فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱۲۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
گیلان بعد از فتح آن توسط شاه عباس اول، به سبب شورشهای متعددی که در آن برپا شده بود، بسیار متمایز از مناطق دیگر ایران گردید. در این پژوهش با توجه به ساختار اقتصادی و اجتماعی جامعه گیلان و عملکرد نمایندگان حکومت صفوی در آن، زمینهها و علل برپایی شورشهای گیلان بعد از شکست خان احمد دوم گیلانی و تسخیر آن توسط شاه عباس اول تا اواخر حکومت آن بررسی و تحلیل شده است. سپس، علل ناکامی شورشها و پیامدهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی آن برای جامعه گیلان و حکومت صفوی بررسی و تحلیل گردیده است. هدف اصلی پژوهش، تبیین و تحلیل ساختاری شورشهای فراموش شده و پراکنده گیلان بعد از سرکوبی خان احمد دوم گیلانی در زمان سلطنت شاه عباس اول میباشد. روش پژوهش به صورت کتابخانه ای و با استناد به متون تاریخی است.
یافتههای عمده تحقیق نشان میدهد که شاه عباس اول در اداره گیلان موفق نبوده و فقط با اتکا به تهدید و زور بر آنجا سلطه داشته و علت بسیاری از شورشها، به خاطر عملکرد نامناسب نمایندگان شاه صفوی در گیلان بوده است.
منصب مدرسی در عصر صفوی
حوزه های تخصصی:
در بسیاری از کشورهای حاشیه خلیج فارس اختلافات سرزمینی وجود دارد؛ امّا موضوع دعاوی در قبال جزایر سه گانه ایرانی تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی به یکی از جنجال برانگیزترین این اختلافات تبدیل شده است. پیگیری های بسیار جدی و مستمر امارات متحده عربی در این دعاوی و حمایت-های غیرمسئولانه کشورهای عربی-خصوصاً اعضای شورای همکاری خلیج فارس- و شیطنت های قدرت های فرا منطقه ای،همچون انگلیس که در طول تاریخ معاصر ما نقش قیّم را برای شیوخ عرب بازی می کرد، بارها مورد اعتراض دولت ایران قرار گرفته است. ادعایی که از اویل قرن بیستم از سوی بریتانیا، با عنوان حمایت از حقوق شیوخ شارجه و رأس الخیمه، آغاز گشت و همواره نیز با مواضع قاطع دولتهای ایران مواجه شد. به طوریکه حاصل اعتراضات مستدل ایران به این دعاوی، واگذاری این جزایر در سال 1971م به ایران بود. این مقاله درصدد است با تکیه بر مناقشات صورت گرفته بین ایران و انگلیس- به عنوان قیّم شیوخ عرب منطقه- مواضع دولت های ایران را در قبال حاکمیت بر جزایر سه گانه، در دوران حکومت های پهلوی اول و دوم با روش توصیفی- تحلیلی مورد کنکاش قرار دهد.
ایل مُکری و فراز و فرودهای روابط با شاه عباس اول صفوی
حوزه های تخصصی:
در دوره ی صفویه قوم کرد دارای ایلات فراوانی بود که در دو قلمرو ایران و عثمانی حضور داشتتند. یکی از ایلات مهم کرد، مُکری ها بودند که در مناطق شمال غربی ایران می زیستند. کردهای مکری در دوران حکومت شاه عباس اول به بالاترین شهرت خود در دوران صفویه رسیدند؛ چرا که در این ایام نه تنها دارای قدرت زیادی گردیده، بلکه برای دولت صفوی اهمیت داشتند. اهمیت ایل مکری در دوره شاه عباس اول به این علت بود که آنها یکی از ارکان نیروی نظامی وقت محسوب می شدند و در مرز ایران و عثمانی به مانند سدی در مقابل تجاوزات عثمانی ها قرار می گرفتند. مکریان در دوران شاه عباس اول دچار حوادث بسیاری شدند. یکی از این حادثه های مهم سرکوب این ایل به دستور شاه عباس بود که برای مدتی ادامه داشت و قتل و غارت بی سابقه ای آنها را فرا گرفت. مقاله حاضر در نظر دارد با بررسی روابط شاه عباس اول با ایل مکری علل فراز و فرود در روابط میان آنها را دریابد.
