ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۶۱ تا ۱٬۵۸۰ مورد از کل ۴٬۴۴۹ مورد.
۱۵۶۳.

رهایی از فضای تکنولوژیک حاکم در نظریّة انتقادی تکنولوژی اندرو فینبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تکنولوژی رهایی ارزش های دموکراتیک فینبرگ نظریه ی انتقادی تکنولوژی ابزاری سازی اولیه و ثانویه مدرنیته ی بدیل

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای نو مارکسیسم و مکتب فرانکفورت
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تکنولوژی
تعداد بازدید : ۲۰۸۴ تعداد دانلود : ۱۰۸۸
نظریه ی انتقادی تکنولوژی، عنوانی است که اندرو فینبرگ، به حاصل تأملات خود در باب تکنولوژی اطلاق می کند. این عنوان، صریحاً بیانگر تعلق فینبرگ به اندیشه ی انتقادی برآمده از مکتب فرانکفورت است. در نظریه ی انتقادی تکنولوژی، تکنولوژی نه امری اهریمنی قلمداد می شود و نه توسعه ی آن به شکل فعلی مورد پذیرش قرار می گیرد. فینبرگ از سویی به خطرات فضای تکنولوژیک حاکم اشاره می کنند و از سوی دیگر، مطلق توسعه ی تکنولوژیک را خطرناک قلمداد نمی کند. در نظریه ی انتقادی تکنولوژی، تحلیل تکنولوژی ها در دو سطح کارکردی و تحقق خارجی صورت می گیرد و پیامدهای نامطلوب تکنولوژی مدرن در صورت فعلی آن، با توجه به چنین تحلیلی آشکار می گردد. فینبرگ به آشکار ساختن چنین پیامدهای نامطلوبی اکتفا نمی کند و رهایی از فضای تکنولوژیک حاکم را بر پایه ی ارزش های دموکراتیک مورد توجه قرار می دهد. وی کوشش برای محقق ساختن شق دیگری از مدرنیته را که بر پایه ی محدوده ی وسیع تری از ارزش ها شکل می گیرد، راهکار رهایی، قلمداد می کند. در این مقاله، ابتدا عناصر اصلی نظریه ی انتقادی تکنولوژی شرح داده می شود. سپس به وجه رهایی بخش رهیافت فینبرگ برای برون رفت از فضای تکنولوژیک حاکم و محقق ساختن مدرنیته ی بدیل به عنوان آرمان وی پرداخته می شود و نهایتاً به پاره ای از مشکلات این رهیافت و ارتباط میان نظریه ی انتقادی تکنولوژی و سهم فرهنگ ملی در طراحی های تکنولوژیک اشاره می شود.
۱۵۶۶.

دیدگاه راسل درباره استقرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راسل یقین احتمال احکام کلی معضل استقرا قوانین علی اصل یکنواختی طبیعت اصل استقرا اصول فرامنطقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸۳ تعداد دانلود : ۱۱۳۱
معضل استقرا از مهم ترین و دشوارترین مسائل فلسفی است که با حل آن بسیاری از معضلات فلسفی حل می شوند و استنتاج های علمی توجیه پذیر می شوند. برتراند راسل، یکی از فیلسوفان بزرگ تحلیلی قرن بیستم، تلاش کرده است معضل استقرا را حل کند. از نظر راسل معضل استقرا پرسش از چگونگی توجیه احکام کلی، قوانین علّی، و معرفت غیر مستقیم است. او توسل به اصل یک نواختی طبیعت را برای حل این معضل کافی نمی داند؛ از نظر او چاره کار پذیرش اصل استقراست. بنابر اصل استقرا، هرچه تعداد موارد اقتران الف با ب بیش تر باشد احتمال اقتران همیشگی الف با ب بیش تر خواهد بود و هرگاه تعداد موارد اقتران به اندازه کافی باشد احتمال اقتران همیشگی الف با ب قریب به یقین می شود. به اعتقاد راسل، اصل استقرا نه قابل اثبات تجربی است و نه قابل اثبات عقلی، بلکه این اصل را باید به استناد بداهت ذاتی اش و درنهایت به دلیل نتایج آن پذیرفت. بنابه نظر راسل اصول فرامنطقی یا اصول موضوعه پنج گانه باعث می شوند احتمالِ تعمیم به یقین نزدیک شود. سرانجام راسل خاطرنشان می کند هرچند استقرا به ما یقین نظری (منطقی و ریاضی) نمی دهد، اما احتمال قریب به یقین ناشی از آن بیش تر از یقین ناشی از جزم مابعدالطبیعی است.
۱۵۶۸.

