مقاله ضمن بررسی پیشینه و نحوه تکوین و تکاملِ نظام تأمین اجتماعی در کشورهای صنعتی غرب، برنامه های رفاهی و خدمات اجتماعی دولت های غربی را برای مقابله با بحران و بی ثباتی، تبیین کرده و به علاوه به موضوع «دولت رفاه» و چگونگی پیشبرد سیاست های رفاهی، و استقرار نظام های فاشیستی در آلمان و ایتالیا پرداخته است. طرح مارشال، با هدف سالم سازی اقتصادی و رفاه برای تأمین امنیت و تحقق صلح، تکوین نئولیبرالیسم و کاهش هزینه های رفاهی و توجه دیرهنگام شوروی به کارکرد امنیتی ِ برنامه های رفاهی از دیگر موضوعات مطرح شده در این مقاله است. نویسنده معتقد است غرب از نظام تأمین اجتماعی و قوانین معطوف به بهبود شرایط کار، هم برای مقابله با تهدیدات امنیتی و ایجاد ثبات و وفاق ملی، و هم برای توسعه بیش تر، بهره گرفت. از همین منظر، بی توجهی کشورهای جهان سوم به نظام تأمین اجتماعی و دیالکتیک بی ثبات کننده جاری در کشورهای در حال توسعه، میان برنامه های معطوف به امنیت و توسعه، تبیین شده است. مؤلف تأکید می کند که ارائه خدمات رفاهی و برنامه های تأمین اجتماعی، هزینه ای است که دولت برای ایجاد ثبات و تأمین امنیت خود و کشور می پردازد.
در این مقاله پس از توضیح و تبیین مفهوم «امنیت غذایی» و «حق غذای کافی برای همه»، با استناد به دیدگاه های مراجع و نهادهای رسمی و متولی و نیز قوانین بین المللی، وضع کنونی غذا در جهان مورد بررسی قرار گرفته است. مؤلف با اشاره به تغییرات سالانه تولید غذا در مناطق مختلف جهان (از سال 1370 تا 1377) و نیز با بررسی تغییرات سالانه تولید سرانه غذا در سال های یاد شده، تولید و مصرف غذا را تحلیل کرده است.در همین راستا، توزیع جمعیتی کشورهای درحال توسعه براساس متوسط تغییرات تولید سرانه غذا، و حجم کمک های غذایی به کشورهای کم درآمد و فقیر تشریح شده است. مؤلف همچنین آینده وضع غذا را در جهان با استناد به آمار (از جمله تعداد گرسنگان در کشورهای درحال توسعه) تبیین کرده است.جمعیت دچار سوءِ تغذیه، هزینه واردات غلات در جهان، کمک های غذایی اضطراری و نیز بحث «سرمایه گذاری در کشاورزی و امنیت غذایی» از دیگر موضوعات مطرح شده در این مقاله است. علاوه بر این، متوسط سرمایه سالانه لازم تا سال 1389 در بخش کشاورزی کشورهای در حال توسعه، با هدف به نصف رساندن تعداد گرسنگان در سال 1394 ارزیابی گردیده است.
در این مقاله، چگونگی طراحی استراتژی ملی در امنیت غذایی بررسی شده است. از این منظر، نویسنده ضمن تشریح مقوله «استراتژی تأمین غذا» با عنایت به میزان تولید و صادرات و واردات گندم، برنج و شلتوک، در ده کشور نخست هر حوزه در سال 1998 میلادی، فرضیه های قابل سنجش را در باب تأمین مواد غذایی جامعه توضیح داده است. همچنین ارتباط امنیت غذایی و تأمین اجتماعی و نیز تدابیر ملی در امنیت غذایی تشریح گردیده و توسعه به مثابه پیش شرط تأمین اجتماعی مورد توجه قرار گرفته و توسعه روستایی و کشاورزی و لزوم اصلاحات ساختارهای اجتماعی و اقتصادی تبیین شده است. مقاله با بررسی ظرفیت تولید داخلی محصولات غذایی، به موضوع امنیت غذایی در ایران پرداخته و جلوگیری از ضایعات و اصلاح الگوی تغذیه را تبیین کرده است.استراتژی ملی تأمین غذا ـ به مفهوم به کارگیری تدابیر درازمدت برای استقرار امنیت غذایی ـ در پیوند با لزوم «اصلاحات در سیاستگذاری» موضوع پایانی مورد بررسی در این مقاله است.
