مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
نظام نوآوری
منبع:
سیاست علم و فناوری سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۴۲) ویژه نامه جامع سیاست علم و فناوری
495 - 511
بخش مهمی از فرآیند سیاست گذاری علم و فناوری، طراحی و انتخاب ابزارهای سیاستی است. از این رو درک صحیح ماهیت ابزارهای مختلف و منطق مداخله دولت به کمک سازوکار عملکردی آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این در حالی است که با توجه به تغییرات روزافزون، نوع نگاه به ماهیت و آثار ابزارها دائماً در حال تغییر و لذا نیازمند پایش و بازبینی است. در یک نگاه کلی می توان دسته بندی ابزارها را تحت سه جریان دسته بندی مبتنی بر منطق مداخله، مبتنی بر مخاطب هدف و مبتنی بر سازوکاری که ابزار بر اساس آن مسائل نظام نوآوری را برطرف می نماید بررسی نمود. با این منطق، در این مقاله یک دسته بندی کلی برای ابزارهای سیاستی شامل چهار دسته ابزارهای متمرکز بر تحریک طرف عرضه، ابزارهای متمرکز بر تحریک طرف تقاضا، ابزارهای متمرکز بر شکل گیری روابط نظام ساز و ابزارهای متمرکز بر زیرساخت و مقررات گذاری معرفی شده است. اگر چه جریان های جدیدتر، ابزارها را بر اساس نحوه حل مسائل نظام نوآوری دسته بندی و آنها را از این جهت نظام ساز می دانند، ویژگی دسته بندی مقاله حاضر، اصالت بخشیدن به ابزارهای نظام ساز به عنوان گونه خاصی از ابزارها است که از آنها جهت ظرفیت سازی برای تعاملات و روابط میان بازیگران نظام نوآوری استفاده می شود. به عنوان مطالعه موردی، 110 برنامه حمایتی از شرکت های دانش بنیان مورد بررسی قرار گرفته و نتایج مشخص نموده که بخش عمده حمایت ها در قالب تأمین مالی مستقیم طرف عرضه بوده و از میان گزینه های متنوع ابزارهای نظام ساز صرفاً به تعداد کمی از آنها توجه شده است.
بازی پویا میان نهادهای علم و فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)
نهادهای علم و فناوری به عنوان پیشران علم، دانش، صنعت و بازار همواره نقشی اساسی در نظام نوآوری بازی می کنند. به طور کلی می توان سه نوع از چنین نهادهایی را به رسمیت شناخت: نهاد علم شامل دانشگاه ها و سایر مؤسسات آموزش عالی؛ نهاد فناوری همچون پارک های علم و فناوری، واحدهای تحقیق وتوسعه، مراکز تحقیقاتی و شرکت های دانش بنیان و نهایتاً نهاد بازار به معنای گسترده خود که دربردارنده بخش های صنایع، خدمات و کشاورزی است. از این رو، چگونگی ارتباط مؤثر، کارآمد و متعادل بین این سه نهاد می تواند در حکمرانی و سیاست گذاری علم و فناوری اثربخش باشد. در این مقاله سعی شده هر یک از سه نهاد فوق را مستقل از یکدیگر در نظر گرفته، راهبرد های پیش روی هر یک را مبتنی بر ترجیحات مشارکت یا عدم مشارکت احصاء و از طریق بازی های پویا با اطلاعات کامل کنش های تعاملی، تجزیه و تحلیل کنیم. برای حل این بازی از روش تعادل کامل بازی های فرعی (SPE) استفاده شده و در آن حالت های انجام کنش، راهبرد های پیش رو، پیامد هر راهبرد، تعادل های نش و تعادل بازی های فرعی و کل بازی، از طریق فرم گسترده و فرم ماتریسی نیز ارائه شده است. تعادل حاصل از این بازی نشان می دهد که علی رغم وجود چندین تعادل نش در این بازی، تنها یک تعادل نش شامل مشارکت سه گانه هر سه نهاد به عنوان تعادل نهایی و بهینه قابل مشاهده است.
