فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۳ مورد از کل ۱۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
قصر یکی از مباحث علم معانی است که به آن «حصر»، «تخصیص» و «اختصاص» هم می گویند. در اصطلاح، اثبات حکم است برای آنچه در کلام ذکر شده و نفی حکم از ماسوای او است. این شگرد دو طرف دارد: یکی مقصور ودیگری مقصور علیه . مهمترین شیوه های قصر در زبان عربی 4 نوع است: 1-حرف نفی واستثناء که مقصور علیه بعد از حرف استثناء ذکر می شود 2-آوردن انّما در اوّل جمله 3-عطف کردن: به وسیله کلمات بل، لکن، لا که مقصور علیه بعد از کلمة بل ولکن واقع شده است. 4-مقدّم داشتن کلمه ای که استحقاق تاخیر داشته باشد. در زبان فارسی هم مهمترین شیوه های قصر عبارتند از: با اسباب و ادواتی چون جز، مگر، الا، بس و فقط؛ تقدیم، ذکر ضمیر با فعل رابطه استن، تکیه دادن آهنگ تلفظ، پسوند و پیشوندهای تخصیص. از آنجا که قصر در متون ارزشمند عربی و فارسی در نهایت بلاغت و فصاحت و رعایت مقتضای حال به کار رفته است، در این گفتار مبحث قصر در 16 کتاب بلاغت عربی و فارس بررسی تطبیقی و تحلیل آماری می گردد.
«بررسی تطبیقی گلستان سعدی با مختصات نثر موزون و مسجع در بلاغت عربی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان صنایع بدیعی، کمتر آرایه ای را می توان یافت که از نظر اهمیّت، ارزش سجع و موازنه را در آفرینش آثار منثور کلاسیک فارسی دارا باشد. نثری که بر این اساس شکل می گیرد، نثر موزون و مسجّع است که نوعی از کلام ادبی محسوب می شود و خصیصه اصلی آن، ایجاد آهنگ و موسیقی برای انتقال هرچه بهترِ معنای متن، از طریق تأثیرگذاری بر مخاطب است. سؤال این است که «آیا گلستان سعدی در استفاده از نثر مذکور، به جز رعایت قواعد مربوط به این نوع کلام در زبان فارسی، از مختصّات این نوع نوشته در امهات کتب بلاغی عربی نیز تبعیت می کند؟» جواب ما مثبت است. در این پژوهش، با استفاده از روش تحقیقِ توصیفی- تحلیلی، میزان تطبیق گلستان سعدی با ویژگی های نثر موزون و مسجّع در کتب بلاغیِ عربی، با اشاره ای مختصر به وضعیت علوم بلاغی فارسی مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج نشان می دهد که سعدی از دیدگاه علمای بلاغت عربی، در استفاده از موازین و مختصات نثر موزون و مسجّع بهره می برد.
مقایسه و بررسی انشای غیرطلبی در بلاغت فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علم بلاغت یکی از علوم ادبی است که فصیح و بلیغ بودن کلام را می سنجد، به کمک قواعد این دانش، کلام از سه منظر معانی، بیان و بدیع ارزیابی می گردد، علم معانی یکی از شاخه های اصلی بلاغت است که احوال جمله را از جهات گوناگون مانند معانی ثانوی و موافقت آن با حال و مقام بررسی می کند.
کتاب های بلاغی عربی همواره مورد توجّه علمای بلاغت فارسی بوده است. بی توجّهی به تفاوت ها و ویژگی های دستوری و بلاغی زبان فارسی و عربی، اشتباهاتی را در برخی از تعریف ها، تقسیمات و مثال ها منجر شده است. مقولة انشای غیر طلبی نیز از مباحثی است که در منابع بلاغی به روشنی تعریف نشده و مرزهای دقیق ساختاری و معنایی آن مشخص نیست.
در این پژوهش با نقد مبحث انشای غیرطلبی در حوزة علم معانی،کوشش می شود جایگاه آن با توجّه به ویژگی های دستوری و معنایی انواع انشا، تبیین گردد.
