مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
مسکن بومی
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۶۹
۱۰۰-۸۹
حوزه های تخصصی:
در معماری بومی سیستان، همواره راهکارهای ارزشمندی در جهت فراهم کردن شرایط زندگی مطرح شده است. شرایط خاص اقلیمی در این منطقه، معماران را بر آن داشته است که با اصول ابداعی خویش بهترین و مناسب ترین شیوه های تطبیق با اقلیم و استفاده مناسب از شرایط اقلیمی را فراهم آورند. این اصول و الگوها امروزه می تواند با تلفیق مناسب با فناوری جدید در ساختار معماری قرار بگیرد. ازجمله عناصر بومی مؤثر در تهویه و خنک کردن فضای زیست این منطقه، خارخانه است. معماران بومی با تعبیه خارخانه اقدام به ایجاد تأسیسات سرمایشی نموده تا توسط برودت ناشی از تبخیر قطرات موجود در خارها، هوای داخل ساختمان خنک شود. این مقاله با هدف شناخت و بررسی عملکرد خارخانه ها و نیز تحلیل رطوبت نسبی هوای داخل در مسکن بومی منطقه و مناسب سازی آن ها در مسکن روستایی امروز سیستان گام برداشته است. با این هدف، مطالعات میدانی بر روی دو اتاق بومی کاملاً مشابه، یکی دارای خارخانه به عنوان آزمون و دیگری بدون خارخانه به عنوان شاهد انجام پذیرفت و میزان اثر رطوبت در اتاق آزمون نسبت به اتاق شاهد و نقطه مبنای خارج از دو اتاق سنجیده و مقایسه شد و برای درک یکپارچه داده ها از پردازش با استفاده از روش آمار توصیفی توسط نرم افزارهای EXCEL و MINITAB استفاده شد. طبق نتایج تحلیل داده ها، رطوبت نسبی هوای اتاق دارای خارخانه اختلاف فاحشی با دو ایستگاه دیگر دارد و از عدد 12 درصد در فضای مشابه بدون خارخانه به بالای 30 درصد رسیده است و مطابق مطالعات اولگی و ASHRAE در محدوده آسایش حرارتی قرار دارد. دلیل این اختلاف، وجود خارخانه و رطوبت حاصل از تبخیر آب پاشیده شده بر خارها می باشد که این ایجاد رطوبت، سبب کاهش دما و تعدیل دمای محیط و بهبود اوضاع اقلیمی شده و تأثیری بسیار مطلوب در اقلیم گرم وخشکی مانند منطقه سیستان دارد که این تأثیر در محیط های خشک و با رطوبت نسبی کم، مطلوب خواهد بود. لذا در محیط هایی که گرمای محسوس در آن ها بسیار بالاست، این سیستم به عنوان استراتژی غیرفعال جهت تعدیل شرایط آسایش حرارتی پیش نهاد می گردد.
