مطالب
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۱٬۱۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
سلامت روان نقش مهم و بنیادی در بهتر زندگی کردن افراد، کارآمدی فعالیتشان و توانایی آنان برای عملکرد مؤثر در زندگی شان دارد. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سلامت روان بر اساس عملکرد جنسی زنان متأهل انجام گرفت. این تحقیق از نوع توصیفی و همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان متأهل شهرستان بوانات بود که ۱۳۰ نفر از زنان متأهل به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه های سلامت روانی کیز (2002) و عملکرد جنسی روزن و همکاران FSFI (2000) استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از دو آزمون ضریب همبستگی پیرسون و ضریب رگرسیون استفاده شد. یافته ها نشان دادند بین سلامت روان و عملکرد جنسی زنان متأهل رابطه معنادار مثبتی وجود دارد و مؤلفه های میل و رضایت مندی قدرت بالاتری در پیش بینی سلامت روان دارند. نتایج حاصل نشان داد که هرچه زنان متأهل در روابط زناشویی، رضایت مندی و خرسندی بهتری داشته باشند، دارای سلامت روان بیشتری هستند. لذا عملکرد جنسی مطلوب می تواند بر سلامت روان زنان مؤثر باشد. مطالعه بر روی دانش جنسی زنان متأهل علاوه بر تأثیری که بر سلامت روان و سلامت جامعه دارد، موجب پایداری و انسجام خانواده و زندگی زناشویی و کاهش طلاق در جامعه خواهد شد.
اثربخشی درمان شناختی - رفتاری در رشد خودپنداره جنسی زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ زمستان (دی) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۸
۲۰۶۶-۲۰۵۳
زمینه: یکی از عوامل تأثیرگذار بر عملکرد جنسی زنان، تصورات و احساسات آن ها نسبت به ارتباط جنسی و شناخت جنبه های جنسی خویشتن و در یک تعریف کلی خودپنداره جنسی است. از طرفی باورها و شناخت های منفی، عامل مهمی در اختلالات جنسی بوده و درمان شناختی - رفتاری و استفاده از روش بازسازی شناختی برای درمان اختلالات جنسی می تواند کمک کننده باشد. هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان شناختی - رفتاری در رشد خودپنداره جنسی زنان متأهل انجام شد. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه ی زنان مراجعه کننده به مراکز زنان، زایمان و مشاوره شهرستان بابل در سال 1394 تشکیل دادند. تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند (هر گروه 15 نفر). ابتدا هر دو گروه به پرسشنامه خودپنداره جنسی اسنل و همکاران (1993) پاسخ دادند (پیش آزمون). سپس گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت مداخله شناختی - رفتاری قرار گرفتند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه وتحلیل اطلاعات با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد در مرحله پس آزمون بین دو گروه در خودپنداره جنسی، رضایت جنسی، اعتماد به خود جنسی و افسردگی جنسی تفاوت معنی داری وجود دارد (0/01 >P). درحالی که در نمره میل و انگیزه جنسی بین گروه ها تفاوت معنی داری مشاهده نشد (0/05 <P). به این معنی که نمرات افراد در خودپنداره جنسی، رضایت جنسی و اعتماد به خود جنسی، ارتقا و در افسردگی جنسی کاهش یافته است. نتیجه گیری: درمان شناختی - رفتاری بر رشد خودپنداره جنسی زنان متأهل تأثیر داشته است و ازاین رو متخصصان می توانند از این مداخله برای افزایش خودپنداره جنسی، رضایت جنسی و اعتماد به خود و کاهش افسردگی جنسی در زنان استفاده کنند.
پیش بینی نگرش به خیانت زناشویی بر اساس مؤلفه های رضایت جنسی و صمیمیت در زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، پیش بینی نگرش به خیانت زناشویی بر اساس مؤلفه های رضایت جنسی و صمیمیت در زوجین شهر کرمانشاه است. پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر کرمانشاه در سال 1400-1399 بود. نمونه مورد نظر در پژوهش حاضر مطابق با فرمول کوکران، 200 تن بود که با روش نمونه گیری در دسترس از مراکز مشاوره انتخاب شدند و به پرسشنامه های نگرش به خیانت زناشویی مارک ویتلی، رضایت جنسی لارسون (1988) و صمیمیت زناشویی (MIS) پاسخ دادند. نتایج به دست آمده با استفاده از رگرسیون چند متغیره و ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین مؤلفه های رضایت جنسی، شامل تمایل به برقراری رابطه جنسی، نگرش جنسی، کیفیت زندگی جنسی، سازگاری جنسی و صمیمیت با نگرش به خیانت زناشویی در زوجین همبستگی منفی و معناداری وجود دارد. با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت هر قدر مؤلفه های رضایت جنسی و صمیمیت در زوجین بالاتر باشد، نگرش منفی نسبت به خیانت زناشویی وجود دارد. بنابراین با توجه به اهمیت و نقش مؤلفه های رضایت جنسی و صمیمیت در زندگی زناشویی، می توان نگرش به خیانت در زوجین را تبیین نمود.