بررسی تطبیقی زیبایی شناسی« ایهام »در بلاغت عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
« ایهام » که به آن « توریه » ، « توهیم » و « تخییل » نیز گفته می شود ، با ارزشترین فنون و هنری ترین آرایة ادبی به حساب آمده است . در ایهام ، سخنور در ترفندی هنرمندانه و از رهگذر توسعة معنایی لفظ ، به آفرینش لایه های مختلفی از معنا دست می زند . در تعریف ایهام گفته اند : عبارت است از اینکه لفظی دارای دو معنی نزدیک و دور ( یا غریب ) باشد و گوینده معنای دور را اراده کند، اما شنونده گمان برد معنای نزدیک اراده شده است . برای ایهام انواع گوناگونی را برشمرده اند، از جمله : ایهام مجرد ، ایهام مرشّح ، ایهام مبیَّن ، ایهام تناسب ، ایهام تضاد ، ایهام مرکب ، ایهام توکید ، ایهام توالد ضدّین ، ایهام تبادر و ...
در این مقاله سعی شده است صنعت ایهام و فرایند تولید آن در انواع مختلفی که از آن ذکر شده است، مورد مطالعه قرار گرفته و تفاوت هایی که در تقسیم آن از نظر بلاغت فارسی و عربی وجود دارد؛ همچنین، ارتباط آن آن با هنر ابهام بررسی گردد .
بررسی تطبیقی مفهوم «نظم» در فن خطابة یونان و روم باستان و بلاغت اسلامی (با تاکید بر دیدگاه های دیونیزیوس هالیکارناسوسی و عبدالقاهر جرجانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسالة «نظم» یکی از بنیادی ترین مسائل بلاغی در نظام بلاغی یونان و روم باستان و جهان اسلام بوده است. این مقاله به بررسی تطبیقی «نظم» در این دو نظام بلاغی اختصاص دارد و می کوشد شباهت ها و تفاوت های آرای بلاغیان مسلمان و بلاغیان غرب را در مورد این مفهوم روشن کند. برای این منظور، در بخش نخست مقاله به تبیین مساله «نظم» در غرب باستان پرداخته شده و از آن جا که سازوکارهای «نظم» به بهترین شکل در اثر دیونیزیوس هالیکارناسوسی(قرن اول پیش از میلاد) با عنوان درباب نظم ادبی نمود یافته، آرای او را به مثابه نماینده دیدگاه های بلاغیان غرب باستان در نظر گرفته ایم. بخش دوم مقاله به مساله «نظم» در جهان اسلام با تاکید بر آرای عبدالقاهر جرجانی(م.471 ه.ق.)- و بخصوص دلائل الاعجاز فی القرآن- او اختصاص دارد. بنا به ضرورت، به آرای دیگر ادبا و متکلمان مسلمان نیز پرداخته شده است. پس از روشن کردن شباهت ها و تفاوت های آرای جرجانی و دیونیزیوس هالیکارناسوسی، نتیجه گرفته ایم که آن چه جرجانی در باب نظریه نظم گفته است، پیش از او به شکلی منسجم تر و عینی تر در آثار بلاغی غرب باستان مطرح بوده و برخی نوآوری های او نیز بیش از آن که به پیشبرد بررسی های ادبی ـ بلاغی یاری رساند، موجبات جمود و ایستایی بلاغت در جهان اسلام را فراهم کرده است.