گونه شناسی سازمان دهی فضایی مسکن بومی سیستان از نظر شکل گیری فضای باز و بسته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۷۱
۷۲-۶۱
حوزه های تخصصی:
گونه های مسکن، حاصل روابط میان نیازهای انسان و محیط او می باشد و به دلیل روش های گوناگون زندگی انسان و شرایط محیطی، متغیر و پیچیده است و آنچه آن ها را از هم متفاوت می کند نه اجزای تشکیل دهنده گونه، بلکه منطق استقرار و آرایش فضایی اجزا است؛ که بسته به شرایط زمانی، مکانی و شیوه های سکونت تغییر می نماید و معرف ویژگی های فرهنگی، اقتصادی و اقلیمی آن شیوه است. شناخت و پاسداشت ارزش های معماری بومی به ویژه معماری روستایی، ضمن حفاظت از سرمایه های ملی تاریخی کشور، کمک می نماید تا با کشف رازها و حقایق پنهان این معماری، اصول پایدار به جای مانده از گذشته در کالبد جدید جاری گردد و هویت و اصالت معماری روستایی حفظ شود. همچنین گونه های مسکن بومی، به خصوص در مناطق روستایی به شدت متأثر از محیط پیرامون خود می باشد؛ بنابراین ورود به بحث گونه شناسی مسکن هر منطقه مستلزم شناخت بستر، مکان و بافت روستایی آن منطقه است. این مقاله منتج از بررسی و مطالعه نمونه های مسکن بومی از 20 روستای منتخب سیستان است که با استفاده از برداشت های میدانی، مشاهده و مطالعه کتابخانه ای تهیه شده و با استفاده از روش تحقیق توصیفی تحلیلی به انجام رسیده است؛ بنابراین رویکرد این پژوهش، گونه شناسی سازمان دهی فضایی مسکن بومی سیستان از نظر شکل گیری فضای باز و بسته است و این تحقیق در پی پاسخ به این سؤال است که آیا می توان انواع مسکن بومی سیستان را در قالب گونه هایی مشخص با ویژگی های مشابه از نظر شکل گیری فضای باز و بسته دسته بندی کرد؟ نتایج تحقیق نشان داد که منطقه سیستان، دارای شرایط اقلیمی خاص بوده و ساختار معیشتی و اجتماعی حاکم بر آن باعث شده است که گونه های منحصربه فردی از معماری مسکن در آن شکل گرفته که این گونه ها شامل گونه پایه، خطی، L شکل، U شکل، حیاط مرکزی و کوشکی می باشند. به نظر می رسد با توجه به اینکه ساخت وسازهای اخیر در مناطق روستایی سیستان با الگوبرداری از مسکن شهری شکل گرفته است، شناخت این گونه ها می تواند منجر به احیای مسکن بومی روستایی سیستان گردد.
مسکن بومی و شیوه سکونت در حاشیه رودخانه سرباز بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷۴
۱۰۲-۸۹
حوزه های تخصصی:
رودخانه سرباز یکی از رودهای مهم در بلوچستان ایران است که از کوه های جنوب ایرانشهر سرچشمه گرفته و در جهت شمالی- جنوبی به سمت دریای عمان جریان دارد. در حاشیه این رودخانه آبادی های متعددی از جمله انزا، پتان، پشامگ، فیروزآباد، راسک و غیره شکل گرفته است؛ مسکن در این ناحیه تحت تأثیر عوامل متعدد ازجمله فرهنگ، محیط، اقلیم و شرایط اقتصادی و نوع معیشت، برای جوابگویی به نیازهای مردم این منطقه با توجه به شرایط و امکانات، با مصالح متنوع و در دسترس، در طول زمان شکل گرفته است. این مقاله در پی جواب دادن به این سؤالات است که عوامل مؤثر در شکل گیری مسکن بومی حاشیه رودخانه سرباز چه می باشند؟ مسکن بومی این ناحیه چه ویژگی ها و قابلیت هایی دارد؟ و بر این فرضیه استوار است که مسکن بومی حاشیه رودخانه سرباز دارای قابلیت هایی است که می توان از این قابلیت ها در بهبود کیفیت مسکن امروز و آینده این ناحیه بهره برد. برای انجام این تحقیق از روش کیفی و مبتنی بر مطالعات میدانی و کتابخانه ایی استفاده شده است. هدف از این تحقیق، بررسی و شناخت عوامل مؤثر در شکل گیری مسکن بومی حاشیه رودخانه سرباز بلوچستان ضمن آگاهی و شناخت نسبت به قابلیت های مسکن بومی جهت ارتقای کیفیت مسکن امروز و آینده این ناحیه می باشد. گونه های مختلف مسکن ضمن داشتن نقاط ضعف و کمبودهایی، دارای قابلیت های متعددی می باشند. ازجمله تنوع در انتخاب مصالح، جوابگویی به نیازهایی مثل شرایط محیطی و اقلیمی، احترام به بزرگ ترها (مراقبت از سالمندان)، وجود سلسله مراتب، حفظ حریم خاص در مسکن، تکریم مهمان، چرخه ی مداوم حیات و امکان زیست نسل های متعدد در انواع مسکن، امکان تغییر و تحول در طول زمان متناسب با نیاز خانواده، امکان جایگزینی فضاهای جدید به جای فضاهای فرسوده ی قدیمی و غیره، قابلیت هایی در مسکن حاشیه رودخانه سرباز هستند که در مسکن امروزی کمتر دیده می شود یا طراحان به آن کمتر توجه دارند.