نقد تقریر علامه طباطبایی از برهان صدیقین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: برهان صدیقین اثبات خدا اصل واقعیت ضرورت ازلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸۰ تعداد دانلود : ۱۲۲۹
برهان صدیقین, یعنی برهانی که برای اثبات واجب کمترین مقدمات را لازم داشته باشد همیشه خواست و غایت حکمای اسلامی بوده و هر یک کوشیده‌اند تا از مقدمات براهین اثبات واجب بکاهند. در این میان علامة طباطبائی از طریق ضروری و ازلی دانستن واقعیتی که مؤدای اصل واقعیت است برهانی را عرضه داشت که چنان بی‌نیاز از مقدمات است که بداهت و اولی بودن وجود واجب از آن نتیجه شده است. نویسنده در این مقاله با کنکاش در ریشه‌های معرفتی اصل واقعیت و بیان تقریرهای مختلف آن بر آن است که اصل واقعیت تنها ضرورتی معرفت شناسانه بوده و نمیتواند به اثبات ضرورت ازلی واقعیت انجامد.
۱۵۷۲.

مقایسه ی ایمان وحیانی صدرا و ایمان فلسفی کارل یاسپرس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ملاصدرا یاسپرس استعلا ایمان مذهبی فراگیرنده

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
  6. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
تعداد بازدید : ۲۰۷۷ تعداد دانلود : ۱۰۶۸
ایمان یکی از مهم ترین موضوعات دین و فلسفه ی دین است و در واقع، گوهر دین داری محسوب می گردد. واژه ی ایمان به وفور در قرآن و کتب مقدس به کار رفته است؛ به همین دلیل، فهم و طلب آن از نظرگاه تمام معتقدان به خدا مهم به نظر می رسد و هر کس در قلمرو خود سعی می کند معنای این کلمه و منظور خداوند از کاربرد آن را دریابدایمان در طول تاریخ، باعث بحث های دامنه داری،چه در میان متکلمان اسلامی و چه در میان فیلسوفان دین گردیده است، به صورتی که دسته ای ایمان را از سنخ اعتقاد به گزاره ها و دسته ای با نقد تلقی گزاره ای از ایمان، آن را به رویایی با خدا و اعتماد و دل سپردن به او تعریف می کنند. در مقاله ی حاضر، در میان اقوال و آرایی که در مورد ایمان بیان شده ما به بررسی دیدگاه ملاصدرا، فیلسوف مسلمان ایرانی و کارل یاسپرس، فیلسوف اگزیستانسیالیست آلمانی پرداخته ایم و برآنیم تا پس از بیان یک پیشینه ی کوتاه از مسأله ی ایمان در میان متکلمان اسلامی و نقل قول چند متفکر غربی در باب ایمان، به بیان و مقایسه ی مسأله ی ایمان از دیدگاه این دو فیلسوف بپردازیم و در نهایت، نظریات آن ها را باهم مقایسه نماییم. ایمان ملاصدرا ایمان برخاسته از وحی و از سنخ ایمان مذهبی است. وی دارای تلقی گزاره ای و دارای روی کردی معرفت گرایانه است و حقیقت ایمان را علم و تصدیق می داند و عمل را از ارکان ایمان نمی شمارد. نظر صدرا در بحث ایمان، برگرفته از نظریه ی اصالت وجود، تشکیک وجود و ... می باشد، ولی ایمان مد نظر یاسپرس ایمان فلسفی نام دارد که مبتنی بر وحی نیست و گونه ای تجربه ی فراگیرنده محسوب می گردد. ایمان فلسفی یاسپرس برگرفته از چند اصل اساسی فلسفه ی وی می باشد، از جمله: وجود و مراتب آن، خدا و تعالی، آزادی و اختیار انسان، تاریخی و انفسی بودن حقیقت.
۱۵۷۳.