سنجش رویه نوین قضایی در پرونده های تجاوز جنسی در پرتو آموزه های عدالت ترمیمی: الگوی «وضعیت موجود+» مطالعه موردی دادگاه کیفری یک تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال سیزادهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۱)
291-324
حوزههای تخصصی:
در عدالت ترمیمی پاسخ به مشکل جرم با مشارکت بزه دیده، مرتکب و جامعه محلی تعیین می شود و بدون آنکه به یک برنامه خاص یا مجموعه ای از برنامه ها و الگوی واحد محدود شود، مستلزم تلقی متفاوت از جرم و پاسخ به آن و به نوعی دگرگونی در کل نظام حقوقی است تا با پایبندیِ هرچند نسبی کنشگران به مبانی و ارزش های ترمیمی، تحقق اهداف ترمیمی میسر گردد. روح حاکم بر گفتمان قضایی ایران در پرونده های تجاوز جنسی تحت تأثیر بازتعریف اهداف مداخله کیفری در گفتمان تقنینی و به تبع آن به رسمیت شناختن عدالت ترمیمی هرچند در جرایم تعزیری در قانون مجازات اسلامی و آیین دادرسی کیفری، به صورت غیر رسمی و تا حدودی به سمت اتخاذ سازوکارهای ترمیمی در این پرونده ها گرایش یافته است. مسئله اصلی این مقاله شناسایی و سنجشِ گاه انتقادیِ رویه ها و سازوکارهای نوین و ابتکاری قضات در پرونده های تجاوز جنسی در دادگاه کیفری یک تهران با استفاده از مصاحبه های عمیق و نیمه ساختارمند با 35 قاضی این دادگاه و چندین مشاهده مشارکتی است که گاه قرابتی هرچند نسبی با اهداف عدالت ترمیمی و با محوریت تأمین نیازهای بزه دیده و توجه به دغدغه ها و مطالبات مرتکب دارد. رویه ای که شبیه «الگوی وضعیت موجود +» است.
پیامدهای روانی، جسمانی و عاطفی آزار جنسی محارم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۴
۲۲۸-۱۷۵
حوزههای تخصصی:
مقدمه : آزار جنسی به محارم جرمی درون خانوادگی است که نه تنها آزاردیده و آزاگر بلکه سایر اعضای خانواده را در معرض آسیبی عمیق قرار می دهد. تسلط آزارگر بر آزاردیده و حفظ آیروی خانوادگی و وقوع این جرم در نقطه کور جامعه منجر به برملانشدن آزار و استمرار پیامدهای این رفتار در پوسته زیرین جامعه می شود. با توجه به این که اولین قدم به منظور پیشگیری و درمان کشف گستره آسیب است در این مقاله در صدد هستیم که به مهم ترین پیامدهای تعرض جنسی محارم از زاویه نگاه آزار دیدگان اشاره کنیم. روش: تحقیق حاضر یک مطالعه کیفی و با روش تحلیل محتوای استقرایی است. نمونه گیری تحقیق به شیوه هدفمند و تا رسیدن به مرز اشباع داده ها انجام شد .در مجموع با 19 آزاردیده مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته صورت گرفته و علاوه بر این به منظور تحلیل دقیق تر موضوع 17پرونده مرتبط مورد مطالعه قرار گرفت. یافته ها: در تحقیق حاضر پس از چندین مرحله تحلیل و ادغام کدهای مشابه یعنی در نهایت 53 کد استخراج شد. کدهای اصلی در 6 زیرمقوله قرار گرفت که عبارتند از «پیامدهای جسمی» «پیامد جانی»، «خودانگاری منفی»، «پیامد روانی-جنسی»، «روابط درون خانوادگی ناکارآمد»، «روابط برون خانوادگی ناکارآمد». پس از تجمیع زیر مقوله ها در نهایت سه مقوله اصلی استخراج شد که عبارتند از «پیامد فیزیکی»، «پیامدهای روانی فردی» و «پیامدهای روانی جمعی». بحث: آزار جنسی محارم از جمله جرایمی است که از جهات مختلف به آزاردیدگان جنسی لطمه وارد می کند. دسترسی بالا به آزاردیده، کودک یا نوجوان بودن آزاردیده، وابستگی مالی- عاطفی آزاردیده به آزارگر، فقدان نظارت و تسلط کامل آزارگر بر آزاردیده، موجب توسعه دامنه آسیب های این جرم می شود. با توجه به اهمیت و ضرورت پیشگیری و درمان وقوع چنین جرایمی در خانواده، به نظر می رسد در ابتدا ضروری است ضمن پایان دادن به سیاست کتمان و نادیده انگاری تعرضات جنسی محارم، در سطوح مختلف با پذیرش آسیب موجود در کشور با ایجاد گفتمان در سطوح مختلف، شرایط افشاگری و درمان آزاردیدگان و آزارگران جنسی محارم فراهم گردیده و از طرفی با اتخاذ سیاست های پیشگیرانه از وقوع این جرایم پیشگیری شود.
نقش تعدیل کننده بهزیستی معنوی در رابطه بین رضایت جنسی و رضایت زناشویی زنان متأهل شهر تهران
حوزههای تخصصی:
یکی از جنبه های بسیار مهم و پیچیده زندگی زناشویی، رضایت زناشویی است که نقش بسیار مهمی در استحکام و پایداری روابط زناشویی دارد. عوامل مختلفی در تأمین رضایت زناشویی مؤثرند. یکی از مهم ترین آن ها رضایت جنسی همسران از یکدیگر است که این نیز به نوبه خود از عوامل دیگری مانند سلامت معنوی متأثر است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کننده بهزیستی معنوی در رابطه بین رضایت جنسی و رضایت زناشویی زنان متأهل شهر تهران انجام شد. مطالعه حاضر، توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل زنان متأهل شهر تهران در سال 1400 است که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 167 نفر برای شرکت در این مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل مقیاس بهزیستی معنوی، مقیاس رضایت جنسی و پرسشنامه وضعیت زناشویی گلومبوک-راست بود. برای تحلیل داده ها از روش های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تحت نرم افزار کامپیوتری SPSS نسخه 22 استفاده شد. یافته ها نشان داد که ضریب همبستگی بین رضایت جنسی (**37/0) و بهزیستی معنوی (**31/0) با سازگاری زناشویی در سطح 01/0 معنادار بود. همچنین بهزیستی معنوی در رابطه بین رضایت جنسی و سازگاری زناشویی دارای نقش تعدیل کنندگی بود (05/0 >P). طبق نتایج مطالعه حاضر، رضایت جنسی و بهزیستی معنوی قابلیت پیش بینی سازگاری زناشویی را در زنان دارند و بنابراین می توان این نتایج را در اختیار فعالان حوزه زوج درمانی و خانواده قرار داد تا از آن برای ارتقای رضایت زناشویی در مراجعین خود استفاده کنند.
رابطه عملکرد خانواده با رفتارهای پرخطر جنسی و مصرف مواد در زنان: میانجی گری سرمایه روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
47 - 62
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مخاطرات و بحران های جوامع امروزی، گرایش زنان به انجام رفتارهای پرخطر است. پژوهش حاضر با هدف بررسی عملکرد خانواده با گرایش به رفتارهای پرخطر جنسی و مصرف مواد با میانجی گری سرمایه روانشناختی در زنان شهر کرمانشاه انجام شد. روش: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی از نوع همبستگی، تعداد 600 نفر از زنان با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتاز و آوری( 2007)، پرسشنامه عملکرد خانواده اپشتاین، بالدوین و بیشاب( 1983) و پرسشنامه رفتارهای پرخطر مرکز کنترل بیماری های آمریکا استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش همبستگی و نحلیل مسیر توسط نرم افزار SPSS-25 و AMOS-23انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین عملکرد خانواده با گرایش به مصرف موادو روابط جنسی پرخطر همبستگی منفی و معناداری در سطح 001/0= P وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد بین خودکارآمدی، خوش بینی، امید و تاب آوری با گرایش به مصرف مواد و رفتار جنسی پرخطر همبستگی منفی و معناداری در سطح 001/0= P وجود دارد. در نهایت نتایج نشان داد که متغیرهای خوش-بینی و امید توان میانجی گری بین عملکرد خانواده و گرایش به رفتارپرخطر جنسی و مصرف مواد را دارند. بنابراین با تاکید بر عملکرد خانواده و مفاهیم مثبت روان شناختی و با تقویت این عوامل می توان از گرایش افراد به رفتارهای پرخطر( مصرف مواد و رفتارهای جنسی پرخطر) پیشگیری کرد.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجانی بر نابهنجاری های جنسی نوجوانان کاربر سایت های هرزه نگاری
حوزههای تخصصی:
کودکان و نوجوانان بیشترین قربانیان هرزه نگاری به شمار می روند. درواقع، زمینه های کنجکاوی، تأثیرپذیری و یادگیری کودکان و نوجوانان سبب شده تا نسبت به بزرگ سالان بیشتر به مسائل جنسی توجه نموده و از این رهگذر به آثار هرزه نگارانه بیشتر گرایش یابند و بالطبع آسیب بیشتری ببینند. این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجانی بر نابهنجاری های جنسی نوجوانان کاربر سایت های هرزه نگاری شهرآبادان پرداخت. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازلحاظ روش، نیمه آزمایشی که در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه پژوهش حاضر شامل نوجوانان کاربر سایت های هرزه نگاری ساکن شهرآبادان بود که به مراکز مشاوره مراجعه نموده بودند. حجم نمونه شامل 40 نفر (20 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه کنترل) و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شد. اعضای گروه آزمایش، به صورت گروهی تحت آموزش تنظیم هیجان در 8 جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفتند که جهت آموزش راهبردهای تنظیم هیجان از محتوای جلسات آموزشی تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس (2014) استفاده شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل ﻣﻘیﺎس ﭘﺎراﻓیﻠیﺎ کﻮرت ﻓﺮویﻨﺪ (1968) بود. داده ها با روش های آمار استنباطی تحلیل کوواریانس تجزیه وتحلیل شد. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد آموزش تنظیم هیجانی در نابهنجاری های جنسی و ابعاد آن مؤثر بوده است؛ اما در مؤلفه یادگار پرستی مؤثر نبوده است؛ بنابراین توجه به آموزش تنظیم هیجان در مدارس اهمیت زیادی دارد و عامل مهمی در کاهش نابهنجاری های جنسی نوجوانان به شمار می رود.
نقش واسطه ای تنظیم هیجان، مدیریت تعارض و صمیمیت جنسی در رابطه سازگاری زناشویی و ویژگی های شخصیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۲۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
231 - 250
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش نقش واسطه ای تنظیم هیجان، مدیریت تعارض و صمیمیت جنسی در رابطه سازگاری زناشویی و ویژگی های شخصیتی انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه ی معلمان متأهل شهر کرمانشاه در بازه زمانی سال1400-1399 بوده که از میان آن ها 300 معلم متأهل به روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای انتخاب شدند. اطلاعات پژوهش با استفاده از پرسش نامه های مقیاس سازگاری زناشویی (اسپانیر، 1976)، پرسش نامه ویژگی های شخصیتی (کاستا و مک کری ، 1985)، مقیاس دشواری تنظیم هیجان (گرتز و رومر، 2004)، حل تعارض و صمیمیت جنسی از خرده مقیاس پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ (اولسون، 1998)، جمع آوری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS-24 و AMOS-24 تجزیه وتحلیل شدند. نتایج مدل نهایی نشان داد ویژگی های شخصیتی و سازگاری زناشویی به طور مستقیم و نقش واسطه ای مدیریت تعارض، تنظیم هیجان و صمیمیت جنسی به طور غیر مستقیم در سطح معنی داری 05/0 همبسته هستند. یافته ها نشان داد که ویژگی های شخصیتی با مدیریت تعارض، دشواری تنظیم هیجان، صمیمیت جنسی و سازگاری زناشویی و دشواری تنظیم هیجان به سازگاری زناشویی، مدیریت تعارض به سازگاری زناشویی و صمیمیت جنسی به سازگاری زناشویی نیز رابطه مستقیم دارند. همچنین نتایج دیگر نشان داد که اثر غیرمستقیم ویژگی های شخصیتی بر سازگاری زناشویی از طریق دشواری تنظیم هیجان، مدریت تعارض و صمیمت جنسی از لحاظ آماری معنی دار بود. پبا توجه به نتایج پژوهش، پیشنهاد می شود در مشاوره پیش از ازدواج و درمان مشکلات زناشویی بر آموزش مولفه های اثرگذار بر سازگاری زناشویی، ویژگی های شخصیتی و متغیر-های میانجی به عنوان پیشگیری و درمان تاکید شود.