تحلیلی بر نقش فضاهای نیمه باز در معماری بومی مسکونی شهر رشت جهت بهره-گیری از تهویه طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
مقدمه: در این تحقیق بخشی از ساختار بومی معماری مسکن بومی شهر رشت از منظر نحوه ی استفاده از تهویه ی طبیعی برای مقابله با رطوبت بالای هوا و نوع برخورد با شرایط سخت و دشوار محیطی مورد بررسی قرار گرفته است. از آنجا که این شهر در اکثر روزهای سال دارای رطوبت بالاتر از حد آسایش می باشد، راهکارهای مواجهه با این رطوبت بسیار حائز اهمیت هستند. فضاهای نیمه باز در این اقلیم، نقش موثری در ایجاد تهویه و کاهش رطوبت دارند؛
هدف پژوهش: از همین رو شناخت الگوی بهینه ی این فضاها برای ایجاد بیشترین میزان تهویه، هدف این تحقیق می باشد.
روش شناسی تحقیق: روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی-تحلیلی می باشد و اطلاعات و داده ها با استفاده از مطالعات اسنادی، میدانی و نرم_افزارهای Climate، Weathertool و Meteonorm گردآوری شده و توسط نرم افزار Fluent تحلیل می گردند.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: در این راستا ابتدا شرایط آب و هوایی در ماه های مختلف سال در شهر رشت، مورد بررسی قرار می گیرد.
یافته ها و بحث: پس از بررسی ویژگی های مسکن بومی این شهر و تعریف یک دسته بندی از نظامات توده و فضا و فضاهای نیمه باز، به تحلیل نقش فضاهای نیمه باز در ایجاد تهویه ی طبیعی پرداخته می شود. بدین صورت که الگوی جریان باد و تهویه ی طبیعی در دو گونه ی غالب فضاهای نیمه باز مسکن بومی شهر رشت توسط نرم افزار Fluent تحلیل گشته و الگوی بهینه معرفی می شود.
نتایج: نتایج بررسی چندین خانه ی مسکونی در بافت بومی شهر نشان می دهد که نظام توده و فضا و ایوان ها به عنوان فضاهای نیمه باز، نقش مهمی در پایداری اقلیمی معماری و مقابله با رطوبت هوا دارد.
بازخوانی معیارهای فرهنگی و اجتماعی در مسکن با تاکید بر اندیشه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۷ بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۰
۳۰۴-۲۸۳
حوزه های تخصصی:
برای بررسی و اظهار نظر در مورد ویژگی های هر پدیده ای در جهان، روش های گوناگونی مطرح است که عمدتاً از اصول حاکم بر جهان بینی و باورهای جامعه نشات می گیرند. با اندکی تسامح می توان روش ها را در دو گروه عمده طبقه بندی کرد: گروهی که هر پدیده، مفهوم و عنصری را در جهان به صورت انتزاعی و منفک از دیگران و تنها با توجه به کارکرد، ارزش ها و هویتی که بر آن مرتبط است مورد بررسی قرار می دهند، و گروهی که آن ها را در ارتباط با سایر پدیده ها، اجزاء عناصر، مفاهیم و با کل های موجود در جهان و نهایتاً با توجه به هدف غایی عالم هستی مورد توجه قرار می دهند. در این مقاله مفهوم مسکن مطلوب بر اساس آموزه های دینی اسلام مورد توجه بوده است. روش تحقیق مقاله «توصیفی- تحلیلی» و «استدلال منطقی» است که با رجوع به آیات و روایات به بررسی مفهوم فوق الذکر پرداخته است. در این راستا با پرداختن به چهار حوزه مسکن، بازسازی و نگره های اسلامی مسکن و ارزش های معماری ایران، شاخص های مورد نیاز این پژوهش شناسایی گردید. شاخص ها به گونه ای انتخاب شده اند که فصل مشترک حوزه های چهارگانه مطرح شده باشند. گزاره های که با اصول و ارزش های معماری ایران مشترک بوده و در معماری منطقه قابلیت کالبدی شدن را داشته باشند. از اینرو مفاهیمی از قبیل مرکزیت، تناسب، تناسب زیبایی، به هم پیوستگی، تعادل، فضای پروخالی، نظم، نظم بصری، مؤلفه روانی، هندسه، رعایت جهت گیری (قبله) و بهداشت مورد توجه قرار گرفته اند. در پایان نیز به اجمال مفاهیم یافته شده از آیات و روایات درباره مسکن مطلوب از دیدگاه اسلام مورد اشاره قرار خواهد گرفت.
