مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
تعاملات اجتماعی
حوزه های تخصصی:
فضاهای عمومی زیرمجموعه ای از فضاهای شهری محسوب می شوند که وجه اشتراک مهم آن ها تعاملات اجتماعی افراد می باشد که ضرورت شکل گیری تعاملات اجتماعی در فضاهای عمومی بر اساس سیاست های نوین شهرسازی در جهت افزایش امنیت و اعتماد عمومی می باشد. در شهر کازرون به طورکلی و در محله گنبد این شهر به طور تخصصی این تعاملات زیاد به چشم نمی خورد که به نظر می رسد این نارسانی معلول عدم طراحی مناسب فضاهای عمومی که به اجتماع مردمی کمک کند، می باشد. در پژوهش حاضر که در گروه مطالعات کاربردی و از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد که پرسشنامه ها تکمیل و با نرم افزار spss آنالیز شده اند. در انتها پس از بررسی نتایج معلوم شد که برای شکل گیری فضای فعال اجتماعی ضمن توجه به مؤلفه های جامعه شناسی، از مؤلفه های کالبدی نیز باید استفاده کرد. از جمله مؤلفه هایی که می تواند به سرزندگی فضا کمک کند رعایت مقیاس انسان–فضا، توجه به مبلمان شهری و رؤیت پذیری عرصه های همگانی می باشد.
بررسی عوامل مؤثّر در شکل گیری وفاق اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خلخال(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
روش پژوهش: نوع تحقیق پیمایشی همبستگی بوده است و برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه که پس از تعریف و انتخاب معرّف های مناسب برای هر یک از متغیرها، در قالب گویه ها و سؤال هایی که بر مبنای مقیاس طیف لیکرت تنظیم شده است و مورد استفاده قرار گرفته است. شیوه ی نمونه گیری خوشه ای می باشد به دلیل ناهمگونی جامعه ی آماری مناسب ترین روش می باشد. حجم نمونه انتخابی 268 نفر است که از جامعه ی آماری به تعداد 2700 نفر از میان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خلخال در سال تحصیلی 1387 گزینش شده اند. در این پژوهش واجد تحلیل فرد می باشد.یافته ها و نتایج پژوهش: نتایج به دست آمده در پژوهش حاضر نشان می دهد که بین متغیرهای زمینه ای مثل سنّ و جنس و هم چنین متغیر امنیّت اجتماعی با میزان وفاق اجتماعی رابطه ای وجود ندارد، بین متغیر تعاملات اجتماعی و متغیر رسانه های جمعی با میزان وفاق اجتماعی رابطه ی معنادار و مستقیمی وجود دارد، در میان مجموع متغیرها در مدل رگرسیونی چهار متغیر امنیّت، سنّ، ارتباطات و تعامل توانسته است 279/0 درصد از میزان وفاق اجتماعی را در بین نمونه های آماری تبیین کند و مابقی متغیرها از مدل خارج شده است.پیشنهادها: همه ی عواملی که باعث بالارفتن سطح مشارکت و تعاملات اجتماعی افراد می شود می بایستی تقویت شود و با ایجاد آگاهی در زمینه ی اقوام و ملل گوناگون هرگونه پیش داوری هایی را که باعث اختلاف می شود، از بین برد، با تقویت شبکه های محلی و رسانه های جمعی خودباوری جوانان را تقویت کرد.
بررسی بیگانگی فرهنگی و عوامل مؤثر بر آن در بین جوانان شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در مقاله ی حاضر نتایج حاصل از یک مطالعه ی میدانی در باب بیگانگی فرهنگی و عوامل مؤثر بر آن در میان جوانان شهر تهران ارایه شده است.بنیان های نظری تحقیق بر نظریه ی انتقاد اجتماعی فیردنبرگ، فروم و هابرماس، نظریه انزوای ارزش سیمن، اسکلیر، هاینمن و نظریه ی آنومی (بی هنجاری) اسرول، نتلر و فئورلیچ استوار است. با استفاده از روش پیمایش و پرسشنامه ی محقق ساخته بر روی 384 نفر از جوانان واقع در سن 30-20 سال ساکن در شهر تهران که از طریق نمونه گیری خوشه ای با سطح خطای 5% و ضریب اطمینان 95 درصد انتخاب شده بود اطلاعات مورد نیاز برای این تحقیق جمع آوری گردید. جهت احتساب اعتبار(روایی) مقیاس ها و شاخص ها از روش اعتبار صوری و جهت تعیین پایائی (Reliability)آنها از ضریب آلفای کرونباخ با دامنه ی صفر تا یک استفاده شده است.نتایج به دست آمده از آزمون فرضیات تحقیق نشان می دهد که متغیرهای فردگرایی حاکم بر جامعه، ابزاری بودن تعاملات اجتماعی، ناکارآمدی نهادهای اجتماعی کننده، ناهمسوئی و تعارض اهداف و ارزش های فرهنگی و نوع طبقه ی اجتماعی رابطه ی معنی داری را با بیگانگی فرهنگی جوانان نشان داده است. مع الوصف رابطه ی معنی داری میان متغیر بیگانگی فرهنگی و متغیرهای جنس، سطح تحصیلات، وضعیت شغلی و نوع وسایل ارتباط جمعی به دست نیامد.نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه متغیر وابسته با هر یک از متغیرهای مستقل نیز مبین آن است که در مجموع متغیرهای فردگرایی، ابزاری بودن تعاملات اجتماعی، ناکارآمدی نهادهای اجتماعی کننده، نوع طبقه ی اجتماعی و ناهمسویی ارزش ها و هدف های فرهنگی 81 درصد از واریانس و تغییرات بیگانگی فرهنگی جوانان را تبیین می کند
بررسی اعتماد اجتماعی وعوامل موثر برآن(مورد مطالعه:استادان،کارکنان ودانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
شکل گیری اعتماد اجتماعی تحت تاثیر عوامل و متغیرهای گوناگون فردی و اجتماعی است.در این مقاله تبیین بخشی از عواملموثر براعتماد اجتماعی و چگونگی ارتباظ بین تعاملات اجتماعی،مشارکات اجتماعی وامنیت اجتماعی وتاثیر آن ها بر اعتماد اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است.