پیامدهای برگزاری آیین های مذهبی شیعه در دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیین های مذهبی شیعه بالغ بر دو قرن تحت حمایت و پشتیبانی حکومت صفویه برگزار شده و گسترش یافت، اما برخلاف آنچه انتظار می رود، پیامدهای این برگزاری کمتر مورد توجه قرار گرفته است و تحقیقات تاریخی بیش از هرچیز، بر چگونگی برگزاری این آیین ها تمرکز یافته اند. این نوشتار می کوشد با هدف جبران این کمبود و کمک به فهم بهتر فرآیند برگزاری آیین های مذهبی شیعه در دوره ی صفویه، پیامدهای برگزاری این آیین ها را در دوره ی تاریخی مذکور تبیین کند.
پیامدهای بررسی شده در سه محور اصلی «پیامدهای سیاسی»،«پیامدهای فرهنگی و مذهبی» و «پیامدهای اجتماعی» دسته بندی می شوند و بیان خواهد شد که برگزاری آیین های مذهبی شیعه در قلمرو صفویه از سویی به استقلال سیاسی صفویان و مشروعیت بخشی به حکومت آنها انجامید و از سوی دیگر موجب گسترش کمی و کیفی آیین های مذهبی شد، درعین حال، «گسترش آیین های مذهبی»، «رسوخ آیین های مذهبی در فرهنگ عمومی»، «ورود آرایه ها در آیین های مذهبی» و «شدت گرفتن تنش های کلامی» را موجب شد.
مسائل اجتماعی ایران در دوره صفویه: پژوهشی در سفرنامه کمپفر
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، در پی بازشناسی مسائل اجتماعی ایران در دوران صفویه از دورن یکی از سفرنامه های اروپایی است. در بازشناسی سفرنامه کمپفر از عناصری که با مسائل اجتماعی ارتباط می یابد، نهاد دولت و جنبة تقدس آمیز و مشروعیت بخش آن؛ نهاد دین و کارکرد اجتماعی آن، نهاد آموزش و پرورش؛ و اخلاقیات و آداب و رسوم ایرانیان را برگزیده ایم. رویکرد این سفرنامه ها در مسائل اجتماعی، تکیه بر جنبه های شنیداری بویژه از توده های اجتماعی است. این امر می تواند توأمان به عنوان جنبة مثبت و منفی مورد ارزیابی قرار گیرد: در اختیار گذاردن سطح فکری جامعه و افکار عمومی ایرانیان در این دوران از یک سو و عدم مطالعه و تعمق در واقعیت مسائل ایران و تکیه بر سطحی نگری عمومی از سوی دیگر، دو جنبة این ارزیابی می تواند قلمداد گردد. اما بطور کلی جلوه هایی از مسائل اجتماعی ایران را در بردارد که تا امروز امکان حیات یافته است.
سازمان سپاه و صاحب منصبان نظامی عصر شاه صفی (1038-1052 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از پایه های مهم شکل گیری و تداوم نظام های سیاسی ایران در دوره های تاریخی، وجود یک نیروی نظامی عمل کننده بود که هر در براندازی مدعیان قدرت، تسخیر قلمرو و تثبیت قدرت، و سرکوبی شورش ها و ناامنی های داخلی مؤثر باشد و هم در درگیری های برون مرزی با قدرت های هم جوار و یا دفاع در برابر تهاجم دشمنان نقش داشته باشد.کارایی و کارآمدی نیروی نظامی با چگونگی سازمان و تشکیلات آن، کمیت نیروها، کیفیت سلاح و تجهیزات و نحوه مدیریت آن ارتباطی قوی داشت و کفایت و تدبیر پادشاه و صاحب منصبان ارشد نظامی در ظهور و بروز این کارآمدی و دست یابی به موفقیت های مطلوب مؤثر بود.برخورداری از توان نظامی مطلوب و نظام اداری(دیوان سالاری) کارآمد به توانمندسازی، عظمت بخشی و تداوم افزایی نظام سیاسی کمک می کرد و ثبات حکومت را تقویت می بخشید؛ چنان که نقیض آن می توانست به ضعف و بی ثباتی آن حکومت منجر شود.بر این مبنا، مقاله حاضر به منظور ارائه تصویری از سازمان سپاه در عصر شاه صفی در سده یازدهم هجری قمری(1038- 1052 ق) مناصب نظامی این دوره را شرح داده و با استخراج اسامی صاحب منصبان نظامی در قسمت های مختلف ارتش، گوشه هایی از زندگی و خدمات آنان را بر اساس گزارش های مورخان اصلی توصیف کرده است.این پژوهش از نوع پژوهش تاریخی است و به شیوه کتابخانه ای با استناد به منابع تاریخی و روش تحلیلی- توصیفی سامان یافته است.
