
مقالات
حوزههای تخصصی:
رسانه ها امکان برقراری ارتباط سریع و کارآمد را برای ما فراهم می کنند. به همین دلیل، کسب وکارهای کوچک و بزرگ نیز به رسانه های اجتماعی به عنوان کانالی ضروری برای بازاریابی نگاه می کنند. بازاریابی رسانه های اجتماعی یا بازاریابی شبکه های اجتماعی بخشی از بازاریابی دیجیتال است که با استفاده از تولید محتوا در شبکه های اجتماعی، برای رسیدن به اهداف بازاریابی و برندسازی کسب وکارها تلاش می کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مولفه های فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی بر تمایل به پرداخت قیمت بالاتر با نقش میانجی آگاهی برند، تصویر برند و وفاداری به برند در بین دانشجویان شهرستان گرگان انجام شده است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی بوده و به لحاظ روش توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش تمامی دانشجویان دانشگاه دولتی گرگان به تعداد 5000 نفر می باشند و حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان، 357 نفر در نظر گرفته شده است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده که جهت بررسی پایایی پرسشنامه از شاخص های بار عاملی، آلفای کرونباخ، پایایی مرکب و واریانس استخراج شده و جهت بررسی روایی پرسشنامه از دو روش روایی همگرا و واگرا استفاده شده است. تجزیه وتحلیل داده های تحقیق در سطح توصیفی با استفاده از نرم افزار آماری اس پی اس اس و در سطح استنباطی با استفاده از تکنیک آماری مدل یابی معادلات ساختاری با کمک نرم افزار اسمارت پی ال اس صورت گرفته که نتایج حاکی از تایید 11 فرضیه و عدم تایید 4 فرضیه از مجموع 15 فرضیه تحقیق می باشد.
واکنش نهاده ای بنگاه ها درقبال ریسک ناشی از نااطمینانی تقاضا با توجه به سطوح فناوری (مطالعۀ صنایع کارخانه ای ایران)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی واکنش نهاده بنگاه ها درقبال ریسک ناشی از نااطمینانی تقاضا با توجه به سطوح فناوری، انجام شده است. در این تحقیق، رفتار بنگاه های اقتصادی که در بخش صنایع کارخانه ای کشور فعالیت دارند، ازنظر ریسک پذیری و ریسک گریزی بررسی و چگونگی تأثیر آن بر دو نهاده نیروی کار و سرمایه آزمون و تحلیل شده است. بدین منظور، صنایع براساس کدهای دو رقمی ISIC با توجه به معیار سطوح فناوری به سه دسته تکنولوژی سطح پایین (LT)، تکنولوژی سطح متوسط (MLT) و تکنولوژی سطح بالا (MHT) تقسیم بندی و داده های مورد مطالعه طی دوره زمانی 1374 تا 1392 به روش پنل دیتا بررسی شده است. برپایه نتایج تحقیق، صنایعی با تکنولوژی سطح پایین که شامل صنایع مواد غذایی، تولید منسوجات، تولید پوشاک، محصولات چوبی، تولیدکاغذ و محصولات کاغذی هستند، درقبال ریسک ناشی از نااطمینانی تقاضا واکنش معنادار و مثبت نشان می دهند و ریسک پذیرند؛ درنتیجه افزایش موجودی سرمایه نسبت به نیروی کار بیشتر و صنعت نیز سرمایه بر است. اما برای دو صنعت با تکنولوژی متوسط رو به پایین و تکنولوژی متوسط رو به بالا شرایط متفاوت است. صنایع MLT و صنایع MHT درقبال ریسک ناشی از نااطمینانی واکنش منفی و معنادار نشان می دهند
پایداری سازی ارتباطات میان ارکان اکوسیستم فناوری و نوآوری از طریق هوش مصنوعی
حوزههای تخصصی:
تعامل مؤثر دانشگاه و صنعت به دلیل نقش مؤثری که در توسعه ی اقتصادی دارد موردتوجه می باشد. این تعامل در شرایط فعلی اقتصاد کشور، می تواند یکی از راه های خروج از اقتصاد متکی بر نفت، تقویت اقتصاد دانش بنیان و مقاومتی و همچنین ارتقاء بهره وری باشد. شواهد تاریخی نشان می دهد که صنعت در ایران قدمت شش هزارساله و ورود آن به سبک نوین به کشور قدمت پنجاه ساله دارد. از طرف دیگر بیشتر از هفتادسال از ورود دانشگاه به ایران به سبک جدید آن نمی گذرد، اما بررسی روند هر دو نشان از رفتار مستقل دانشگاه از صنعت در سنوات گذشته دارد. بنابراین در این مقاله ابتدا به ارائه مدل ارتباطی بین صنعت و دانشگاه با تأکید بر نقش اتاق های بازرگانی و در ادامه توسعه مدل ارائه شده به ارتباط میان ارکان اکوسیستم فناوری و نوآوری پرداخته شده است. از آنجایی که اتاق های بازرگانی می توانند نقش تسهیلگری را برای کاهش ریسک این تعامل و تقویت آن داشته باشند و همچنین پیرو مدل پیشنهادی تعامل صنعت و دانشگاه که بر پایه مدل باب هادسون می باشد، اتاق بازرگانی کرمان به عنوان پارلمان بخش خصوصی استان اقدام به راه اندازی سامانه ای هوشمند برپایه هوش مصنوعی سیستم پیشنهادگر جهت ایجاد ارتباط میان ارکان اکوسیستم فناوری و نوآوری کرده است. هدف اصلی از ایجاد این سامانه، ایجاد ارتباطات دو یا چندجانبه میان ارکان اکوسیستم فناوری و نوآوری می باشد. با توجه به اینکه این سامانه، یک محصول دانش بنیان به منظور تقویت اکوسیستم فناوری و دانش بنیان می باشد، سایر نهادهای دارای نقش در اکوسیستم کشور نیز می توانند از امکانات و قابلیت های این سامانه بهره های لازم را برده تا بتوانند نقش تسهیل گری در تعامل میان ارکان آن را ایفا نمایند.
تأثیر تعاملات آنلاین بر نیات رفتاری خریداران: کاربست مدل پذیرش فناوری موبایل و عوامل شخصی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تعاملات برخط بر نیات رفتاری خریداران است که برای این منظور از مدل پذیرش فناوری تلفن همراه و عوامل شخصی استفاده شده است. پژوهش ازحیث هدف کاربردی و ازحیث ماهیت توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش همه کاربران شبکه های اجتماعی است که تبلیغات محصولات حوزه گردشگری را از این طریق دریافت کرده اند. به دلیل نامشخص بودن حجم نمونه برای محقق، از روش 5-10 برابر تعداد گویه های پرسشنامه استفاده شده است. روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس است که درنهایت 153 نمونه بررسی شده است. ابزار پژوهش پرسشنامه استاندارد است و روایی محتوا به کمک خبرگان و روایی سازه به روش تحلیل بارهای عاملی تأییدی انجام شده است. پایایی پرسشنامه ها با آلفای کرونباخ و ضریب پایایی ترکیبی اندازه گیری شده و آزمون فرضیه ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری، با نرم افزار PLS انجام شده است. براساس نتایج، خودکارآمدی تلفن همراه بر سودمندی تلفن همراه، همچنین بر سهولت استفاده از تلفن همراه و نیات رفتاری اثرگذار است. خودکارآمدی فناوری بر سودمندی تلفن همراه و سهولت استفاده از تلفن همراه اثرگذار است. همچنین سهولت استفاده از تلفن همراه و تعامل برخط، بر نیات رفتاری تأثیرگذار است. در این پژوهش تأثیر خودکارآمدی فناوری و سودمندی تلفن همراه بر نیات رفتاری تأیید نشده است.