تحلیل اثرات انطباق لبه های شهری با عوارض طبیعی ساحلی در شهرهای هند
منبع:
هنر و تمدن شرق سال اول چهارم ۱۳۹۵ شماره ۱۳
33 - 41
حوزه های تخصصی:
یکی از عناصر پنج گانه معرفی شده برای سیمای شهر، لبه ها است. لبه ها عناصری خطی هستند که عموماً واجد کارکردی برون گرا بوده و مرز میان دو بخش را مشخص می کنند. این عناصر ممکن است به صورت مصنوع ایجاد شده و یا منطبق بر عوارض طبیعی باشد. مقاله حاضر به تحلیل کارکردهای ویژه لبه های شهری منطبق بر عوارض طبیعی ساحلی می پردازد و به این موضوع توجه دارد که لبه های شهری طبیعی که درنتیجه انطباق لبه شهری و عوارض طبیعی حاصل می شوند، علاوه بر تأثیری که در سیمای شهر دارند به لحاظ کاربردی نیز می توانند به عنوان یک فضای جمعی در شهر عمل کنند. سؤال این است که انطباق لبه های شهری با عناصر طبیعی نظیر رودخانه، دریاچه و یا ساحل دریا، چه آثاری می تواند در پی داشته باشد؟قلمرو جغرافیایی این پژوهش، شهرهای هندوستان است. بنابراین، به منظور پاسخ به این سؤال، سه نمونه موردی در کشور هند بررسی شد. رود گنگ در شهر بنارس، لبه دریاچه پوشکار و لبه ساحل بمبئی، سه نمونه مطالعاتی هستند که در آن ها، لبه ای شهری بر روی عناصر طبیعی ساحلی منطبق شده اند. بررسی این سه نمونه نشان می دهد که چگونه ایجاد کاربری های تجاری، ایجاد فضاهای آیینی، شکل گیری فضاهای جمعی و حضور شهروندان و تعاملات اجتماعی ایشان در کنار لبه های طبیعی، می تواند به عنوان آثار و نتایج انطباق لبه های شهری و عوارض طبیعی به حساب آید.
بررسی روشهای افزایش تعاملات با هدف ارتقا کیفیت زندگی شهری در مجتمع های تجاری
حوزه های تخصصی:
اگر شهر را به مانند یک موجود زنده فرض کنیم برای ادامه زندگی به سرزندگی، نشاط و تعاملات اجتماعی نیازمند است. نقش فضاهای شهری، یا به عبارتی فضاهایی که در آنها تعاملات اجتماعی شهروندان شکل میگیرند و فرهنگ جامعه دربستر آنها ارتقا مییابد، در کشور ما روز به روز در حال افول است. انسان موجودی اجتماعی، هدفمند و جویای نشاط (شادکامی) میباشد و تا زمانی که به آنچه میخواهد دست نیابد احساس سعادت نمیکند.. تعاملات اجتماعی و دورهم جمع شدن ها حلقه مفقوده زندگی شهری است. اگر چه عدم نشاط را میتوان به دلایل شرایط سخت زندگی در کلان شهرها دانست اما فضاهای شهری به خصوص مراکز خرید نقشی اساسی در برقراری تعاملات اجتماعی مردم و ایجاد نشاط ایفا می نمایند. لذا شناخت مولفه های مختلف کالبدی و اجتماعی جهت طراحی مراکز خرید که در آنها بستر شکل گیری تعاملات اجتماعی فراهم باشد ضروری به نظر می رسد که در این پژوهش به آن پرداخته شده است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی از بازارها و مراکز خرید امروزی سخن گفته، اجتماعی بودن و تعاملات اجتماعی مردم را واکاوی و در جهت طراحی مجتمع خرید، عوامل کیفی تاثیرگذار بر تعاملات اجتماعی را بررسی می کند.
سیره عملی اجتماعی انبیاء در روابط اقتصادی از منظر قرآن
حوزه های تخصصی:
از آنجا که انسان دارای زندگی اجتماعی است و بر اساس نیازهایش باید در جمع زندگی کند، لذا نحوه تعاملات انسان با دیگران باید در دستور کار وی قرار گیرد. این چگونگی در آیین های مختلف و مکاتب گوناگون دارای ویژگی های خاص خود میباشد. و در هر جامعه ای بر اساس این تعاملات انجام میگیرد. در دین اسلام و در قرآن نیز دستوراتی برای این کار داده شده است که از جمله ی آنها میتوان اشاره کرد به رفتار و کرداری از انبیاء که خداوند متعال در قرآن ذکری از آنها را آورده است. این تعاملات نیز قابل تقسیم به بخشهای جزئی تری هستند که از جمله آنها روابط اقتصادی است نگارنده به تبیین هشت بخش از سیره انبیاء الهی در قرآن در این حوزه پرداخته است. بی تردید طرح برخورد انبیاء در این باره با دریافت هایی که از آیات قرآن می توان داشت، تأثیر بسیاری در روابط اجتماعی انسانها خواهد داشت چرا که آنان الگوی بشریت هستند و عوامل اقتصادی با اینکه خود مادی هستند، تأثیرات اخروی داشته و می تواند در سعادت انسان هم مؤثر باشد.