منطق جدید و الاهیات - کاربرد سیستمهای منطقی جدید در حل مسائل الاهیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: منطق الاهیات منطق موجهات (Modal Logic) منطق آزاد (Free Logic) گزاره ضرور ازلی برهان پذیری نحو ( Syntax ) معنا ( Semantic )

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق منطق
تعداد بازدید : ۲۰۷۷ تعداد دانلود : ۱۴۶۳
منطق جدید با پیشرفت‌ها و توسعه‌های گسترده‌ای که داشته است می‌تواند ابزاری قوی جهت تبیین براهین فلسفی و الاهیاتی به‌شمار رود. اصل موضوعی بودن سیستم‌های منطقی جدید کمک بزرگی در کشف سازگاری یا ناسازگاری‌های استدلال‌های فلسفی و الاهیاتی است. افزون بر این، اهمیت اصل موضوعی کردن نظام‌های فلسفی و الاهیاتی بر اهل نظر پوشیده نیست و استفاده از نظام‌های پیشرفته منطقی جدید برای این هدف مهم نیز می‌تواند سودمند باشد. در این جستار برآنیم که با ذکر نمونه‌هایی، نحوه کاربرد و اهمیت نظام‌های منطقی جدید و روش اصل موضوعی را در حل پاره‌ای از مهم‌ترین مسائل الاهیاتی نشان دهیم. یکی از مسائل مهم و زیر بنایی الاهیات مساله اثبات وجود باری است. یافتن براهین مستحکم اثبات وجود خدا مبتنی بر نظام‌های منطقی جدید دیری نیست که برخی از بزرگ‌ترین منطق‌دانان جدید را به خود مشغول داشته است‌؛ بنابراین، برای آشنایی با نمونه‌های گوناگون این تلاش‌ها مهم‌ترین آن‌ها در این تحقیق ذکر شده و با توجه به وسعت یک مقاله یکی از این براهین که بر منطق موجهات جدید مبتنی است مورد بررسی تحلیلی قرار گرفته.
۱۵۷۴.

پلنتینگا و جایگاه استدلال در اعتقاد به خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بداهت ذاتی فطرت اعتقاد به خدا اعتقادات پایه معرفت‌شناسی اصلاح شده مبناگروی حداکثری دلیل‌گرایان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷۹ تعداد دانلود : ۱۰۵۵
مهم‌ترین دیدگاه پلنتینگا این است که اعتقاد به خداوند در عین این‌که اعتقادی است کاملاً معقول و منطقی ولی به هیچگونه استدلال عقلی نیاز ندارد. یعنی از اعتقادات واقعاً پایه است؛ برخلاف دلیل‌گرایان ـ الاهیات عقلی ـ که می‌کوشند بر وجود خداوند برهان اقامه کند و بر این باورند که هیچ دینی مقبول نیست مگر آن‌که معقول باشد و هیچ دینی معقول نیست مگر آن‌که توسط قراین و دلایل تأیید شود. آنان اعتقاد دارند که به جز اولیات و وجدانیت که اعتقاد واقعاً پایه هستند، دیگر اعتقادات آنگاه ارزش عقلانی دارند که به اعتقادات یاد شده بازگردند. پلنتینگا معیار و مبنای یاد شده را ناتمام دانسته و نقض‌هایی را بر آن وارد کرده است. سپس معیار دیگری را در تشخیص اعتقادات پایه پیشنهاد می‌کند و آن اینکه: هر اعتقادی که در قبول آن به دلیل نیاز نباشد، اعتقاد پایه است. پلنتینگا بر اساس روش یاد شده، اعتقاد به خدا را برای فرد دیندار اعتقاد پایه می‌‌داند. زیرا اگر فرد دیندار اعتقاد پایه می‌داند. زیرا اگر فرد دیندار دریابد که اعتقاد او از سنخ اعتقاداتی است که پذیرش آن‌ها منوط به استنتاج آن‌ها از سایر اعتقادات نیست، اعتقاد وی،‌ اعتقاد واقعاً پایه خواهد بود. در ادامه نقدهای مطرح بر این نظریه، طرح و بررسی شده است.
۱۵۷۵.