نگاهی تازه به «تضمین» و تطوّر تاریخی آن در آثار بلاغی عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تضمین، یکی از شگردهای زبانی است که همانند بسیاری از فنون ادبی، در ادوار تاریخ بلاغت مورد بی توجهی محققان و ناقدان قرار گرفته است، به گونه ه ای که در شناسایی این آرایة بدیعی تنها به یک جنبه از آن، یعنی آوردن مصراع، بیت یا ابیاتی از دیگری در شعر خویش اکتفا شده است. از این رو، این پژوهش بر آن است با نگاهی به سیر تاریخی صنعت تضمین و جایگاه آن در مباحث بلاغی عربی و فارسی، ضمن شرح و تفسیر دیدگاه های بلاغیون، به اقسام و نام های آن نیز اشاره نماید و در نهایت، با توسل به اصل توسعة معنایی، تعریف و عنوانی نو برای تضمین ارائة دهد تا آن را از تنگنا و محدودیت معنایی بلاغت سنتی تاحدودی خارج سازد. حاصل تحقیق، نشان از آن دارد که تعریف تضمین در تمامی کتب بلاغی، بیانگر بخشی از اقسام و انواع آن است که با عناوینی چون استقبال، تتبع، تملیط، استعانت، ایداع، تفصیل و... در حوزه های گسترده ای چون علم بدیع علم بیان، عروض و قافیه و سرقات شعری کاربرد دارد؛ بنابراین، با درنظرداشتن این آمیختگی و عدم تناسب میان مفهوم تضمین و انواع آن، می توان تضمین را هرگونه مشارکت و تبادل عناصر لفظی و معنایی، اعم از بیت، مصراع، آیه، حدیث، مثل و مضمون میان سخنوران و گویندگان به شمارآورد که متناسب با مقتضای حال و مقام و به قصد زینت و تأکید معنا صورت می گیرد و سبب برجسته سازی، مرجعیت بخشی، مفهوم زایی، ایجاد ابهام هنری و ایجاز کلام می گردد.
بررسی همانندی های نظریات عبدالقاهر جرجانی در کاربردشناسیِ زبان و نقشگرایی هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عبدالقاهر جرجانی، بلاغی و دستورنویس شهیر ایرانی در قرن پنجم، با دو کتاب مهم خود، اسرارالبلاغه و به خصوص دلائل الاعجاز، انقلاب زبان شناسی عرب را رقم زد. در قرن حاضر جرجانی به خاطر تازگی و به روز بودن بسیاری از آرائش مورد توجه قرار گرفت و تلاشی گسترده برای جستجوی مشترکات نظری و عملی او با زبان شناسی مدرن آغاز شد. این مقاله نیز در پی آن است تا بخشی از آراءِ جرجانی در کتاب دلائل الاعجاز را -که مجموعاً «نظریه نظم» نام گرفته است- تحلیل کند و همانندهای آن را با دو شاخة متشابه زبان شناسی یعنی کاربردشناسی زبان و نقش گرایی هلیدی بسنجد. توجه به نقش گوینده و شنونده در شکل گیری کلام، تأکید بر ارتباط نحو و معنا و به ویژه تأثیر آرایش واژگانی در خلق معنا، از اهم مباحثی هستند که مجرای پیوند جرجانی با کاربردشناسی و نقش گرایی به شمار می آیند.
بررسی تطبیقی زیبایی شناسی «ایهام» در بلاغت عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایهام یا توریه، در اصطلاح بلاغت نوعی چند معنایی است که یک لفظ، دست کم محتمل دو معنی باشد؛ یکی معنی نزدیک و دیگری دور یا غریب؛ یعنی گوینده، معنی دور را اراده کند اما شنونده گمان کند معنی نزدیک، مورد نظر است.
برای ایهام انواع گوناگونی را برشمرده اند ازجمله: ایهام مجرد؛ مرشح؛ مبین؛ تناسب؛ تضاد؛ مرکب؛ توکید؛ توالد ضدین؛ ترجمه؛ تبادر و... که هریک جنبه ای خاص از زیبایی ادبی و پردازش معنا را در بر می گیرد.
اما آیا ایهام در توسعه و افزایش معنای سخن و تفسیر و تأویل کلام، نقش مؤثر و مهمی دارد و آیا می توان میان «ایهام» و «ابهام» رابطة ساختاری متصور شد؟ در این مقاله می کوشیم با توجه به اهمیت این مسئله، فرایند تولید ایهام و کارکردی که در حیطة معنی سازی دارد را مورد مطالعه قرار داده و ضمن بررسی ارتباط آن با هنر ابهام، تفاوت هایی که در گوناگونی آن از نگاه بلاغت فارسی و عربی وجود دارد را بررسی کنیم.
