مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
طب
حوزههای تخصصی:
در طب و طبیعیات قدیم این دیدگاه پذیرفته شده بود که موجودات زنده می توانند بدون زاد و ولد، مستقیما از طریق امتزاج عناصر چهارگانه و دریافت صورت از مبادی خود پدید بیایند. بر این اساس معتقد بودند که برخی از حیوانات می توانند از جمادات و یا از بدن انواع دیگری از موجودات زنده پدید بیایند که از نظر نوع با آنها متفاوت هستند. به عنوان مثال از گِل و لای، موش و از یونجه، عقرب و از گوشت فاسد شده، مگس پدید می آید. این نوع پدید آمدن جانداران را «تولد» نامیده اند که در مقابل «توالد» قرار دارد که ناشی از فعالیت قوه مولده موجودات زنده است. این دیدگاه که در آثار ارسطو نیز مطرح شده است، مورد پذیرش ابن سینا بوده و پس از وی نیز در میان فلاسفه اسلامی رواج داشته است. این دیدگاه کاربردهای مختلفی در فلسفه اسلامی داشته است که عبارتند از: 1. تخیلی نبودن داستان های سلامان و ابسال و حی بن یقظان؛ 2. تبیین نحوه پدید آمدن موالید ثلاث (جماد، نبات و حیوان) بر روی کره زمین؛ 3. دیدگاه مکمل بر نظریه دور و کور؛ 4. تبیین نحوه حفظ انواع؛ 5. مثالی از امور اتفاقی؛ 6. دلیلی بر وجود عقل مفارق؛ 7. شاهدی بر قابل تحقق بودن برخی از وقایع نادر دینی؛ 8. شاهدی بر امکان معاد. دیدگاه تولد خود به خودی موجودات نهایتا در زیست شناسی جدید در قرن نوزدهم توسط آزمایش های لویی پاستور ابطال گردید. در این مقاله با تجزیه و تحلیل مبانی و دلایل پذیرش این نظریه، کاربردهای آن در فلسفه اسلامی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
پژوهشی در کتاب سلوه الحزین و تحفه العلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دعاپژوهی سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳
1 - 16
حوزههای تخصصی:
سلوه الحزین و تحفه العلیل عنوان کتابی از قطب الدین راوَنْدی(د.573) از علمای امامیه در سده ششم هجری است . در این اثر به صورت تخصصی و گسترده به موضوع دعا و برخی اَشکال و عناصر آن از جمله توسل، نمازها، تسبیحات، حرزها و تعویذ ها و ... پرداخته است. در این مقاله که به روش توصیفی - تحلیلی نگاشته شده است به بررسی شیوه تدوین اثر و نگرش مؤلف کتاب به مقوله دعا و ذکر و سایر عناصر مرتبط با آن پرداخته شده است. از مطالعه سلوه الحزین دانسته گردید قطب راوندی نگاه موسّع در مفهوم و کارکرد دعا داشته است. گزینش احادیث ادعیه و مرتبط با آن در سلوه الحزین توسط مؤلف نشان می دهد در این مجموعه احادیثی درباره آداب و شرایط و موانع اجابت دعا به عنوان بخش مقدماتی کتاب آمده است. مؤلف در این بخش تفکیکی میان روایات ذکر و دعا قائل نشده است و هر دودسته روایات را در کنار یکدیگر نقل کرده است. به نظر می رسد باتوجه به تفصیل باب دوم کتاب، هدف اصلی تدوین آن، ارائه ادعیه بیماری و سلامتی و موضوعات مرتبط است. در این باب به عنوان مقدمه احادیثی در موضوع بهداشت و سلامت فردی مطرح شده است. برخی بیماران با ادعیه و طبابت بهبودیافته و شکر بر سلامتی بازیافته دارند و ادعیه خاص خود اما برخی بیماری ها مؤمن را در حالت احتضار و مشرف به مرگ می کند. راوندی برای هر دو گروه آداب و ادعیه مرتبط در فرهنگ روایی مسلمانان به ویژه شیعیان را از منابع مهم حدیثی استخراج و در این مجموعه یکجا نقل کرده است.
