مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
تفاوت نسلی
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
171 - 190
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه ذائقه موسیقیایی میان نسلی در بین مردم ایل خزل و بر اساس پارادایم کیفی از نوع روش تحلیل تماتیک انجام گرفته است. برای گردآوری اطلاعات از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تحلیل یافته ها از مدل کلارک و براون استفاده شده است. جامعه هدف شامل نسل والدین و فرزندان دهه هشتاد بوده است و برای تعیین حجم نمونه از استراتژی نمونه یابی هدفمند استفاده گردیده است که بر اساس آن برای رسیدن به اشباع با 90 نفر (شامل 30 خانوار) مصاحبه صورت گرفته است. بر اساس تحلیل داده ها، 34 تم فرعی و 17 تم اصلی استخراج گردید. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که به دنبال تغییرات روزافزون در سبک زندگی، موسیقی نیز در معرض تغییر قرار گرفت و ارزش عمیق هنری آن کمرنگ شد. در این میان ذائقه نسل جدید بر اساس توده گرایی و انتخاب موسیقی توده شکل گرفته است. از سوی دیگر، نسل پیشین که پایبندی بیشتری به سنت ها و هنر دارد، از این تغییرات به دور نمانده و در حال انطباق با شرایط موجود و پذیرش تنوع در موسیقی است که این موضوع حاکی از به حاشیه رفتن موسیقی اصیل و فاخر ایل است. همچنین نتایج نشان داد تعلق ایلی برخلاف گذشته الزاماً به تعهد فرهنگی منجر نمی شود، یعنی تعلق داشتن طوایف به ایل از نظر ذهنی پذیرفتنی و همگانی است، اما تعهد داشتن به موسیقی ایلی و سایر ابعاد فرهنگ در تمام طوایف مشاهده نمی شود.
رابطه بین تفاوت نسل های کاری در بروز اهمال کاری کارکنان بخش بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان اهمال کاری در نسل های مختلف کارکنان بخش خدمات صنعت بانکداری است. در این پژوهش از روش کمّی برای تحلیل داده ها استفاده شد. پس از توزیع پرسشنامه ها بین 410 نفر از کارکنان بانک های خصوصی در شهر تهران، از آزمون های تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی برای بررسی تفاوت های بین نسلی بهره گرفته شد. با عنایت به نتایج به دست آمده، معین شد که میزان اهمال کاری و مؤلفه های سه گانه آن، در میان سه نسل، با یکدیگر تفاوت معنادار دارد. بدین صورت که اختلاف معناداری بین نسل ها در فقدان انرژی، حواس پرتی و عدم پشتکار عاطفی وجود دارد و درمجموع، اختلاف معناداری بین نسل ها در میزان اهمال کاری وجود دارد. همچنین متولدین دهه های 60 و 70 شمسی اهمال کاری بیشتری نسبت به دو نسل دیگر دارند. این امر می تواند کاربست های مدیریتی با ارزشی برای مدیران در بانک (به طور اخص) و سایر سازمان ها (به طور اعم) به دنبال داشته باشد.
برساخت هویت فرهنگی- بومی در بستر نسل ها؛ پژوهشی کیفی در میان سه نسل از شهروندان شهر بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به روندهای توسعه، تکثر فرهنگ ها و رشد مدرنیزاسیون شهری، هویت فرهنگی-بومی از شکل اولیه آن فاصله گرفته و در حال تغییر است؛ از طرفی این مسئله در میان نسل های مختلف و در شهرهای مهاجرپذیر، شکلی ویژه به خود می گیرد. پژوهش حاضر به شیوه های برساخت هویت فرهنگی-بومی در میان شهروندان بومی بندرعباس می پردازد. روش به کار رفته، کیفی و داده های مورد نیاز با بکارگیری مصاحبه ی نیمه ساختاریافته با 28 نفر از مردان و زنان 20 تا 65 ساله گردآوری شده است. یافته ها نشان از تفاوت های نسلی در برساخت هویت بومی و مواجهه با آن دارد؛ بدین ترتیب که گروه سنی بالای 50 سال مبتنی بر نوعی "انسجام و مقاومت" وگروه سنی 31-50 سال مبتنی بر "همراهی و پذیرش" با عناصر فرهنگی، هویت فرهنگی- بومی خود را برساخت کرده و در نهایت گروه سنی 20-30 سال از "هویتهای دوگانه و نامنسجم" برخوردار بوده اند. در حقیقت نسل اول(بالای 50 سال) از هویت فرهنگی-بومی یکدست و منسجمی برخوردار بوده و در برابر هویت یابی جدید، مقاومت می کند. گروه دوم(50-31 سال)، عناصری از دو هویت بومی و غیربومی را در کنار یکدیگر قرار می دهد و در نهایت نسل جوانتر(30-20 سال)، هویت فرهنگی خود را به شکلی نامنسجم و دوگانه، برساخت کرده است.