بازشناسی مؤلفه های مسکن بومی از نظرگاه زیست پذیری( نمونه مورد مطالعه: شهر املش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
96 - 112
حوزه های تخصصی:
بیان مسأله: دردنیای معاصر نمایانی معماری بومی کم رنگ شده و بافت شهرها، شکلی متفاوت و مدرن را پذیرفته اند، زیست پذیری بر کیفیت زندگی، قابلیت پایداری، کیفیت مکان و اجتماع سالم تمرکز دارد و مسکن زیست پذیر به عنوان پیشنهاد صاحب نظران برای دستیابی به مکان مناسب زندگی است. هدف: این پژوهش، شناخت مولفه ها و دست یابی به راهکارهایی به منظور ارتقای زیست پذیری مسکن معاصر با توجه به عناصر ساختاری مسکن بومی است.مقاله با بررسی بناهای بومی شهر املش، به عنوان نمونه های واجد ارزش در استان گیلان، به اثرگذاری عناصر معماری این بوم، بر زیست پذیری پرداخته است. پرسش پژوهش عبارتست از: عناصر مسکن بومی شهر املش چه تاثیری بر زیست پذیری دارند؟ چه ویژگی هایی از معماری بومی املش، برای ارتقای زیست پذیری مسکن معاصر، قابل دستیابی است؟.روش: روش توصیفی-تحلیلی و در پارادایم ساختارگرایی، در زمره پژوهش های کاربردی کیفی قرار دارد.چارچوب محتوایی تحقیق متکی بر آرای راپاپورت مبنی بر تاثیرپذیری شکل معماری از فرهنگ است. ابزار پژوهش در بخش نظری بر مطالعات اسنادی و در بخش موردپژوهی بر مطالعات میدانی استوار است. یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد که خصوصیات زیست پذیری در مسکن بومی، متاثر از عناصر و فضاهای کارکردی این معماری بوده که درنمونه های موردی و عملکرد اجزای ساختاری مشهود است.از نتایج این تحقیق می توان به خصیصه های زیست پذیریِ مشاهده شده در معماری خانه های شهر املش از جمله سازگاری ساختار فیزیکی خانه با محیط پیرامونی، تامین رفاه و راحتی، حس تعلق به مکان و هویت مندی، رضایت ساکنان، و نیز کیفیت مناسب زندگی، اشاره کرد که عمدتاً بر ویژگی های ذهنی تاکید دارد.نتیجه گیری:نتایج حاصل از این پژوهش ، خصوصیات کیفی زیست پذیری مسکن بومی، با ارایه تمهیداتی برای رسیدن به کیفیت مناسب، برای مسکن معاصر پیشنهاد شده استنکات برجسته:زیست پذیری در حل چالش های پیش رو شهروندان به معنای آینده پُر رونق ، زنده و پاسخگو و تامین کننده کیفیت مناسب زندگی است. این امر مستلزم تحقق سه هدف ، اجتماعات سرزنده، اقتصاد پویا و محیط زیست پایدار است.