پیاده راه عاملی برای افزایش سرمایه اجتماعی
حوزه های تخصصی:
مفهوم سرمایه اجتماعی در دو دهه اخیر جایگاه ویژه ای در مطالعات جامعه شناسی پیدا کرده است. سرمایه اجتماعی ریشه در تعاملات اجتماعی دارد و هنگامی که سطح تعاملات در جامعه ای افزایش یابد، باعث افزایش سطح سرمایه اجتماعی می شود. یکی از عواملی که می تواند باعث افزایش سطح تعاملات شود، حرکت عابر پیاده در فضای شهری است. پژوهش پیش رو تعاملات اجتماعی را به عنوان نقطه اشتراک طراحی شهری، پیاده راه و سرمایه اجتماعی معرفی می کند و به صورت پیمایشی و با استفاده از پرسش نامه،۸۴۰ نفر را که به صورت سهمیه ای و متناسب با متغیرهای سن و جنس انتخاب شده اند، به عنوان حجم نمونه، مورد بررسی قرار داده است. در نهایت با تکنیک تحلیل عاملی و به وسیله نرم افزار spss به این نتیجه می رسد که پیاده راه عاملی برای افزایش سطح سرمایه اجتماعی می باشد.
تعیین شاخص های موثر در خلق مکان های امن پیاده مدار جهت ارتقاء تعاملات اجتماعی (نمونه موردی: خیابان بهار آزادی محله خاک سفید تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری پیاده مدار، مکان هایی برای حضور شهروندان و مشارکت آنان در زندگی جمعیشان هستند که پرداختن به کیفیات آنها سرزندگیشان را به حداکثر می رساند. از شاخصترین این کیفیات، امنیت و ایمنی می باشد. مکان های ناامن حضور مردم را در شهر به عنوان شهروندان جامعه مدنی، کمرنگ می سازند. فضاهای پیاده تهران علیرغم وجود پتانسیلهای فراوان برای حضور شهروندان، بدلیل مسائلی نظیر وجود فضاهای بی دفاع، به مکانهایی ناامن تبدیل شده اند.
هدف از این پژوهش، ارزیابی و اولویت بندی شاخص های تاثیر گذار بر ایجاد مسیرهای تردد پیاده امن بمنظور ارتقاء تعاملات اجتماعی است. از این رو محله خاک سفید تهران که به دلیل فقر اقتصادی، بزهکاری های اجتماعی، آلودگیهای زیست محیطی و غیره با کمبود فضاهای پیاده مدار ایمن، مواجه است، به عنوان نمونه موردی انتخاب شده است.
در این راستا در پژوهش حاضر، روش تحقیق بر اساس هدف، از نوع کاربردی و براساس روش و ماهیت، توصیفی - تحلیلی و روش تجربی- پیمایشی است. بنابراین، به منظور شناخت صفات و ویژگی ها و برقراری ارتباط بین شاخص ها، روش پیمایشی، همچنین در تبیین ادبیات و سوابق موضوع تحقیق و ارائه مدل تحلیلی از مطالعات کتابخانه ای و برای جمع آوری اطلاعات با توجه به ماهیت تحقیق از روشهای میدانی استفاده شده است. بدین منظور ابتدا یک مدل تحلیلی سه سطحی از عوامل موثر بر خلق مسیرهای پیاده امن متشکل از 3 معیار اصلی و 15 زیرمعیار ارائه شده است. سپس هریک از این شاخ صها با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی (Fuzzy AHP) مورد سنجش و ارزیابی قرار گرفته و در پایان نیز راهکارها و اصلاحاتی برای ایجاد مسیرهای پیاده امن و به تفکیک هریک از معیارهای مورد بررسی ارائه میگردد. نتایج مطالعات حاکی از آن است که از میان معیارهای مورد بررسی، معیار عملکرد بیشترین میزان تاثیر را در خلق مسیر تردد پیاده امن در محدوده مطالعاتی داشته است.