در این مقاله، در کنار توضیح مقوله تورم، سه گروه اجتماعی عمده که از تورم متضرر می شوند و نیز گروه های اجتماعی و دولت که از تورم منتفع می شوند، بیان شده اند. به عقیده مؤلف، تداوم تورم و طولانی تر شدن گرانی و افزایش قیمت ها، نارضایتی و یأس مردم را گسترده تر می کند و این امر، فارغ از عواقب اجتناب ناپذیرش در تولید، عملکرد مکانیسم های اقتصادی را دچار اختلال خواهد کرد. تورم طولانی مدت همچنین واجد جنبه های قوی ضداخلاقی و ضدمذهبی ارزیابی شده و به علاوه، تورم موجب بروز استضعاف، سوءِ تغذیه، بدتر شدن وضع معیشتی مردم و اختلال روانی در جامعه معرفی شده است. از این منظر، نویسنده معتقد است نه تنها برای بهبود اقتصاد، بلکه برای دفع فساد، باید با تورم مقابله کرد.
مؤلف این مقاله بر این عقیده است که در نبود یک نظام فراگیر و کارامد تأمین اجتماعی، «بیکاری» موجب فقر و به تبع آن باعث بروز جنایات، انحرافات، تنش ها و بی نظمی های اجتماعی و خشونت می شود. وی ضمن بررسی نارسایی های ساختاری و مناسبات ناکارامد در ایران، شکاف توسعه و وضع جمعیت کشور را مورد توجه قرار داده و با بررسی تحول و نرخ رشد سالانه جمعیت ایران، به ساختار سنی جمعیت و مشخصه های ساختاری جمعیت در سال های 1355 تا 1375، ضرورت اصلاحات و تعدیل های ساختاری پرداخته است. مقاله با اشاره به نرخ ضعیف مشارکت اقتصادی جمعیت کشور، تحول جمعیت و نیروی کار، تحول عرضه و تقاضا، ساخت سنی مشارکت اقتصادی و بیکاری پنهان (یا اشتغال ناقص) ادامه یافته، و در پایان، سطح اشتغال به کار، بهره وری نیروی کار و رشد تولید به مثابه «جان مایه نظام تأمین اجتماعی» معرفی شده است.
این مقاله درصدد تبیین و ارائه روشی است برای استفاده از پرداخت های انتقالیِ بین نسلی، به منظور جلوگیری از حرکت یک اقتصاد به سوی تله فقر. به عقیده نویسنده، معرفی راهی برای خروج اقتصاد از این تله که به معنای کاهش سطح سرمایه سرانه در هر نسل نسبت به نسل قبل و نیز کاهش سطوح تولید و رفاه است، اهمیتی بنیادی دارد و به عنوان یک رهنمود در اقتصاد کلان، واجد نقشی کلیدی است. در این مقاله، الگوی نسل های هم پوشان (OLG) برای محاسبه فرایند بهینه پرداخت های بین نسلی و نیز برآورد آثار آن بر عملکرد اقتصاد مبتلا به تله فقر به کار رفته است. این الگو در اقتصاد کلان با پایه های اقتصاد خرد مطرح می گردد. نویسنده معتقد است فرایند بهینه پرداخت های بین نسلی نه تنها می تواند اقتصاد را از تله فقر بیرون آورد، بلکه این توان را نیز دارد که سطح تعادل پایدار سرمایه سرانه را به سطحی بالاتر از آنچه در اقتصاد رقابتی بدون پرداخت های انتقالی قابل دستیابی افزایش دهد. در این مقاله، وضعیت پایدار حاصل از نظر دینامیکی، «کارا» ارزیابی شده و گفته شده که در چنین شرایطی، اقتصاد طبق «قانون طلایی» عمل می کند. بدین معنا که نرخ بهره در اقتصاد با نرخ رشد جمعیت برابر می شود.
در این مقاله، نویسنده همراه با بررسی شرایط اقتصادی ـ اجتماعی آلمان، از آغاز قرن 19 تا ظهور رایش دوم، تشریح نقش هگل در تکوین جنبش های پرولتاریایی، سوسیالیسم تخیلی، و پرولتاریای صنعتی در آلمان را نیز مورد توجه قرار داده است. از همین منظر، دیدگاه های رابرت اوئن (در انگلستان)، سن سیمون و فوریه (در فرانسه) و نیز سوسیالیست های تخیلی آلمان (بوشنر، وایتلینگ، باکونین و رودبرتوس) تبیین گردیده و به تأثیر اندیشه های مارکس و انگلس در جنبش های کارگری آلمان و تأثیر اندیشه های فردینالد لاسال بر تکوین پرولتاریای صنعتی آلمان اشاره شده است.. در پایان مقاله، نقش جنبش های فکری قرن 19 در تکوین جنبش های کارگری، دهقانی، دانشجویی و سیاسی و نیز گسترش تأمین اجتماعی، مورد ارزیابی قرار گرفته است.