مقایسه بین نسلی سرمایه های اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی در دسترس زنان در شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
509 - 530
حوزه های تخصصی:
سرمایه در اشکال مختلف خود منابعی را برای فرد در ساختار اجتماعی فراهم می کند که با استفاده از آن کنش اجتماعی تسهیل می شود. هدف در این پژوهش مقایسه بین نسلی سرمایه های در دسترس زنان است. نمونه از بین زنان 25 40 سال شیراز و مادرانشان انتخاب شده است. پرسشنامه محقق ساخته در بین 386 زن شیرازی و مادران آن ها (جمعاً 772 پرسشنامه) تکمیل شده است. نتایج نشان دهنده آن است که سرمایه فرهنگی نسل حاضر در مقایسه با نسل گذشته بسیار افزایش یافته است. سرمایه اجتماعی کم شده و سرمایه اقتصادی تغییری نکرده است. نتایج پژوهش همچنین گویای این مطلب است که متغیرهای زمینه ای و ساختاری با انواع سرمایه رابطه معناداری دارند. با کنترل این متغیرها مشخص شد که سرمایه فرهنگی فارغ از متغیرهای زمینه ای و ساختاری بین دو نسل افزایش یافته، اما سرمایه اجتماعی خارج از ساختار طبقاتی جامعه تفاوت معناداری بین دو نسل نداشته است. سرمایه اقتصادی نیز در امتداد خطوط طبقاتی توزیع شده و ارتباطی به پویایی های نسلی ندارد. نتایج پژوهش در پرتو نظریه ها و پژوهش های انجام شده تبیین شده اند.
بررسی رابطه شکاف نسلی با میل به مصرف کالاهای فرهنگی میان نسل جوان با نسل بزرگسال(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۸ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲۶
81 - 94
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش:هدف اصلی این مقاله، بررسی رابطه شکاف نسلی بامیل به مصرف کالاهای فرهنگی میان نسل جوان با نسل بزرگسال دردانشگاه آزاد اسلامی واحدعلوم تحقیقات تهران، می باشد. بنابراین سوال اصلی آن است که آیا بین شکاف نسلی با میزان مصرف کالاهای فرهنگی میان نسل جوان با نسل بزرگسال رابطه معنی دار وجود دارد؟
روش پژوهش:روش پژوهش پیمایشی وهمچنین روش همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق شامل 340 نفر از دانشجویان دکتری، ارشد، لیسانس از رده سنی (25-19) سال به عنوان نسل جوان و (55-35)به عنوان نسل بزرگسال می باشندکه از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند.
یافته ها:یافته ها حاکی از آن است که دو نسل در زمینه مصرف کالای فرهنگی از شکاف نسلی باتوجه به فاصله سنی، تحصیلات، وضعیت تاهل، میزان مصرف کالای هنری و فضای فرهنگی تفاوت داشتند.
نتیجه گیری:دو نسل بیشترین تفاوت را در خصوص میزان مصرف کالای هنری داشتند که می تواند نمایانگر تغییردر سبک وشیوه زندگی ودر نتیجه شکاف نسلی در آینده گردد.