بررسی عوامل مؤثر بر ارتقاء تعاملات اجتماعی در میان ساکنان محله مسکونی (نمونه موردی: محله درکه – تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتقاء تعاملات اجتماعی از مهم ترین جلوهای فضاهای شهری موفق می باشد. پژوهش حاضر به بررسی عوامل مؤثر بر ارتقاء تعاملات اجتماعی در بین ساکنین 18-55 ساله ساکن و شاغل محله درکه تهران می پردازد. حجم نمونه با سطح اطمینان 95 درصد و احتمال خطای 5 درصد برابر 120 نفر تعیین گردید. با شیوه نمونه گیری تصادفی ساده و در دسترس، پرسشنامه محقق ساخته با 38 گویه تهیه و توزیع گردید. پرسشنامه ها با استفاده از نرم افزار Spss نسخه 18 تحلیل شد. روش آزمون و بررسی رضیات تحقیق با استفاده از آماره استیودنت (t)، همبستگی پیرسون و رگرسیون صورت گرفت. اعتبار (پایایی) این پرسشنامه به توجه آلفای کرنباخ معادل 0.811 مورد تأیید قرار گرفت. مقاله حاضر می کوشد ضمن شناسایی عناصر مؤثر بر ارتقاء تعاملات اجتماعی، رابطه همبستگی بین این عوامل را در قالب یک مدل تحلیلی ترسیم کند. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که ساختار اجتماعی- سیاسی شهر، ساختار کالبدی- فضایی و حالات روحی- روانی استفاده کنندگان از فضا در ارتقاء تعاملات اجتماعی در میان ساکنان درکه تأثیرگذار می باشد.
بررسی عوامل مؤثر بر ارتقاءتعاملات اجتماعی در فضای باز و نیمه باز مجتمع های مسکونی (نمونه موردی: مجتمع مسکونی منطقه22)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر طبق مدل های تعریف شده برای نیازهای انسانی، تعاملات اجتماعی یکی از موارد ضروری می باشد که عدم توجه مناسب به این امر در طراحی مجتمع های مسکونی امروزی و در نظر نگرفتن پیامدهای روانشناختی آن، زندگی فردی و اجتماعی ساکنین را با مشکلاتی مواجه ساخته است. فضای باز و نیمه باز مؤثر درمجموعه های مسکونی به عنوان زمینه ساز تعامل فعال از جمله مواردی می باشد که کمتر در طراحی ها به اهمیت آن ها توجه شده است. منطقه۲۲ تهران به دلیل ویژگی های خاص خود از قبیل دسترسی مطلوب به پارک ها، دریاچه ها، آبشارها و سایر جاذبه های گردشگری جدیدالاحداث و موقعیت جغرافیائی خاص از جمله مناطقی از تهران بزرگ می باشد که بیشترین میزان ساخت و ساز مسکن انبوه در آن مورد انتظار می باشد. از این رو، مقاله حاضر می کوشد ضمن شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقاء تعاملات اجتماعی در فضای باز و نیمه باز مجموعه مسکونی منطقه 22 تهران ساکنان مجموعه های مسکونی را از مصرف کننده غیر فعال (در فضای بیرونی) به مشارکت کننده فعال تبدیل نماید. در این راستا، عوامل موثر بر افزایش تعاملات اجتماعی شناسائی و کدگذاری گردیده اند. همچنین، با بهره گیری از روش تحقیق تئوری زمینه ای و روش تحلیل «آنتروپی شانون» به بررسی برهمکنش و تاثیر این موارد بر افزایش تعاملات اجتماعی ساکنین و درجه اهمیت آنها در مقایسه با یکدیگر پرداخته شده و با تقریب قابل قبول محوری بودن تمامی موارد و لزوم به کارگیری همزمان آنها در طراحی نشان داده شده است. در پایان، راهبردهایی جهت بهبود تعاملات اجتماعی با تمرکز بر بهبود فضای باز و نیمه باز برای مجتمع هایی که در آینده در این منطقه ساخته می شوند ارائه گردیده است.
بررسی نقش فضای سبز بر حضور ساکنین و افزایش تعاملات اجتماعی در محله های دارای بازار دوره ای (نمونه موردی: بازارهای روز شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۸ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۳
135 - 146
حوزه های تخصصی:
امروزه، امکان ارتباط میان افراد در نقاط مختلف جهان بسیار راحت تر و سریع تر گشته است و شبکه های ارتباطات مجازی روز به روز فراگیرتر و گسترده تر می گردد. با این وجود، میزان تعاملات اجتماعی و آشنایی همسایگان با یکدیگر در محله های شهری نسبت به گذشته به شدت کاهش یافته است. هرچند فعالیت هایی همچون برپایی بازارهای روز و دورهای در کنار محله های شهری، توانسته است همچنان به نقش گذشته خود که جنبه اقتصادی-اجتماعی دارد، تدوام ببخشد و مردم ساکن محله ها را به حضور در فضاهای شهری ترغیب نماید، اما با توجه به پتانسیل های موجود این سنخ بازارها و مشکلات عصر حاضر در زمینه ارتباطات و آلودگی های زیست محیطی، لازم می باشد با راهکارهای ساده و عملیاتی، همچون افزایش کیفیت محیط از طریق ایجاد و بهبود فضای سبز، بستر لازم را جهت حضور بیشتر مردم و افزایش تعاملات اجتماعی فراهم آورد. بر همین اساس، در این پژوهش میزان تأثیر فضاهای سبز بر میزان تعاملات اجتماعی و حضور شهروندان در محله هایی که در آن بازار روز برپا می گردد، بررسی شده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل ساکنین 6 محله شهر همدان می باشد که در آن، بازار روز برپا می گردد که ساکنین 3 محل