جغرافیا و توسعه

جغرافیا و توسعه

جغرافیا و توسعه سال دهم تابستان 1391 شماره 27 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

تحلیل فضایی رابطه ی سرمایه ی اجتماعی و توسعه ی پایدار شهری مورد : شهرهای استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استان آذربایجان غربی تحلیل فضایی سرمایه ی اجتماعی توسعه ی پایدار شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰۵ تعداد دانلود : ۱۰۱۶
این پژوهش با هدف تحلیل فضایی رابطه ی میان سرمایه ی اجتماعی و توسعه ی پایدار شهری به روش توصیفی- تحلیلی در شهرهای استان آذربایجان غربی صورت گرفته است. جامعه ی آماری پژوهش، 36 شهر واقع در استان آذربایجان غربی با 43 شاخص مختلف برای سنجش توسعه ی پایدار شهری و تعداد 384 نفر از ساکنان این شهرها برای مقوله ی سرمایه ی اجتماعی در 5 مؤلفه میباشد. یافته های تحقیق نشان میدهد که به لحاظ توسعه ی پایدار شهری از مجموع 36 شهر در استان، ارومیه در سطح توسعه ی خیلی بالا، مهاباد، خوی و بوکان در سطح توسعه ی بالا، 6 شهر در سطح توسعه ی متوسط و بقیه ی شهرها در سطح توسعه ی پایین و خیلی پایین قرار دارند که بیانگر وجود شکاف عمیق میان شهرهای استان در مؤلفه های توسعه ی پایدار شهری است. از نظر سرمایه ی اجتماعی نیز چهار شهر مهاباد، بوکان، خوی و ارومیه در سطح خیلی بالا، 7 شهر در سطح بالا، 12 شهر در سطح متوسط و 13 شهر در سطح پایین و خیلی پایین قرار دارند. میانگین سرمایه اجتماعی در شهرهای استان به طور متوسط 96/2 یعنی به میزان 28/59 درصد بوده است که بیشترین آن متعلق به شهر مهاباد با حدود 6/76 درصد و کمترین میزان آن مربوط به شهر فیرورق با حدود 4/48 درصد است. همچنین، نتایج نشان میدهد که از بین ابعاد پنج گانه سرمایه ی اجتماعی، چهار بُعد مشارکت اجتماعی با بیشترین تأثیرات (395/0)، علاقه فراوان به جامعه، تعاون و همیاری و روابط خانوادگی و دوستان دارای رابطه ی معنادار با توسعه میباشند و تنها مؤلفه ی اعتماد اجتماعی دارای رابطه ی معنادار با توسعه نمیباشد. به طور کلی رابطه ی میان سرمایه ی اجتماعی و توسعه ی پایدار شهری در آذربایجان غربی به میزان 67/0 با سطح اطمینان 99 درصد میباشد. بر این اساس میتوان اظهار نمود که توسعه از طریق ابعاد متعدد خود (اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی) سرمایه ی اجتماعی را محقق میکند. از سوی دیگر سرمایه ی اجتماعی نیز همچون پدیده ای نیرومند از طریق سطوح ماهوی (ایجاد شبکه های اعتماد و پیوند مستحکم و نیرومند کنشگران) زمینه ایجاد توسعه پایدار را فراهم میآورد.
۲.

آزمون مدل مناسب گردش عمومی جو برای پیش یابی مقادیر دما و بارش ایران، تحت شرایط گرمایش جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران شبیه سازی پیش یابی مدل های گردش عمومی جو دما و بارش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۴۱ تعداد دانلود : ۱۲۵۵
این تحقیق، به منظور آزمون و یافتن بهترین مدل گردش عمومی جو، جهت انطباق با تغییرات دما و بارش ایران در شرایط افزایش گازهای گلخانه ای انجام گرفته است. بدین منظور، از 20 مدل GCM با استفاده از سناریوی واحدی به نام P50 استفاده شده است. از این رو، با استفاده از نرم افزار MAGICC SCENGEN ، داده های دما و بارش ایران از سال های 1990- 1961 به عنوان داده های پایه انتخاب، و تغییرات دما و بارش برای سال های 2000 تا 2005 ، توسط 20 مدل مورد نظر شبیه سازی گردید. از جمله نتایج مهم این پژوهش، این است که هیچ کدام از مدل های گردش عمومی جو، بخوبی نمی توانند شرایط واقعی تغییرات دما و بارش کشور را شبیه سازی نمایند. برای شبیه سازی بهتر مؤلفه بارش کشور، پیشنهاد می گردد تا از نتایج ترکیبی مدل ها استفاده گردد تا صرفاً، از نتایج مربوط به یک مدل خاص. در این تحقیق، با توجه قرار دادن ضرایب همبستگی بین سری واقعی داده های دما و بارش با داده های شبیه سازی شده، نتایج ترکیبی مربوط به مد ل های GISS—EH و CNRM-CM3 به عنوان مدل های مناسب جهت آشکارسازی تغییرات بارش معرفی گردیده و مدل INMCM-30 نیز به عنوان مدل مناسب جهت شبیه سازی تغییرات دما پیشنهاد می گردد. نتایج شبیه سازی دما و بارش برای سال های 2025 و2050 توسط مدل های پیشنهادی، به ترتیب نشان دهنده ی افزایش بارش به میزان 5/2 و70/3 درصد و دمای کشور به میزان3/1 و5/2 درجه سلسیوس برای سال های 2025 و2050 بوده، و طولانی تر شدن فصل رشد و نمو گیاهان، افزایش تبخیر و تعرق، کاهش بارش جامد، افزایش بارش های همرفتی و در نهایت افزایش پتانسیل سیلاب، از دیگر آثار این تغییرات اقلیمی می باشد.
۳.

