هدف: هدف ازاین پژوهش تحلیل بنیادهای فکری و روش سیاستگذاری برای انتقال اجباری ایلات و عشایر در دوره پهلوی اول است .
روش/رویکرد پژوهش: روش این پژوهش توصیف و تحلیل موضوع برپایه اسناد و منابع دست اول و کتابخانه ای می باشد.
یافته ها ونتایج: دولت شبه مدرن پهلوی درصدد دگرگون سازی سنن و روشهای زندگی ایلات و عشایر برامد زیرا سبک زندگی ایلات و عشایر مانند کوچ روی در تعارض با هدف دولت درهمسان سازی و نوسازی و تقویت مبانی وحدت ملی بود. سه نهاد سلطنت، مجلس شورای ملی و هیات وزرا از نهادهای تصمیم گیرنده برای جامعه عشایری بودند که با ارائه لوایح و بخش نامه های دولتی به برنامه ریزی برای انتقال اجباری ایلات و عشایر به نام اسکان پرداختند. اما، این سیاست به نتایج وخیمی برحیات اقتصادی و اجتماعی جامعه عشایری انجامید
جایگاه و ظرفیت بالای نهاد آموزش رسمی در پروژه ی ملّت سازی باعث شد تا در دوران رضاشاه، دولت نگاه ویژه ای به توسعه ی معارف داشته باشد، از آنجا که یکی از رسالتهای اصلی این نهاد تقویت و گسترش زبان فارسی به عنوان یکی از ارکان اساسی ملّی گرایی و تحکیم وحدت ملّی بود، گسترش و تأسیس مؤسسات معارفی در مناطق عشایری و قوم نشین اهمیّت دو چندانی داشت. هدف این پژوهش آگاهی از چرایی و چگونگی واکنش اهالی کردستان نسبت به گسترش مدارس دولتی است و در این راستا تلاش شده است تا به روش توصیفی، تحلیلی و بر اساس اسناد و مدارک آرشیوی به این سئوالات پاسخ داده شود: در دوران رضاشاه سیاست های آموزشی در کردستان با چه کیفیتی به اجرا در آمد؟ فرماندهان نظامی در تأسیس مدارس و توسعه معارف در کردستان چه نقشی داشتند؟ گروه های مردمی چگونه از مدارس جدید استقبال کردند و نگاه مردم به مدارس مذکور چگونه بوده است؟ فرضیه اصلی پژوهش این است که باورهای مذهبی و بافت سنّتی جامعه و استفاده از زور و اجبار به عدم استقبال مردم از مدارس جدید منجر شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد عوامل دیگری نیز چون استفاده از معلّمان غیربومی و لزوم تدریس دروس به زبان فارسی، وضعیّت پریشان معیشتی و اقتصادی اهالی، عدم همخوانی مطالب کتب درسی با نیازهای جامعه و... نیز در این زمینه نقش داشته اند.
هدف: هدف این پژوهش افزون بر نمایاندن وضعیت راه ها و محورهای ارتباطی استان اصفهان در دورة پهلوی، بررسی تأثیر آن بر توسعة صنعت گردشگری در این دوره است.
روش/رویکرد پژوهش: روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و بر پایة منابع اسنادی، مطبوعاتی و کتابخانه ای است.
یافته ها و نتایج پژوهش: یافته های این پژوهش نشان می دهد که ماهیت گردشگری و جذب جهانگرد، جایگاه ویژه ای در رویکرد سیاست کلی دولت پهلوی- که بر پایة سه بنیاد نظری دولت سازی، ملت سازی و مدرن سازی استوار بود- داشته است. واقع بودن استان اصفهان در مرکز کشور به عنوان قلب تپندة مراودات اجتماعی و تجاری، افزون بر جاذبه های طبیعی و تاریخی منحصر به فرد گردشگری آن، به عنوان یکی از مهمترین قطب های گردشگری، در انعکاس زیرساخت های گردشگری و فراهم آوردن تسهیلات زیربنایی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در آن نقش بسزایی ایفا نموده است. از آنجا که ساخت و تسطیح راه ها و محورهای ارتباطی استان اصفهان به عنوان یکی از زیرساخت های گردشگری منجر به کاهش هزینه و وقت گردشگر می شد، می توان گفت که این عامل در توسعة صنعت گردشگری دورة پهلوی مؤثر بوده است.