جایگاه تجربه در طب روایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
289 - 308
حوزههای تخصصی:
دستورات طبی، خواص داروها، روش های درمانی، دعاهای مخصوص برای رفع بیماری ها و... مطرح شده در روایات، مجموعه ای را شکل می دهد که از آن به طب روایی تعبیر می شود. رواج گسترده دانش پزشکی مدرن و استفاده از روش علمی تجربی در آن، به طرح این سوال دامن زده است که تجربه در طب روایی از چه وزن و جایگاهی برخوردار است. برخی دیدگاه های جزم اندیشانه و یا روشنفکرمآبانه بی مبنا درباره مبانی طب روایی که به مدد فضای مجازی مجال جولان یافته، بررسی علمی آنها را ضروری ساخته است. دغدغه پژوهش پیش رو که با تکیه بر منابع روایی و به شیوه ای توصیفی- تحلیلی سامان یافته، آن است که به دور از افراط و تفریط، جایگاه تجربه در طب روایی را در دو سطحِ نقش تجربه در دانش طبی معصومان(ع) و نیز کاربرد تجربه در ارزیابی روایات طبی، مورد بررسی قرار دهد. یافته های این جستار، نشان از آن دارد که به رغم هم سانی و هم سویی برخی آموزه های طب روایی با آموزه های دیگر مکاتب طبی، ظواهر روایات و نیز دیدگاه مشهور عالمان شیعه این است که دانش طبی اهل بیت(ع)، وحیانی است؛ اما با این وجود، آنان تجارب بشری در این زمینه را انکار نکردند و از آنها نیز استفاده نمودند. همچنین مشخص شد روایاتی که دربردارنده آموزه های طبی منحصر به معصومان(ع) هستند به دو دسته آموزه های طبیعی و آموزه های فراطبیعی تقسیم می شوند که ارزیابی تجربی و استفاده از روش علمی تنها در آموزه های طبیعی قابل انجام است.
بررسی جایگاه مکاتب طب در ایران باستان (مبتنی بر مکتب پزشکی سینایی ایران: مکتب هگمتانه / اکباتان)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
147 - 170
حوزههای تخصصی:
طب دانشی است که به وسیله آن می توان بر کیفیات تن آدمی آگاهی یافت. معادل دقیق طب کلمه فیزیک است، ولی برای این که در سطح جهانی قابل درک باشد معادل «پزشکی» برای آن به کار رفته است. پزشکی با حالات مختلف بدن، سروکار دارد و بدین ترتیب شاخه ای از طبیعیات است. در کتاب مقدس زرتشتیان، اوستا از سه گروه درمانگری نام برده شده است؛ «کارد پزشکی(جراح)» (Av:karǝto-Baēšaza-)، «گیاه پزشکی» (Av:urvarō- Baēšaza-) و «مانسر پزشکی» (روان درمانگر، روان درمانی) (Av: maθrō- Baēšaza-). در این کتاب، «ثَریته» از خاندان «سام» (Av: Sāma-) نخستین پزشک است و «اهورامزدا کاردی» مرصع به او عنایت می کند تا با آن کارد عمل جراحی انجام دهد. از وضعیت پزشکی در دوران هخامنشیان و اشکانیان به واسطه نوشته های مورخان یونانی آگاهی هایی در دست است و از پزشکی دوره ساسانیان اطلاعات خوبی باقی مانده است. در این پژوهش به بخش مهمی از سهم ایرانیان باستان در گسترش و ارتقاء دانش بشری، یعنی به پزشکی و روش های بهداشتی و درمانی در ایران باستان پرداخته می شود. پرسش های برخاسته از این جستار چنین است که: سرمنشأ طب در ایران باستان از کجا بوده است؟ آیا طب در ایران باستان متأثر از تعلیمات دینی بوده؟ و رابطه فرهنگ و مداوا در ایران باستان به چه شکل و صورتی بوده است؟ فرضیات این پژوهش چنین خواهد بود که طب در ایران باستان متأثر از تمدن های باستانی نظیر یونان بوده است. طب در این دوران متأثر از دین زرتشتی و در ادوار بعد متأثر از اسلام بوده است و نحوه مداوا در هر جامعه متأثر از فرهنگ آن جامعه است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی انجام گرفته است. تا پیش از کنار رفتن پرده های تاریک تاریخ ایران باستان و اکتشافات جدید باستان شناسان در کهن جلگه بین النهرین و دره های نیل و سند و فلات ایران، اکثراً بر آن بودند که اندیشه های علمی از حکما و فلاسفه یونان سرچشمه گرفته، اما شواهد تاریخی نشان می دهد که با ظهور زرتشت ایرانیان، دور تازه ای از خلاقیت علمی خود را به نمایش گذاشتند و در این رابطه، مشخص ترین نمونه آن تأسیس «مکتب هگمتانه یا اکباتان» است.