بازبینی تحولات اجتماعی و فرهنگی در مسکن بومی با رویکرد تحلیل ساختاری؛ مورد پژوهی: گمیشان، گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴۳
۱۹۸-۱۷۷
حوزه های تخصصی:
تبیین نقش اندیشه زمینه گرای معماری معاصر ایران با استفاده از مدل فکری جامعه شناختی شناخت به خصوص استفاده از نظریات نظریه پردازان زمینه گرا که با ماهیت و ساختار متموج و منعطف خود، در تئوری بینابینی اجتماعی، می تواند به عنوان الگویی تطبیقی و در مرحله بعد، مدل منتج از آن جهت جانمایی پدیده های جامعه معاصر ایران علی الخصوص معماری، مورد مطالعه و تحلیل قرار گیرد. جامعه شناسی شناخت باید بتواند علت وجودی اجتماعی و تاریخی کژدیسگیها و انحرافها در بستر معماری معاصر ایران را به عنوان قاضی ناظر بر تشخیص اشتباه پذیری فکری در حوزه جامعه شناسی معماری از گرایش به اندیشه ای خاص و آرمان گرایی کنترل کرده و راهکارها و وجوهی را مشخص نماید که از طریق آنها می توان بر اساس انتخاب معیارهای درست اندیشه انسانی در جامعه هدایت پدیده های اجتماعی مانند معماری میسر گردد. در این مقاله از رویکرد تکوینی و تحلیل ساختاری با روش تحقیق تکوینی- ساختاری و ابزار گردآوری داده: مصاحبه عمیق، مشاهده و پیمایش محلی و مطالعه اسنادی و عکسبرداری و برداشتهای میدانی برای رصد رفتارهای اجتماعی و تغییرات فرهنگی در طراحی و مفهوم مسکن استفاده شده است. در پایان تلاش می شود تا ضمن اشاره به مواد و روش های پژوهش؛ ابتدا به مفهوم رویکرد پژوهش، روش شناسی و شناخت محدوده عملیاتی روش، پرداخته شود و سپس میزان تاثیرپذیری و تاثیرگذاری فرهنگ بر معماری و بالعکس در رویه ای خاص در مسکن بومی مناطقی از نمونه موردی پیمایش شده و نتایج تحلیلی آن مورد تدقیق قرار می گیرد.
تاثیر تکنولوژی ساخت بر الگوهای زیستی در مسکن اقوام ترکمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۱۶۴-۱۴۹
حوزه های تخصصی:
امروزه چگونگی ساخت مسکن بر الگوهای زیستی و نحوه زندگی مردم تاثیر عمده ای داشته و تغییرات و تطورات مختلف فرهنگی را بوجود آورده است که با نگاه به معماری قدیم نواحی مختلف، ابعاد این تاثیرات بیشتر درک و فهم می شود. از سویی دیگر، «مسکن» پدیده ای است که منطبق با کلیت «نظام اجتماعیِ» حاکم بر فرهنگ در هر قوم یا ملتی شکل می گیرد و در واقع با توجه به مجموعه ای از ارزش ها، معانی و هنجارهایی که در «فرهنگ» رایج است؛ و با توجه به سنت و آداب و رسومی که بر ساختار فرهنگی یک قوم یا ملت حاکم می باشد، شکل مادی و معنوی فضاهای زندگی را بوجود می آورد. از سویی دیگر، امروزه تکنولوژی و چگونگی ساخت بر الگوهای زیستی در مسکن تاثیر داشته و دارد، چنانچه باعث تغییر مفهوم «خانه» به «مسکن» شده است و باعث تغییرات گوناگون سبک زندگی و الگوهای زیستی بالاخص در اقوام ترکمن شده است که این موارد در تغییر روابط و الگوهای زیستی در خانه های بومی ترکمنها خود را نمایان کرده است. لذا، در این مقاله با ماهیت تحقیق بنیادی از روش تحقیق «توصیفی- تحلیلی» و ابزار گردآوری داده مشتمل بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و مطالعات میدانی استفاده شده است؛ و از روش تحلیل ساختار کالبدی برای بررسی تاثیر تکنولوژی ساخت و موارد مشابه بر الگوهای زیستی ترکمن بهره گرفته است. در پایان نیز ضمن تحلیل چگونگی این تاثیرات و تاثرات، به مجموعه تغییرات خانه بومی ترکمنها (اوی، تام و موارد دیگر) و تبدیل آنها به مساکن فعلی یا آپارتمانهای جدید در این منطقه اشاره شده و مورد تحلیل قرار گرفته است.