ضرورت آموزش جنسی جامع براساس مطالعه ای داده بنیاد در میان دختران نوجوان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال نوزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
114 - 86
تربیت و آموزش جنسی برای ارتقاِ دانش، تغییر نگرش افراد یک جامعه بویژه نوجوانان و جوانان همواره مورد تایید و تاکید بوده است. توانایی افراد در دستیابی به سلامت جنسی و مدیریت آن به عواملی همچون اطلاعات علمی و جامع در دسترس درمورد بدن و نحوه مدیریت صحیح آن، بلوغ، هویت جنسی و گرایش جنسی خود، اختلالات و انحرافات جنسی و همچنین به زندگی در بستری که بر آموزش و سلامت جنسی تاکید می کند و آن را رواج می دهد بستگی دارد. در این مقاله، یافته های حاصل از مطالعه روایت دختران از نیاز به آموزش جنسی جامع در جهت اصلاح فهم جنسی آنها و کاهش پیامدهای منفی منتج از کج فهمی های جنسی گزارش می شود. این پژوهش با روش نظریه زمینه ای و در رویکرد برساخت گرایانه اجرا گردیده است. مشارکت کنندگان در پژوهش، 30 دختر نوجوان 12 تا 18 ساله شهر اصفهان بودند. افراد مشارکت کننده با روش نمونه گیری هدفمند متوالی با رعایت حداکثر تنوع، شامل نمونه گیری گلوله برفی و نظری به پژوهش پیوستند و فرآیند فهم جنسی در تجربه زیسته آنها با تکنیک مصاحبه های انباشتی و روایت گونه مطالعه گردید.بر اساس یافته های پژوهش، روایت دختران را می توان در سه مقوله اصلی محوریت آموزش جنسی جامع، برساخت پازل فهم جنسی، و پیامدهای فهم نابهنگام و ناقص خلاصه نمود. نیاز به آموزش جنسی مفهوم مسلم فرض شده ای در بین نوجوانان است که نیازمند توجه ویژه در راستای بهبود دانش، مهارت و نگرش آنها در سن مناسب و کاهش پیامدهای منفی ناشی از نقصان فهم است.
پیش بینی دلزدگی زناشویی بر اساس صمیمیت جنسی و میانجیگری خودپنداره جنسی در دانشجویان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
340 - 360
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش پیش بینی دلزدگی زناشویی بر اساس صمیمیت جنسی و میانجیگری خودپنداره جنسی در دانشجویان متاهل بود. روش پژوهش: این پژوهش مقطعی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را دانشجویان متاهل دانشگاه آزاد اسلامی در سال 1399 تشکیل دادند که تعداد 210 نفر به صورت آنلاین به پرسشنامه های صمیمیت جنسی (بطلانی و همکاران، 1389)، خودپنداره جنسی (اسنل، 1998) و دلزدگی زناشویی (پاینز، 1996) پاسخ دادند. به منظور بررسی متغیرهای مدل پیش بینی دلزدگی زناشویی آزمون های ضریب همبستگی پیرسون (با استفاده از نرم افزار SPSS) و تحلیل مسیر (با استفاده از نرم افزار آماری LISREL) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که خودپنداره جنسی مثبت با دلزدگی زناشویی رابطه ندارد و فقط بعد منفی خودپنداره جنسی با دلزدگی زناشویی رابطه مثبت دارد. صمیمیت جنسی با دلزدگی زناشویی رابطه مستقیم و معکوس داشت. خودپنداره جنسی منفی بین صمیمیت جنسی با دلزدگی زناشویی نیز نقش میانجیگری را داراست (05/0=P). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه بیانگر این است که به صور خاص صمیمیت جنسی و خودپنداره جنسی نقش قابل توجهی در چگونگی دلزدگی زناشویی ایفا می کند، بنابراین توجه به این عوامل برای هر گونه اقدام و برنامه ریزی در زمینه دلزدگی زوجین بیش از پیش اهمیت دارد.
تفاسیر قضایی از سوءرفتار جنسی زوج در محاکم خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوقی دادگستری سال هشتاد و ششم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۱۷
21 - 42
حوزههای تخصصی:
سوءرفتار جنسی زوج نسبت به زوجه در نظام حقوقی ایران، صراحتاً به رسمیت شناخته نشده است. اما در پرتو مفادی از قوانین حوزه خانواده، می توان جایگاهی برای لحاظ این مسئله یافت. به جهت سکوت قانون گذار در تعریف تمکین، عدم تفکیک تمکین عام و خاص و تعیین حدود و دامنه هر یک، شناسایی حقوق جنسی زوجین در دعاوی خانوادگی با چالش هایی مواجه است. در این پژوهش به این پرسش ها پاسخ داده می شود که در فرض سوءرفتار جنسی زوج، چه سازوکار تقنینی در حمایت از زوجه در نظام حقوقی ایران پیش بینی شده است؟ و قضات در رویه محاکم خانواده این قوانین را چگونه تفسیر می کنند؟ این پژوهش ضمن بررسی متون فقهی و قوانین حقوقی، با استفاده از رویکرد کیفی و روش موردپژوهی، رویه قضایی دادگاه های خانواده استان تهران در صدور آراء الزام به تمکین و طلاق قضایی به موجب عسر و حرج جنسی زوجه را به همراه تحلیل محتوای پرونده ها، مصاحبه عمیق با زنان متقاضی طلاق مراجعه کننده به محاکم و قضات دادگاه های خانواده، واکاوی می کند. یافته های پژوهش نشان می دهد تفاسیر قضات از مصادیق سوءرفتار جنسی متشتت بوده و احراز ضرر و حرج جنسی زوجه، علاوه بر سختی اثبات، فاقد ضابطه های معین و مبتنی بر برداشت های شخصی قضات از دامنه تمکین است. از این رو، لحاظ حقوق جنسی متعارف زوجین در قوانین حوزه خانواده و استقرار رویه واحد در صدور حکم عدم الزام به تمکین و احراز عسروحرج زوجه در مصادیق سوءرفتار جنسی زوج ضروری است.
