مطالب مرتبط با کلیدواژه

اسپیرولینا


۱.

تاثیر یک دوره فعالیت هوازی همراه با مصرف اسپیرولینا بر بیشینه اکسیژن مصرفی و عملکرد برخی از شاخص های دستگاه ایمنی مردان تمرین کرده پس از فعالیت بدنی وامانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسپیرولینا فعالیت وامانده ساز Vo2max دوی هوازی CD4+ CD8+ نسبت CD4+ به CD8+ NK

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۷۵ تعداد دانلود : ۱۹۸۱
پژوهش حاضر تاثیر یک دوره دوی هوازی همراه با مصرف اسپیرولینا بر بیشینه اکسیژن مصرفی و عملکرد برخی از شاخص های دستگاه ایمنی مردان تمرین کرده پس از یک جلسه فعالیت بدنی وامانده ساز را مورد مطالعه قرار داده است. در این پژوهش 40 نفر از دانشجویان تمرین کرده به صورت تصادفی در چهار گروه، اسپیرولینا – دوی هوازی، اسپیرولینا، دارونما – دوی هوازی و گواه موردمطالعه قرار گرفتند. به منظور آزمون فرضیه های تحقیق از روش آماری واریانس (ANOVA) یک سویه با در نظر گرفتن سطح معنی داری 005/0= a و آزمون تعقیبی (LSD) استفاده شد. از آزمودنی ها آزمون مرحله اول در حالت ناشتا و استراحت بلافاصله پس از آزمون بیشینه بروس روی نوارگردان تا رسیدن به واماندگی کامل نمونه خونی گرفته شد و مقدار Vo2max آنها از طریق آزمون مذکور تعیین شد. آزمودنی های گروه های اسپیرولینا – دوی هوازی ودارونما – دوی هوازی به مدت شش هفته روزی سه عدد قرص 500 میلی گرمی اسپیرولینا و 500 میلی گرمی دارونما مصرف نمودند و هفته ای سه بار به مدت 30 دقیقه در آستانه تحریک هوازی دویدند. گروه های اسپیرولینا و دارونما نیز به روش فوق قرص اسپیرولینا و دارونما در مدت شش هفته مصرف نمودند. سپس مجدداً همان آزمون مرحله اول را به عنوان آزمون مرحله دوم انجام دادند. نمونه های خونی برای اندازه گیری تعداد CD4+ ، CD8+ ، NK و نسبت CD4+ بهCD8+ در چهار نوبت پیش و پس آزمون مرحله یک و دو گرفته شد. تجزیه وتحلیل یافته ها نشان داد که: دوی هوازی و مکمل اسپیرولینا هر یک به تنهایی باعث افزایش Vo2max می شوند، دوی هوازی و مصرف اسپیرولینا باعث افزایش بیشتر Vo2max نسبت به سایر گروه ها می شود (05/0P< )، CD4+ و هموگلوبین گروه اسپیرولینا - دوی هوازی تفاوت معنی داری با سایر گروه ها داشت (002/0 = P )، CD4+ گروه ها با هم اختلاف معنی داری نداشتند، NK تمام گروه ها افزایش داشت، نسبت CD4+ به CD8+ گروه ها با هم اختلاف معنی داری داشت (002/0=P )، نسبت CD4+ به CD8+ در گروه اسپیرولینا – دوی هوازی کمتر از گروه اسپیرولینا و دارونما بود. در مجموع می توان نتیجه گرفت که احتمالاً مکمل اسپیرولینا و دوی هوازی باعث افزایش Vo2max و بهبود شاخص های ایمنی می شود.
۲.

تأثیر تمرین هوازی و مکمل اسپیرولینا بر برخی عوامل خطرزایی قلبی عروقی در زنان مبتلا به دیابت نوع دو دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسپیرولینا تمرین هوازی دیابت نوع دو زنان نیمرخ لیپیدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۴ تعداد دانلود : ۲۶۱
عوامل خطرزایی قلبی عروقی مکانیسم مهمی در بروز دیابت نوع دو و بیماری های قلبی-عروقی است، ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین هوازی و مکمل اسپیرولینا بر برخی عوامل خطرزایی قلبی عروقی در زنان مبتلا به دیابت نوع دو دارای اضافه وزن بود. در این مطالعه نیمه تجربی تعداد 28 نفر از زنان دیابتی نوع دو و دارای اضافه وزن با میانگین سن 7/7±5/49 سال به صورت تصادفی در گروه های هوازی+اسپیرولینا، هوازی+دارونما، اسپیرولینا و دارونما قرار گرفتند. برنامه تمرین هوازی شامل 6 هفته (هر هفته 3 جلسه) با شدت 60 تا 70 درصد ضربان قلب بیشینه انجام گرفت. گروه های دریافت کننده مکمل، روزانه سه کپسول 500 میلی گرمی اسپیرولینا قبل از هر وعده غذایی به مدت 6 هفته دریافت کردند. نمونه های خونی طی شرایط ناشتایی در مراحل پیش و پس آزمون جمع آوری شدند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس عاملی (4×2) و آزمون تی وابسته با سطح معناداری (05/0P ≤) با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفت. نتایج پژوهش کاهش کلسترول، LDL و VLDL در گروه های تمرین-اسپیرولینا، اسپیرولینا از مرحله پیش آزمون به پس آزمون نشان داد و کاهش  LDL/HDLو CHOLS/HDL صرفاً در گروه تمرین-اسپیرولینا مشاهده شد(به ترتیب (009/0p=) و(007/0p=))، همچنین HDL صرفاً در گروه تمرین-اسپیرولینا افزایش معنا داری نشان داد (007/0P=). همچنین تفاوت معنادار بین گروهی در هیچ یک از متغیر ها بین گروه های تحقیق مشاهده نشد. در مجموع یافته های پژوهش حاضر نشان داد که تمرین هوازی و مکمل اسپیرولینا تا حدودی می تواند سبب بهبود فاکتورهای نیم رخ لیپیدی شود. به عبارتی تمرین به عنوان عامل اصلی به همراه مکمل دهی اسپیرولینا توانسته است تأثیر بهتری بر بهبود عوامل خطرزایی قلبی عروقی در افراد دیابتی داشته باشد.
۳.

