فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۶۱ تا ۱٬۶۸۰ مورد از کل ۲٬۶۰۷ مورد.
ژاپن و معجزه اقتصادی شرق آسیا
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه تورم و رشد در اقتصاد ایران: تحلیلی آماری به روشاقتصادسنجی
حوزههای تخصصی:
کشورهای مختلف با تبادلهای مختلفی در بین تورم و رشد اقتصادی رو به رو هستند،ولی آنچه همه اقتصادها در تلاش برای رسیدن به آن هستند، تورم پایین و رشد مداوم اقتصادیاست. هدف این پژوهش، بررسی رابطه علی میان رشد و تورم از طریق آزمون علی گرنجر، بهمنظور دستیابی به جهت و نوع رابطه علی مذکور در اقتصاد ایران، با استفاده از آمار سری زمانیدوره 1375-1338 است. نتایج به دست آمده بدینترتیب بودهاند: اولا رابطه علی به صورتیکسویه و از تورم به رشد است; ثانی! نوع این رابطه علی معکوس میباشد، بدین ترتیب کهافزایش تورم موجب کاهش رشد اقتصادی در ایران میشود.
بازار- رفیق نیمه راه
بررسی تحلیلی نقش راهبرد جایگزینی واردات در رشد تولید صنعتی ایران (بااستفاده از فن داده - ستانده)
حوزههای تخصصی:
پس از جنگ جهانی دوم، بیشتر کشورهای در حال توسعه، جایگزینی واردات را بهعنوان راهبرد مسلط صنعتی شدن، به کار گرفتند. هدفهایی از قبیل حمایت از صنایع نوپا و بهبودتراز پرداختها و افزایش درآمدهای دولت، از جمله مهمترین هدفهای این راهبرد به شمارمیرفت. با سپری شدن دهههای توسعه و ناکامی بیشتر این کشورها در زمینه صنعتی شدن ودستیابی به هدفهای اولیه خود، ارزشیابی آثار و عملکرد راهبرد جایگزینی واردات اهمیتویژهای پیدا کرد. چنری از جمله کسانی بود که کوشید تا روشی برای اندازهگیری کمی آثار و پیامدهای اینراهبرد ارائه نماید. در این روش، با استفاده از فنون داده - ستانده، نقش سیاستهای جایگزینیواردات، توسعه صادرات و گسترش تقاضای داخلی در رشد صنعتی، اندازهگیری میشود. در این مقاله، با بهرهگیری از روش چنری - که بعدها توسط دیگران اصلاح و تکمیل گردید- به تجزیه عوامل رشد صنعتی ایران در دورههای 1353-1348 و 1363-1353 و1367-1363 میپردازیم. در این پژوهش، از جدولهای داده - ستانده اقتصاد ایران برای سالهای1348، 1353، 1363 و 1367، که به قیمتهای ثابت سال 1361 همسان شدهاند، سود جستهایم.نتایج به دست آمده، نشان میدهد که عامل اصلی رشد صنعتی در ایران جایگزینی وارداتنبوده، بلکه گسترش تقاضای داخلی محرک اصلی این رشد بوده است.
گذار به اقتصاد مبتنی بر بازار، روسیه و اروپای شرقی، از چین بیاموزند
حوزههای تخصصی:
فرایند اصلاحات اقتصادی در چین از سال 1978 شروع شد و تا امروز ادامه دارد. اینفرایند، بسیار طولانی است - کارهای فراوانی باقی است که باید انجام شود - اما دستاوردهایبزرگی طی 15 سال گذشته به چنگ آمده است و چیزهای فراوانی را میتوان از تجربه چینیهافرا گرفت. به هر حال، هدف ما، ارزشیابی جامع اصلاحات اقتصادی در چین نیست، بلکهمقصود ما، آموختن درسهایی از تجربه چینیهاست که قابلیت کاربردی در روسیه و اروپایشرقی داشته باشد، همان طوری که آنها سعی در انتقال از برنامهریزی متمرکز کمی به یکاقتصاد هدایت شده توسط نیروهای بازار دارند. چنین پیداست که چین، نمونه آشکار قابلمقایسه برای کشورهای سوسیالیستی در حال گذار میباشد، زیرا چین یک کشور سوسیالیستیبوده و خواهد بود، با این حال، به منظور انجام مقاصد ملی، اشتیاقی به در اختیار گرفتننیروهای بازار ندارد. شاید این ادعا اغراقآمیز باشد که چین گذار از سوسیالیسم را در پیش گرفتهاست، همان گونه که در کشورهای کمونیستی تجربه شد. تجربیات متعددی در مورد اصلاحاتاقتصادی روسیه و اروپای شرقی پیش از دهه 1950 وجود داشت، اما اصلاحات چینی قدمتبیشتر و تأثیر عمیقتری داشته است و از قرار معلوم، موفقتر از هر گونه اصلاحات انجام شده دردیگر کشورهای سوسیالیستی بوده است.