الگوسازی بعد دانشی در نظام نوآوری با رویکرد فراترکیب و دیماتل خاکستری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دانش سازمانی سال ششم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۱
183 - 241
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی مدل ها و ادبیات علمی حول نقش دانش در نظام نوآوری به استخراج مدلی از بعد دانشی نظام نوآوری جهت ارائه در یک سازمان نظامی پرداخته و نحوه تعاملات بین اجزای مدل را کشف می نماید. پارادایم تحقیق تفسیری، با رویکرد کاربردی و توسعه ای، با استراتژی قیاسی- استقرائی و روش آمیخته شکل گرفته است. جمع آوری داده های پژوهش بصورت کتابخانه ای و میدانی و روش نمونه گیری بصورت نظری بود. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی مقالات علمی موجود در پایگاه های پژوهشی بودند و به صورت تمام شمار مورد بازبینی قرار گرفتند. در بخش کمی نیز جامعه آماری شامل خبرگان حوزه نوآوری و تحصیلکردگان دانشگاهی بودند. در این پژوهش ابزار گرداوری داده شامل بررسی اسناد و مدارک و همینطور ماتریس ورودی روش دیماتل در قالب پرسشنامه مورد استفاده قرار گرفتند. جامعه پژوهش در بخش کیفی شامل اسناد علمی مشخص با روش نمونه گیری نظری مورد بازبینی قرار گرفت. همینطور در بخش کمی جامعه پژوهش خبرگان این حوزه با روش نمونه گیری هدفمند مورد توجه قرار گرفتند. در این پژوهش با استفاده از رویکرد فراترکیب مبتنی بر رویکرد باروسو و ساندلوفسکی که شامل هفت گام اساسی است و کنکاش پژوهش های گذشته که با توجه به معیارهای ورودی شامل مقالات علمی با درجه مشخص و بعد از سال 2000 میلادی ، مفاهیم استخراج شده و در نهایت اجزای بعد دانشی نظام نوآوری شناسایی شدند. این اجزا که پس از غربالگری منابع، از 48 منبع گرداوری گردیدند، در قالب 84 کد استخراج گردید که در بطن ده مضمون اساسی جای دهی شدند. این مضامین در قالب مقولات سه گانه پژوهش، یادگیری و مدیریت دانش بعد دانشی نظام نوآوری را شکل دادند. مدل استخراج یافته طی یک پرسشنامه توسط 10 نفر از خبرگان یک سازمان نظامی مورد نظر قرار گرفته و بومی شد. در ادامه با استفاده از روش دیماتل به بررسی نحوه اتصال اجزا و بررسی کنش های متقابل بین آن ها در بین خبرگان یک سازمان نظامی پرداخته شد. اعتبار پژوهش در بخش کیفی با روش حیاتی و کاپای کوهن و در بخش کمی با مراجعه به خبرگان مورد تایید قرار گرفت. نتایج نشان داد که دو متغیر "مقدمات یادگیری" و "صیانت از دانش" به عنوان عواملی که بیشترین میزان مجموع اثرگذاری و اثر پذیری را دارا هستند( به ترتیب با مقادیر 2.0841 و 1.5240) در مجموعه عوامل به عنوان بازیگران مهمی شناخته می شوند. همچنین دو متغیر "مقدمات یادگیری" و " آموزش" دارای بیشترین مقدار تاثیر گذاری خالص(کسر میزان اثرگذاری از اثر پذیری) در مجموعه این عوامل، به ترتیب با مقادیر 0.9726 و 0.2763، را دارا بودند. از این رو این دو عامل به عنوان بیشترین تحریک کننده مجموعه عوامل به شمار آمده و نیاز است در طرحریزی ها مورد توجه قرار گرفته شوند.
