در حال حاضر،درس زبان انگلیسی برای اهداف ویژه (ESP) در دانشگاههای کشور ما-اعم از دانشگاههای دولتی و آزاد- در بسیاری موارد توسط مدرس متخصص در همان رشته تدریس میشود و نه معلم زبان.این در حالی است که بسیاری از زبانشناسان کاربردی اظهار میدارند که بهطور کلی آموزش زبان انگلیسی-عمومی و تخصصی-را میتوان«زبان را برای اهداف ویژه» (ESP) نامید زیرا هدف نهایی،ارتقاء تواناییهای زبانی است و نه افزایش اطلاعات تخصصی(آلن دیویس 1990).به عبارت دیگر هدف نهایی در کلاسهای انگلیسی برای اهداف ویژه آموزش زبان انگلیسی از طریق متون تخصصی و نیمه تخصصی میباشد تا موجب تسهیل در فهم مطلب شود و از سوی دیگر انگیزه لازم جهت استمرار مطالعه زبان در فراگیر ایجاد گردد.بدین جهت یکی از دلایل رجحان معلم زبان به معلم تخصصی درس،آشنایی وی به مسایل زبانشاسی و تأثیر آن بر آموزش و همچنین تسلط به روشهای تدریس و آگاهی از نظریههای تدریس زبان است.
نکته دیگر این که لغات تخصصی موجود در متن علمی درصد بسیار کمی را به خود اختصاص میدهند که به دلیل تکرار زیاد خودبهخود از بار معناییشان در متن کاسته میشود.و نتیجه آنکه این لغات تخصصی تأثیر منفی در روند آموزش زبان ایجاد نمیکنند. هدف از این مقاله بررسی بافتی و ساختاری متون انگلیسی عمومی و تخصصی و تعیین شباهتها و تفاوتهای میان آنها نیست بلکه هدف کلی دستیابی به یک قضاوت علمی است که چه کسی شایستگی تدریس انگلیسی برای اهداف ویژه را دارد:«معلم تخصصی درس یا معلم زبان؟»
بر اساس نظریات متخصصان خواندن، اگر دانش آموزان، دانشجویان و دیگر افراد علاقه مند به مطالعه بتوانند از کتاب هایی استفاده کنند که از لحاظ میزان سطح دشواری با دانش و معلوماتشان همخوان باشد، در آن صورت با اشتیاق بیشتر و صرف زمان کمتر خواهند توانست بیشترین بهره برداری را از کتاب مورد نظر بنمایند. تعیین میزان سطح دشواری کتاب و طبقه بندی آن بر اساس درجه سختی، مساله ای است که درباره زبان فارسی تاکنون به طور جدی و وسیع به آن پرداخت نشده است. سوالی که اغلب برای بسیاری از کتابداران و مدرسان مطرح می شود این است که به اتکای چه ضوابط یا معیارهایی می توان بدون صرف وقت زیاد، کتاب ها را بر اساس درجه سختی شان از یکدیگر متمایز ساخت.در زبان انگلیسی فرمول های بسیاری وجود دارد که برای تعیین سطح خوانایی متون، مورد استفاده قرار می گیرد. تحقیق حاضر نشان می دهد که فرمول تعیین سطح خوانایی جدید «رادولف فلش» و فرمول «فاگ» برای استفاده در زبان فارسی کاربردی تر و موثرتر از سایر فرمول ها است. بررسی به عمل آمده نشان می دهد که با اعمال تغییری مناسب در فرمول جدید «فلش» می توان این فرمول را برای تعیین سطح خوانایی ترجمه های فارسی به کار برد ولی فرمول «هاگ» بدون نیاز به هر گونه تغییری می تواند برای این منظور مورد استفاده قرار گیرد ...
توصیف واژگان ذهنی (mental lexicon) و نحوه رشد و گسترش آن در زبان دوم نظر محققین گوناگونی را به خود معطوف داشته است. هم اکنون برخی از این پژوهشگران بر این باورند که مولفه های محدودی چون حجم واژگان، میزان دستیابی به آنها و نیز کیفیت ارتباط بین واژه ها می تواند برای توصیف علمی واژگان ذهنی کافی شناخته شود.این تحقیق با تکیه بر مولفه های فوق، واژگان ذهنی زبان انگلیسی دانش آموزان دبیرستانها را از نظر کمی و کیفی و شیوه شکل گیری آن مورد بررسی قرار داده است.در این راستا تعداد 132 نفر از دانش آموزان سال دوم نواحی مختلف دبیرستانهای اصفهان به طور تصادفی انتخاب گردیدند و در پاسخ به آزمونهای تهیه شده در این زمینه شرکت جستند.تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که این گروه از فراگیران زبان از نظر مولفه ها فوق در روند یادگیری واژگان با کمبود و مشکلات متعدد و متفاوتی روبرو هستند.بخش پایانی این نوشتار به بررسی نوع و علل احتمالی بروز این مشکلات می پردازد و پیشنهاداتی را در جهت رفع آنها ارائه می نماید.
ترجمه قرآن در فرانسه، همانند دیگر کشورهای اروپایی، تابع تحولات اجتماعی و پیشرفت خاورشناسی در این کشورها بوده است. از این رو می توان آن را به سه دوره متمایز تقسیم کرد : دوره ای که فرانسویان هنوز تحت تاثیر تعصبات مذهبی قرون وسطایی بودند، دوره رواج خاور شناسی و دوره جدید. نخستین این ترجمه ها از آن "اندره دوری یه " بود که به سال 1647 م. منتشر شد و چندی بعد مورد اقتباس ایتالیایی ها و انگلیسی ها و آلمانی ها و دیگران قرار گرفت. ترجمه کلود ساواری در 1783 م. نسبت به ترجمه دوری یه از پیشرفت بسیار حکایت می کرد. نویسنده مقاله سپس، بیست و دو ترجمه کامل قرآن در ادوار مختلف را بر می شمارد و از میان آنها ترجمه های دوری یه، بلاشر و شورقی را مورد نقد و بررسی قرار می دهد.