تجربه زیسته خودپنداره و تروماهای کودکی افراد مبتلا به اختلال اعتیاد جنسی
زمینه و هدف: اعتیاد جنسی یک اختلال روانی با پیامدهای فردی، بین فردی، قانونی، اجتماعی و جسمانی ناخوشایند است. اعتیاد جنسی به طور عمده در تجربه های ناخوشایند در خانواده و در کودکی ریشه دارد. هدف مطالعه حاضر بررسی تجربه زیسته خودپنداره و تروماهای کودکی افراد مبتلا به اختلال اعتیاد جنسی بود. روش پژوهش: این مطالعه در بخش کیفی بر روی 10 نفر از بیماران مبتلا به اعتیاد جنسی شهر تهران در سال 1401 با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در مطالعه حاضر، از آزمون تجدیدنظر شده غربالگری اعتیاد جنسی کارنز و همکاران(2010) جهت غربالگری استفاده شد. در بخش کیفی از روش پیشنهادی ون مانن (2016) برای تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شده است. یافته ها: نتایج در بخش کیفی در 4 مضمون اصلی « انکار»، «تنبیه برای تاب آوری بیشتر»، «ناامیدی در برابر امید» و «خودپنداره منفی» و 9 مضمون فرعی دسته بندی شدند. نتیجه گیری: این نتایج تلویحات مهمی از نقش تجربیات ناخوشایند در خانواده بر رفتارهای جنسی افراد در سا ل های بعدی زندگی دارد. به طوری که کسانی که خودپنداره منفی و ترومای کودکی بیشتری دارند بیشتر مستعد اختلال اعتیاد جنسی هستند.
بررسی الگوی روابط ساختاری در پیش بینی عملکرد جنسی زنان بر اساس نقش جنسیتی آندروژنی با واسطه سبک های تبادل اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین نقش جنسیتی آندروژنی و عملکرد جنسی زنان با میانجیگری سبک های تبادل اجتماعی صورت گرفت. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان متاهلی بود که در شهر تهران زندگی می کردند که از طریق فراخوان اینترنتی در پژوهش شرکت کردند. در پژوهش حاضر از مقیاس نقش های جنسیتی بم (1981)، مقیاس عملکرد جنسی زنان (روزن و همکاران، 2000) و پرسشنامه تبادل اجتماعی لیبمن و همکاران (2011) به عنوان ابزار استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که عملکرد جنسی رابطه منفی معنی داری با سبک تبادلی منفعت طلبی و رابطه مثبت معنی داری با سبک سرمایه گذاری افراطی دارد. همچنین همبستگی منفی و معناداری بین نقش جنسیتی آندروژنی، با سبک های تبادل منفعت طلبی و سرمایه گذاری افراطی وجود دارد. همچنین شاخص های برازش حاکی از برازش خوب مدل پیشنهادی با داده هاست. نتایج آزمون بوت استراپ نیز نشان داد که سبک تبادل منفعت طلبی (300/0 β=) و سبک تبادل سرمایه گذاری افراطی (280/0- β=) نقش واسطه ای معناداری در رابطه بین الگوی جنسیتی آندروژنی با عملکرد جنسی دارند.نتیجه گیری: با توجه به نتایج، جهت بهبود عملکرد جنسی باید به سبک های تبادل اجتماعی توجه کرد. یافته های پژوهش حاضر چهارچوب مفیدی را در شناسایی مولفه های تاثیرگذار در حوزه روانشناسی اجتماعی در عملکرد جنسی زنان فراهم می کند که در برنامه های پیشگیری و درمانی می بایست مدنظر قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی مسئله محور جنسی مبتنی بر رویکرد اسلامی و زوج درمانی تلفیقی فراشناختی- فراهیجانی بر مسائل جنسی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رضایتی که زوجین در روابط جنسی تجربه می کنند یکی از جوانب بسیار مهم و حیاتی زندگی زناشویی است. از آن جا که