فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۸۱ تا ۱٬۳۰۰ مورد از کل ۱٬۵۹۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
قرآن فرشتگان را تدبیر گر نظام عالم و مظهر توحید افعالی و دارای افعال گوناگون و واسطه ی فیض پروردگار معرفی می کند. اما عهدین در مواردی مشترک با قرآن و در مواردی به گونه ای متضاد و متفاوت با یکدیگر به این امر پرداخته اند به گونه ای که شناخت درستی از فرشتگان ارائه نمی شود. و ازین رو، پژوهشگر کوشیده است با رویکردی تطبیقی، از بعد لغوی و تفسیری این مسأله را بررسی نموده و پس از طرح دیدگاههای اندیشوران مسلمان و مسیحی و یهودی، با شاخصه هائی همچون: جامعیّت، احاطه وگستردگی معارف، شفّافیّت، غنا، استحکام مطالب و ظرفیّت جاودانگی، نقش فرشتگان در تدبیر جهان را در قرآن و عهدین تبیین کند تا دینداران را در ساختن جامعه ی برتر دینی، اخلاقی و انسانی، یاری رساند.
رابطه ی خدا و جهان در آینه ی عقل و وحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
خداوند پس از آفرینش موجودات، چگونه ارتباطی با آن ها دارد؟ در پاسخ به این سؤال، برخی هرگونه ارتباط را نفی کرده اند و معتقدند که جهان پس از پیدایش، جدای از آفریننده ی خود، به کارش ادامه می دهد. گروهی دیگر به وجود رابطه میان خالق و مخلوق اذعان دارند که خود چند دسته اند. افلاطون و برخی از متکلمین مسلمان، هرچند به شکل متفاوت، به رابطه ی صانع و مصنوع اشاره کرده اند. ارسطو این رابطه را از نوع محرک و متحرک دانسته است. رواقیون رابطه ی خدا و جهان را همان رابطه ی نفس و بدن تلقی کرده اند، که از جهاتی همگون با دیدگاه برخی از عرفای مسلمان است. افلوطین سخن از فیضان و رابطه ی صادر و مصدر به میان آورده است، که در نحله های مختلف کلامی، فلسفی و عرفانی متأخر، تأثیر فراوان داشته است. رابطه ی حلول و اتحاد نیز نوع دیگری از این ارتباط است، که منتسب به مذهب نصارا و جمعی از صوفیه است.
این نوشتار ضمن بررسی و نقد نظرهای گذشته، به تبیین رابطه ی دیگری میان خداوند و آفریده هایش در قالب وجود رابط و مستقل می پردازد و نشان می دهد که رابطه ی خالق و مخلوق از نوع رابطه ی وجود رابط و مستقل است، به گونه ای که مخلوقاتْ عین ربط به خداوند هستند نه موجودات مستقلی که مرتبط با او باشند، چون در غیر این صورت، در مقابل خداوند، از نوعی استقلال برخوردار خواهند بود و چنین چیزی پذیرفتنی نیست. این دیدگاه، که بر مبنای حکمت متعالیه شکل گرفته است، با آموزه های وحیانی نیز سازگار است.
اخلاق معیاری؛ راهی ناپیموده در حوزه پژوهش های اخلاق اسلامی
حوزههای تخصصی:
راهی ناپیموده در حوزهٔ پژوهش های اخلاق اسلامی وجود دارد که آثار عمیقی در رفتار فرد می تواند داشته باشد. این راه را می توان «اخلاق معیاری» نامید که در میراث اخلاقی ما جز اشاراتی بر آن نمی توان یافت. اخلاق معیاری می کوشد «کارنامهٔ اخلاقی فعلی فرد» را در اختیار او قرار دهد و معیارهایی برای وی فراهم آورد که به کمک آن نه تنها بتواند نفس خود را محک بزند که مثلاً خلق نیکوی صداقت را به واقع داراست، یا از خُلقی سوء مانند حسد مبراست، بلکه از وضعیت کلی اخلاقی خویش نیز آگاه شود. برخی آیات قرآن و روایات از همین منظر آدمی را به امور اخلاقی توجه داده اند؛ اما با این حال اخلاق معیاری به منزلهٔ شاخه ای مستقل در اخلاق، کانون توجه قرار نگرفته است. این پژوهش بر آن است تا جایگاه، ویژگی ها و چالش های پژوهش در باب اخلاق معیاری را تبیین کند.
