فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۵۹ مورد از کل ۱۵۹ مورد.
جستاری فقه الحدیثی در حدیث بدعت و بهتان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از سخنان منقول از پیامبر اسلام2 که موجب کژتابی ها و چالش هایی در فهم مراد واقعی آن گشته کلامی است صحیح السند که مسلمانان را مکلف می دارد تا در برابر بدعت گزاران در دین با قاطعیت موضع گرفته بیزاری خود از آنان را ابراز داشته با سب و طعن و بهتان و غیبت آنان موجب درماندگی آنان گردد. جست وجوی پیش رو به بررسی سندی و محتوایی حدیث مزبور پرداخته است تا مگر از رهگذر رویکرد فقه الحدیثی بدین پرسش، پاسخ دهد که حدیث موضوع بحث تا چه میزان با اصول و ارزش های شناخته شده در متن دین معارض است. در جست وجوی حاضر بدین نتیجه روشن می توان دست یافت که مفاد و مضمون حدیث بدعت و بهتان، هیچ گونه تعارضی با ارزش های شناخته شده در آموزه های دینی ندارد، چنانکه با اصول عقلائی حاکم بر پیوند های اجتماعی جوامع انسانی نیز به طور کامل همخوان است.
قرآن کریم (معارف و اندیشه های تفسیری): قرآن در نهج البلاغه
منبع:
کوثر ۱۳۸۷ شماره ۲۷
حوزههای تخصصی:
تحلیل ماهیت تدبر در قرآن از منظر تفاسیر امامیه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تدبر از جمله اصطلاحات مهم در ارتباط با قرآن است که در چهار آیه قرآن بر آن تأکید شده است. این اصطلاح هر چند به ظاهر معنای روشنی دارد؛ ولی دیدگاه های مختلفی از سوی اندیشمندان عرصه تفسیر درباره آن بیان شده است. چهار دیدگاه در میان مفسران امامیه، در مفهوم تدبر، مطرح است: 1 اندیشه در آیات قرآن برای فهم معانی و مقاصد. 2 اندیشه در معانی و مقاصد آیات برای تذکر. 3 اندیشه در آیات قرآن برای فهم انسجام در قرآن. 4 اندیشه در بلاغت آیات قرآن برای فهم انسجام در قرآن. نقد و بررسی این چهار دیدگاه، ما را به دیدگاه قابل استناد به آیات قرآن در مورد «تدبر» رهنمون می شود. اندیشه در معانی و مقاصد آیات برای تذکر، همان معنای درست از تدبری است که قرآن، مخاطبین خود را به آن دعوت می کند.
تحلیل صدوری متنی روایات تفسیری پیامبر در منابع فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل صدوری و متنی روایات تفسیری پیامبر اکرم 2 ، موضوعی پویا و از جهت ضرورت، از مورد نیازترین مباحث در بین مسائل علوم قرآنی و حدیث و نیز تفسیر قرآن به شمار می رود. در این تحقیق سعی شده اولاً روایات تفسیری پیامبر 2 در یک روش تطبیقی و از طرفی، از بین منابع تفسیری فریقین، اهمّ منابع تفسیری شیعی و اهل سنت مورد بررسی قرار بگیرد؛ ثانیاً در بحث نحوه برخورد مفسران با این روایات تفسیری، مسائلی چون شناسایی روش های تعامل آن ها براساس معیارهای موجود، و نیز توجه به نقاط اشتراک و افتراق آن ها، و از همه مهم تر تحلیل صدوری و متنی این روایات، مورد کاوش قرار گرفته است؛ ثالثاً توجه به اعتبار و جایگاه روایات تفسیری منقول از پیامبر 2 از دیدگاه مفسران فریقین، مسئله دیگری است که در این مقاله به آن اشاره شده است. همچنین، در بررسی و تحلیل صدوری و متنی که از برخورد مفسران فریقین با این روایات تفسیری به عمل آمد، سه گروه، قابل ملاحظه اند: گروهی که تنها به نقل روایات بسنده کرده و گروهی که افزون بر نقل، و ضمن آوردن روایات نبوی، این روایات را مورد تحلیل سندی و متنی قرار داده و با توجه به تسلط آن ها در حوزه علم الحدیث و واقف بودن ایشان به علوم حدیثی ازجمله علم رجال، طرق روایتی مختلفی را برای روایات مذکور آورده و علاوه بر نقد و بررسی و در صورت ضعیف بودن روایتی، چه از جهت متنی و چه از جهت سندی، به دلایل ضعف آن ها می پردازند. گروه سوم هم مفسرانی هستند که روایات تفسیری را به صورت تطبیقی با روایات اهل بیت g ، مورد مقایسه یا نقد قرار داده اند.
براقدامات امام حسین (ع) در زمینه تفسیر قرآن
حوزههای تخصصی:
امام حسین(ع)در حا لی امامت و ولایت امت را پس از شهادت برادر گرامی خود امام حسن(ع)به عهده گرفتند که حکومت معاویه،به نام دین برخی از مسایل اساسی اسلام را وارونه جلوه داده،و اهل شام و بسیاری از مسلمین دیگر را آنچنان که می خواستند به دور از اسلام حقیقی پرورش داده بود.سیاست آنان(در راستای سیاست خلفای ثلاث)این بود که به هر وسیله ممکن وتا آنجا که بتوان،مردم را از اهل بیت(ع)دور ساخت؛تا شاید شان و جایگاه دینی آنان در جامعه فراموش گردد؛ ترویج جبرگرایی در قالب جعل حدیث،منع نشر حدیث،و ترویج شعر جاهلی و قصه سرایی و پرداختن به اسرائیلیات،بجای تفسیر قرآن و …؛برخی از تلاشهای دشمنان در این زمینه بود.که متاسفانه آنها را تاحدود زیادی در برخی زمینه ها موفق کرده بود،لذا امام(ع)عمر شریفش را برای مقابله و مبارزه با این انحرافات مصروف داشت،تا جایی که جان خود و اهل بیت گرامیش را در راه آگاه سازی مردم تقدیم داشت.
تأملی در مدلول روایات عرض(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در «روایات عرض» قرآن معیار اعتبارسنجی حدیث معرفی شده است. از جمله پرسش های مطرح دربارة این روایات این است که آیا اعتبار حدیث، در گرو موافقت آن با قرآن است یا عدم مخالفت کافی است؟ پاسخ هایی به این پرسش داده شده که در متن مقاله به برخی از آنها اشاره می شود. پاسخ مقالة حاضر این است که اگر حدیث با قراین غیر محتوایی تأیید شود، عدم مخالفت کافی است؛ ولی اگر بخواهیم اعتبار حدیث را با استناد به قراین محتوایی ثابت کنیم، تنها موافقت تام حدیث با قرآن یا دیگر ادلة قطعی کارساز است و در این صورت هر میزان از مخالفت، نافی اعتبار حدیث است. به باور نگارنده، روایات عرض بیانگر معیارهای اعتبار حدیث بر اساس ارزیابی محتوایی اند و از قراین غیر محتوایی بیگانه اند. این برداشت به دلیل حفظ ظاهر روایات عرض و بی نیازی آن از ارتکاب خلاف ظاهر، بر دیگر تبیین ها برتری دارد.