رفتار جنسی تا حدود زیادی اکتسابی و مبتنی بر یادگیری است، نیاز به آموزش و تربیت ویژه دارد. این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی زوج درمانی مسئله محورجنسی مبتنی بر رویکرد اسلامی و زوج درمانی تلفیقی فراشناختی- فراهیجانی برمسائل جنسی در زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر سنندج انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و طرح آن پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه است و از لحاظ هدف، جزء تحقیقات کاربردی است. با توجه به ماهیت جامعه موردپژوهش، برای انتخاب نمونه این پژوهش از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد و پرسشنامه چند وجهی مسائل جنسی MSQ (1993) روی آنها اجرا گردید. برای تحلیل آماری داده ها از تحلیل کوواریانس (ANCOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد تفاوت بین میانگین نمرات مسائل جنسی درپیش آزمون با پس آزمون معنادار است. تفاوت بین میانگین های زوج درمانی مسئله محور جنسی مبتنی بر رویکرد مسئله محور جنسی با زوج درمانی تلفیقی فراشناختی– فراهیجانی در سطح (05/0>P) و بین زوج درمانی تلفیقی فراشناختی- فراهیجانی و کنترل در سطح (01/0>P) معنادار است، اما تفاوت بین میانگین های گروه زوج درمانی مسئله محور جنسی مبتنی بر رویکرد مسئله محور جنسی و کنترل معنادار نشده است (05/0<P). به طور کلی تفاوتی در بین گروه ها وجود دارد اما از نظر آماری این تفاوت معنادار نیست. با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت که از جمله رویکردهای درمانی مؤثر برای کمک به زوج هایی که دچار ناسازگاری در روابط و تنظیم هیجانات هستند، دو رویکرد زوج درمانی مسئله محور مبتنی بر رویکرد اسلامی و زوج درمانی تلفیقی فراهیجانی فراشناختی است که می توان از این رویکردها به عنوان یک الگوی درمانی و نیز یک الگوی آموزشی به منظور پیشگیری از تعمیق تعارضات و نیز بهبود روابط زوجها در قالب درمانهای زوجی و یا کارگاههای آموزشی بهره گرفت.
بهره وری جنسی از زوجه نابالغ از منظر فقه امامیّه(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال هشتم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۹
161 - 197
یکی از احکام چالش بر انگیزِ مرتبط با نظام حقوق زنان در اسلام، حکم جواز استمتاع از زوجه نابالغ است. بر اساس این حکم، هرگونه بهره وری جنسی غیرِ مباشرت خاص به نحو دخول از زوجه نابالغ جایز است. جستار حاضر با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی، در پی بازخوانی این حکم است. برای این منظور پس از تبیین ادله باورمندان به جواز استمتاعات مورد نظر از زوجه نابالغ، به نقد و بررسی هر یک از آن ها پرداخته و سپس دیدگاه برگزیده را در دو فراز علل جواز تغییر احکام و مؤلفه های اثربخش بر تغییر حکم استمتاع از صغیره پی می گیرد. در فراز اول، ثابت گردید که دو علتِ اولی بودن حکم و تغییر شرایط می توانند دست مایه تغییر احکام قرار گیرند. در فراز پسین، پنج عامل ذیل در مسئله استمتاع از صغیره را، سبب تغییر حکم اولی آن برمی شمارد: قبح عقلایی، غیرعرفی بودن؛ مخالفت با مصلحت کودک، زیان آور بودن و مخالفت با اخلاق. بر اساس توضیحات مندرج ذیل هریک از این مؤلفه ها، هرگونه بهره وری جنسی از صغیره در عصر حاضر ناروا خواهد بود.