بیوم نوآوری و مقایسه آن با سایر استعاره های موجود: یک رویکرد پیمایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۱
129 - 160
حوزه های تخصصی:
ضرورت درک پدیده نوآوری و پیچیدگی های آن، موجب شده که محققان مختلف برای فهمیدن و فهماندن این پدیده از استعاره های متعددی نظیر سیستم (نظام)، اکوسیستم، کارخانه، مارپیچ، خوشه، زنجیره، شبکه و ... استفاده کنند؛ اما اخیراً استعاره جدیدی به نام بیوم، از حوزه بوم شناسی برای نوآوری بکار رفته است. مقاله حاضر در پی آن است که این استعاره جدید را با استعاره های قبلی فوق الذکر مقایسه نماید و برای این منظور از پیمایش نظرات صاحب نظران استفاده می نماید. برای این هدف، هشت اصل بهینگی استعاره ها (شامل یکپارچه سازی، جانمایی، تنیدگی، امکان بازگشایی، دلیل خوب، تحکیم ترادف، فاصله داری و ملموس بودن) و نیز شش قاعده مقبولیت سنجی استعاره ها (شامل جذابیت، مشهود بودن، متصل بودن، باورکردنی بودن، زیبا بودن و واقعی به نظر رسیدن) بین استعاره های به کاررفته برای نوآوری در قالب دو فرضیه اصلی و 14 فرضیه فرعی بررسی می شود که به تائید فرضیه ها می انجامد. این بدان معناست که استعاره بیوم برای تبیین پدیده نوآوری مناسب تر است؛ زیرا با به کارگیری آن امکان تحلیل و سیاست گذاری اجزا تشکیل دهنده بیوم که در حوزه های مختلف از اکوسیستم ها و روابط بین آن ها تشکیل شده اند، تسهیل خواهد شد. لذا توصیه می شود که سیاست گذاران نوآوری از این چارچوب جدید استفاده کنند.
ساختار مفهومی سیاستگذاری علم و فناوری در حوزه مهندسی
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۸ زمستان ۱۳۸۵ شماره ۳۲
21 - 49
یکی از مهم ترین ویژگی های جوامع پیشرفته امروزی دانش بنیانی شدن آنهاست. در چنین جوامعی بهره گیری از دانش و علم اساس کلیه فعالیت ها و تصمیم گیری هاست و از طرفی، هرگونه برنامه ریزی غالباً با توجه به توسعه پایدار طراحی و اجرا می شود. در الگوی توسعه پایدار هر کشور، توسعه صنعتی یکی از محورهای عمده و اساسی آن محسوب می شود. توسعه صنعتی به افزایش مهارت ها و قابلیت ها؛ یعنی توسعه علمی و فناوری وابسته است که مهندسان مجرب، مسئول، متعهد، وطن دوست،پزتلاش و کوشا و نیز اجرای پژوهش موتور محرکه آن محسوب می شوند. در این پژوهش تلاش شده است تا با توجه به نظام توسعه پایدار، سازمان های مسئول پیشبرد علم و فناوری در کشور مشخص و چگونگی تعامل آنها با یکدیگر، به خصوص با نظام مهندسی، با تأکید بر نهادینه شدن دانش و علم بر همه فعالیت ها، طرح ها و برنامه ها شرح داده شود. نظام ملی نوآوری به عنوان ساختاری مناسب برای هدفمند ساختن سیاست های کلان علم و تکنولوژی کشور شناسایی و بررسی و بر زمینه های مناسب برای پیاده سازی تفکرات علمی در عرضه دانش و تکنولوژی تأکید شده است. در نهایت، الگوی مفهومی سیاستگذاری توسعه علمی و فناوری برای خلق دانش، انتشار دانش و بهره برداری از دانش برای توسعه و ارتقای کشور با تکیه بر نظام نوآوری در حوزه مهندسی تدوین و ارائه شده است
تحلیل کارکردهای نظام نوآوری کشاورزی در توسعه دانش بنیان بخش کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
27 - 52
حوزه های تخصصی:
نظام نوآوری از ارکان اصلی دستیابی به تولید مبتنی بر دانش و اقتصاد دانش بنیان است. در بین نظام های نوآوری بخشی، نظام نوآوری کشاورزی به دلیل ماهیت و جایگاه ویژه بخش کشاورزی در تأمین امنیت غذایی، ایجاد ارزش افزوده و اشتغال زایی، از اهمیت ویژ ه ای برخوردار است. توسعه دانش بنیان کشاورزی با به کارگیری یافته های علمی، فناوری های دقیق و نوآوری های توسعه یافته در نظام نوآوری کشاورزی محقق می شود. درک صحیح از کارکردهای نظام نوآوری کشاورزی در دستیابی به توسعه دانش بنیان، می تواند به سیاست گذاران این بخش در تدوین سیاست های نوآوری کمک نماید. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و با روش نظریه بنیانی به تحلیل کارکردهای نظام نوآوری در توسعه دانش بنیان کشاورزی پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش اساتید، صاحب نظران، مدیران ارشد وزارت جهاد کشاورزی و کشاورزان پیشرو بودند. نمونه گیری به صورت هدفمند شروع و تا رسیدن به اشباع نظری به روش گلوله برفی ادامه یافت. داده ها با بررسی اسناد و مدارک، یادداشت های عرصه و مصاحبه های غیرساختارمند گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار MAXQDA استفاده شد. داده ها در قالب 69 مفهوم و 19 مقوله کدگذاری شد. در مرحله کدگذاری محوری مدل پاردایمی، کارکردهای خلق و توسعه دانش و انتشار دانش به عنوان پدیده اصلی و کارکرد هدایت و جهت دهی نظام، به عنوان شرایط زمینه ای،کارکرد تأمین و تسهیل منابع به عنوان شرایط علّی و کارکرد مشروعیت بخشی به عنوان شرایط مداخله گر شناسایی شد. همچنین کارکرد فعالیت های کارآفرینانه و شکل دهی به بازار به عنوان راهبرد و تدوین استانداردهای بخشی، بهبود زنجیره ارزش محصولات، افزایش رقابت پذیری اقتصادی محصولات تولیدی، تنوع بخشی به اقتصاد بهره برداران به عنوان پیامدها شناسایی شد. با توجه به یافته های پژوهش، ایجاد مراکز ترویج نوآوری و کارآفرینی کشاورزی با رویکرد سیاست گذاری باز و طرف تقاضا می تواند گامی موثر و هدفمند در جهت تقویت کارکردهای نظام نوآوری کشاورزی در توسعه دانش بنیان بخش کشاورزی باشد.
جنبه های پنهان سازمان های میانجی نوآوری: مروری نظام مند از منظر گونه شناسی صنایع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
37 - 74
حوزه های تخصصی:
هدف: در نظام نوآوری بازیگران با فضای پیچیده ای از شبکه های رسمی و غیررسمی، هم درون و هم در بین زیرگروه ها درگیرند. کاستی در این سازگاری ها و تعاملات شکننده، موجب می شود که نقش بازیگران واسط برجسته شود. سازمان های میانجی در نظام نوآوری تلاش می کنند تا مبتنی بر کاستی های موجود در تعاملات، کارکردهایی را بر عهده گیرند. کارکردهای نهادهای میانجی، از جنبه های گوناگونی در مقاله ها و پژوهش های مختلف بررسی شده است. این تنوع بررسی از آن جهت است که شکاف ها و کاستی های ارتباطی طرفین تعامل در نظام نوآوری، به طور ذاتی بسیار متفاوت است. هرچند مطالعات پیشین فهرستی از این کارکردها را ارائه کرده اند، همچنان چگونگی راهبری این بازیگران واسطه ای نظام نوآوری و تعیین کارکردهای مناسب آن ها در بازتابی از ویژگی های صنعت، دغدغه سیاست گذاران نوآوری است. به ویژه آنکه نوآوری و رژیم فناورانه صنایع ماهیت متفاوتی دارند. هدف پژوهش حاضر، ارائه تعریفی جامع از دانش فعلی و دسته بندی نهادهای میانجی در صنایع توسط پویت (۱۹۸۴) بر اساس کارکردهای تعریفی هاولز (۲۰۰۶) و همچنین تفسیری از شکاف های تحقیقاتی موجود بوده است.
