مطالب مرتبط با کلیدواژه

منفی


۱.

نفی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دستور زبان منفی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی دستور زبان سنتی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری ساخت واژه (صرف)/ واژگان شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری نحو
تعداد بازدید : ۵۱۹۹
یکی از مباحث هر زبان ، نحوه منفی ساختن در سطوح مختلف - جمله ، گروه ، واژه و تکواژ است و در این مورد ، هر زبان ویژگیهای خود را دارد . در زبان فارسی ، تا آن جا که نگارنده می داند ، در این باره کاری انجام نگرفته است ؛ البته در دستورهای زبان فارسی اشاره ای مختصر به منفی سازی فعل شده است ، ولی نه جامع است و نه دقیق . در این گفتار ، مسائل مربوط به منفی سازی در زبان فارسی بررسی می شود .
۲.

بررسی عنصر شخصیت در حکایت های بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرد سعدی بوستان منفی عنصر شخصیت مثبت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه سعدی پژوهی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
تعداد بازدید : ۵۰۵۷ تعداد دانلود : ۲۴۰۴
بلاغت و رسایی سخن شیخ اجل با عوامل متعددی پیوند دارد. او از هر فرصتی برای به اوج رساندن کلام خود و تسخیر بیشتر مخاطب بهره می جوید. اگرچه هدف اصلی سعدی حکایت پردازی نبوده است، بلکه از حکایت بیشتر به عنوان ابزاری برای تبیین دقیق تر اهداف تعلیمی و تربیتی خویش و همراه کردن مخاطب با خود بهره می گیرد، اما باریک بینی ها و ظرافت کاری های آگاهانه ی او در گزینش افراد یا اشخاص و عناصر حکایت ها نیز در بلاغت جویی او بی تاثیر نیست. بوستان یا سعدی نامه از مثنوی های مشهور و تاثیرگذار تعلیمی- تمثیلی ادب پارسی و به اعتقاد برخی از سعدی پژوهان، برجسته ترین اثر شیخ اجل است. سعدی در این مثنوی برای رسانیدن پیام های خود، از ابزار و رسانه ی پرتاثیر «حکایت» بهره ی فراوان برده است. در مجموع، 183 حکایت یا حکایت واره ی کوتاه و بلند در بوستان - براساس نسخه ی مرحوم یوسفی- وجود دارد که بی تردید از لحاظ هنری و زیبایی شناسی همه در یک پایه نیستند. این مقاله به فراوانی افراد یا اشخاص اصلی حکایت های بوستان اختصاص یافته است و نگارندگان با تسامح در برخی از موارد، برای بیان منظور خود از واژگان یا اصطلاحاتی چون «شخصیت»، « پویایی» و «ایستایی» که در واقع، بیشتر به حوزه ی داستان نویسی نوین تعلق دارد، کمک گرفته اند.در هر حال، منظور از واژه ی «شخصیت» عنصری است که رویدادها، کنش ها یا محادثه ها در پیرامون وجود او شکل می گیرند. در مجموع، این مقاله نشان می دهد که: 1. در حکایت های بوستان چه گونه ای از شخصیت ها، نمود بیشتری دارند؟ 2. پویایی و ایستایی شخصیت های اصلی حکایت ها ی بوستان چگونه است؟ 3. در میان شخصیت های انسانی، چه کسری به زنان و چه اندازه ای به مردان اختصاص یافته است؟ 4. چه تعداد از شخصیت های اصلی بوستان چهره ی مثبت و چه قدر چهره ای منفی دارند؟ 5. سهم شخصیت های مذهبی- عرفانی، تاریخی- اسطوره ای و تمثیلی چه قدر است؟
۳.

رقابت و چشم وهم چشمی مثبت و منفی (با تکیه بر آیه 108 سوره یوسف و آیه 179 سوره اعراف)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۲۱۰
یکی از مهم ترین انگیزه های حرکتی در انسان رقابت است که ریشه آن در مواردی چون احساس کمبود، حسادت، رهایی از نقص و به دست آوردن کمال است. تحقق رقابت در جامعه و در بین افراد زمینه های شکل گیری رقابت مثبت و منفی را به همراه دارد که در عرف از آن به چشم وهم چشمی یاد می شود که در دو زمینه مثبت و منفی می تواند موردتوجه قرار گیرد. ازآن رو نگارنده با روش توصیفی- تحلیلی و از نوع کتابخانه ای به بررسی موضوع چشم وهم چشمی مثبت و منفی با توجه به آیه 108 سوره یوسف و آیه 179 سوره اعراف پرداخته است.  با تحلیل آیات قرآنی و مستندات روایی فریقین در خصوص این آیات به یافته های پیش رو دست یافتیم. غفلت عامل اصلی رقابت و چشم وهم چشمی منفی و بصیرت عامل اصلی رقابت و چشم وهم چشمی مثبت می باشد.
۴.

تحلیل زن منفی در گزاره های اسلامی و ادبیّات کهن فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۴
این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، برآن است تا از زاویه ای تازه به تحلیل گزاره های منفی در متون اسلامی و ادبی کهن بپردازد. آنها که بدین موضوع پرداخته اند، همواره سعی داشته اند که یا وجود چنین گزاره هایی را در متون دینی و ادبی نادیده بگیرند و یا این جنس از گزاره ها را جعلی قلمداد کرده و یا اینکه به هر شکل ممکن و از طرق غیر منطقی توجیه نمایند. در این پژوهش با عاری کردن قلم خود از هر گونه تعصّب، ابتدا صورت مسأله را که مبنی بر وجود چنین گزاره هایی منفی در متون دینی و ادبی است، اثبات نمودیم؛ چرا که، این اثبات با ارائه بعضی مصادیق و نمونه ها صورت می گیرد. که با تحلیل این پدیده به تبیین چهره واقعی و تاریخی زن پرداخته شده است که اوّلاً رجال بزرگ دینی و ادبی ما خود سلوکی عملی و بزرگوارانه با زنان داشته اند و ثانیاً متون دینی و ادبی ما آینه راست نمای زنی واقعی و منفی شده اند که انعکاس آن در این متون امری اجتناب ناپذیر و معلول امری به نام مخاطب اندیشی بوده و این موضوع نقصی برای متون دینی و ادبی به حساب نمی آید. از سوی دیگر این نتیجه بدست امده که نگاه کلی به زن در این متون منفی است؛ ولی استثنائات زنان با بزرگی و عظمت تکریم شده اند.