تعابیرى چون مدینه فاضله, جامعه مدنى در گفتمان اصلاح طلبان و دولت کریمه, حکومت و وراثت صالحان در فرهنگ اسلام , نشان از آرمان مشترک است که بشریت همواره آرزوى تحقق آن را داشته است, بى گمان وجود چنین ایده هاى بالنده در فرهنگ بشر از نظر جامعه شناختى بى دلیل نمى باشد به نظر مى رسد از آنجا که ادیان الهى بعد از ابلاغ توحیدگرایى, تربیت و هدایت یعنى اصلاح بشر را وجهه همت خود قرار داده اند,(1) این انبیإ الهى و مکاتب انسان ساز آنها بوده است که چنین ایده را از روز اول به انسانها القإ کرده و در پى اجرإ آن بوده اند.
این نوشتار می کوشد با استناد به داده های موجود در گزیدة منابع شیعی، پس از ارائة گزارشی از دیدگاه و رفتار عملی ائمه: در امور معیشتی، بازتاب آن را در زندگی اجتماعی شیعیان در عصر حضور بکاود. این مقاله نشان می دهد ائمه: برای تبیین بعد نظری سبک زندگی در امور معیشتی، حداقل بر شش محور نگاه مثبت نگر به دنیا و بهره جستن از آن برای اهداف والا، تبیین سیره انبیا و اولیای الهی در اهتمام به تأمین معاش، برحذر داشتن از سستی و کسالت، اصلاح معنای زهد در دیدگاه عمومی جامعه تأکید می کردند. این سبک زندگی، حیات اجتماعی شیعیان عصر حضور را تحت تأثیر قرار داده بود و بازتاب نگرش و رفتار معصومان در زندگی عادی شیعیان و در مواردی چون حضور فعال در مشاغل متنوع، برخورداری از مهارت های شغلی و اهتمام هم زمان به کار و علم آموزی دیده می شود.
مناظره گفتمانی برای ایجاد فهم مشترک و درک متقابل توأم با اثربخشی دوجانبه است؛ از این رو، ائمه ی معصوم(ع)، به ویژه، حضرت رضا(ع) آن را به عنوان یکی از روش های آموزشی در موضوعات پرچالش علمی درخور دقت و تأمل بسیار می دانستند. هدف این مقاله تبیین روش مورد نظر بر اساس شیوه ی مناظره ای علمی امام رضا با عالمان ادیان دیگر است؛ بنا بر این، این مقاله الگوی عملی مناظره را ارایه می دهد. این مقاله که از نوع پژوهش های بنیادی بوده، با روش تحقیق کیفی مبتنی بر تحلیل محتوایی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، به مطالعه ی مناظرات امام(ع) می پردازد که با توجه به روش، اصول و چگونگی فرایند مناظره ای آن حضرت می توان آن را به عنوان روش آموزشی مطرح کرد و به کار بست. در این مقاله، ابتدا روش مناظراتی حضرت رضا(ع) و سپس اصول حاکم بر روند آن و چگونگی فرایند یک مناظره ی علمی نزد آن حضرت بررسی می شود.
سیره اجتماعى فاطمه(علیها السلام) را بر اساس تعامل بین شبکه ارتباطات اجتماعى آن حضرت و مؤلفه هاى مؤثر بر منزلت ایشان، مى توان به دست آورد. منزلت ایشان از سه خاستگاه متاثر بود: نخست برخوردارى از سرشتى پاک، دیگرى وابستگى به خانواده اى پاک و برگزیده و سوم شهروندى جامعه اسلامى. شبکه ارتباطات اجتماعى فاطمه(علیها السلام) را نیز خانواده، خویشاوندان، خواص صحابه پیامبر(صلى الله علیه وآله) و صاحب نفوذان مدینه، زنان مدینه، مراجعه کنندگان براى تقاضاهاى مالى یا علمى و سرانجام توده مردم تشکیل مى داد. هدایتگرى به مثابه یک فرانقش همه نقش ها و ابعاد سیره اجتماعى فاطمه(علیها السلام) را زیرمجموعه خود قرار مى دهد. در این مقاله، بخشى از یافته هاى مربوط به سیره اجتماعى فاطمه(علیها السلام) با محوریت ارائه الگوى زیستى همسان با توده مردم و معطوف به فرانقش هدایتگرى به عنوان درآمدى بر شناخت سیره اجتماعى آن بانوى بزرگوار، مورد بررسى قرار گرفته است.