مقایسه ای میان نیروی نظامی دولت عثمانی و صفوی
حوزه های تخصصی:
یادآوری نام صفویه و عثمانی قبل از هر چیز بیانگر ستیز و عدم همسازگاری آن هاست، تاریخ همزمان این دو دولت بزرگ و مسلمان بیشتر با رقابت و دشمنی همراه بود، این رقابت و دشمنی ها در تمامی ابعاد گسترده و روابط دو دولت تحت شعاع آن قرار داشت، هر کدام از طرفین دارای نهادهای مهمی بودند که نیروهای نظامی از اساسی ترین آن ها است. بویژه عثمانی ها در پرتو سپاهی که بی شک در دوران اقتدار عثمانی ها بزرگترین و مجهزترین نیروی نظامی در قیاس با رقیبان خود بود، توانستند بخش های وسیعی از سه قاره اروپا و آفریقا و آسیا را در اختیار خود بگیرند. اما در تهاجم به شرق با مانع صفویان برخورد کردند و در برخورد و کشمکش طولانی با این دولت شیعی که با پیروزی و شکست همراه بود به این نتیجه رسیدند که حتی با وجود نیروی نظامی برتر و سیاست تهاجمی نسبت به صفویان هیچ گاه نمی توانند بر فلات اصلی ایران چیره شوند و اقتدارشان بر مناطق فرعی ایران چون عراق عرب هم متزلزل است و سرانجام هم در حدود مرزهای فعلی ایران متوقف شدند. توقف امپراطوری عثمانی در مواجهه با صفویان از زاویه های مختلفی قابل بررسی است که این نوشتار با بررسی ویژگی های نیروی نظامی طرفین و مقایسه آن ها با یگدیگر، عامل نظامی را مورد توجه قرار داده است.
وضعیت پزشکی و بیمارستان های ایران در عصر صفوی
حوزه های تخصصی:
شورش قلعه دم دم، چگونگی و علل آن در عصر شاه عباس اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شورش قلعه دم دم در عصر شاه عباس اول صفوی و توسط امیرخان برادوست، یکی از امرای مشهور عشایر برادوست، روی داده است.این مقاله به علل این شورش می پردازد و فر ض بر این است که از ماهیتی مذهبی، قومی و قدرت طلبانه برخوردار بوده است.این تحقیق بر روش توصیفی- تحلیلی مبتنی است.پس از تأمل و تحلیل اسناد و نوشته های موجود در منابع اولیه و تحقیقات جدید این نتیجه به دست آمد که شورش قلعه تا حد زیادی به دنبال سیاست تمرکزگرایی و مذهبی شاه عباس رخ داده است.
تاریخ؛ تامل: جایگزینی برای ایران باستان؛ نظام اجتماعی عصر صفویه
حوزه های تخصصی:
قیام شیخ بهاءالدین اِستیری و ضعف مبانی دینی و اخلاقی مشروعیت صفویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحران مشروعیت دینی صفویان در اواخر عمر این سلسله موجب قیام ها و شورش های متفاوتی در نواحی مختلف قلمرو آنها شد. یکی از مهمترین این قیام ها را شیخ بهاءالدین استیری در خراسان رهبری کرد. شیخ که از بی توجهی دولت و دربار صفوی نسبت به حملات ازبکان به خراسان به ستوه آمده بود، راهی اصفهان شد. هشدارهای دلسوزانه او در اصفهان نادیده گرفته شد و خود نیز به تصوف و کفر متهم گردید. او پس از بازگشت به خراسان و با گردآوری یارانی، دست به اقدامی جهادی زد اما به زودی و با اعزام سپاه صفوی، حرکت او در هم کوبیده شد.