فرصت ها و چالش های ژئوپلیتیک جمهوری اسلامی ایران در بازارهای گاز طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ژئواکونومی تحریم ایران خط لوله صلح نابوکو بازار گاز طبیعی چالش های ژئوپلیتیک فرصت های ژئوپلیتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱۶ تعداد دانلود : ۴۶۴
پرسش کلیدی این پژوهش، فرصت ها و چالش های پایه ای ژئوپلیتیکی جمهوری اسلامی ایران برای کسب برتری یا دست کم نفوذ خردمندانه ی اقتصادی در بازارهای گاز طبیعی ومایع است. در این ارتباط، پس از نگاهی کوتاه بر ادبیات مورد نظر و نقش گسترش یابنده و حساس گاز طبیعی در اقتصاد انرژی، فرصت ها، تنگناها و مشکلات ایران به عنوان دومین دارنده ی ذخایر گاز طبیعی جهان برای کسب برتری، دستیابی یا نفوذ در پنج بازار عمده و مقیاس کلان کنونی جهان، شامل بازارهای شبه قاره، خاور دورپیشرفته، خلیج فارس، چین و اروپا، مورد بررسی و ارزیابی بوده است. دستاوردهای محوری و مستند این مقاله، بر پایه روش، داده ها و منابع معتبر، در جهت فراهم-سازی پاسخ به پرسش اصلی پژوهش، در برگیرنده موارد زیر است: 1- کوشش های دو دهه ای جمهوری اسلامی ایران برای دستیابی به بازار شبه قاره هند در قالب خط لوله صلح، چندان کارایی ندارد. 2- راهبرد نفوذ در بازار LNG کره جنوبی، ژاپن و چین، با چند چالش بزرگ ژئوپلیتیکی مواجه است. 3- بازار خلیج فارس گرچه زنده و پویا است، اما از دیدگاه نرخ تقاضا و برخی مؤلفه های دیگر، استراتژیک نیست. 4- اروپا در بردارنده ی بیشترین شاخص های یک بازار استراتژیک،پایدار و گسترش یابنده بوده و بدون تردید می بایست در اولویّت نخست بازارهای گازی ایران قرار گیرد. 5- هرچند جمهوری اسلامی ایران پیش وبیش از اندیشیدن درمورد این بازارها، می بایست در وهله ی نخست از کشوری واردکننده گاز طبیعی، به کشوری صادرکننده تبدیل گردد.
۴.