های که در آن محل برپایی بازارهای روز دارای فضای سبز می باشد، با 3 محله متناظر که محل برپایی بازار روز در آن فاقد فضای سبز می باشد، مقایسه و مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در محلاتی که بازار دوره ای برگزار می گردد، و محل برپایی آن دارای فضای سبز می باشد میزان مراجعه به بازار، آشنایی همسایگان از یکدیگر، حس تعلق و میزان همکاری با یکدیگر بیشتر از محلاتی است که فاقد فضای سبز می باشد. همچنین، از دیگر نتایج تحقیق دست یافتن به شاخص های مؤثر در کیفیت فضاهای سبز می باشد که به ترتیب اهمیت عبارت اند از 1. میزان زیبایی مبلمان شهری 2. پوشش گیاهی مناسب 3. کافی بودن مبلمان شهری 4. کفسازی مناسب
نقش خوانایی فضای باز بر ایجاد تعاملات اجتماعی در مجموعه های مسکونی (نمونه موردی: مجموعه مسکونی سعیدیه همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
139 - 156
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، تأثیر خوانایی فضای باز مجتمع های مسکونی بر تعاملات اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت، بواقع این پژوهش بدنبال یافتن پاسخ به این پرسش است که، چه و چگونه رابطه ای بین ابعاد کالبدی مقوله خوانایی و تعاملات اجتماعی در فضاهای باز مجموعه های مسکونی بر قرار و چه مؤلفه هایی و به چه میزان در این رابطه مؤثر هستند؟ نمونه مورد مطالعه در این پژوهش را ساکنین مجتمع سعیدیه همدان تشکیل دادند، 210 پرسشنامه در بین آن ها توزیع شد که پس از پالایش و کنار گذاشتن پرسشنامه های مخدوش، تعداد 81 پرسشنامه در طی مراحل تحلیل آماری پژوهش به کار گرفته شدند. تحلیل آماری این پرسشنامه ها با استفاده از نرم افزار spss و آزمون های آنالیز واریانس، تحلیل ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی گام به گام، مدل مفهومی پژوهش را برای مجموعه های مسکونی شهر همدان مورد کنکاش قرار می دهد. در رابطه با پرسش تحقیق مبنی بر میزان تأثیر خوانایی فضایی بر تعاملات اجتماعی، نتایج نشان می دهد که مؤلفه های 1) تشخص راه، گره، لبه، نشانه و چشم انداز، 2) تعریف واحدهای فضایی، 3)فرصت مرور کلیت فضایی، 4)موانع و اختلالات بصری، 5)مؤلفه های معماری موکد مسیر یابی، دارای بیشترین نقش بر تعاملات اجتماعی می باشند، از سوی دیگر هندسه و مؤلفه های قابلیت دسترسی، ترکیب ساختار و پیکره بندی واضح بر شکل گیری تعاملات اجتماعی این مجموعه مسکونی تأثیر اندکی دارند، همچنین یافته ها بیانگر این مطلب هستند که مؤلفه های سه بعدی معماری (نظیر شاخص بودن نشانه هایی مانند مجسمه و آبنما و برجستگی چشم انداز هایی نظیر دید به کوه) نسبت به مؤلفه های دوبعدی معماری (نظیر هندسه محیط) نقش پررنگ تری بر شکل گیری تعاملات اجتماعی در بستر فضای باز مجموعه مسکونی داشته اند. به طور کلی، مؤلفه های خوانایی فضایی در فضای باز مجموعه مسکونی سعیدیه تأثیر نسبتاً متوسطی در ارتقاء تعاملات و پایداری اجتماعی این مجموعه دارند.
شناسایی عوامل موثر بر اجتماع پذیری در محیط آموزش معماری وتحلیل تعامل بین آن ها (با رویکرد تصمیم گیری چندمعیاره فازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به تاثیر محیط کالبدی آموزش معماری بر یادگیری دانشجویان مربوطه، ضرورت دارد تا مولفه های موثر در این رابطه شناخته شود. درخصوص آموزش معماری، نقش تعاملات و روابط میان دانشجو و استاد حائز اهمیت است. اجتماع پذیری به عنوان قابلیتی کیفی از محیط آموزشی می تواند امکان تعاملات اجتماعی بین دانشجویان معماری با اساتید و نیز با یکدیگر را افزایش داده و موجب ارتقاء فرآیند یادگیری معماری گردد. تحقیق پیش رو با فرض اینکه اجتماع پذیری محیط بر یادگیری دانشجویان تاثیرگذار است، به بررسی عوامل محیطی تاثیرگذار بر اجتماع پذیری در محیط آموزش معماری و ارزیابی روابط میان آن ها می پردازد. برای پاسخ به سوال تحقیق، پس از شناخت مفاهیم اولیه در باب اجتماع پذیری و تعاملات اجتماعی و نیز محیط آموزش معماری، از طریق روش تحلیل منطقی و استدلال قیاسی، مدل پیشنهادی از عوامل موثر بر اجتماع پذیری پرداخته شده است. سپس از طریق روش دلفی فازی(نظرسنجی از خبرگان و اساتید معماری)، شاخصه ها در مدل پیشنهادی با درنظرگرفتن نقش آن ها در محیط آموزش معماری غربالگری گردید. در مرحله بعدی، به منظور سنجش روابط میان این عوامل از روش دیماتل فازی استفاده شده است. نتایج به دست آمده عوامل موثر بر اجتماع پذیری در محیط آموزش معماری را به صورت شش دسته کلی نشان داد که عبارتند از: عناصر فیزیکی، عوامل فضایی-معماری، معانی زیباشناختی، احساس امنیت، معنایی-ادراکی و عملکردی-فعالیتی. در بین عوامل اصلی " عناصر فیزیکی" تأثیرگذارترین و "عملکردی-فعالیتی" تأثیرپذیرترین شاخص و مهمترین عامل در هنگام طراحی معماری است.