اثر شش هفته تمرینات ایروبیک با مصرف مکمل اسپیرولینا بر عملکرد هوازی در دختران غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسپیرولینا هموگلوبین عملکرد هوازی دختران غیر ورزشکار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۶۵
مقدمه و هدف: هموگلوبین نقش مهمی در انتقال اکسیژن و در نتیجه بهبود عملکرد هوازی دارد. هدف از این پژوهش، تاثیر تمرینات ایروبیک با مصرف اسپیرولینا بر عملکرد هوازی دختران غیر ورزشکار می باشد. روش شناسی: 36 نفر از دانشجویان غیر فعال به طور تصادفی در چهار گروه ورزش+اسپیرولینا (با میانگین سنی3/2±5/27 سال) ورزش+شبه دارو (با میانگین سنی 1/3±6/27 سال) اسپیرولینا (با میانگین سنی 2/1±2/28 سال) و شبه دارو (با میانگین سنی 4/2±4/27 سال) مورد مطالعه قرار گرفتند. از آزمودنی ها قبل از تمرین، نمونه خون و تست نوارگردان بالک گرفته شد. سپس آزمودنی های گروه ورزش+اسپیرولینا و ورزش+دارونما روزانه دو عدد قرص 500 میلی گرمی اسپیرولینا و شبه دارو را به مدت شش هفته مصرف نمودند و هفته ای سه جلسه در فعالیت هوازی ایروبیک شرکت کردند. گروه های اسپیرولینا و دارونما نیز به روش فوق قرص اسپیرولینا و شبه دارو را مصرف کردند؛ سپس مجدداً مرحله ی دوم خون گیری و تست بالک به عمل آمد. جهت فرض طبیعی بودن توزیع متغیرها از آزمون آماری تی وابسته و مدل خطی آمیخته استفاده شد و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS 16 در سطح الفای 5% شکل گرفت. یافته ها: شش هفته تمرینات ایروبیک با مصرف اسپیرولینا موجب افزایش معنادار در عملکرد هوازی افراد شرکت کننده شد (P<0.05) اما بر میزان شاخص هموگلوبین تأثیر معناداری نداشت (P<0.05). بحث و نتیجه گیری: اسپیرولینا منجر به تغییرات مثبت در عملکرد هوازی افراد شرکت کننده شد و تغییرات ایجاد شده در اثر مصرف اسپیرولینا با ورزش به مراتب بیشتر از مصرف اسپیرولینا یا ورزش به تنهایی بود.  
۴.

تغییرات مسیر ژنی TSC2(RAGs)/mTOR /4E-BPs بافت کلیه رت های نر به دنبال یک دوره تمرین مقاومتی و مصرف مکمل اسپیرولینا پلانتسیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین مقاومتی اسپیرولینا mTOR RAGs TSC2 4E_PBs

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۴
هدف: تاثیر تمرینات مقاومتی در کنار مکمل های گیاهی بر مسیر پیام رسان mTOR در بافت های غیرعضلانی کمتر بررسی شده است. هدف از تحقیق حاضر ارزیابی تاثیر یک دوره تمرین مقاومتی و مکمل اسپیرولینا بر مسیر ژنی TSC2(RAGs)/mTOR /4E-BPs بافت کلیه موش های صحرایی نر بود. روش: تعداد 32 موش صحرایی 3ماهه و با میانگین وزن 20±150 گرم به طور تصادفی به چهارگروه کنترل، تمرین مقاومتی، مکمل اسپیرولینا و تمرین+مکمل اسپیرولینا تقسیم شدند. گروه های مکمل هرروز 200 میلیگرم اسپیرولینا مصرف می کردند. پروتکل تمرین مقاومتی به مدت هشت هفته، هفته ای 3 روز و یکبار در روز انجام شد. میزان بیان متغییرهای وابسته تحقیق با روش Real Time_PCR اندازه گیری و با تحلیل واریانس دوراهه مورد تجزیه قرار گرفتند. یافته ها: افزایش معناداری در میزان بیان ژن 4E_PBs در گروه تعاملی مکمل اسپیرولینا و تمرین مشاهده شد (012/0 P=)، ژن TSC2 در هیچ کدام از گروهها نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری نداشت. در فاکتور RAGs افزایش معناداری در هر سه گروه مکمل اسپیرولینا (001/0 P=)،گروه تمرین مقاومتی (001/0 P=) و گروه تعامل تمرین مقاومتی و مکمل (001/0 P=) مشاهده شد. همچنین افزایش معناداری در میزان بیان ژن mTOR در گروه مکمل اسپیرولینا (001/0 P=) و گروه تمرین مقاومتی (014/0 P=) مشاهده شد. نتیجه گیری: با توجه به اینکه که در گروه تعامل تمرین مقاومتی با مصرف مکمل اسپیرولینا افزایش معناداری در بیان ژن mTOR مشاهده نشد و همچنین به دلیل نقش بافت کلیه در عملکرد فیزیولوژیکی بدن، انجام تحقیقات بیشتر در این زمینه امری ضروری بنظر می رسد