روش: در مطالعه حاضر با بهره گیری از روش مرور نظام مند ادبیات، کلیه مطالعات کیفی و کمی مرتبط، از جمله مقاله های انتشار یافته در مجله ها و کنفرانس ها تا سال ۲۰۲۲ بررسی و در نهایت، ۷۷ مقاله در زمینه نهادهای میانجی نوآور احصا و تجزیه وتحلیل شد. به منظور تعیین دامنه (محدوده) مطالعات، علاوه بر تعیین و شناسایی واژگان کلیدی و جست وجو در پایگاه اطلاعاتی مناسب، در خصوص کیفیت مجله هایی که مقاله های منتخب در آن منتشر شده بودند نیز تصمیم گرفته شد. از آنجایی که دامنه این مطالعه ارتباط بین کارکردهای نهادهای میانجی و نوآوری بوده است، دو مفهوم «نهادهای میانجی» و «نوآوری» به عنوان کلیدواژگان اصلی تعریف شد. افزون بر این، برای جمع آوری مطالعات و جست وجوی جامع، از چندین واژه کلیدی مترادف نیز استفاده شد. در گام بعدی، برای تضمین اعتبار و کیفیت مقاله ها و جلوگیری از ورود اسناد نامرتبط، این معیارها نیز مدنظر قرار گرفت: ۱. مطالعات به نهادهای (سازمان های) میانجی و نوآور مربوط باشند؛ ۲. مقاله های منتشر شده، فقط به زبان انگلیسی باشند؛ ۳. مقاله هایی که یکی از کلیدواژگان منتخب در عنوان، چکیده یا واژگان کلیدی آن ها ذکر شده باشد؛ ۴. فقط مقاله هایی انتخاب شوند که در مجله های معتبر با شاخص ۱Q و ۲Q منتشر شده اند.
یافته ها: نتایج ذیل چهار محور کارکردهای سازمان های میانجی در هم گرایی با کلان روندهای تغییرات و تحولات فناورانه نوین؛ کارکردهای آن ها در سطوح متنوع نظام های نوآوری؛ سازمان های میانجی بازیگرانی برای راهبری صنایع دانش محور و کارکردهای آن ها در صنایع متفاوت ارائه شده است.
نتیجه گیری: این مطالعه اهمیت درک ماهیت نوآوری و رژیم فناورانه صنایع را برای راهبری این سازمان ها در تعریف کارکردهای مناسب برجسته می کند. یافته های این پژوهش می تواند تصمیم گیری های سیاستی را تعیین کند و حامی مدیریت مؤثر صنایع دانش بنیان باشد. پیشنهاد می شود که در پژوهش های بعدی، بر کاوش نقش این سازمان ها در صنایع نوظهور و بررسی اثربخشی عملکردهای آن ها در زمینه های مختلف تمرکز شود.
چالش های واسطه های تبادل فناوری در نظام نوآوری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دیریت نوآوری سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۵)
37 - 68
حوزه های تخصصی:
در طی سال های اخیر مطالعات متعددی در مورد بازیگران و عوامل موثر بر خلق نوآوری در نظام نوآوری انجام شده است. واسطه های تبادل فناوری نیز به دلیل کارکردهای متعددی که در راستای تسهیل نوآوری ایفاء می کنند، مورد توجه قرار گرفته اند. در طی سال های اخیر نیز به واسطه حمایت های دولتی، واسطه های متعددی در نظام نوآوری ایران ظهور کرده اند. با این حال آنها به دلیل چالش های متعددی که با آن روبه رو هستند، به صورت کارآمد قادر به ایفاء نقش واسطه گری خود نیستند. از این رو پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد کیفی و مصاحبه با 19 نفر از فعالان حوزه تبادل فناوری در کشور، مجموعه ای از مهم ترین چالش های واسطه های تبادل فناوری در نظام نوآوری ایران را شناسایی کرده است. در این راستا متن مصاحبه ها کدگذاری، تحلیل و در نهایت 16 چالش در دو دسته چالش های داخلی (به دلیل عملکرد ضعیف واسطه ها) و چالش های خارجی (به دلیل عملکرد ضعیف سایر اجزای نظام نوآوری)، شناسایی شدند. از جمله مهم ترین چالش ها می توان به «به رسمیت شناخته نشدن به عنوان یک نهاد قانونی فعال در نظام نوآوری»، «عدم درک ارزش خدمات واسطه های تبادل فناوری»، «فقدان مدل کسب وکار و دور خوردن توسط طرفین همکاری»، «ریسک بالای فعالیت واسطه گری تبادل فناوری»، «وابستگی به دولت و حمایت های دولتی»، « فراهم نبودن زیرساخت ها و الزامات به هم رسانی در نظام نوآوری»، «بی اعتمادی و نگرش منفی نسبت به واسطه ها» و « اولویت رابطه بر ضابطه در انتخاب واسطه ها» اشاره کرد