۱.
بحث فعالیت و حضور زنان ایرانی معاصر در اجتماع، گرچه پیش تأسیس مجلس شورای ملی، در مبارزات مشروطه خواهی با عضویت در انجمنهای مختلف مطرح بود و زنان عملاً وارد فعالیتهای سیاسی شده بودند، لکن از همان ابتدا با موجی از اعتراضات مخالفین مواجه گشتند. خواسته زنان ایرانی برای کسب حق رأی، هم زمان با گسترش جنبشهای استقلال طلبانه زنان در کشورهای دیگر صورت گرفت. در آن ایام، زنان در سطح جهان، با تأثیر از یکدیگر، راه تحول در وضیعت نابسامان خود را از طریق پارلمانها و تأثیر گذاشتن بر آن میدیدند. زنان ایران نیز از این قاعده مستثنا نبودند. آنان نیز برای گرفتن حق رأی، مجلس وقت را به طرق گوناگون تحت فشار قرار دادند که از آن جمله میتوان به چاپ و انتشار مطالبی در نشریات نظیر «مجله زبان زنان» با مدیر مسئولی صدیقه دولت آبادی اشاره نمود. این طیف از جامعه برای جهت دادن به فعالیتهای خود، جمعیتها و سازمانهای مختلفی را نظیر: حزب زنان ایران، کانون بانوان، سازمان طرفدار اعلامیه حقوق بشر، جمعیت راه نو، شورای عالی زنان و سازمان زنان ایران، تشکیل دادند.که در این مقاله برآنیم تا سازمان زنان ایران بیشتر بشناسیم.
۲.
امروزه ضرورت اصلاح مستمر قوانین از جمله قوانین مربوط به زن و خانواده، سخنی است که طرفداران زیادی دارد. از رهبر معظم انقلاب گرفته تا مسئولان قوا و نهادهای تخصصی زنان و اقشار فرهیخته هر یک با نگاهی خاص، به ضرورت اصلاحات توجه کردهاند. به نظر میرسد آن گاه که از «اصلاح مستمر قوانین» سخن میرانیم هم بر اصلاح تأکید میکنیم و هم بر استمرار اصلاح؛ به این معنا که تفکر اصلاحِ قوانین «یک بار برای همیشه» را خطا میدانیم. تحولات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جوامع و پیدایش ظرفیتها، محدودیتها، مسائل و موانع نو به نو میطلبد که با مرزبندی احکام و اصول ثابت شریعت، از احکامی که به حسب تحول، قیود و شرایط متحول میشوند و با توجه به عناوین حاکم و أَهم که هر یک در شرایطی خاص، موضوعیت مییابند، به اصلاح قوانین اقدام کنیم و یا در محدودهی «ما لا نصّ فیه» (غیرمنصوص) مصالح اجتماعی را در تنظیم قوانین لحاظ کنیم.محور بحث ما در این مقاله روند اصلاحات حقوقی در حوزه زنان است.
۳.
در کتاب «حقوق سیاسی ـ اجتماعی زنان قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران» مؤلف به وضعیت زنان در دورههای مختلف پرداخته است. کتاب در ابتدا با مقدمه این از ناشر و سپس پیشگفتار مؤلف آغاز میشود. کتاب حاضر با اندیشهی بدست آوردن بررسی تا حد امکان جامعی دربارهی نوع دیدگاه حاکم بر حقوق زنان، حضور سیاسی ـ اجتماعی آنان در دورهی قبل و بعد از انقلاب اسلامی و حضور عملی آنان در عرصههای مختلف و بهرهمندیشان از حقوق سیاسی ـ اجتماعی شکل گرفته است. مطالب کتاب به چهار بخش مجزا و هر بخش به فصلهای مختلف تقسیم شده است که در این نوشتار به معرفی و تا حدی نقد آن می پردازیم.
۴.
جنسیت را میتوان در بافت همسانی و تمایز، به بهترین نحو درک کرد. از حیث تاریخی، جنسیت، مقولهای است که در نیمه دوم قرن بیستم، همزمان با آغاز نهضت فمینیسم که اغلب عنوان «موج دوم» به آن اطلاق میشود، ظهور یافت و مورد تحلیل و نقد فرهنگی قرار گرفت تا از جنبش حق رأیِ ابتدای این قرن و همین طور از نهضتهای فمینیستی پساساختارگرا متمایز گردد. فمینیستها با ایجاد تقابل بین جنس و جنسیت که به تقابل آشنای ذات و تربیت شباهت دارد، استدلال نمودند که تفاوتهای فاحشِ میان زنان و مردان را نمیتوان به هویت جنسی طبیعی، زیست شناختی یا «ذاتی» مربوط دانست، بلکه باید آنها را ناشی از تعیین نقشهای جنسیتی از سوی جامعه در هر فرهنگ خاص دانست.در این مجال به واکاوی هر چه بیشتر واژه جنسیت می پردازیم.
۵.
یکی از سنتهای بسیار کهن اجتماعی رایج در جوامع بشری که قدمتی بسیار طولانی دارد، پرداخت مهریه در پیوند ازدواج است؛ به عبارت دیگر از گذشتههای بسیار دور تا امروز، رسم بر آن است که مرد هنگام ازدواج و بویژه زمانی که خواستگاری وی با پاسخ مثبت از سوی نامزد مورد نظر همراه میشود، مبلغی را به عنوان مهریه برای زن در نظر میگیرد؛ اگرچه سنت پرداخت مهریه، همانند سایر سنتهای اجتماعی، طی روزگار گذشته، تحولات و دگوگونیهای زیادی را پشت سر گذاشته و با توجه به زمان و مکان، دچار تغییرات مختلفی شده است. در این جا نظری می اندازیم به سیر تاریخی مهریه.