تحلیل گفتمان ادبی

تحلیل گفتمان ادبی

تحلیل گفتمان ادبی دوره 2 زمستان 1403 شماره 4

مقالات

۱.

تحلیل گفتمان محتوایی مضامین حبسیات مسعود سعد سلمان با تکیه بر ارتباط ادبیات و جامعه

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادبیات اجتماع حبسیه مسعود سعد زندان گفتمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۳
ادبیات و جامعه ارتباط عمیق و پیچیده ای با هم دارند. ادبیات نه تنها بازتاب دهنده فرهنگ، تاریخ و ارزش های یک جامعه است؛ بلکه می تواند به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی و تغییر نیز عمل کند. زندان سروده ها، بخشی از ادبیات فارسی را به خود اختصاص داده است. مسعود سعد، اغلب در حبسیه های خویش برای اثبات بی گناهی و تلاش جهت آزادی از مضامین مختلفی بهره جسته است. او قریب به هجده سال از زندگی خود را در زندان های «نای» و «سو»، «دهک» و «مرنج» سپری کرده است و در دوران حبس، بهترین اشعار خویش را به رشته نظم درآورده که در اصطلاح به «حبسیات» موسوم است. حبسیه، شعری است که شاعر در زندان، بازتاب های روحی خود را در زبانی ویژه بازگو می کند. گفتمان زندان با دیدگاه شاعر نسبت به جهان و اجتماعی که در آن زیست می کند، ساخته می شود. در مضامین شعر حبسیه سرایی، تقدیرگرایی، گفتمان غالب شاعر است که در این پژوهش به این مضامین پرداخته می شود. مسعودِ سعد به دلیل ابداع گونه حبسیه، محتوا و مضمون تازه ای برای قصیده ایجاد نمود که شاعران زیادی از وی تقلید کرده اند اما او با داشتن احساس و عاطفه ای عمیق از دیگر شاعران تمایز پیدا کرده است. موارد مذکور در تغییر پایگاه شاعر از یک شاعر مقلد به شاعری صاحب سبک و جریان ساز و تأثیرگذار در تغییر سبک فارسی نقش داشته است. در ادبیات فارسی نیز قدیمی ترین حبسیه متعلق به مسعود سعد سلمان، شاعر نامور قرن پنجم و ششم است. 
۲.

تحلیل گفتمان اضطراب و روان رنجوری در رمان نوجوان طعم سیب زرد بر اساس نظریه کارن هورنای

کلیدواژه‌ها: روان کاوی کارن هورنای نوجوان اضطراب اساسی خودانگاره آرمانی طعم سیب زرد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۴
پژوهش حاضر، با تکیه بر نظریه شخصیت کارن هورنای، به بررسی ساختار روانی شخصیت «سینا» در رمان طعم سیب زرد اثر ناصر یوسفی پرداخته است. روش تحقیق، کیفی، از نوع مطالعه موردی و مبتنی بر تحلیل محتوای قیاسی بوده و مفاهیم نظریه هورنای همچون اضطراب اساسی، نیازهای روان رنجورانه، خودانگاره آرمانی و سه سبک شخصیتی مطیع، پرخاشگر و گریزان به عنوان مقولات تحلیلی در تحلیل شخصیت به کار رفته اند. یافته ها نشان می دهد که شخصیت سینا به طور مشخص در سبک روان رنجور «حرکت به سوی مردم» تثبیت شده و مؤلفه هایی همچون وابستگی افراطی، تأییدطلبی، ایفای نقش «پسر خوب»، شرم مزمن و گرایش به ساختن خودانگاره ای آرمانی در کنش ها و گفتار او بازتاب یافته اند. در مقابل، سبک های پرخاشگر و گریزان صرفاً به صورت گذرا و موقعیتی در او ظهور می یابند و ساختار پایدار روانی او را شکل نمی دهند. تحوّل شخصیت سینا در پایان داستان، آغاز رهایی از خودآرمانی و تلاش برای زیستن صادقانه با خویشتن واقعی را نشان می دهد. این تحوّل، با رویکرد هورنای به رشد روانی شخصیت های روان رنجور هم راستا است. نتایج پژوهش نشان می دهد که نظریه هورنای، چارچوبی مؤثر برای تحلیل لایه های درونی شخصیت نوجوانان در متون ادبی فراهم می کند؛ به ویژه در بازنمایی اثرات روابط ناایمن و اضطراب های روانی در فرایند هویت یابی.
۳.

بررسی شعر خوان هشتم اخوان ثالث بر مبنای نظریه تحلیل گفتمان ون دایک

کلیدواژه‌ها: تحلیل گفتمان ون دایک اخوان ثالث خوان هشتم نقد اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۲
این پژوهش با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی ون دایک به بررسی شعر «خوان هشتم» مهدی اخوان ثالث می پردازد. این اثر با بازنمایی مرگ رستم در بستری استعاری، به واسازی ساختارهای گفتمانی مسلط پرداخته و به نقد مناسبات قدرت و ایدئولوژی حاکم می پردازد. چارچوب نظری ون دایک، با تمرکز بر تعامل میان زبان، شناخت اجتماعی و بازتولید سلطه، امکان تحلیل چگونگی شکل گیری گفتمان های مسلّط و مقاومت را در این متن فراهم می آورد. روش پژوهش، کیفی و مبتنی بر تحلیل گفتمان انتقادی است که با بررسی سازوکارهای زبانی، بلاغی و نشانه شناختی، فرایند بازنمایی ایدئولوژی و مناسبات قدرت را واکاوی می کند. یافته ها نشان می دهد که اخوان ثالث با بهره گیری از بینامتنیت اسطوره ای، شگردهای سبکی و تقابل های دوگانه، شعری چندلایه خلق کرده که در آن، زبان به مثابه ابزاری برای بازتولید و مقاومت در برابر گفتمان های ایدئولوژیک عمل می کند. شخصیت های شعر، از جمله رستم، فراتر از عناصر روایی، به عنوان نمادهایی از خیانت و وفاداری بازنمایی شده اند و ساختارهای سلطه را به چالش می کشند. علاوه بر این، نتایج نشان می دهد که اخوان ثالث با بهره گیری از ظرفیت های گفتمانی، شعر را از سطح یک روایت اسطوره ای فراتر برده و آن را به متنی انتقادی با دلالت های ایدئولوژیک پیچیده تبدیل کرده است که مخاطب را به بازاندیشی در نظم اجتماعی و مناسبات قدرت وامی دارد.
۴.

تحلیل گفتمان جامعه شناختی سروده های میرزا احمد داواشی بر اساس رویکرد هانری زالامانسکی

کلیدواژه‌ها: جامعه شناسی زالامانسکی شعر معاصر کُردی میرزا احمد داواشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۳
قرن اخیر، عرصه تحولات گوناگونی در زندگی ایرانیان به ویژه منطقه کردستان بود. بنابراین، هنرمندان هر جامعه به خاطر داشتن روحی لطیف و حساس، بیشتر از دیگر افراد جامعه، تحت تأثیر این تحوّلات و دگرگونی های سده اخیر قرار گرفتند. میرزا احمد داواشی یکی از شاعران معاصر است که به عنوان بخشی از این جامعه، متأثر از حوادث پیرامون خویش قرار گرفت و در سروده هایش، این حوادث و تحوّلات را به مدد خیال و نازک اندیشی های شاعرانه بازتاب داده است. از این رو، نوشتار حاضر به روش توصیفی و تحلیلی که مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای است، به بررسی جامعه شناختی سروده های میرزا احمد داواشی بر اساس رویکرد هانری زالامانسکی پرداخته است. بررسی ها نشان می دهد که، وی با درک انسانی خویش، تباهی ها و تلخی های جامعه را احساس کرده و آن را با زبان هنری برای مخاطب بیان نموده است. عمده ترین مضامین سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شعری داواشی؛ اشاره به جنگ جهانی دوم، جنگ هلاله زرد، اشاره به دوره انتقال حاکمیت سیاسی قاجاریه به پهلوی، وضعیت مناطق کردستان و کرمانشاه در یک دوره تاریخی مهم و پرتلاطم سیاسی و اجتماعی و بیان انتقادات اجتماعی است.
۵.

