مطالب مرتبط با کلیدواژه

میدان کوانتومی


۱.

اقتراح تبیین چگونگی ارتباط میدان های کلاسیک و کوانتومی براساسِ نظریه حرکت جوهری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۵۲
 تبیین تغییر و دگرگونی در حکمت متعالیه بر تئوری قوه- فعل مبتنی است. قوه ساحت آن دسته از کمالاتی است که به صورتِ استعداد در موجودی مادی مندمج هستند. این ساحتِ سیال و ناپایدارِ شیء است که همواره رو به سویِ تعالی و تکامل دارد. درمقابل، فعلیت حالت ثابت و کاملی است که شیء در استمرار وجودی به نحوِ نسبی حفظ می کند. نظریه حرکت جوهری در حکمت متعالیه منطق دوگانه تغییرات در نظام مشائی را به منطقی واحد و یکپارچه تعالی می دهد. فرضیه مقاله این است که نظریه حرکت جوهری توانایی تبیین فلسفی ایده وحدت علم در فیزیک -در ربط میان فیزیک کلاسیک با فیزیک کوانتوم- را دارد. بر همین اساس، در این مقاله سعی شده است که با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از چارچوب نظریه حرکت جوهری میان میدان های کلاسیک و کوانتومی نوعی ارتباط اتحادساز برقرار شود و مفاهیمی همچون ذره مجازی و حد کلاسیکی نظریه بازتعریف شود. همچنین، با توجه به تقسیم موجودات فیزیکی به دو دسته ذره کلاسیک و ذره کوانتومی، در هستی شناسی آنها چالش می شود. 
۲.

بررسی تطبیقی قلمرو «جسم» در فیزیک نوین با تبیینی از «تخصص های هستی» در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جسم قلمرو جسم حکمت متعالیه تخصص هستی میدان کوانتومی میدان گرانشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۸
منظور پژوهش حاضر از قلمرو جسم، محدوده ای است که مرز جسم و غیر جسم را می نمایاند و واکاوی آن به روش کتابخانه ای و تحلیلی در فیزیک نوین و حکمت متعالیه صورت گرفت. این قلمرو در فیزیک نوین به واسطه مفهوم «میدان کوانتومی» در مقیاس خرد با ویژگی های «سیلان»، «ناجایگزیدگی»، «عدم تعین» و «یکپارچگی» شناخته می شود و امتداد آن در مقیاس کلان به واسطه مفهوم «میدان گرانشی» تا بی نهایت محاسبه می گردد. ایده پژوهش حاضر تحلیل این یافته ها با تکیه بر مبحث «تخصص هستی» است که به نظر الگویی در هستی شناسی است. تخصص هستی به این معنا است که می توان به حقیقت واحد با سه رویکرد متفاوت نگریست؛ تخصص اول رویکردی بر مبنای وحدت وجود، تخصص دوم بر مبنای تشکیک وجود و تخصص سوم بر مبنای ماهیت است. با اتکا بر هر تخصص، قلمرویی متفاوت از جسم در نگاه فلسفی جلوه می کند. در تطبیق آن ها مشخص می شود بیان فیزیک نوین از قلمرو جسم منطبق بر تخصص سوم هستی در حکمت متعالیه است و هردو، جسم را بی حدومرز معرفی می کنند؛ اما مسئله این است که چنین قلمرویی نمی تواند گویای مفاهیمی باشد همچون علیت؛ که همواره موضوع مناقشه هایی در علم و فلسفه بوده؛ چراکه جایگاه درک این مفاهیم در قلمرو منطبق بر تخصص دوم هستی است. به نظر می رسد شناخت همه جانبه قلمرو جسم با نظر به ابعاد وجودی و ماهیتی آن در التفات به هر سه تخصص صورت می گیرد.