ارگودیسیتی در ژئومورفولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل ارگودیک آنالوگ تغییرات پیش رونده تحول چشم انداز ژئومورفولوژی نظری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۱۷ تعداد دانلود : ۱۳۵۶
یکی از مفاهیم بنیادین در ژئومورفولوژی که بسیاری از نظریه پردازی ها و مدل سازی ها بر اساس آن استوار شده است، مفهوم زمان است. موضوع مدل سازی های تاریخی همواره یکی از دغدغه های محققان به ویژه ژئومورفولوژیست ها بوده است. مفاهیمی چون تغییرات پیشرونده ،پروگروسیونیسم یونیفورمی تاریانیسم ، آلومتری ، دورجغرافیایی ، ارگودیسیتی و... همه از مفاهیم و مدل هایی هستند که سعی در بیان نحوه ی تحولات ارضی در بستر زمان دارند ولی مبنای کار همه ی آن ها بر مفهوم نجومی زمان استوار نیست. در این میان زمان و رابطه ی آن با توالی پدیده ها موضوع اصلی تحلیل در این زمینه است. مشکل اصلی یک ژئوموفورفولوژیست آن است که معمولاً زمان کافی برای مشاهده ی چگونگی پیدایش چشم اندازها را در اختیار ندارد. این بدین معنی است که بیان دقیق چگونگی ارتباط میان مشاهدات صورت گرفته در طیّ دوره های چندماهه یا چند ساله و تکامل چشم اندازها در طول هزاران سال یا بیشتر امری دشوار است. تلاش های زیادی در جهت رفع این مشکل صورت گرفته است ویکی از این ترفندها جایگزینی فضا و زمان است. بخشی از مفهوم ارگودیسیتی در ژئومورفولوژی معطوف به چنین موضوعی است. با توجه به آنکه چنین مفهومی در ادبیات ژئومورفولوژی بویژه ایران مغفول مانده است لذا در این مقاله که برگرفته از یک طرح نظری در دانشگاه اصفهان بوده است سعی شده ضمن ارائه ی دقیقی از معنا و مفهوم این واژه در ژئومورفولوژی کاربرد آن در مباحث زمین ریخت شناسی تبیین گردد. این مهم با ایجاد فضای مینیاتوری از یک حوضه ی آبریز و ایجاد بارش مصنوعی تحقق یافت و در واقع ردیابی تغییرات یک صحنه طبیعی در مقیاس میکرو سبب شد که الگوی تحول در چنین مدلی ارزیابی گردد .
۵.

ارزیابی روش های زمین آمار و رگرسیون خطی در تعیین توزیع مکانی بارش مورد: استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بوشهر رگرسیون خطی زمین آمار بارش سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) مدل ارتفاعی رقومی (DEM)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹۴ تعداد دانلود : ۹۴۸
یکی از مهمترین پارامترهای ورودی جهت محاسبات بیلان آب و تهیه ی مدل های هیدرولوژیکی، توزیع مکانی بارش می باشد. بنابراین خطای ناشی از آن آثار مستقیمی در برنامه ریزی منابع آب خواهد داشت. از طرفی دیگر به دلیل عدم پوشش کامل ایستگاه های اندازه-گیری نقطه ای باران، برآورد بارش منطقه ای و یا تخمین بارش در مناطق مابین ایستگا ه ها امری ضروری به شمار می آید. برای این امر روش های مختلفی وجود دارد که از جمله آن ها روش های میان یابی می باشد. در این مطالعه دو روش کریجینگ (ساده و معمولی) و رگرسیون خطی بر پایه مدل ارتفاعی رقومی زمین، جهت برآورد بارش سالانه با استفاده از آمار 11 ساله (1997-2007) داده های بارش 57 ایستگاه باران سنجی استان بوشهر، مورد ارزیابی قرار گرفتند. بدین منظور ابتدا به ازای هر مدل در روش کریجینگ، نیم تغییرنمای آن محاسبه و با استفاده از تکنیک ارزیابی متوالی، خطای نقشه ها برآورد شد و از میان 14 نقشه، یک نقشه به عنوان نقشه ی بهینه اختیار شد. سپس داده های بارش و ارتفاع ایستگاه های مورد نظر با استفاده از مدل رگرسیون خطی در محیط نرم افزار Curve Expert فراخوانی گردید و با 18 مدل برازش داده شد تا مدل بهینه مشخص شود. با توجه به ارزیابی های صورت گرفته مشخص گردید دو مدل نمایی از روش کریجینگ معمولی و تابع رگرسیونی چند جمله ای درجه چهارم نتایج بهتری را برای میان یابی بارش نسبت به دیگر روش ها از خود نشان می دهند. در نهایت به منظور تعیین بهترین مدل جهت توزیع مکانی بارش و انجام میان یا بی، مدل های برتر هر دو روش با یکدیگر مقایسه شدند و مشخص گردید که مناسب ترین روش جهت میان یابی بارش سالانه در استان بوشهر، روش رگرسیون با تابع چند جمله ای درجه چهارم می باشد.
۷.

