مطالب مرتبط با کلیدواژه

جسم


۶۱.

تأثیر درونمایه های عرفان اسلامی و عرفان زرتشتی بر مفهوم جسم و روح در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه فردوسی روح جسم خرد زرتشت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۴
انسان، اشرف مخلوقات، موجودی است دوسوگرا که هم در خلقت و هم در سلوک، به دو سوی جسم و روح یا تعالی و پستی تعلق دارد که در داستان آفرینش با تمثیل خاک و آب یا نور و ظلمت مطرح شده است. در شاهنامه تحت تأثیر تعالیم زرتشتی و اسلامی، این اندیشه مطرح شده و بعد متعالی وجود که روح و جان است در پرتو خرد مقدس می تواند به تعالی و رستگاری برسد. اگرچه این نگرش در بسیاری از مذاهب و مکاتب فکری مطرح شده؛ با این حال آن چه ما را متقاعدمی کند که فردوسی در پردازش آفرینش انسان به تعالیم زرتشتی توجه داشته، تمرکز بر خردگرایی است. در اندیشه زرتشت، پیوستگی خاصی میان تعالی روح/ جان با پیروی از خرد است که توسط فردوسی ادامه یافته است؛ بدین ترتیب انسان می تواند با پیروی از خرد به نیکنامی و روشنی دست یابد و جان/روح را به کمال برساند. در این پژوهش که به شیوه توصیفی-تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای انجام می شود؛ به واکاوی این اندیشه و خاستگاه آن می پردازیم.
۶۲.

بررسی تطبیقی قلمرو «جسم» در فیزیک نوین با تبیینی از «تخصص های هستی» در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جسم قلمرو جسم حکمت متعالیه تخصص هستی میدان کوانتومی میدان گرانشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۹
منظور پژوهش حاضر از قلمرو جسم، محدوده ای است که مرز جسم و غیر جسم را می نمایاند و واکاوی آن به روش کتابخانه ای و تحلیلی در فیزیک نوین و حکمت متعالیه صورت گرفت. این قلمرو در فیزیک نوین به واسطه مفهوم «میدان کوانتومی» در مقیاس خرد با ویژگی های «سیلان»، «ناجایگزیدگی»، «عدم تعین» و «یکپارچگی» شناخته می شود و امتداد آن در مقیاس کلان به واسطه مفهوم «میدان گرانشی» تا بی نهایت محاسبه می گردد. ایده پژوهش حاضر تحلیل این یافته ها با تکیه بر مبحث «تخصص هستی» است که به نظر الگویی در هستی شناسی است. تخصص هستی به این معنا است که می توان به حقیقت واحد با سه رویکرد متفاوت نگریست؛ تخصص اول رویکردی بر مبنای وحدت وجود، تخصص دوم بر مبنای تشکیک وجود و تخصص سوم بر مبنای ماهیت است. با اتکا بر هر تخصص، قلمرویی متفاوت از جسم در نگاه فلسفی جلوه می کند. در تطبیق آن ها مشخص می شود بیان فیزیک نوین از قلمرو جسم منطبق بر تخصص سوم هستی در حکمت متعالیه است و هردو، جسم را بی حدومرز معرفی می کنند؛ اما مسئله این است که چنین قلمرویی نمی تواند گویای مفاهیمی باشد همچون علیت؛ که همواره موضوع مناقشه هایی در علم و فلسفه بوده؛ چراکه جایگاه درک این مفاهیم در قلمرو منطبق بر تخصص دوم هستی است. به نظر می رسد شناخت همه جانبه قلمرو جسم با نظر به ابعاد وجودی و ماهیتی آن در التفات به هر سه تخصص صورت می گیرد.