ارزیابی تطبیقی رفتار حرارتی و تهویه در بناهای مسکونی بومی اقلیم معتدل و مرطوب ایران (مطالعه موردی: خانه کلبادی ساری و خانه آقاجان نسب بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۳۵۰-۳۳۷
حوزه های تخصصی:
از اواسط دهه 1970 نیاز فوری به کاهش استفاده از انرژی در گرمایش و سرمایش ساختمانها در سراسر جهان وجود داشته است. در کشورهای در حال توسعه، مصرف انرژی برای حفظ محیط مطلوب در ساختمانها، بزرگترین بخش از کل تقاضای انرژی را تشکیل می دهد. در کشورهای پیشرفته، نسبت مصرف انرژی برای ساختمانها بزرگ تر از آن چیزی است که برای مقاصد دیگر استفاده می شود. جهان سعی می کند انرژی پاک را جایگزین انرژی فسیلی کند. از طرفی آسایش، از نیاز های مورد توجه انسان در همه دوره های زندگی او بوده است. این آسایش از طرق گوناگون برای انسان ها بوجود می آمده یا از آنها سلب می شده است. اما آسایش در بنا مهمترین مسئله در این رابطه می باشد. یکی از عوامل مورد توجه برای دسترسی به این مهم، فضایی دارای آسایش است که از طریق ایجاد محیطی مناسب از نظر دما و تهویه قابل دسترسی است. بناهای مسکونی در گذشته طوری اقلیمی طراحی می شدند که گرمایش، سرمایش و تهویه طبیعی پاسخگوی همه نیازهای اقلیمی آنها بوده است. در تحقیق حاضر به بررسی رفتار حرارتی دو بنای مسکونی )خانه کلبادی و خانه آقاجان نسب) توسط نرم افزار اکوتکت و دیزاین بیلدر پرداخته و با تحلیل یافته ها، چگونگی همسازی معماری با اقلیم مورد توجه قرار گرفته است. بر اساس نتایج، این راهکارها هرچند ساده اما کاملا با تفکر صورت می گرفتند تا بنا همساز با اقلیم بوده و کمترین مصرف انرژی را داشته باشد. در جمع بندی نهایی این دو بنای مسکونی بیشترین زمان ممکن را در دمای 22 درجه سپری می کنند و در مجموع 40 تا 42 درصد در آسایش قرار داشتند. بنابراین راهکارها، افزایش بازه ساعات آسایش حرارتی در فضای داخل، و کاهش مصرف انرژی جهت سرمایش و گرمایش را به همراه داشته است. امید است تا بتوان این نتایج را در طراحی بناهای کنونی به کار برد و نقشی در بکارگیری معماری همساز با اقلیم و معماری پایدار ایفا کرد.
ارائه شاخصهای طراحی مسکن بومی با تاکید بر مولفه های طراحی شهری اقیلمی؛ موردپژوهی: شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۸
۳۷۰-۳۴۷
حوزه های تخصصی:
امروزه بررسی الگوهای طراحی مسکن بومی در شهرهای کشور و تطابق ساخت و شکل گیری فضاهای شهری با گونه ها و الگوهای طراحی شهری اقلیمی با درنظرگیری مولفه های فرهنگی- اجتماعی از مقولاتی است که نیاز است در فرایند برنامه ریزی مسکن در شهرها مورد توجه باشد. این امر از آن جهت مهم است که سازگاری بناها و ساختمانها با شرایط اقلیمی و ویژگیهای بومی هر منطقه باید تحت تاثیر رویکردهای پوزیتیویستی باشد و همواره، تاکید بر «علمی بودن» فرایند طراحی شهری و معماری مسکن بومی است. در این مقاله با روش اسنادی و مطالعات صورت گرفته درباره مسکن بومی و در ضمن روش مطالعات میدانی به مولفه های شکل گیری فضاهای شهری اقلیمی و بومی و بالاخص مسکن بومی در شهر کرمان اشاره شده است. در پایان نیز به مولفه های اجتماعی و اقلیمی طراحی شهری و طراحی مسکن بومی در شهر کرمان اشاره شده و در قالب جداولی به الگوهای طراحی و تحلیل مسکن بومی کرمان پرداخته شده است.