راهکارهای افزایش تعاملات اجتماعی در مجتمع های مسکونی (مطالعه موردی: مجتمع مسکونی اکباتان، بهجت آباد و فرهنگیان تهران)
حوزه های تخصصی:
میزان موفقیت فضاهای معماری با میزان استفاده از آن فضا و حضور انسان در آن متناسب است. در واقع معماری باید به جای افتراق و جدایی در پی افزایش تعاملات اجتماعی و همبستگی انسان ها باشد. اما آنچه امروزه در اغلب فضاهای معماری با آن روبه رو هستیم کاهش روابط و مشارکت اجتماعی ساکنان در این فضاهاست. این تحقیق با توجه به پایین بودن سطح تعاملات اجتماعی در فضاهای معماری، سعی کرده به دنبال راه حل مناسب برای این مسئله با استفاده از روش های کتابخانه ای و مطالعات میدانی(پرسشنامه) باشد. هدف ازانجام این تحقیق تعیین رابطه میان ویژگی های کالبدی فضاهای معماری و تعاملات اجتماعی ساکنین در مجتمع های مسکونی می باشد. برای رسیدن به این هدف از روش همبستگی دو متغیره استفاده کرده ایم که در آن رابطه بین متغیرها براساس هدف تحقیق بررسی می شود. پرسش مطرح شده در این تحقیق این است که چه رابطه ای میان ویژگی های کالبدی فضاهای معماری و تعاملات اجتماعی ساکنین در مجتمع های مسکونی وجود دارد؟. جامعه آماری مورد نظر در این تحقیق کلیه ساکنین مجتمع های مسکونی می باشند که به دلیل بالا بودن تعداد مجتمع های مسکونی، سه مجتمع مسکونی اکباتان، بهجت آباد و فرهنگیان شهر تهران که به موضوع تحقیق نزدیکتر بود انتخاب گردید. نتایج حاصل از این تحقیق که به روش استنباطی و توصیفی و با کمک نرم افزار SPSS به دست آمده نشان می دهد که رابطه مستقیم و معنی داری بین ویژگی های کالبدی فضاهای معماری و تعاملات اجتماعی ساکنین مجتمع های مسکونی وجود دارد که با توجه به این نتایج یکسری راهکار برای افزایش تعاملات اجتماعی در مجتمع های مسکونی ارائه گردیده است.
عوامل موثر فضاهای شهری در راستای اجتماع پذیری با رویکرد ارتقاءتعاملات اجتماعی زنان
حوزه های تخصصی:
فضای شهری اجتماع پذیر و سرزنده عبارت است از یک فضای شهری که در آن حضور تعداد قابل توجهی از افراد و تنوع آن ها به لحاظ سن و جنس در گستره زمانی وسیعی از روز که فعالیتهایشان عمدتا به شکل انتخابی یا اجتماعی بروز می یابد به چشم می خورد. وجود فضاهای اجتماع پذیری که به ایجاد آرامش، سرگرمی، فراهم آوردن ارتباط، زمینه معاشرت و امکان تردد در شکل گیری آن ها توجه شود، از ویژگی های مطلوبیت شهر به حساب می آید. به هر میزان که شهرها بتوانند محیط های عمومی مطلوب تری برای ساکنان شهرها ایجاد کنند تا تعامل های اجتماعی بهتری در آن صورت بگیرد، به همان میزان شهر از کیفیت بالاتری در شهرنشینی و سلامت روان ساکنین آن برخوردار خواهد شد. در حقیقت برای دستیابی به الگویی به منظور تثبیت تداوم حضور اقشار گوناگون مردم در فضاهای شهری می بایست مخاطبان و نیازهایشان را شناخت. در این بین به نظر می رسد زنان، از جمله گروه هایی باشند که نیازشان به حضور در عرصه های عمومی شهری و برقراری تعاملات متعارف اجتماعی، بیش از سایر گروه ها نادیده گرفته شده است. این پژوهش به روش کتابخانه ای، با بررسی مبانی نظری مرتبط با نیازها و انتظارات زنان از یک فضای شهری مطلوب در جهت بررسی عوامل موثر فضاهای شهری در راستای اجتماع پذیری و ارتقاء تعاملات اجتماعی زنان به مطالعه نیازها و میزان استفاده زنان از فضای شهری می پردازد. در نهایت نتایج تحقیق گویای آن است که با توجه به دید جزنگر زنان نسبت به محیط، حضور پررنگ و مداوم آنان در یک فضای شهری، گویای کیفیت آن فضا است و پنج عامل مهم امنیت، دسترسی، نظم فضایی و کالبدی، اختلاط کاربری و در نهایت سرزندگی اجتماعی، نقش مهمی در انتخاب فضای عمومی شهری توسط زنان، حضور و استفاده آنان از فضای عمومی ایفا می کند.
بررسی میزان پیاده مداری در خیابان فردوسی شاهین شهر و تأثیر آن بر تعامل اجتماعی شهروندان
حوزه های تخصصی:
با شروع انقلاب صنعتی،اختراع اتومبیل و گسترش شهرها، به تدریج اولویت دادن به نقش عابر پیاده و فضاهای پیاده محور در شهرها و فضاهای شهری کمرنگ شده و از کیفیت فضایی عرصه های عمومی شهر ، فضاهای باز شهری و پیاده راه ها کاسته شده است؛ عرصه هایی که خود به عنوان بستر و خاستگاه، نقش محوری در ارتقای سطح تماس ها،ارتباطات و تعاملات اجتماعی بین شهروندان ایفا می کنند. امروزه اغلب فضاهای عمومی شهری و خیابان ها به دلیل افزایش بی رویه وسایل نقلیه و وابستگی الگوی زندگی شهری به آ نها، به شدّت تحت سلطه ماشین درآمده است. در این راستا عدم توجه به مقیاس انسانی و نادیده گرفته شدن نیازهای عابرین پیاده از معضلات پیش رو می باشد، به طوری که کمبود و نبود کیفیت در پیاده راه ها منجر به تضعیف حضور و تعاملات اجتماعی شهروندان شده است.شکل گیری و توسعه اغلب فضاهای شهری، خیابان ها حتی کوچه ها، در شهرهای جدید ایران، بر مبنای مقیاس سواره و مسائل مربوط به ترافیک است. محورهای باریکی که در حاشیه محورهای سواره در خیابان های شهری به عنوان »پیاده رو « وجود دارد، گویی پس مانده هایی از فضای اصلی سواره است که فقط برای تردّدهای ضروری شهروند پیاده باقی مانده است. خیابان فردوسی مهم ترین خیابان شاهین شهر است به دلیل وجود کاربری های تجاری ،تفریحی، درمانی، خدماتی، اداری که در این خیابان وجود دارد. خیابان فردوسی شریان درجه 2 است و به دلیل نقش اجتماعی این خیابان نقش ترافیکی هم پیدا کرده است.به دلیل شلوغی و ترافیک ، تعاملات اجتماعی در این خیابان به شدت کاهش پیدا کرده است. در ساعات مختلف دارای اختلال ترافیکی ما بین اتومبیل ها و عابرین پیاده، امکان وقوع تصادفات، اتلاف وقت و زمان برای عبور، ایجاد تنش های فردی بین اجتماع در حال عبور و رانندگان، نا بسامانی رعایت قوانین مدنی و اجتماعی، صرف هزینه های مادی و معنوی برای کنترل ترافیکی و همچنین برای عبور عابران پیاده از خیابان هم مشکلاتی به وجود آورده است. هدف از این پژوهش تبیین معیار های خیابان پیاده مدار در راستای ایجاد مکان سوم در خیابان فردوسی شاهین شهر است. این تحقیق یک پژوهش توصیفی- تحلیلی و فرآیند آن ترکیبی ( کمی و کیفی) می باشد.
تبیین شاخصه ها و مؤلفه های اجتماع پذیری فضاهای اجتماعی در شهر تهران (نمونه موردی مجموعه های اجتماعی و عمومی اراضی عباس آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان ها برای ارضای نیازهایشان با دیگران تعامل اجتماعی دارند. در اصطلاح جامعه شناسی به مجموعه ای از انسان ها که با هم تعامل اجتماعی پایدار دارند، جامعه گفته می شود. در درون جامعه، به دلیل وجود علایق مختلف انسان ها و گروه ها، تضادهای اجتماعی وجود دارند؛ اما با وجود تضاد تعادل و ثبات جامعه حفظ می گردد. رابطه اجتماعی در فضا و زمان اتفاق می افتد. مجاورت می تواند علت شروع رابطه اجتماعی باشد اما شرط کافی آن نیست. ساختار فیزیکی و تقسیمات عملکردی فضا ممکن است گشاینده و یا محدود کننده فرصت ها برای ارتباط باشد. روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی – تحلیلی است. در این پژوهش به بررسی سه فضای اجتماعی در مرکز شهر تهران در محدوده اراضی عباس آباد پرداخته شده است این فضاها شامل، باغ کتاب، باغ موزه دفاع مقدس و پل طبیعت است نحوه انتخاب به صورتی بوده که سلایق مختلف در انتخاب مکان ها در نظر گرفته شود. نتایج پژوهش، اجتماع پذیری فضاهای جمعی و عمومی را در تهران در سه دسته کلی عوامل کالبدی و فعالیتی و اجتماعی نشان می دهد و نتایج بعد اجتماعی را نسبت به مؤلفه های دیگر پژوهش پررنگ تر نشان می دهد بیشترین موارد حائز اهمیت در میزان اجتماع پذیری و موفقیت یک مکان عمومی نسبت به مکان های دیگر عوامل: دسترسی، حضور مردم، راحتی، تعاملات اجتماعی، فعالیت اجتماعی، فضاهای انعطاف پذیر، کیفیت و زیبایی مکان هست.