راه کارهای تربیت جنسی فرزندان در خانواده
تربیت جنسی فرزندان، یکی از مهمترین دغدغه های فکری والدین است. ناتوانی پدر و مادر در انتخاب رفتار مناسب با فرزندان، اثرات جبران ناپذیری بر رفتار آنها دارد که گاهی تا پایان عمر باقی خواهد ماند. اگر والدین اطلاعات و راه کارهای صحیح را با به کار گیری از اصول تربیت اسلامی همراه کنند، قادر خواهند بود فرزندان خود را در دورانی کودکی و نوجوانی که خطر آلوده شدن به انواع انحرافات به ویژه انحرافات جنسی برای آنها وجود دارد، کمک کرده تا این دوران را به سلامت و با بهداشت جسمی و روحی پشت سر بگذرانند. مقاله حاضر، راه کارهای تربیت جنسی فرزندان از سن نوجوانی و جوانی در خانواده را بررسی کرده و توصیه می کند که والدین باید نسبت به این مرحله از زندگی فرزندان شناخت کامل داشته باشند و برای پرورش فکری و اخلاقی فرزندانشان تلاش کنند. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی، راهکارهای تربیت جنسی فرزندان در خانواده را بررسی می کند. براساس نتایج پژوهش حاضر، آموزش صحیح مسائل جنسی، پرورش حیا، پرورش غیرت، نماز و روزه، نظارت بر گروه همسالان، آموزش احکام زن و مرد، پرورش هویت جنسی، پرکردن اوقات فراغت و ازدواج از اموری است که می تواند راهکاری برای تربیت صحیح جنسی فرزندان در خانواده لحاظ شود.
نقش بهزیستی معنوی و تیپ های شبانه روزی در تبیین سلامت جنسی زنان متأهل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
59-71
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: سلامت جنسی یکی از جنبه های اصلی سلامت است که همسران را در همه مراحل زندگی تحت تأًثیر قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش بهزیستی معنوی و تیپ های شبانه روزی در پیش بینی سلامت جنسی زنان متأهل صورت گرفته است.
تجربه زیسته معلمان دوره اول متوسطه از تربیت جنسی: یک مطالعه پدیدارشناسی
حوزههای تخصصی:
تربیت جنسی به توسعه مهارت های ضروری افراد در جهت تعامل بایسته با نیازهای درونی خود و کسب مهارت لازم جهت برقراری ارتباط با جنس مخالف اشاره دارد. مقاله حاضر با هدف واکاوی تجربه زیسته دبیران راجع به آموزش مسائل جنسی در کلاس درس انجام گرفت. مطالعه حاضر مبتنی بر رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی، با حضور 14 مشارکت کننده از میان دبیران زن و مرد شهر اهواز به روش نمونه گیری هدفمند و با انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شد. داده های حاصل از مصاحبه ها با استفاده از روش پدیده ون منن تجزیه وتحلیل شد. سپس درون مایه های اصلی این پژوهش در سه مضمون اصلی استخراج و طبقه بندی شدند. یافته های تحقیق شامل 11 درون مایه بود که در مضمون اول با عنوان صلاحیت های عاطفی- ارتباطی؛ 5 درون مایه شامل: شایستگی ارتباطی، توانایی ایجاد جوی امن در کلاس درس، باز بودن، سلامت نفس و همدلی مشخص شدند. در مضمون دوم با عنوان تجربیات معلمان؛ 3 درون مایه که عبارت از: شخصیت معلم، آموزش خانواده در دوران نوجوانی معلم و آموزش دوران مدرسه و دانشجوی معلم بودند. در مضمون سوم با عنوان صلاحیت های حرف های نیز 2 درون مایه که عبارت اند از دانش محتوا و دانش پداگوژی محتوا قرار گرفتند. درمجموع نتایج نشان دادند که نوع شخصیت و تجربیات گذشته معلمان عامل تأثیرگذاری در ارائه مباحث جنسی در کلاس های درس است.
الگوهای تربیت جنسی سلامت محور در فرایند رشد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۱
15 - 30
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف ارائه الگوهای تربیت جنسی سلامت محور در دوره های مختلف رشدی، به صورت کیفی و با روش تحلیل اَسنادی انجام شد. با توجه به شرایط و مسائل خاص جنسینگی افراد، چهار دوره کودکی، نوجوانی، جوانی و پس از ازدواج در نظر گرفته شد. براساس ویژگی ها، تکالیف و چالش های رشدی، برای هر دوره یک الگوی راهبردی ویژه تربیت و سلامت جنسی به دست آمد. الگوی تربیت جنسیِ سلامت محور در دوره کودکی: با سه مؤلفه «محافظت، مراقبت و پیشگیری»، در دوره نوجوانی با سه مؤلفه «مراقبت، پیشگیری و مهار»، در دوره جوانی با سه مؤلفه «پیشگیری، مهار و سلامت» و در دوره پس از ازدواج با سه مؤلفه «تأمین، سلامت و عفاف» مشخص گردید. موفقیت در هر دوره، پیش نیاز تحقق مطلوب الگوی دوره بعدی است. این الگوها سیر تحولی تربیت جنسی افراد را با توجه به چالش های تحولی آنان نشان می دهد و برنامه های تربیت جنسی بر مبنای آن در خانواده و نظام آموزشی، تأمین کننده سلامت جنسی افراد در تمام دوره های رشدی خواهد بود.