طراحی مدل آموزگردی در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: آموزگردی راهبردی است که می تواند به سازمان ها در زمینه تفاوت های نسلی کمک کند. از این رو، هدف این پژوهش، طراحی مدل آموزگردی در سازمان های دولتی است. طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد: روش انجام این پژوهش کیفی و با استفاده از رویکرد گلیزری نظریه داده بنیاد انجام شده است. برای گردآوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد و بعد از مصاحبه با 19 نفر از خبرگان، اشباع نظری حاصل شد. داده ها با استفاده از کدگذاری واقعی (کدگذاری باز و انتخابی) و کدگذاری نظری تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که آموزگردی به عنوان مقوله محوری، سیستم مدیریتی حمایتی، مدیریت منابع انسانی توانمندساز، ساختار سازمانی پویا، فرهنگ یادگیرنده، ویژگی های فردی و شخصیت مناسب آموزگردی، مهارت بین فردی، فرهنگ حمایتی جامعه به عنوان زمینه و شکل گیری نگرش مثبت به سازمان، توسعه توان حرفه ای و رهبری، بهبود عملکرد شغلی، شکل گیری جو مشارکتی و بهبود عملکرد سازمانی به عنوان پیامد شناسایی شدند. ارزش/ اصالت پژوهش: پژوهش حاضر توانسته است با بررسی ویژگی نسل های متفاوت کاری و همچنین مفاهیم مربی گری و مرشدی، مدلی جامع برای پیاده سازی آموزگردی در سازمان های دولتی ارائه نماید. پیشنهادهای اجرایی/ پژوهشی: بر اساس مدل ارائه شده به مدیران توصیه می شود با فاصله گرفتن از ساختارهای سلسله مراتبی و همچنین استفاده از افراد مناسب و آموزش آنها، زمینه تحقق آموزگردی را جهت کاهش شکاف نسلی در سازمان های دولتی فراهم نمایند.
بررسی تفاوت های سه نسل انقلاب اسلامی نسبت به ارزش های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
جامعه جدید همواره در حال تغییر است و تغییرات پرشتاب از ویژگی های این جامعه است. این تغییرات لزوم دگرگونی در سیاست گذاری ها و بهنگام سازی آن ها را خاطرنشان می کند، چرا که زمینه اجتماعی و فرهنگی در دوران جدید با سرعت بالایی تغییر می کند. از این رو لازم است تا سیاست گذاری های فرهنگی و اجتماعی نیز نسبت به این تغییرات، انطباق پذیری لازم را داشته باشند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تفاوت های سه نسل انقلاب اسلامی نسبت به ارزش های (ویژگی های) اجتماعی، اقتصادی و سیاسی انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر روش، توصیفی- پیمایشی است. بعد از تدوین اهداف و سوالات پژوهش، پرسشنامه ای حاوی 61 سؤال تهیه و در میان جامعه آماری توزیع گردید. در تدوین سؤالات پرسشنامه، از مولفه هایی استفاده شد که ضمن پوشش مبانی نظری تحقیق، با فضای کلی حاکم بر موضوع مورد مطالعه مطابقت داشته باشند. برای بررسی روایی پرسشنامه، از روش اعتبار محتوا استفاده گردید. برای محاسبه پایایی، از ضریب آلفای کرونباخ بهره گیری شد و پایایی پرسشنامه بسیار مطلوب به دست آمد. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه شهروندان تهرانی متعلق به سه نسل انقلاب در سال 1399 بودند. شیوه نمونه گیری در این تحقیق نمونه گیری تصادفی ساده بود. پس از اطمینان از روایی و پایایی مقیاس های طراحی شده براساس محاسبات انجام شده، پرسشنامه ها در نمونه ای به حجم 450 نفر (برای هر نسل 150 پرسشنامه) توزیع شد. تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام گردید. برای آزمون فرضیه ها از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شد و نرم افزار مورد استفاده SPSS نسخه 25 بود. ارزش ها و مطالبات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در بین سه نسل دارای تفاوت معنی داری است. نسل سوم در ارزش های اقتصادی متفاوت از نسل های دوم و اول است. نسل سوم و نسل دوم در ارزش های اجتماعی متفاوت از نسل اول هستند. ارزش های فرهنگی در بین سه نسل دارای تفاوت معنی داری است.
