مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
درمان شناختی- رفتاری
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال های اضطرابی اثرات منفی قابل توجهی بر عملکرد تحصیلی، روابط با همسالان و عملکرد خانواده کودکان می گذارد. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان تعامل والد -کودک بر تعارض والد-فرزند کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع طرح های کاربردی و شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان (دختر و پسر) مبتلا به اختلال اضطراب جدایی شهر ساری در شش ماه نخست سال 1400 بود. نمونه این پژوهش شامل 30 نفر از مراجعه کننده به مرکز مشاوره بامداد و مرکز مشاوره باور که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی درمان شناختی- رفتاری و درمان تعامل والد -کودک و گروه گواه در لیست انتظار جای داده شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه تعارض والد-فرزند اشتراوس (1990)، مقیاس اضطراب کودکان اسپنس (1997) به دست آمد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS-26 به اجرا درآمد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه درمان شناختی-رفتاری و درمان تعامل والد –کودک بر تعارض والد-فرزند در کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی تفاوت معناداری وجود دارد (09/14=F؛ 001/0>P) و درمان تعامل والد –کودک تاثیر بیشتری نسبت به درمان شناختی-رفتاری بر تعارض والد-فرزند در کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی داشت (001/0>P). نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که درمان تعامل والد –کودک می تواند به عنوان روش مداخله ای موثری برای بهبود تعارض والد-فرزند در در کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی باشد.
اثربخشی درمان شناختی- رفتاری متمرکز بر تروما (TF-CBT) بر نشانه های سوگ کودکان داغدیده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
182 - 198
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری متمرکز بر تروما (TF-CBT) بر کاهش نشانه های سوگ کودکان داغدیده بود. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری کلیه کودکان 9 تا 11 ساله شهرستان ساری بودند که یکی از والدین خود را در اثر ابتلا به بیماری کووید - 19 از دست دادند. برای انتخاب نمونه آماری، به روش هدفمند از واجدین شرایط، تعداد30 نفر که با ملاک های ورودی پژوهش همخوانی و تمایل به درمان داشتند، انتخاب و در یک گروه آزمایشی و یک گروه گواه (هر گروه شامل 15 نفر) به صورت تصادفی ساده گمارش شدند. گروه آزمایش، درمان شناختی- رفتاری متمرکز بر تروما کوهن، مانارینو و کنودسن (2004) را به روش گروهی طی 16 جلسه 90 دقیقه ای و گروه گواه نیز تا اجرای آزمون مرحله پیگیری هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. ابزار به کار رفته در این پژوهش شامل مقیاس سوگ کودکان(IPG-C) (اسپویچ و همکاران، 2011)، بود. داده های به دست آمده در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با استفاده از نرم افزار SPSS-22 به وسیله تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان شناختی- رفتاری متمرکز بر تروما منجر به کاهش نشانه های سوگ (69/4=F؛ 05/0>P) کودکان داغدیده شده است. نتایج همچنین نشان داد که اثر درمان در زمان پیگیری ماندگار بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش شواهدی را ارایه می کند که درمان شناختی- رفتاری متمرکز بر تروما برای کاهش نشانه های سوگ در کودکان روش مناسبی است و می تواند منجر به ارتقاء سلامت روانی کودکان داغدیده شود
اثربخشی آموزش روابط والد- فرزندی به شیوه مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری بر رضایت از زندگی مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: امروز تجربه زندگی رضایت بخش نیاز اساسی جوامع انسانی است. هدف این مطالعه تعیین اثربخشی آموزش روابط والد-فرزندی به دو شیوه آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد و آموزش شناختی - رفتاری بر رضایت از زندگی مادران بود.مواد و روش ها: این پژوهش به روش نیمه تجربی با پیش و پس آزمون با گروه کنترل انجام شده. 63 نفر از مادران دانش آموزان پسر مشغول به تحصیل در دوره اول دبیرستان با توجه به هدف مطالعه به عنوان اعضاء نمونه آماری انتخاب و به گونه تصادفی در دو گروه تجربی و یک گروه شاهد قرار داده شد. یک گروه از مادران روابط والد- فرزندی را به شیوه مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه دوم به شیوه درمان شناختی رفتاری با استفاده از بسته آموزشی مربوط طی 10 جلسه در طول 10 هفته آموزش دیدند. گروه کنترل تا انتهای فرآیند مطالعه در هیچ مداخله ای آموزشی شرکت داده نشد. برای گردآوری داده های پژوهش از مقیاس رضایت از زندگی دینر SWLS که یک آزمون استاندارد هست. استفاده شد، با استفاده از تحلیل کوواریانس داده های به دست آمده مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو شیوه مداخله آموزشی، روش مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری در افزایش رضایت از زندگی مادران مؤثر است ( ). هم چنین، اثربخشی دو شیوه مداخله آموزشی برافزایش رضایت از زندگی مادران تقریباً یکسان بود و تفاوت معنی داری مشاهده نشد ( ).نتیجه گیری: بنابراین، می توان گفت، آموزش روابط والد- فرزندی به شیوه مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری بر رضایت از زندگی مادران اثربخش است.
مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی و درمان شناختی- رفتاری بر اضطراب و افسردگی زنان افسرده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۴)
818 - 829
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: افسردگی یکی از اختلالات رایج روانپزشکی می باشد که منجر به ناتوانی قابل ملاحضه در عرصه های مختلف زندگی شخصی، شغلی و اجتماعی می شود. هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی و درمان شناختی- رفتاری بر اضطراب و افسردگی زنان افسرده شهر اصفهان بود.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه به همراه دوره پیگیری بوده است. جامعه پژوهش در این مطالعه عبارت از کلیه زنان افسرده در شهر اصفهان بود. در این مطالعه 45 زن مراجعه کننده به کلینیک های تخصصی شهر اصفهان در سال 1400، به صورت هدفمند انتخاب و در سه گروه (2 گروه آزمایشی و یک گروه گواه) مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات بیماران از طریق سه ابزار اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه اضطراب بک و پرسشنامه افسردگی بک جمع آوری شد. پروتکل های درمانی شامل درمان شناختی رفتاری (هازلت-استیونز) و درمان فراتشخیصی بود.
یافته ها: مطاله کنونی شرح داد که میانگین نمرات افسردگی و اضطراب در گروه های درمانی فراتشخیصی و شناختی رفتاری نسبت به گروه گواه کاهش معنی داری داشته است (05/0>P). از سوی دیگر در دو گروه رویکرد درمانی اختلاف معنی داری در نمرات افسردگی و اضطراب در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مشاهده نشد (05/0<P). همچنین مابین گروه درمان فراتشخیصی و درمان شناختی رفتاری بر کاهش میانگین نمرات افسردگی و اضطراب تفاوت معنی دار وجود نداشت.
نتیجه گیری: باتوجه به یافته ها، درمان های فراتشخیصی و شناختی رفتاری می توانند به عنوان مکمل درمان های دارویی و بین فردی برای بیماران درگیر با افسردگی در کاهش علائم افسردگی و اضطراب استفاده شوند. این فرایند احتیاج به پژوهش های بیشتری می باشد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری بر ویژگی های شخصیتی مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
157 - 188
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری بر ویژگی های شخصیتی مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال طیف اوتیسم انجام شد. این مطالعه یک پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. 45 مادر دارای فرزند مبتلا به اختلال طیف اوتیسم به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور مساوی و تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه های آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای به تفکیک تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری قرار گرفتند، درحالی که اعضای گروه کنترل در این برنامه ها شرکت نکردند. آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت (1987) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری تحلیل شدند. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ویژگی برونگرایی و درمان شناختی- رفتاری بر ویژگی مسئولیت پذیری این گروه از افراد مؤثر بود ه است (01/0P<). همچنین، بررسی تفاوت میان اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری نشان داد میان تأثیرگذاری این دو روش درمانی بر ویژگی های شخصیتی برونگرائی و مسئولیت پذیری تفاوت معناداری وجود داشت (05/0P<). از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که برنامه های درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری می توانند نقش مهمی در تعدیل ویژگی های شخصیتی مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال طیف اوتیسم ایفا کنند.
اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر شدت علائم و کیفیت زندگی در مبتلایان به اختلال وحشت زدگی: پژوهش تک موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
167 - 186
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر شدت علائم و کیفیت زندگی در مبتلایان به اختلال وحشت زدگی شهر اهواز انجام شد. روش پژوهش، طرح آزمایشی تک آزمودنی، از نوع چند خط پایه ناهمزمان با دوره پیگیری بود. جامعه آماری شامل تمامی افراد مبتلا به اختلال وحشت زدگی مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر اهواز بودند. از بین داوطلبین متقاضی ورود به پژوهش، 3 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و برای آن ها به طور تصادفی بین 3 تا 5 جلسه خط پایه در نظر گرفته شد. سپس 10 جلسه هفتگی 45 دقیقه ای درمان شناختی- رفتاری انفرادی دریافت کردند. ارزیابی ها با استفاده از مصاحبه ساختاریافته، مقیاس اضطراب Beck و مقیاس کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت، در مرحله خط پایه، مداخله و پیگیری انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل دیداری، درصد بهبودی و تغییر شاخص پایا استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از روند کاهشی معنی دار در نمرات اضطراب Beck و روند افزایشی معنی دار در نمرات کیفیت زندگی شرکت کنندگان بود. با توجه به نتایج به نظر می رسد می توان از درمان شناختی- رفتاری به عنوان یک مداخله مؤثر جهت کاهش علائم اختلال وحشت زدگی و افزایش کیفیت زندگی در مبتلایان به اختلال وحشت زدگی استفاده نمود.
مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان شناختی- رفتاری بر اختلال بد شکلی بدن در جوانان دختر با اختلال بد شکلی بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان شناختی- رفتاری بر اختلال بدشکلی بدن در جوانان دختر با اختلال بدشکلی بدن انجام شد. مواد و روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه مراجعه کنندگان دختر 25 تا 35 ساله مبتلا اختلال بدشکلی بدن به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی منطقه یک شهر تهران بود که از بین آنان 51 نفر به روش نمونه گیری هدفمند طبق معیارهای ورود و خروج انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) 15 نفری جایگزین شدند. گروه اول جلسه طرحواره درمانی، گروه دوم جلسه درمان شناختی- رفتاری دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پرسشنامه ارزیابی فراشناخت بدشکلی بدن (BDMCQ؛ ربیعی و همکاران، 1390) در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری جهت جمع آوری داده ها توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان دادند که طرحواره درمانی و درمان شناختی- رفتاری بر کنترل اختلال بدشکلی بدن در جوانان دختر مبتلا به اختلال بدشکلی بدن مؤثر است و همچنین در مقایسه دو درمان، طرحواره درمانی نسبت به درمان شناختی- رفتاری بر کنترل اختلال بدشکلی بدن اثربخش تر بود (05/0>p). نتیجه گیری: از یافته های این پژوهش نتیجه گیری می شود که می توان از طرحواره درمانی جهت کنترل اختلال بدشکلی بدن در جوانان دختر مبتلا به اختلال بدشکلی بدن استفاده کرد.