بررسی و تحلیل نوع ومدت زمان جابجایی ها در مسیر رودخانه های مئاندری و نقش جابجایی ها در فرسایش کناری در نواحی نیمه خشک )مورد: رودخانه قره آغاج((مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مئاندر فرسایش کناری جابجایی مسیر زمان جابجایی نواحی نیمه خشک رودخانه قره آغاج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵۵ تعداد دانلود : ۷۰۵
مئاندرها ازچشم اندازهای پویا و ازاشکال مهم تأثیرگذار در ویژگی های دشت های سیلابی محسوب می شوند که به دلایل مختلف تشکیل وتحت شرایطی به صورت های متنوع جابجا می گردند. با هر جابجایی، تغییراتی در پهنای دشت های سیلابی و میزان رسوبات وارده به رودخانه ها صورت می گیرد. مئاندرهای تشکیل شده در دشت های سیلابی قره آغاج (واقع در دامنه های شرقی سهند با مختصات جغرافیایی ،از '00 °37 تا '20 °37 عرض شمالی و از'45° 46 تا ' 15° 47 طول شرقی ) از نوع بی نظم بوده و بسیارپویا هستند. در این پژوهش از تصاویر ماهواره ای و نقشه های توپوگرافی برای ترسیم مسیرهای جابجایی پیچان ها استفاده شده و محل جابجایی ها با مشاهدات میدانی درسطح زمین تثبیت شده است. نتایج حاصل از بررسی این پدیده ها که درمحدوده ی مورد مطالعه با استفاده ازاندازه گیری های مسیرهای جابجایی قدیمی و نسبت های R/W صورت گرفته و همچنین زمان لازم برای جابجایی با استفاده از شاخص ویژه (TΔ) محاسبه شده است، نشان می دهد که میزان جابجایی ها در طول بخش های مختلف مسیر بسیار متفاوت است (با تفاوت زمانی 13 سال). همچنین نتایج این بررسی ها حاکی از این است که زمان لازم برای جابجایی ها در بخش هایی از مسیرکوتاه و در بخش های دیگر زیاد است. بررسی ها نشان می دهد که در محدوده ی مورد مطالعه، خطر فرسایش کناری در بخش هایی که میزان جابجایی ها زیاد بوده، بسیار بالا است.
۸.

طراحی اقلیمی ساختمان های مسکونی شهر سبزوار با تأکید بر جهت گیری ساختمان و عمق سایبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبزوار طراحی اقلیمی ساختمان های مسکونی جهت ساختمان عمق سایبان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۵۰ تعداد دانلود : ۲۲۶۵
ناسازگاری بین معماری و نوع اقلیم باعث افزایش استفاده از انرژی برای سرمایش یا گرمایش مساکن می گردد و این امر هم از نظر اقتصادی و هم از نظر زیست محیطی تأثیرات منفی بر جای می گذارد. از این رو لازم است با شناخت ویژگی های اقلیمی هر سکونتگاه ضوابطی مطابق اقلیم آن محل برای طراحی فضاها تعیین گردد. با توجه به اهمیت بحث مذکور هدف این مقاله تعیین جهت مناسب ساختمان و عمق مناسب سایبان برای ساختمان های مسکونی شهر سبزوار، در راستای تحقق قسمتی از اصول طراحی اقلیمی است. از این رو ابتدا با استفاده از داده های اقلیمی ایستگاه هواشناسی سینوپتیک سبزوار (شامل حداقل و حداکثر دما و رطوبت نسبی) نمودار زیست اقلیمی ساختمانی، ترسیم و بر روی آن آستانه ها و نیازهای حرارتی ساختمان، مواقع نیاز و عدم نیاز به آفتاب (مواقع سرد و گرم)، و اولویّت های طراحی اقلیمی شهر مزبور مشخص شد. سپس با استفاده از روش محاسباتی میزان انرژی تابیده شده بر سطوح قائم بنا، در مواقع گرم و سرد و در نهایت بهترین جهت قرارگیری ساختمان در این شهر مشخص گردید. بر این اساس، جهت 15 و 30 درجه شرقی (15 و 30 درجه از جنوب به سمت شرق چرخیده باشد) در ساختمان های یک طرفه و جهت 165+ و 15- و شمالی- جنوبی در ساختمان های دو طرفه بهترین جهت های قرارگیری ساختمان با توجه به عامل تابش آفتاب است. در مورد وزش باد نیز این جهات مناسب می باشد. در قسمت بعدی عمق مناسب سایبان در ارتباط با زاویه تابش آفتاب برای شهر مورد مطالعه معین شد. بهترین عمق سایبان در صورت داشتن پنجره ای به ارتفاع 1 متر برای دیوار جنوبی 26/0 متر محاسبه شد.
۹.