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر انتظارات فرزندان از والدین (مورد مطالعه: نوجوانان استان خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵۸
27 - 46
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر انتظارات فرزندان از والدین (مورد مطالعه: نوجوانان استان خراسان جنوبی) انجام شده است. مبانی نظری پژوهش با استفاده از رهیافت جامعه شناسی و روانشناسی اجتماعی و با تأکید بر نظریه های تئوری محرومیت نسبی تدرابرت گر، مانهایم، زیمل، وبر، بروس کوئن و مک لوهان تدوین شده است. این پژوهش مطالعه ای مقطعی و از نوع توصیفی بود. مطالعه حاضر در سال 1398 و در میان 580 نفر از نوجوانان 18-13 سال استان خراسان جنوبی که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و تصادفی انتخاب شده بودند، انجام گرفته است. تحلیل داده ها با به کارگیری نرم افزار آماری SPSS نسخه 25 در دو سطح توصیفی و تحلیلی انجام شده است. تحلیل داده ها بر اساس ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیونی بوده است. نتایج نشان داد که میانگین شاخصهای تفاوت نسلی فرزندان 91/1 درصد، گروه همسالان 86/6 درصد و احساس محرومیت نسبی با 86/4 درصد بیش از سایر متغیرهای مستقل است. به ترتیب متغیرهای کنترل فرزندان(73/2 درصد)، میزان استفاده از رسانه ها(73/1 درصد)، سبک زندگی والدین(72/1 درصد) و مصرف گرایی فرزندان در ردیفهای بعدی قرار دارند. میانگین انتظارات فرزندان از والدین نیز 59/1 درصد است. رابطه میان متغیرهای تفاوت نسلی فرزندان با والدین، مصرف گرایی فرزندان، سبک زندگی والدین، گروه همسالان و میزان استفاده از رسانه ها با انتظارات فرزندان از والدین معنادار و مثبت بود و رابطه ای معنا دار و معکوس میان متغیرهای احساس محرومیت نسبی در فرزندان و کنترل فرزندان از سوی والدین با انتظارات فرزندان از والدین وجود داشت.
بررسی تبیینی متوالی شکاف ارزش های فرهنگی بین مادران و دختران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
99 - 112
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر، بررسی کمی و کیفی شکاف ارزش های فرهنگی بین مادران و دختران بود.روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت داده ها آمیخته بود. جامعه آماری بخش کمی دانشجویان زن دانشگاه فرهنگیان بوشهر بودند که 235 نفر از آن ها با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. جامعه بخش کیفی نیز دانشجویان زن دانشگاه فرهنگیان بوشهر بودند که 25 نفر طبق اصل اشباع نظری با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. اعتبار محتوایی پرسشنامه، با اخذ نظرات و پیشنهادات اعضای پانل خبرگان و پایایی ابزار با آلفای کرونباخ برای پرسشنامه سرمایه 8/0، ارزش های فرهنگی 73/0 و ساخت توزیع قدرت در خانواده 74/0 تأیید شد. ابزار تحقیق در بخش کیفی، مصاحبه نیمه – ساخت یافته بود. قابلیت اعتماد از طریق روش مثلث بندی محققان و کنترل توسط مشارکت کنندگان و قابلیت اتکاء با روش توافق درون موضوعی دو کد گذار 5/75 درصد تأیید شد. در بخش کمی، داده ها با رگرسیون چندگانه و آزمون یو – من ویتنی با نرم افزار SPSS 26 و در بخش کیفی، با تحلیل مضمون در نرم افزار MAXQDA 2020 تحلیل شدند.یافته ها: در بخش کمی، نتایج نشان داد که اختلاف بین مادران و دختران به لحاظ ارزش های فرهنگی معنا دار بود. متغیر های تفاوت سرمایه و ساخت توزیع قدرت مهمترین پیش بینی کننده های معنی دار شکاف ارزش های فرهنگی بین مادران و دختران بودند. در بخش کیفی، در توصیف مشارکت کنندگان از شکاف ارزش های فرهنگی بین مادران و دختران، 225 مضمون پایه، 8 مضمون سازمان دهنده و یک مضمون فراگیر شکل گرفت. در بررسی دیدگاه مشارکت کنندگان، پیرامون چگونگی نقش تفاوت سرمایه بر شکاف ارزش های فرهنگی، 385 مضمون پایه، 11 مضمون سازمان دهنده و 4 مضمون فراگیر و چگونگی نقش ساختار توزیع قدرت بر شکاف ارزش های فرهنگی، 102 مضمون پایه، 5 مضمون سازمان دهنده و یک مضمون فراگیر بوجود آمد.بحث و نتیجه گیری: بین مادران و دختران به لحاظ ارزش های فرهنگی تفاوت معنی داری وجود داشت. متغیر های تفاوت سرمایه و ساخت توزیع قدرت بر شکاف ارزش های فرهنگی نقش معنی داری داشتند که مشارکت کنندگان با توضیح چگونگی این نقش، بر آن صحه گذاشتند.