مطالب مرتبط با کلیدواژه

دستور نقش گرای نظام مند


۲۱.

تشخیص خودکار هویت نویسنده متن در زبان فارسی براساس دستور نقش گرای نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تشخیص هویت نویسنده زبان شناسی حقوقی دستور نقش گرای نظام مند واژه های دستوری افزوده ربطی افزوده وجه افزوده نگرشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۱۷
تشخیص خودکار هویت نویسنده متن یکی از مسائل مهم زبان شناسی حقوقی تلقی می شود. در پژوهش حاضر تلاش می شود کارایی ویژگی های مبتنی بر مفاهیم دستور نقش گرای نظام مند هالیدی (هالیدی و متیسن، 2014) با کارایی واژ ه های دستوری در تشخیص هویت نویسنده مقایسه شود. به این منظور، در ابتدا، پیکره ای از آثار هفت نویسنده معاصر ایرانی گردآوری شد. در مرحله دوم، از واژه های دستوری استخراج شده از پیکره فهرستی تهیه شد؛ به علاوه، یک مجموعه واژگان براساس شبکه نظام حروف ربط، شبکه نظام افزوده وجه و شبکه نظام افزوده نگرشی با استفاده از منابع زبانی تهیه شد. سپس بسامد نسبی واژه های دستوری و ویژگی های مبتنی بر دستور نقش گرای نظام مند در هر متن محاسبه شد. طبقه بند پرسپترون چند لایه، نوعی شبکه عصبی، برای مرحله آموزش سامانه به کار گرفته شد و به دقت مطلوبی در مرحله ارزیابی منجر شد. بررسی نتایج ارزیابی سامانه نشان داد که روش محاسبه بسامد واژه های دستوری نسبت به روش مبتنی بر دستور نقش گرای نظام مند در تشخیص هویت نویسنده متون فارسی برتری دارد؛ باوجوداین، هنگامی که ویژگی های دستور نقش گرای نظام مند هالیدی درکنار ویژگی بسامد واژه های دستوری به کار روند، کارایی سامانه نسبت به حالتی که تنها از ویژگی بسامد واژه های دستوری استفاده شود، ارتقا می یابد.
۲۲.

بررسی و مقایس گفتمان روایتی کودکان تک زبانه فارسی زبان دارای اختلالِ طیفِ اُتیسم و کودکان با رشد زبانی طبیعی براساس رویکرد دستور نقش گرای نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اتیسم دستور نقش گرای نظام مند گفتمان روایتی فرانقش اندیشگانی فرانقش تجربی فرانقش منطقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۱۲
هدف:پژوهش حاضر تحلیل زبان شناختی داستان های روایت شده کودکان تک زبانه فارسی زبان دچار اختلالِ اُتیسم از منظر فرانقش تجربی براساس دستور نقش گرای نظام مند هلیدی و متیسن (2004) است. روش:نمونه پژوهش شامل30 کودک دچار اختلالِ طیفِ اُتیسم 7-12 ساله بود که از سه مرکز توانبخشی دولتی و خصوصی و به روش تصادفی ساده انتخاب و با 30 کودک طبیعی 6-12 ساله در همان منطقه که آنها نیز به روش تصادفی ساده انتخاب شده بودند، مورد مقایسه قرار گرفتند.. با استفاده از داستان مصور «پسربچه، سگش و قورباغه» به صورت فردی ترغیب به تولید داستان شدند. سپس، داستان های روایت شده آنها براساس فرانقش تجربی، در چارچوب دستور نقش گرای نظام مند بررسی و تحلیل شدند و بسامد و درصد وقوع انواع مشارکان، فرایندها و موقعیت های مربوط به فرایندها محاسبه شد. یافته ها:یافته های پژوهش نشان داد که تعداد بندهای مرکب و ساده تولید شده توسط کودکان دچارختلالِ اُتیسم در مقایسه با کودکان طبیعی به طور معنی داری (p<0/05 کمتر است. یافته ها همچنین نشان داد که تعداد گروه اسمی مرکب به عنوان شرکت کننده، تعداد و تنوع فرایندهای مورد استفاده کودکان دچارِ اختلالِ اُتیسم و همچنین تنوع عناصر موقعیتی مورد استفاده آنها در پایه های دوم و سوم ابتدایی در مقایسه با کودکان طبیعی همسال خود به طور معنی داری (p<0/05) کمتر بود. نتیجه گیری:نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که با افزایش سنِ کودکان دچارِ اختلالِ اُتیسم برخلاف کودکان طبیعی توانایی استفاده از زبان برای توصیف تجارب خود از دنیای درون و بیرون تغییر معنی داری پیدا نمی کند.
۲۳.

شبکه تفسیر ضمنی در قانون آیین دادرسی کیفری از منظر نقش گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قانون آیین دادرسی کیفری دستور نقش گرای نظام مند تفسیر ضمنی انواع ارجاع شبکه ارجاعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
پژوهش های پیشین وجود دانش ضمنی پیش فرض گرفته شده توسط مقنن در قوانین را از علل دشواری ارتباط خواننده / مخاطب قانون با متن مواد آن دانسته است. پرسش اصلی این است که دامنه و گستره دانش ضمنی پیش فرض گرفته شده چقدر است؟ فرضیه پژوهش، براساس رویکرد دستور زبان نقش گرا، این است که دامنه دانش ضمنی تا جایی است که ارجاعات درون متنی و برون متنی دامنه متن و معنا را گسترش می دهد. شیوه اجرا به این صورت است که با مبنا قراردادن برخی مواد گزینشی و اتفاقی از قانون آیین دادرسی کیفری (ق.آ.د.ک)، دامنه ارجاعات آن ها را پی گرفته ایم تا شبکه درون متنی و برون متنی آن کشف شود. نتایج تحقیق نشان می دهد دامنه دانش ضمنی پیش فرض گرفته شده، به گونه ای شبکه ای، تمام قوانین، متون حقوقی، نظریه های حقوقی، ساختار قضائی، و دانش های مرتبط را شامل می شود. انواع ارجاعات زیر پیوسته معنای بند را تا آخرین مرزهای دانش ضمنی به تعویق و تأخیر می اندازد: ارجاع صریح (درون متنی وبرون متنی)، ارجاع ضمنی (درون متنی و برون متنی) شامل: ارجاع ناهمسان، ارجاع همآیند، ارجاع از طریق تکرار، و ارجاع سلبی. ارجاع ناهمسان، نشان می دهد قوانین جزایی (قانون آیین دادرسی کیفری، قانون مجازات اسلامی و دیگر قوانین جزایی) با محوریت دال «جرم» شبکه دانشی را بازتاب می دهند. نتایج نشان می دهد هرگونه ارجاع، حتی ارجاع صریح، سطحی از پیچیدگی و دشواری ارتباطی را برای خواننده در درک معنای بندهای مواد قوانین ایجاد می کند. ارتباط مخاطب با متن قوانین، زمانی دشوارتر می شود که مواد و قوانین و متون به صورت رفت و برگشتی به یکدیگر ارجاع می دهند.