تحلیل شکل گیری تعاملات اجتماعی در مسکن روستایی اقلیم معتدل و مرطوب با استفاده از روش چیدمان فضا در مسکن جلگه ای گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازدیاد جمعیت، کثرت تنوعات اجتماعی و فرهنگی و در نتیجه کنار گذاشته شدن الگو های بومی در طراحی مسکن، ضرورت انجام پژوهش در زمینه رابطه تعاملات اجتماعی و نوع طراحی مسکن را دو چندان کرده است. معماری حاشیه خزر، از نمونه های بسیار کارآمد معماری بومی در اقلیم معتدل و مرطوب ایران است که در تعامل و رابطه تنگاتنگ با عوامل محیطی طبیعی و انسانی مانند جغرافیا، اقلیم، اقتصاد، فرهنگ و شرایط اجتماعی به خوبی پاسخگوی کلیه نیازهای اقلیمی، فرهنگی و اجتماعی ساکنین بومی بوده است. سؤال اصلی مقاله حاضر این است که مسکن روستایی اقلیم معتدل و مرطوب در فضای جلگه ای گیلان چگونه بر شکل گیری تعاملات اجتماعی منطقه تاثیرگذار بوده است؟ فرضیه ای را که برای پاسخگویی به سؤال اصلی مقاله در پی آزمون آن هستیم این است که به نظر می رسد معماری بومی اقلیم معتدل و مرطوب ایران به دلیل آن که در تعامل متقابل با عوامل محیط طبیعی و انسانی شکل گرفته است نوع خاصی از تعاملات اجتماعی را نیز شکل داده است. روش پژوهش مورد استفاده در مقاله، توصیفی- تحلیلی و برای تبیین یافته های مقاله نیز از نرم افزارهای تخصصی و تکنیک چیدمان فضا استفاده شده است. نمونه های مورد مطالعه به صورت غیر تصادفی انتخ اب گردیده و با استفاده از تکنیک چیدمان فضا نمودار توجیهی برای هر نمونه ترسیم و سپس به وسیله روشهای نرم افزاری، مؤلفه های تعاملات اجتماعی در سه مقیاس خرد، میانی و کلان، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که الگوی مسکن روستایی جلگه ای گیلان، دارای ساختار یک لایه و از عمق کمی برخوردار است. ایوان و تالار در معماری خانه های روستایی اقلیم معتدل و مرطوب، فضاهایی اجتماع پذیر بوده بیشترین ارتباط بین خانه و فضای بیرون از طریق ایوان و دسترسی به سایر فضاها نیز از طریق ایوان و سپس تالار انجام می شود. ایوان کم عمق و هم پیوند ترین عنصر فضایی است که وظیفه ارتباطی بین فضای بیرونی و سایر فضاها را داشته و تالار در مرتبه بعدی قرار می گیرد. تالار با قرار گیری در عمق میانه و ارتباط کمتر با دیگر فضاها، فضایی نیمه خصوصی و مناسب جهت مناسبات و تعاملات اجتماعی را فراهم می آورد. Abstract Population growth, plurality of social and cultural diversity and as a result, abandoning canvas patterns in the design of housing, has done the need for research on the relationship between social interactions and the type of housing design is twofold. The Caspian margin architecture is one of the most effective examples of native architecture in the moderate and humid climate of Iran which interacts and closely interacts with natural and human environmental factors like geography, climate, economics, culture, and social conditions, it has responded well to all the climatic, cultural and social needs of indigenous inhabitants. The main question of the present article is that rural housing in a moderate and humid climate in the plain space of Gilan how has the region affected the formation of social interactions? The hypothesis we are testing to answer the main question of the article is that the architecture of the moderate and humid climate of Iran seems to be due to its interaction with natural and human factors, a particular type of interactions Social has also shaped. The research method used in the article is descriptive-analytical and for the explanation of the findings of the article, specialized software and space layout techniques have been used. The samples were randomly selected and using space layout technique, a graph of justification was drawn for each sample, and then by software methods, the components of social interaction in three macro, middle and macro scales were investigated. The results show that the rural housing model of Gilan plain has a single-layer structure with a small depth. Porch and Hall in the architecture of rural houses in a moderate and humid climate, Spaces are social the greatest connection between the home and the outside through the porch and access to other spaces is also done through the porch and then the hall. The porch is the diminutive and interconnected element of space which has a duty to communicate between outer space and other spaces and the hall is next. The hall is located in the middle depth and less connected with other spaces, provides a semi-private space suitable for social relationships and interactions.
سازگاری پرنوسان در تعاملات اجتماعی بیماران سرطانی؛ مطالعه کیفی در شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، کشف معنا و تفسیر بیماران مبتلا به سرطان شهر اهواز از تعاملات روزمره است. پژوهش در رویکرد کیفی و با روش بنیانی انجام شده است. به این منظور با ۱۷ نفر از بیماران مبتلا به سرطان که همه یا بخش عمده ای از درمان خود را در شهر اهواز گذرانده بودند و مراقبان آنها، مصاحبه های نیمه ساختاریافته و عمیق انجام شد. این مشارکت کنندگان با روش نمونه گیری هدفمند به شیوه گلوله برفی انتخاب شدند. داده های مصاحبه با روش کدگذاری نظری تجزیه و تحلیل شدند و در این مرحله 6 مقوله به دست آمد. در کدگذاری محوری ضمن مقایسه مقولات و کدها با یکدیگر، ارتباط آنها بررسی شد و درنهایت، مقوله «تعامل - سازگاری پرنوسان» به منزله پدیده اصلی ظهور یافت. یافته ها نشان دادند بیماران مبتلا به سرطان در تنظیم روابط خود با فراز و نشیب هایی روبه رو هستند و تعاملات آنان دستخوش تحولات بسیاری می شود که تجربه تعامل - سازگاری پرنوسان را برای آنان به همراه دارد. شرایط خاص بیماری در کنار دشواری تنظیم روابط، آنها را وادار به شکل دهی دوباره تعاملاتشان می کند.