نوآوری باز از دریچه صنعت لوازم خانگی
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که صنعت لوازم خانگی از گردش مالی بالا و پتانسیل صادراتی و اشتغال زایی برخوردار است؛ صنعت مهمی محسوب می شود و دومین صنعت بزرگ کشور بعد از صنعت خودرو است. از طرفی، سرعت تغییرات در رابطه بین علم و صنعت در حال افزایش است. آسیبی که در این زمینه وجود دارد وجود مراکزی تحت عنوان نوآوری از سوی برخی برندها و بنگاه های اقتصادی است که در بسیاری موارد نوآوری و انباشت دانش به معنی واقعی صورت نمی گیرد و خروجی خوبی در زمینه بهبود تکنولوژی تولیدات در پی ندارد. در نتیجه، شرکت های لوازم خانگی به دنبال راه های دیگری برای افزایش کارآیی و اثربخشی فرآیندهای نوآوری خود هستند. پژوهش حاضر مطالعه ای کیفی است و به مطالعه نوآوری باز در صنعت لوازم خانگی و معرفی تجارب شرکت های برند لوازم خانگی در ایران و جهان می پردازد. نوآوری باز از موضوعاتی است که در حوزه های مختلف کاربرد دارد. در رابطه با موضوع حاضر، عملی است که در آن منبع ایده ها و تجربیات از خارج شرکت برای برانگیختن و یا مکمل شدن ابتکارات داخلی به کار گرفته می شود. همچنین، می تواند فرصت های جدید تجاری را در تمامی مراحل از پروسه نوآوری، ایده پردازی، گسترش ایده و تجاری سازی را افزایش دهد. برای مدیریت مؤثر فرآیند، هر شرکتی باید یاد بگیرد که با به کارگیری ایده های جدید از خارج سازمان کدام مراحل از خط نوآوری بیشترین سود را خواهند داشت.
مطالعه علم سنجی نوآوری در شبکه همکاری اعضای هیات علمی دانشگاه سیستان و بلوچستان در پایگاه وب آو ساینس
حوزههای تخصصی:
بررسی تولیدات علمی و پژوهش های انجام شده توسط اعضای هیات علمی در زمینه نوآوری، می تواند موجب رصد بهتر روند تحقیقات مورد نیاز برای توسعه آموزشی و پژوهشی نوآوری در دانشگاه ها شود. این پژوهش با رویکرد علم سنجی به منظور تحلیل و ارزیابی مستندات علمی اعضای هیات علمی دانشگاه سیستان و بلوچستان در زمینه نوآوری، نمایه شده طی سال های 1989 تا 2022 در پایگاه استنادی وب آوساینس، انجام شد. در این مطالعه، تعداد 4757 مستند علمی از پایگاه وب آوساینس به صورت جستجوی پیشرفته، استخراج و مورد تحلیل توصیفی کتاب سنجی قرار گرفت. تحلیل داده ها و نیز مصورسازی نتایج به کمک نرم افزارهای Sci2، Gephi و RStudio انجام پذیرفت. نتایج نشان می دهد انتشار مقالات این دانشگاه در سال های اخیر روند صعودی داشته است. بیشترین تعداد مقالات در سال 2018، با تعداد 463 مقاله و بیشترین میزان استناد نیز در سال 2021 با تعداد 9689 استناد بوده است. بیشترین انتشارات این دانشگاه به صورت مقاله پژوهشی اصیل به تعداد 4378 مقاله (92 درصد) بوده است. در زمینه نوآوری تنها 54 مقاله علمی در پایگاه داده WOS نمایه شده است که بیشترین میزان استناد را در سال 2022 با 104 مورد داشته اند. اعضای هیات علمی دانشگاه سیستان و بلوچستان برای تاثیرگذاری بیشتر در پژوهش های بین المللی و دستیابی به استنادات بیشتر به مقالات خود در زمینه نوآوری، می بایست با استفاده از تعداد همکاران خارجی بیشتر در یک مقاله، تولیدات علمی پربارتر و جامع تری خلق نمایند.