نسبت نظریه عدالت راولز با فلسفه حق هگل

۱۵۷۸.

بحث در نظریه های صدق مطابقت و سازگاری

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷۶ تعداد دانلود : ۱۰۱۱
مقاله حاضر با توجه به اهمیت دوگانه و مضاعف بحث صدق،هم به لحاظ تاثیر و جنبه تعیین کننده آن در فلسفه هایی که آن ها راملاک قرار داده اند و هم به لحاظ بحث مستقل دراین موضوعات،نظریات مختلف صدق را بیشتر از جنبه تحلیلی مورد بررسی قرار داده است.دو دیدگاه مطابقت و سازگاری تاحدامکان به نحو مشروح و تحلیلی مورد دقت قرار گرفته و در تقابل آن ها نظریه مطابق پذیرفته شده است.درعین حال،لوازم هر دیدگاه استخراج شده و شبهات مربوط به هر کدام نیز تقریبا با پاسخ های آنها مطرح گریده است.رویکرد مقاله بیشتر فلسفه تحلیلی است و سعی شده است از هماه منظر دیدگاه ها مورد نقدو بررسی قرار گیرند.
۱۵۷۹.

روش تفکر سیاسى بر اساس فیلسوفان مشاء(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سعادت سیاست مدن سیاسیات مدینه رئیس اول مدینه سنت عقل نقل

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام تاریخ سیاسی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی آثار واندیشمندان سیاسی مسلمان
تعداد بازدید : ۲۰۷۸
فیلسوفان مشایى با طبقه بندى علوم به دانش‏هاى حِکَمى و غیرحِکَمى، بخشى از دانش سیاسى را در زمره دانش‏هاى حِکَمى تحت عنوان «سیاست مدن» قرار داده‏اند و بخش دیگر آن را که ذیل دانش فقه قرار مى‏گرفت با نام «سیاسیات» جزو دانش‏هاى غیرحِکَمى جاى دادند. هر چند هر دو دسته دانش‏هاى فوق براى «رئیس اول» و «رؤساى افاضل» بیانگر یک حقیقت به دو شکل متفاوت بود ولى «رؤساى سنت» حقایق سیاسى را نه براساس قواعد عقل که به وسیله قواعد زبان‏شناسى به دست مى‏آوردند؛ از این رو فرآیند سیاسى در مدینه‏هاى رئیس اول و رؤساى افاضل با آنچه در مدینه‏هاى سنت جارى بود تفاوت مى‏یافت، هر چند همه این مدینه‏ها فاضله تلقى مى‏شدند. فیلسوفان مشایى با تأسیس اصل «سعادت» زندگى سیاسى را بر اساس آن و نه «اصالت فرد» یا «اصالت جمع» یا «اصالت گروه» تحلیل مى‏کردند. طبقه بندى جوامع به فاضله و غیرفاضله و دسته بندى‏هاى درونى هر یک از آنها بر همین اساس انجام مى‏گرفت. «اصالت سعادت» براى آنها زوج مفهومى «سعادت حقیقى» و «سعادت پندارى» را فراهم مى‏آورد. این اصل همچنین در کاربردى تجویزى، آرمانشهر حیات سیاسى را ترسیم مى‏کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان