متمایزی است که معرف جهان بینی فرد و گروه وابسته به آن شیوه زندگی است. سبک زندگی مترفین یعنی بهره مندان از نعمت های فراوان دنیوی، نشان می دهد که آنان در عین برخورداری از نعمت های گوناگون دنیوی، در وادی گناه و پرده دری گام برداشته و نعمت های خدادادی را در راه تفاخر، تکاثر، خودبزرگ بینی و تحقیر فرودستان به کار می گیرند. سنت های الهی، روش همیشگی و استوار خدا در بازگویی بایدها و نبایدهای دین و ابزاری کارآمد در هدایت و تربیت برای دست یابی آدمی به فرجام نیک یا بد در دنیا و آخرت است که شناخت دقیق این سنت ها می تواند نقشی تعیین کننده در فرجام انسان داشته باشد. هدف پژوهش پیش رو، آن است که با استفاده از روش کیفی از نوع تحلیلی - توصیفی و به کمک آیات قرآن و روایات، ارتباط سبک زندگی مترفین را با ابتلای آنان به سنت الهی استدراج، بررسی نماید. برجسته ترین رهیافت این پژوهش، آن است که سبک زندگی مترفین و شیوه رویارویی آنان با سنن الهی، نقشی تعیین کننده در فرجام ناگوار آنان در همین دنیا دارد و کیفر ایشان، محدود و منحصر به روز رستاخیز نیست.
الگوی قرآنی سنت های الهی در تدبیر جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۴ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
114 - 141
حوزههای تخصصی:
سنت های الهی مجموعه قوانینی است که نظام بخش سلسله ای از رخدادهای جامعه و تاریخ انسانی بوده که شناخت آن ها ما را با علل پدیداری رخدادها و آثار و پیامدهای آن تحت قوانین مستمر آشنا می کند. در مقاله حاضر اجتماعی بودن سنت ها به حیثیات مختلفی ازجمله موضوع، کنشگران، اهداف و پیامدهایش موردبررسی قرارگرفته که در هر مرحله تاریخی شکل بروز ویژه و منطق واحدی داشته و در اشکال مختلف و صفات مشخصی در قرآن بیان شده است. نتایج حاصل از این جستار حاکی از آن است که علم به سنت های خلل ناپذیر الهی که نشانگر حسن تدبیر و قدرت او در آفرینش است، انسان را به احوال سرنوشت خود و تشابه سرنوشتش در تاریخ و اجتماع آگاه می کند تا با شناخت رخدادهای غیرمنتظره و آمادگی برای تقابل با آن، برنامه ریزی دقیقی برای مواجهه با آنچه سعادت و تکامل او را به مخاطره می اندازد و نهایتاً چاره اندیشی برای بهبود وضع موجودش داشته باشد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی صورت بندی سنت ها و مباحث نظری آن را از منظر آیات و شواهد قرآنی موردبررسی قرار داده و البته چون تحقیق نص بنیاد است به لحاظ ماهیت، کوشیده از روش عقلی نقلی که در زمره روش اجتهادی است بهره ببرد..
فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی از منظر شهید سید محمد باقر صدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این نوشتار بررسی فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی از منظر آیه الله شهید سید محمد باقر صدر و تبیین روش، مبانی و اهداف تعلیم و تربیت اسلامی بوده است. روش: روش تحقیق از نوع توصیفی و تحلیلی است. یافته ها: به اعتقاد شهید صدر، اسلام دارای نظام تربیتی مستقلی است که در راستای سعادت بشر از طریق هدایت و پرورش استعداد افراد و به کارگیری آنها در جهت خدمت به انسان است. ایشان با روش مبتنی بر اجتهاد در استنباط نظام تربیتی اسلام، مبانی هستی شناسی تربیت را «نگرش و جهان بینى توحیدى » و «ربانى بودن نظام هستى » معرفی می کند که براساس آن جهان، هدف دار و با معنا است و بر اساس قوانین و سنت های الهی است. براساس نظریه «خلافت الانسان » انسان بر سرنوشت خود براساس عقل و اختیار حاکمیت دارد و با فکر و اراده محتوای باطنی خود را می سازد. آنچه محتوای باطنی انسان مسلمان را شکل می دهد «توحید»، همان ایده آل الهى نامحدود و مطلق است که تربیت و پیشرفت مسئولیت آفرین را برای انسان به همراه دارد. نتیجه گیری: از این تحقیق روشن می شود که، شهید صدر به لایه های عمیق و گسترده ای از تربیت اسلامی توجه کرده است و با توجه به منابع دینی راه و روش کشف و استنتاج نظام تربیت اسلامی را بیان کرده است.
