واقعه تاریخی انقلاب مشروطیت ایران و شرایط پسا انقلابی آن که، به تحدید قدرت حاکمیت سیاسی پیشین انجامید، زمینه ساز شکل گیری کنش های سیاسی متعارض نزد افراد و گروه های مختلف سیاسی گردید.این کنش ها به عنوان یکی از موانع شکل گیری نظم سیاسی سامانمند و کارآمد، عاملی مؤثر در تشدید بی ثباتی سیاسی طولانی در کشور گردید.مقاله حاضر با الهام از الگوی نظری جامعه شناسی شناخت به ریشه یابی علل این کنش های سیاسی متفاوت و متعارض می پردازد و نشان می دهد مبانی اجتماعی و فکری متفاوت کنشگران سیاسی عامل اصلی کنش های متعارض آنان بوده است.بر این اساس، بنیادهای اجتماعی و فکری کنش سیاسی نزد سیدعبدالله بهبهانی از رهبران مشروطیت و شیخ ابراهیم زنجانی، عضو برجسته حزب دموکرات را در بستر مشروطه خواهی به منظور فهم کنش سیاسی متفاوت آنان واکاوی می کند
گرانی و قحطی های پی درپی نان که در عصر ناصری رخ می داد، بحران های متعدد اقتصادی و اجتماعی و سیاسی را در کشور سبب می شد. بحران های نان با پیامدهایی همچون مرگ ومیر، مهاجرت، رکود اقتصادی، تنش مالی دولت و ناامنی همراه بودند. پرسش ما این است که بحران های نان چه تاثیری بر جایگاه حکومت و اقتصاد ایران، در اندیشه سیاستمداران و افکار عمومی کشورهای دیگر می گذاشت؟ راه های نفوذ بیشتر در ایران را چگونه پیش پای این کشورها می گشود و چه پیامدهای مثبت و منفی اقتصادی برای این کشورها داشت؟ فرض ما این است که وقوع قحطی از اعتبار سیاسی و اقتصادی دولت ایران می کاست و از سویی، این فرصت را در اختیار دیپلمات های خارجی قرار می داد تا با صراحت، در امور حکومت ایران دخالت کنند. کسادی بازار فروش محصولات خارجی و ممنوعیت صادرات غله از ایران، از نتایج ناخوشایند این بحران ها برای کشورهای خارجی بود؛ اما مهاجرت تجار و نیروی کار ایرانی به این کشورها، خشنودی آن ها را موجب می شد.
در نیمه ی نخست دوره ی قاجار و به ویژه، بعد از وقوع جنگ های ایران و روس، توجه به ایران در آثار نویسندگان و شاعران آن دوره راه یافت و تأملاتی هرچند سطحی درباره وجوه تمایز «خود» از «دیگری» صورت گرفت.این وجه تمایز و تشخیص از تعریف محدوده ی جغرافیایی تا فرهنگ و تاریخ ایران را در برمی گرفت.توجه به جغرافیا و تاریخ زمینه ای برای مباحث بعدی روشنفکران، و باعث شکل گیری دوره ای نوین در تاریخ فرهنگی کشور شد؛ دوره ای که با اندیشه های باستان گرایانه پیوندی نزدیک دارد. در این مقاله تلاش شده است مؤلفه های هویت ایرانی از دیدگاه برخی نویسندگان و شاعران دوره ی نخست قاجار بررسی شود.هدف مقاله آن است که ریشه های فکری و برخی مؤلفه های جنبش های باستان گرایانه در دوره های ناصری به بعد را مشخص کند.
آثار علمی ــ سیاسی مجتهد مبارز و آزادیخواه بوشهری، مرحوم سید عبدالله بلادی(ره)، را هم میتوان از دیدگاه منابع مشروطهپژوهی بررسی کرد و هم ادبیات پایداری و جهادیهها. هرچند این آثار تمام و کمال در دسترس نیستند و فقط به صورت پراکنده از نگاشتههای او میتوان بهرهمند شد، همان گزیدهها و متون محدود موجود، نشاندهندة جدّ و جهد بلیغ وی در امور سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی است.
مجتهد بوشهری، که هرگز از مبارزه علیه استبداد و استعمار دست برنمیداشت، در برهههای گوناگون تلاطم و تهاجم دست به قلم برد و لوایح و رسائلی نگاشت که در حفظ بیضة اسلام و کیان کشور مؤثر بود. جنگهای ایران و روس، انقلاب مشروطیت، و اشغال نظامی ایران در شهریور 1320، از جمله برهههایی بودند که علما را به نگارش جهادیه و اهل فضل و ادب را به تصنیف پایدارینامه واداشت و در همة این برههها مرحوم آیتالله بلادی نیز حساس و پرتلاش به کار روشنگری ادامه داد.
با توجه به اینکه شماره حاضر مجله زمانه با محوریت مرجعیت و روحانیت شیعه فراهم آمده است، متن ذیل را که گزارشی از مقاله توانای این حوزه تاریخ معاصر در کنگره پنجاهمین سالگرد مجتهد بوشهری میباشد تقدیم حضور گرامیتان مینمائیم.
قانون اساسی مشروطیت که در دیماه 1285 خورشیدی پس از تصویب نمایندگان مجلس شورای ملی به تصویب مظفرالدین شاه قاجار رسید و به مدت 72 سال رسمیت داشت، نخستین قانون اساسی ایران به شمار میآید که اگر نه در حیطه عمل، لااقل در چارچوبهای نظری دگرگونیهای شگرفی را در ایران موجب شد.