مقایسه ی مدل هایEPM ، MPSIAC و PSIACدر برآورد فرسایش و رسوب با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرسایش رسوب سامانه ی اطلاعات جغرافیایی (GIS) PSIAC MPSIAC EMP

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۰۹ تعداد دانلود : ۱۲۲۰
مدیریت صحیح منابع آب و خاک در یک حوضه ی آبخیز مستلزم شناخت توان تولید رسوب آن بوده و از طرفی جهت شناسایی دقیق عوامل تخریب خاک نیاز به اطلاعات پایه ی دقیق می باشد. امروزه وجود سامانه های دقیق و ابزار و مدل های مختلف این توانایی را در اختیارمحققان قرار داده تا بتوانند اطلاعات پایه را ذخیره، بازیابی و به روز نمایند. هدف از انجام این مطالعه بررسی و برآورد میزان فرسایش و رسوب زایی در یک حوضه ی آبخیز با استفاده از مدل های EPM، MPSIAC وPSIAC و بهره گیری از قابلیت های سامانه ی اطلاعات جغرافیایی (GIS) می باشد. برای انجام این تحقیق نقشه واحدهای همگن با استفاده از نقشه های شیب، کاربری اراضی و زمین-شناسی تهیه گردید. هر یک از عوامل مؤثر در فرسایش و پارامترهای موجود در مدل ها به طور جداگانه در هر واحد کاری اندازه گیری و در نهایت برای هر یک از زیرحوضه ها میزان فرسایش و تولید رسوب سالانه محاسبه شد. نقشه ی کاربری اراضی با استفاده از تصاویر سنجنده ETM ماهواره لندست بعد از کلاس بندی تهیه گردید. بر اساس نتایج به دست آمده از این تحقیق میزان رسوب تولیدی سالیانه با روش های MPSIAC، EPMو PSIAC در زیرحوضه شماره ی یک حوضه ی مورد مطالعه به ترتیب 22/14، 2/15 و 5/13 تن بر هکتار، در زیرحوضه شماره 2 به ترتیب 19/14، 18 و 4 تن بر هکتار و برای کل حوضه 05/22، 9/14 و 12 تن بر هکتار برآورد گردید. نتایج حاصل از مقایسه RMSE در تعیین صحت روش ها نشان داد که روش PSIAC برای برآورد میزان فرسایش و تولید رسوب سالیانه در شرایط طبیعی و خاکی حوضه مورد مطالعه نسبت به دو روش دیگر مناسب تر می باشد.
۱۰.

ارزیابی فرسایش و رسوبات بادی با استفاده از مدل IRIFR در منطقه ی زهک دشت سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بیابان زایی فرسایش بادی دشت سیستان مدل IRIFR.E.A

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹۱ تعداد دانلود : ۷۲۹
تاکنون روش های زیادی جهت برآورد میزان شدت بیابان زایی در نقاط مختلف دنیا ارائه شده است. در همین راستا به دلیل منطبق نبودن مدل های ارائه شده توسط کارشناسان در سایر کشورها با شرایط اقلیمی کشورمان در سال 1375 مدل تجربی IRIFR.E.A توسط محققان کشورمان تدوین و ارائه گشته است. در این تحقیق سعی شده تا با استفاده از مدل نام برده شده میزان تخریب اراضی در سطحی برابر با 48219 هکتار برآورد و نقشه ی خطر بیابان زایی منطقه ترسیم شود، برای این کار ابتدا با بررسی شرایط منطقه بر اساس بازدید های میدانی، عوامل مؤثر بر روند تخریب اراضی شناسایی شده است. این عوامل شامل سازند زمین شناسی منطقه، شکل اراضی و پستی و بلندی، وضعیت باد و شرایط خاص اقلیمی، خاک و پوشش سطحی، پوشش گیاهی، فرسایش بادی، رطوبت خاک، نهشته های بادی و عملیات مدیریتی می باشد. با استفاده از جداول ارزیابی مدل مورد استفاده، میزان تأثیر هر عامل بر روند بیابان شدن منطقه مورد ارزیابی قرار گرفت. در همین راستا نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان می دهد منطقه ی مورد مطالعه در طبقه های بیابان زایی متوسط، شدید و خیلی شدید قرار گرفته است. همچنین نتایج نشان می دهند از کل منطقه ی مورد مطالعه 4/59 درصد معادل 28642 هکتار در طبقه بیابان زایی شدید، 6/40 درصد 19577 هکتار در طبقه بیابان زایی خیلی شدید قرار دارد. همچنین بر اساس نتایج به دست آمده مشخص شد از میان عوامل مؤثر بر فرآیند بیابان زایی مدیریت کاربری اراضی و اقلیم با کسب بیشترین میزان امتیاز به عنوان مهمترین عوامل مؤثر بر فرآیند بیابان زایی شناخته شدند.

معرفی کتاب ها

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۵