آینده پژوهی هوش مصنوعی، بر اساس سنت های الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس آموزه های قرآنی، سنت های الهی (مانند سنت استخلاف) بر جهان حاکم است. از سویی دیگر هوش مصنوعی با رشد شتابان کنونی ممکن است به دوران تکنیگی وارد شود. حال آیا با پیش فرض امکان تکینگی، در صورت تحقق آن، هوش مصنوعی می تواند مانع از جریان سنت های الهی، تحقق جامعه مطلوب و مهدوی شود؟ نهایتاً پس از طرح، تبیین و دسته بندی سناریوهای محتمل نسبت به آینده هوش مصنوعی مبتنی بر روش تحلیلی جیمز دیتور، امکان سنجی و نسبت سنجی آن ها بر اساس انواع سنت های الهی، ضمن رد سناریوهای نگران کننده، این نتیجه حاصل شد که طبق سنت های مشروط و مطلق رقابت پذیر و بر اساس حرکت تکاملی جوامع و تاریخ، هر چند ممکن است رشد هوش مصنوعی، آسیب ها و نگرانی هایی را برای انسان به دنبال داشته باشد؛ اما استخلاف صالحان قطعی است و رشد فناوری مانع جریان آن نخواهد شد. در این پژوهش، گردآوری اطلاعات، به روش کتابخانه ای و پردازش آن ها، به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است.
بررسی مکر الهی در قرآن با تاکید بر آیات 123 و 124 سوره انعام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
۲۲۷-۲۰۵
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم در آیاتی از جمله آیات 123 و 124 انعام به وجود فریبکاران اجتماعی اشاره نموده است که با غرض ورزی و کینه توزی به فکر آسیب رسانی و ضربه زدن به ساحت قرآن کریم و آموزه های آن است. بی توجهی به پاسخ درخور به این گونه افراد ذهن فرهیختگان جامعه را نسبت به معارف دینی و حقانیت قرآن کریم با تردید مواجه خواهد ساخت. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و کتابخانه ای به دنبال تبیین مکر الهی در قرآن کریم با تاکید بر آیات فوق است. پرسش ها و ابهام های مطرح شده از سوی غربیان تازگی ندارد و در آثار و منابع تفسیری به آن پاسخ درخور داده شده است. از سوی دیگر عموم مفسران، هریک با مذاق و مشربی که دارند تلاش برای رفع این ابهام داشته اند. رایج ترین پاسخ درباره ناسازگاری این گونه آیات، وجود فریبکارانی با استفاده از اصل آزادی و اختیار و نیز عدالت الهی در این نکته است که «جعل» در آیه ناظر به فراهم بودن زمینه های خیر و شر است. البته عده ای «جعل» را به معنای آفرینش دانسته ولی اینکه چه کسی فریبکار باشد را بر اساس اصل آزادی و اختیار می دانستند. همچنین پاسخ مفسران درباره چگونگی گریبان گیر شدن فریب فریبکاران این است که مطابق سنت الهی و با توجه به عاقبت شومی که در انتظار فریبکار و عاقبت امیدوارکننده ای که در انتظار فریب خورده است، در اصل فریبکار متضرر اصلی است.
تحلیل آینده هوش مصنوعی بر اساس سنّت های الهی / نشست علمی در مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور) به مناسبت هفته پژوهش – آذر 1403 ه ش
به مناسبت هفته پژوهش، نشست علمی «تحلیل آینده هوش مصنوعی بر اساس سنّت های الهی» در تاریخ 24 آذر 1403 در مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، در شهر مقدّس قم برگزار گردید.
در این جلسه، ابتداء جناب حجّت الاسلام والمسلمین قاسم ترخان، با بیان این نکته که سنّت های الهی، همان قوانین ثابت خداوند برای مدیریت مردم و عالم هست، سنّت ها را به دو دسته «مطلق» و «مشروط» تقسیم کرد و در ادامه، ضمن اشاره به تعریف هوش مصنوعی، درباره آینده هوش مصنوعی، امکان تحقّق دوره تَکینگی را مطرح نمود و با طرح چهار سناریو احتمالی برای آینده، ضمن بررسی و ارزیابی آنها، پیشنهاد سناریوی تکاملی را مطرح ساخت. بر اساس حرکت تکاملی، جامعه و تاریخ به سوی تکامل در حرکت است.
سپس، حجّت الاسلام والمسلمین بهروز لک، به عنوان ناقد اوّل، ضمن بیان آیاتی از قرآن کریم و نمونه هایی از سنّت های قطعی خداوند، برخی از سناریوهای مطرح شده را مردود شمرد. در ادامه نیز جناب حجّت الاسلام والمسلمین دکتر بهرامی به عنوان ناقد دوم، با بیان نکاتی پیرامون هوش مصنوعی و رویکرد حوزه علمیه به آن و نیز جهت گیری مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی در این زمینه، انتقاداتی به برخی از مسائل مطرح شده در نشست را ابراز داشت. در ادامه، مشروح مباحث مطرح شده در این نشست علمی از نظر می گذرد.