یافته های تحقیق نشان می دهد این قیام در سال های پایان عمر سیاسی دولت صفوی تحت تأثیر بحران های ناشی از ضعف مشروعیت دینی صفویان صورت پذیرفته است. همچنین سرکوب این قیام، انگیزه خیرخواهی برای حفظ این دولت را از بین برد. این ماجرا و نمونه های مشابه، زمینه را برای سقوط صفویه فراهم نمود.
نظری بر روابط خاندان اردلان با حاکمیت صفویه
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به بررسی تاریخ سیا سی خاندان اردلان در دوره صفویه می پردازد، که شامل پیشینه خاندان اردلان، بررسی تاریخ سیاسی هر یک از حاکمان اردلان که در دوره صفویه حکومت کرده اند و روابط آنها با شاهان صفوی و سلاطین عثمانی، موقعیت سیاسی خاندان اردلان در دربار صفویان می باشد. بخش اصلی این تحقیق به چگونگی تشکیل حکومت، شیوه حکومتداری حاکمان اردلان در دوره صفویه و روابط سیاسی آنها با دو دولت ایران و عثمانی و همچنین روابط آنها با خاندان کرد بابان که وابسته به سلاطین عثمانی بودند، می پردازد. به طورکلی اهمیت سیاسی حکومت محلی اردلان را برای شاهان صفوی مشخص می سازد.
جایگاه علما در دستگاه قدرت دوره صفویه (دوران شاه عباس اول، شاه صفی و شاه عباس دوم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از ورود برخی از علمای شیعه به حوزه سیاست در دوره شاه تهماسب اول، مرحله جدیدی در مناسبات علما و فقهای شیعی آغاز شد. این مناسبات اگرچه در دوره شاه اسماعیل دوم با وقفه ای کوتاه مدت مواجه گردید، ولی هیچ گاه قطع نشد و در طی دوره صفوی تداوم یافت. مسئله این است که آن بخش از علما و فقهای شیعه که در دوره شاه تهماسب وارد صحنه سیاسی شده بودند و حتی شاه برخی از آن ها (از جمله محقق کرکی) را اختیاری در امور سیاسی بخشیده بود و از جنبه نظری نیز همان طور که منابع اشاره کرده اند به حق علما برای حکومت اذعان داشته است، چرا و تحت چه شرایطی از دوره عباس اول تا پایان دوره عباس دوم به رغم تداوم همکاری با صفویان نتوانستند جایگاهی را که محقق کرکی کسب کرده بود، باز یابند. در این مقاله با روش تحقیق تاریخی و با تکیه بر منابع اصلی به بررسی موضوع پرداخته و تلاش شده است به مسائل مطرح شده پاسخ داده شود.
بر اساس یافته های تحقیق در زمان شاه عباس اول مناسبات بین علما و دستگاه قدرت در مدار مشخصی قرار گرفت و شاه با تضعیف نیروهای قزلباش، قدرت را در دستان خود متمرکز ساخت و نیز از مداخله علما در امور سیاسی ممانعت به عمل آورد. شاه عباس هیچ گونه مداخله ای را که قدرت مطلقه اش را با چالش مواجه کند، نمی پذیرفت. علما نیز شرایط جدید را پذیرفته و علاوه بر همکاری عملی با شاه، به تأیید مشروعیت حکومت او مبادرت ورزیدند و این روند تقریباً تا پایان دوره شاه عباس دوم تداوم یافت و این شاه نیز هم چون جدش کوشید با قدرت مطلق حکومت کرده و در عین حال علما را در خدمت خود و حکومت صفوی نگه دارد و از آنها در نیل به اهداف سیاسی بهره مند گردد.