ارائه الگوی طراحی مسکن تکاملی جدید روستایی؛ بر اساس انگاره های معماری بومی منطقه اورامانات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۸۳
91 - 106
حوزه های تخصصی:
معماری بومی روستاهای ایران نمادی از تکامل زیستی انسان در تعامل با طبیعت در جهت پاسخ گویی به نیازهایش است و همواره در زیباترین شکل خود جلوه گر بوده و توسط مردم و معماران بی نام خلق شده است. تمامی این زیبایی کارایی، امروزه با صنعتی شدن و گسترش زندگی شهری رو به نابودی است. ساختمان های بی ارتباط با طبیعت و شیوه زندگی مردم روستایی جای خانه های زیبا و آرامش بخشی که تداعی گر زندگی واقعی است را گرفته اند. زیاده خواهی انسان امروز و بی توجهی به الگوهای پیشینه ساخت، ساختمان های فرمیک و ناهمگون را به همراه دارد که علاوه بر عدم تسلسل انگاره های معماری گذشته، آهنگ درون بافتی را (که نتیجه سال ها تجربه انسان به شکل پایدار نسبت به اقلیم و فرهنگ ایجاد شده اند) نیز مخدوش می کند و روبه زوال می برند. بنابراین، در ابتدا مستند کردن الگوهای موجود و سپس طراحی الگوهای جدید و معاصرسازی الگوهای گذشته امری بسیار ضروری و حائز اهمیت است. در این پژوهش، معماری هورامان به مثابه یک متن، بر مبنای انتظام های کالبدی و اقلیمی موردبررسی قرار می گیرد. سپس با روش تحقیق کیفی و راهبرد استدلال منطقی، الگوهای معماری و ساخت در منطقه اورامانات کردستان، با استفاده از وب سایت تحلیل آب و هوایی «وُرلد وِدِر آنلاین» آنالیز و همچنین با استفاده از نرم افزار «دپس مپ» گونه شناسی و مستند شده اند. این پژوهش در پی آن است تا ویژگی های مطرح معماری (ازنظر چیدمان و پلان به جهت طراحی مسکن تکاملی جدید روستایی) برای منطقه اورامانات که منطبق بر شیوه زیستی و نیازهای امروزی ازنظر الگوی ساخت بهینه است، را ارائه دهد. دستاورد این پژوهش ارائه دهنده الگوهای ساخت و چیدمان از بعد گونه شناسی تطبیقی است، که نشان می دهد تیپولوژی سه گانه جغرافیایی منطقه اورامانات (جلگه ای، کوهستانی، جلگه ای-کوهستانی) با پیروی از جهت گیری شرقی - غربی و شمالی - جنوبی (تابعی از شکل زمین و سرمای حاکم و منطبق با شرایط اقلیمی)،جنبه های مختلفی از نیازهای زیستی را در سازمان دهی فضاها پاسخ داده است.