بررسی تطبیقی ترجمان البلاغه و محاسن الکلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمان البلاغه عمر رادویانی، به منزله کهن ترین کتاب در زمینه نقد و بلاغت فارسی، جایگاه ممتازی در میان آثار بلاغی دارد و منبع اصلی و محل رجوع مؤلفان کتاب های بلاغی مهم بعد از آن، چون حدایق السحر و المعجم بوده است. با عنایت به این مسئله که ترجمان البلاغه نشان دهنده نخستین کوشش برای تثبیت و ادراک صنایع ادبی زبان فارسی است، این پژوهش به بررسی ساختار ترجمان البلاغه، میزان الگوبرداری و نوآوری در آن اختصاص دارد. به این منظور، ابتدا به معرفی و بررسی مأخذ اصلی این کتاب، یعنی محاسن الکلام فی النظم و النثر، اثر مرغینانی پرداخته ایم و کتاب را ازمنظر پیکره بندی، تعاریف، عنوان های صنایع ادبی، فهرست ها و شاهدمثال ها بررسی کرده ایم و فصول محاسن الکلام را با مرجع اصلی آن یعنی کتاب البدیع ابن معتز نیز مطابقت داده ایم؛ سپس، به ساختار ترجمان البلاغه، چگونگی تنظیم صنایع آن، شیوه الگوبرداری آن از محاسن الکلام و جنبه های مشترک و متمایز آن با محاسن الکلام پرداخته ایم، تا درکنار آشنایی با فهرست بندی صنایع طبق منبع اصلی آن، بتوان تغییرات و افزونی های صنایع را در تقسیم بندی های جدید و شاهدمثال های فارسی شناخت و بدین وسیله سیر تحول و شکل گیری بلاغت فارسی را از ابتدا مشاهده و تبیین کرد. یافته ها نشان داد که رادویانی ضمن تأثیرپذیری مستقیم از محاسن الکلام، صنایعی را افزوده و نیز شاخه بندی کرده است که در محاسن الکلام نیست، به طوری که بلاغیون پس از او اثر او را الگوی تدوین آثار خود قرار داده اند. از ابداعات رادویانی، آوردن اشعار فارسی با تلاش شخصی خویش است، که گنجینه ای از نام ها و اشعار ایرانی است. رادویانی، درعین اقتباس از کتاب محاسن الکلام، در ترجمان البلاغه شیوه ای نو برگزیده است و اثرش درعین سادگی و روانی، شکل فارسی مطلوبی به خود گرفته است.
وزن شناسی تطبیقی در ملمعات دیوان شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم شناسی تطبیقی استعاره در غرب و بلاغت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعریف استعاره در بلاغت اسلامی با نظریه های استعاره در غرب شباهت هایی دارد. با این حال، به صرف وجود شباهت نمی توان گفت که همان نظریه سنتی می تواند امروزه نیز کارایی خود را داشته باشد و دیگر نیازی به بازاندیشی در تعریف سنتی و ارائه تعاریف نو نیست. چنین رویکردی قطعاً راه به جایی نخواهد برد و به ایجاد دیدگاهی نو منتج نخواهد شد. نتیجه این گونه تلاش ها محصور کردن استعاره در حوزه بلاغت و لفظ خواهد بود. در غرب استعاره دیگر خاص شعر و ادبیات و ابزاری برای آراستن کلام نیست، بلکه استعاره ها به حوزه اندیشه و شناخت وارد شده و در مرکز تفکر بشری قرار گرفته اند. همچنین استعاره در غرب از چشم اندازهای مختلفی مانند زبان شناسی، فلسفه، روان شناسی و غیره مطالعه و در بسیاری از علوم به کار گرفته شده است. این مقاله بر آن است تا ضمن ارائه سیر تطور تاریخی مفهوم استعاره در بلاغت اسلامی و در غرب، معایب و مزایای بررسی تطبیقی استعاره را نیز بیان کند.