کارآمدی حکمرانی دیلمیان در قلمرو جغرافیایی بغداد؛ مطالعه موردی ساختار و تشکیلات اداری و آموزشی بیمارستان عضدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی بیمارستان ها در تمدن اسلامی به عنوان اصلی ترین نهاد طبی از اهمیت زیادی در شناخت تحولات درمانی و پزشکی دارد. در این میان بیمارستان عضدی بغداد، که موسوم به نام عضدالدوله دیلمی است به دلیل بزرگی و جامعیت و نیز به عنوان نمادی از موفقیت های علمی مسلمین در سده چهارم هجری قمری از اهمیت دو چندان برخوردار است. در این مقاله هدف اصلی محقق ، بررسی دقیق و همه جانبه ساختارهای اداری، مالی، آموزشی، درمانی و رفاهی آن به عنوان یک تشکیلات عظیم طبی است، به گونه ای که می توان با مقایسه آن با بیمارستان های سده های پیشین در عراق و ایران و نیز مقایسه با بیمارستان های هم عصر، در قلمرو دولت بویهیان و تاثیرگذاری بر طب سده های بعدی به روشنی نتیجه گرفت که بیمارستان عضدی بغداد دارای عظیم ترین و دقیق ترین تشکیلات اداری و آموزشی در سده های میانی تمدن اسلامی بوده است، تا جایی که این بیمارستان را با بیمارستان های امروزی قابل قیاس می سازد. در همین راستا برای نخستین بار یکی از دقیق ترین و کاملترین نمودارهای ساختاری(چارت تشکیلاتی)در این مقاله ارائه شده است. این تحقیق بر اساس روش معمول در تحقیقات تاریخی یعنی روش توصیفی- تحلیلی از طریق مطالعه منابع دست اول و تحقیقات جدید، انجام گرفته است.
تبیین وضعیت علم پزشکی و طب در جهان اسلام عصر عباسی (132-656 ه.ق) و راه های انتقال آن به غرب (اروپا)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
همانطور که امروزه مطرح است، علم پزشکی یک شبه رشد و توسعه پیدا نکرده است. این علم به علت تلاش میلیون ها نفر در طول تاریخ بشریت شکل گرفته است. در این بین واقعیت این است که یکی از پرچم داران این مسئولیت مقدس (علوم پزشکی) مسلمانان هستند. مسلمانان در فرازهای از عصر عباسی این علم را بیش از هر تمدن دیگری توسعه داده اند. بنابراین در این مقاله تلاش شده است به برجسته کردن این واقعیت که رنسانس اروپا تا حدی مدیون اختراعات و اکتشافات طب اسلامی دوره عباسیان است پرداخته شود و راه های انتقال این علم از شرق به غرب مورد مطالعه اسنادی قرار گیرد. در پژوهش پیش رو جهت تبیین و تحلیل پیشرفت های دانش پزشکی در عصر عباسی و راه های انتقال آن به مغرب زمین "نظریه پخش" به عنوان چهارچوب نظری کار مبنا قرار گرفته است. بر این اساس مبدأ تأثیر گذار در عرصه دانش طب جهان اسلام در عصر عباسی لحاظ شده و مقصد تأثیر پذیر، تمدن مغرب زمین در نظر گرفته شده و راه ها و کانال های انتقال در کنار موانع آن ذکر شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، دانش پزشکی جز اولین علومی بود که جهان اسلام بر اساس داده های پزشکی ایران، هند و یونان آن را فرا گرفت و سپس به بهترین نحو ممکن آن را توسعه و به جوامع دیگر سرایت داد.