بررسی تأثیر فضای نیمه باز و سطوح بازشو در تناسبات بصری و زیبایی شناسی گونه های مختلف خانه های بومی گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۱)
276 - 291
حوزه های تخصصی:
معماری بومی گیلان مجموعه ای از الگوهای متنوعی ست که با توجه به نیازهای ساکنین، آسایش حرارتی و اقلیم شکل گرفته است. در این معماری، سطوح بازشو و فضاهای نیمه باز از اهمیت بسیاری برخوردار بوده و تا حد زیادی بر تنوع گونه های آن تأثیر گذاشته است. به نظر می رسد به جز مسائل اقلیمی، این عناصر بر تناسبات و زیبایی شناسی مسکن بومی گیلان تأثیرگذار بوده اند. در این مقاله، به بررسی ارتباط بین این عناصر با تناسبات بصری و زیبایی شناسی از دید متخصصان در الگو خانه های گیلان مبتنی بر سه تقسیم بندی اقلیمی متفاوت شامل جلگه، کوهستان- کوهپایه و ساحلی می پردازیم. تناسبات به وسیله تحلیل سیستم های تناسباتی، مدول پایه، چندگانه و تناسبات طلائی و زیبایی شناسی براساس پنج متغیر تعادل، زیبایی، شفافیت، یکنواختی و وحدت، مورد بررسی قرارمی گیرد. یافته های تحقیق نشان می دهد که نمونه های اقلیم کوهستانی-کوهپایه ای بالاترین امتیاز را ازنظر متغیرهای زیبایی شناسی و همچنین سیستم ارزیابی تناسبات کسب کرده است. همچنین خانه های منتخب هر دسته بندی شامل خانه مرادی (بخش جلگه)، بهزادی (بخش کوهپایه) و خانه موسوی (بخش ساحلی) است که هر دو امتیاز ارزیابی را کسب کرده اند.
گونه بندی و استخراج ویژگی های پلان معماری با به کارگیری روش های یادگیری ماشین؛ نمونه موردی: خانه های بومی بندر کنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
161 - 174
حوزه های تخصصی:
منطقه گرم و مرطوب ایران دارای تابستان های گرم با رطوبت بالا و از بحرانی ترین اقلیم های جهان است. مطالعه ویژگی های مسکن بومی این مناطق می تواند منجر به ارائه راهکارهای پیشنهادی برای طراحی مسکن معاصر شود. یکی از چالش هایی که پژوهشگران در مطالعه گونه های معماری با آن مواجه هستند، انتخاب نمونه های موردی می باشد. هدف این پژوهش استفاده از روش های یادگیری ماشین برای انتخاب نمونه های موردی و دسته بندی خانه های بندر کنگ بر اساس شکل و نحوه قرارگیری بادگیر و فضاهای مجاور آن است. برای این منظور از نرم افزار آناکوندا 3.9 و جوپیتر 6.4.5 استفاده شده است. سنجش شباهت از لحاظ شکلی و روابط فضایی توسط الگوریتم فاصله کسینوسی انجام شده است. دسته بندی بر اساس ویژگی های استخراج شده توسط الگوریتم سلسله مراتبی به روش پیوند میانگین انجام شده است. بر اساس نتایج شباهت سنجی نمونه های موردی منتخب پلان خانه های یونسی، گلبت و کرچی، با بالاترین میزان شباهت شکلی و روابط فضایی با دیگر پلان ها می باشند. نتایج حاصل از دسته بندی نشان می دهد پلان ها از نظر ویژگی های استخراج شده به سه دسته قابل تقسیم می باشند. با تحلیل نمودار پراکندگی ویژگی های هر دسته، نتایج زیر استخراج شده است. در دسته اول اتاق بادگیر در شرق خانه قرار دارد و ساباط و یا حیاط در سمت غرب آن قرار گرفته است. اتاق های اصلی غالباً در ضلع شمالی و فضاهای خدماتی در ضلع شرقی و غربی قرار دارند. در دسته دوم اتاق بادگیر در میانه ضلع غربی خانه قرار گرفته است. در این دسته کشیدگی پلان شمالی- جنوبی است و اتاق های زیستی در سمت غربی و شرقی قرار گرفته اند. در دسته سوم بادگیر در ضلع غربی پلان قرار دارد. در این دسته کشیدگی پلان ها بیشتر شرقی- غربی می باشد. مجاورت شمالی اتاق بادگیر گتیه و یا اتاق می باشد و در اکثر پلان های این دسته اتاق بادگیر به اتاق شمالی و یا گتیه راه دارد.