تحلیل تطبیقی مدرنیسم و پست مدرنیسم غربی و میراث فلسفی و ادبی ایران

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مدرنیسم پست مدرنیسم عقلانیت تجربی گرایی اندیشه ایرانی گفتمان فمنیستی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۲
این پژوهش به طور انتقادی تحول اندیشه فلسفی در سنّت های فکری غرب و ایران را مقایسه می کند. در غرب، سلطه کلیسای قرون وسطی، آزادی اندیشه را محدود کرد که منجر به ظهور مدرنیته شد؛ مدرنیته ای که عقلانیت، تجربی گرایی و فردگرایی را به جای یقین های متافیزیکی قرار داد. مدرنیته، بنیان های معرفت شناختی و هستی شناختی نوینی را بنا نهاد؛ اما زیاده روی های آن به تناقضاتی انجامید که پست مدرنیسم به نقد روایت های کلان و ادّعاهای عقل گرایانه پرداخت. پست مدرنیسم، هرچند، اغلب به نسبیت گرایی گرایش یافت و این منجر به تکه تکه شدن فرهنگی شد. در مقابل، سنّت فکری ایران که از قرن ۹ تا ۱۳ با هماهنگی فلسفه عقلانی، اندیشه دینی و خلاقیت ادبی شکل گرفت، مسیر متفاوتی طی کرد. بدون وجود سرکوب مرکزی کلیسایی یا تحوّلات بنیادین رنسانس یا روشنگری، فرهنگ فلسفی ایران، دوره هایی از پرسشگری پویاتر و رکود طولانی را تجربه کرد. بی ثباتی سیاسی و جداافتادگی از جریان های فلسفی جهانی، رشد معرفتی آن را مختل کرد و آمادگی لازم برای ورود ناگهانی علم و فناوری مدرن به عنوان واردات غربی را از دست داد. این مواجهه، باعث بی ثباتی چارچوب های سنّتی، بحران های قدرت، هویت و تداوم فرهنگی شد؛ اما جایگزین بومی و منسجمی ارائه نکرد. این مقاله با بهره گیری از عقلانیت، تجربی گرایی و نظریه انتقادی، ریشه های این واگرایی و افول را بررسی کرده و راه هایی برای احیای مجدّد اندیشه پیشنهاد می دهد. همچنین، بر گفتمان فمنیستی به عنوان لنزی انتقادی برای بازنگری روایت های مدرن و پست مدرن تأکید کرده و از بازسازی سنّت های گفتگومحور و عقلانی حمایت می کند تا بتوان میان سخت گیری سرکوبگرانه و فروپاشی آشفته، در هر دو بستر غرب و ایران، تعادل فلسفی و پیشرفت متعادل ایجاد کرد.
۶.

گفتمان شناسی اخلاق در فولکلور بر مبنای روش تفسیرگرایی کلیفورد گیرتز (نمونه مطالعه: ضرب المثل های کردی کردستان ایران و ضرب المثل های عربی)

کلیدواژه‌ها: خوانش انسانشناختی ضربالمثل کردی و عربی ارزشهای پیامدی و هنجاری اخلاقی توصیف ضخیم کلیفورد گیرتز مطالعه تطبیقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۲
فولکلور و ادبیات شفاهی هر ملتی آینه تمامعیاری است که ارزشهای اخلاقی آن ملت را بازتاب میدهد. بدون شک کُرد و عرب به دلیل همجواری و همسایگی، ارتباط تاریخی بلندمدتی را تجربه نموده و بر فرهنگ همدیگر تأثیر داشتهاند. هدف اصلی این پژوهش بررسی تطبیقی جایگاه اخلاق در فولکلور و ادبیات شفاهی کُردی (سورانی) و ادبیات فولکلور و شفاهی عربی میباشد. خوانش انسانشناختی ضربالمثلهای کُردی و ضرب المثل های عربی که دربرگیرنده بیشترین نمودها و بازتابهای مربوط به ارزشهای اخلاقی است، ابعاد مشترک و متفاوت جایگاه اخلاق را در دو فرهنگ کُردی و عربی روشن می نماید. در این پژوهش ابعاد ارزشهای اخلاقی در دو بعد پیامدی و هنجاری در نظر گرفته شده که بعد پیامدی اخلاق مرتبط با دیگری، خود و طبیعت را شامل میشود. هم چنین بعد هنجاری شش معیار کمالطلبی، پرهیز از رفتار ناشایست، فضیلت اخلاقی، بخشش و هویت اخلاقی را در بر میگیرد. مسأله اصلی این تحقیق بررسی نحوه بازنمایی ارزشهای پیامدی و هنجاری مربوط به اخلاق در ضربالمثلهای کُردی و عربی میباشد. مقایسه تطبیقی شاخصهای مورد اشاره مربوط به اخلاق در بستر ضربالمثلهای کُردی و ضرب المثل های عربی از منظر انسانشناسی فرهنگی و با بهرهگیری از روششناسی توصیف ضخیم کلیفورد گیرتز به این نتیجه انجامید که شباهتهای مربوط به زندگی اجتماعی باعث ایجاد جهت گیری مشترکی در ارزشها و باورهای اخلاقی بازتاب یافته در ضربالمثلهای کُردها و اعراب گردیده است. همچنین تفاوتها در بیان و تعریف ارزشهای اخلاقی؛ تفاوتهای مربوط به زبان، جغرافیا، فرهنگ، تجربه تاریخی و زیستجهان این دو قوم را مشخص مینمایند.