این مقاله، نظام بیمه درمانی خصوصی شیلی را که از سال 1981 میلادی در این کشور برقرار شد و از 1995 به بعد، بیش از یک چهارم جمعیت این کشور را تحت پوشش قرار داد، از نظر اقتصادی، بررسی می کند. تحلیل نویسنده معطوف است به آثار انگیزشی مقررات دولتی حاکم بر شکل گیری سیاست هایِ ناظر بر بیمه درمانی خصوصی و نیز چگونگی رابطه نظام های درمانی خصوصی و دولتی. در این مقاله، عدم تعادل و تناسب موجود بین حق بیمه شدگان و بیمه گران در فسخ یکجانبه قراردادهای بیمه، و امکان بدون محدودیتی که برای بازگشت به نظام دولتی وجود دارد، به عنوان عوامل اصلی مورد بحث قرار می گیرد. فرض مقاله این است که نظام خصوصی بیمه درمانی، از نظر بسیاری از افراد، معرف یک راهبرد با پوشش کامل نیست، بلکه صرف نظر از هدف های رسمی آن، صرفاً نوعی سیاست مکمل برای بیماران سرپایی و غیربستری تلقی می شود.
در این مقاله با اشاره به افزایش نقدها وانتقادها در مورد تأمین اجتماعی، اصلی ترین دلایل طرح این انتقادها، موارد زیر عنوان شده است: جهانی شدن اقتصادهای ملی، تسلط تفکر مبتنی بر اقتصاد بازار، و بی اعتمادی به توانایی دولت ها در خصوص برنامه ریزی برای آینده. مؤلف با توضیح موارد یاد شده، لحن بحث ها را نسبت به قبل «کم تر جدلی و عقیدتی» ارزیابی می کند و عقیده دارد این تغییر لحن و مباحثه های متوازن، واجد چهار پیام و دستاورد بوده است: 1) پذیرش این حقیقت که مخاطرات تحت پوشش تأمین اجتماعی در حال کاهش نیست، 2) درصورت تمایل به برنامه ریزی، مقابله با پیامدهای ناشی از سالخوردگی جمعیت ممکن است، 3) تأمین اجتماعی نه تنها باید حافظ درآمدها باشد بلکه باید به مردم در دستیابی به استقلال مالی نیز کمک کند، 4) طراحی مجدد نظام های اداره تأمین اجتماعی برای تطبیق با تغییرات. در ادامه مقاله، ضمن تشریح موارد یاد شده، چالش ها و موانع اساسی تأمین اجتماعی در قرن 21 مورد توجه قرار گرفته و نقش و مسئولیت دست اندرکاران تأمین اجتماعی و معیارهای اصلاحات در نظام تأمین اجتماعی تبیین گردیده است.
این مقاله، گزارشی است از سفر نویسنده به شهر «بمپور» در مورد «بُنه» (یکی از کهن ترین شیوه ها در تولید کشاورزی و بهره وری از خاک و آب و کار) و «بُنه بندی». شیوه شخم زنی، آبیاری، طریق تقسیم آب و زمین و تولید، ابزار تقسیم آب، نحوه آبیاری، اصلاحات اراضی، نقش کدخداها و مباشرها و پاکارها، طرز انتخاب جانشین گوک بند، نحوه مالکیت، طرز تنبیه و مجازات، چگونگی ساختن خانه و کپر و شکل مسکن، تنبیه و داوری، دوا و درمان، تغذیه و داد و ستد، از جمله موضوعات این گزارش هستند که به اختصار بیان شده اند.علاوه بر مطالب مذکور، مؤلف فرایند تبدیل و تغییر شکل تولید در «بنه» و همچنین «مهاجرت» را که به عقیده او به یکدستی و ارتباط خویشاوندی اهل «بنه ها» لطمه زده و سبب تنزل درونی عوامل اصلی بنه بندی شده توضیح و تبیین کرده است.
این مقاله با مروری بر سابقه تاریخی حمایت از حقوق کودکان و کارگران خردسال، واقعیت ها و آمارهای مربوط به کار کودکان در جهان، و وضع کارگران خردسال در ایران آغاز شده است. مؤلف مقررات ویژه برای حمایت از نوجوانان را در قوانین کار ایران، دسته بندی کرده و توضیح داده است. حداقل سن کار، معاینات پزشکی، ساعات کار نوجوانان، اضافه کاری و کار در شب، و نیز کارهای سخت و زیان آور، از جمله موضوعاتی هستند که مورد تأکید مؤلف قرار گرفته و تشریح شده اند. توجه مقاله بر این فرض مبتنی است کار اطفال و نوجوانان همواره به خاطر دستمزد کم تر آنان ، مورد توجه کارفرمایان بوده و کودکان و نوجوانان در کارگاه ها و کارخانه ها در معرض استثمار هستند.