نسبت سنجی سنّت های مقید الهی مربوط به صالحان در قرآن و عهدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
34 - 55
حوزههای تخصصی:
با توجه به گسترش چشمگیر ارتباطات، شناخت سنّت های دینی پیروان ادیان الهی از یکدیگر و درک نسبت های موجود میان آن ها، امری اجتناب ناپذیر بوده و از مقدمات تقریب ادیان به شمار می آید. یکی از تعالیم مشترک ادیان ابراهیمی، سنّت های الهی هستند که به عنوان قوانینی فراگیر بر جوامع بشری و جهان حاکم اند. بخشی از سنّت های الهی، سنّت هایی مقیّد و متوقف بر کنش انسان هاست که به تبع آن آثارشان نمایان می شود. در پژوهش پیش رو، صرفاً سنّت های مقیّد و مختص به اهل ایمان، به روش تطبیقی در سه دین آسمانی مورد تحلیل قرارگرفته و هدف از ارائه آن پاسخ به این پرسش است که سنّت های مقیّد الهی مربوط به اهل ایمان در قرآن و عهدین چه نسبتی (اشتراک و افتراق) با هم دارند؟ این پژوهش به شیوه کتابخانه ای و به صورت توصیفی و تطبیقی- تحلیلی سامان یافته و تاکنون پژوهش مشابهی به صورت مستقل ارائه نشده است. می توان گفت با توجه به وحدت منبع وحیانی، همسانی قابل توجهی میان سنّت های مقیّدِ مختص به صالحان در ادیان سه گانه وجود دارد؛ با این حال تفاوت اشارات مستقیم و غیرمستقیم به سنّت های مذکور را می توان متأثر از وجود مناسبات و ملازمات فرهنگی مختص به پیروان هریک از این کتب دانست؛ چنانکه قرآن کریم با طرح عناوین «سنّت» و «سنن» و اشارات متعدد و مستقیم به سنت های موردبحث، نسبت به کتب عهدین از برتری ویژه ای برخوردار است. می توان سنت های مذکور را در قالب دو دسته کلّی افزایش نعمت های معنوی همچون برخورداری از قوه تشخیص حق از باطل و افزایش نعمت های مادی مانند نجات از تنگناهای گوناگون فردی و اجتماعی دسته بندی نمود.
مروری به علل سقوط سلسله پهلوی ازمنظر سنّت های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اسنادی انقلاب اسلامی سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱
339 - 366
حوزههای تخصصی:
در قرآن کریم از سنت هایی سخن به میان آمده که رعایت یا عدم رعایت آنها در پیشرفت و یا اضمحلال اقوام و جوامع بشری، تأثیر مستقیم و بسزایی داشته و دارد و با توجه به اینکه قرآن، کتاب هادی بشر در همه اعصار است، پس، سنت های ذکرشده در آن نیز اختصاص به زمانی دون زمان دیگر نداشته و می توان بر اساس آن، پیشرفت و یا نابودی جامعه و نظام سیاسی را تعریف، تحلیل و یا حتی پیش بینی نمود. براساس این سنت های ذکرشده در قرآن، می توان سقوط نظام سیاسی پهلوی یا هر نظام سیاسی دیگری را نیز تحلیل نمود؛ با این ضرورت که توجه به عوامل قرآنی سقوط پهلوی، از انحراف و سقوط نظام جمهوری اسلامی نیز جلوگیری خواهد کرد. با این هدف، پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و تبیینی، درصدد پاسخ به این سؤال است که: از منظر سنت های قرآن، علل سقوط سلسله پهلوی چیست؟ نتایج نشان داد، سنت های قرآن برخی انحرافات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را به عنوان عوامل نابودی اقوام گذشته ذکر کرده است؛ با تأسّی به این سنت ها، فرضیه تحقیق پاسخ می دهد که: «بروز همان انحرافات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی اقوام گذشته در دوره پهلوی نیز زمینه نابودی آنها را فراهم آورد. انحرافاتی همچون خوش گذرانی، بی توجهی به خدا و معاد، تقلید کورکورانه از آیین گذشتگان، ظلم و ستم، استکبار ورزیدن، شهوت رانی، جهل و نادانی، استبداد، دوستی با کفار و دشمنان دین خدا، حضور انسان های نالایق در عرصه حکومت، اسراف و تبذیر، رشوه و ثروت اندوزی.