«گزارش و تحلیل دیدگاه آیت الله جوادی آملی در باره نسبی گرایی اخلاقی»
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
اطلاق و نسبیت اخلاق از مباحث مهم در حوزه فلسفه در طول تاریخ این رشته است. برخی مقهور یافته هایی همچون تفاوت فرهنگ ها، جوامع، آداب و رسوم و حتی سلایق فردی شده و با نفی هرگونه عام گرایی و اطلاق در حوزه قواعد و احکام اخلاقی، به سوی نسبی گرایی متمایل شده اند. در مقابل، گروهی نسبیت را نه تنها خلاف یافته های عقلی دانسته اند، اعتقاد به آن را به ضرر افراد و مصالح عام اجتماعی می دانند. فیلسوفان مسلمان با تکیه بر اعتقادات دینی و دریافت های عقلی، احکام اخلاقی را کاشف از واقع می دانند و منکر جعلی بودن این اصول هستند. آیت الله جوادی آملی، مفسر حکمت متعالیه و فیلسوف اسلامی، با توجه به علم بشری و نحوه تحصیل آن و نیز کلیت و جاودانگی اصول و احکام اخلاقی، هرگونه نسبیت در اخلاق بلکه در شناخت انسانی را نفی کرده اند و با ارجاع امکان شناخت احکام اخلاقی به تجربه بشری، علمی بودن و برهان پذیری اصول اخلاقی را اثبات کرده اند. این مقاله با ذکر مؤلفه های اصلی نسبی گرایی اخلاقی، دلایل این حکیم متأله را در نقد این مؤلفه ها تشریح می کند و با توجه به مبنای واقعی بودن اصول و احکام اخلاقی، مستندات ایشان بر اطلاق و کلیت این اصول را تبیین خواهد کرد.
در جست و جوی امر قدسی: چیستی امر قدسی در میان سنت گرایان با تأکید بر آرای رنه گنون، فریتهوف شوان و سیدحسین نصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای متافیزیک باوری معاصر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
مفهوم «امر قُدسی» اصلی ترین مفهومی است که مکتب موسوم به «سنت گرایی» بر آن تأکید دارد و درک آن متناظر با درک مضامین اصلی این مکتب است. در این مقاله، کوشش شده است تا با ایضاح این مفهوم و بررسی رابطه ی آن با مفاهیمی نظیر سنت، تجدد، وحدت متعالیِ ادیان، طبیعت و انسان و حکمتِ خالده، جهان بینی و نگاه آن ها به دین تبیین گردد. این تحقیق محدود به بررسی آرای سه تن از مشهورترین نویسندگانِ سنت گرا، رنه گنون، فریتهوف شوان و سیّدحسین نصر است. نتیجه ی نهایی این تبیینْ فهم و درک دعوت سنت گرایان به بازگشت به سنت و جست و جوی امر قدسی در جهان مدرن است.
جنسیت و هنجار اخلاقی در قرآن و روایات
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق جنسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
مناسبات جنسیت و ارزش اخلاقی، یکی از مسائل بنیادین در پژوهش های اخلاقی است. در دوران معاصر، جنبش های به اصطلاح طرفدار برابری زنان با مردان، یکسره به انکار ابتنای هنجار اخلاقی بر جنسیت پرداخته اند؛ هرچند برخی از آنها در ادعایی تناقض آمیز، خواهان برتری ارزشی زنان شده اند. رویکرد رایج تر در این باره آن است که اگرچه ممکن است جنسیت در هنجار حقوقی تأثیر بگذارد، نمی تواند منشأ تفاوت در هنجار اخلاقی گردد. در این نوشتار با توجه به لایه های مختلف هنجار اخلاقی و پیش فرض های کلامی و فلسفی اخلاق و مطالعهٔ آنچه در این باب در قرآن و روایات آمده، نشان داده می شود که جنسیت می تواند در برخی از لایه های هنجار اخلاقی تأثیرگذار باشد؛ در حالی که ابتنای برخی دیگر از لایه های آن بر جنسیت غیر ممکن است.
کارکرد عشق در کنترل نفس و کسب اخلاق عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
معنا و هدف زندگی از دیدگاه صدرالدین شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
معنای زندگی به روایت حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
معنای معنای زندگی چیست؟ آیا زندگی از جنس جواهر مادی، چون سنگ و آب است یا از مقولهٴ اعراض و خاصه ها است یا از نوع رویدادها و فرایندها؟ در ترکیب معنای زندگی مراد از «معنا» چیست؟ آیا مقصود از هدف زندگی، کارکرد زندگی است یا ارزش زندگی؟
حکمت متعالیه نظام حِکمی است که به وسیله صدرالمتألهین شیرازی بنا گذاشته شد و شاگردان و همفکران وی این نظام را توسعه و تکمیل کرده اند. اصالت وجود، حرکت جوهری، اتحاد عقل و عاقل و معقول، نظام احسن و... برخی از امّهات اصول حکمت متعالیه است. براساس این اصول و سایر مبانی، شعور و حیات و عشق در همهٴ عالم جاری است. معنای نظام احسن این است که حکمت الهی موجب می شود سلسله علل مادی به گونه ای باشد که تا حد ممکن مخلوقات بیشتری از کمالات بهره مند گردند؛ یعنی قوانین حاکم بر جهان و انسان بهترین نظام ممکن باشد تا بیشترین خیر و کمترین شرّ گریبان گیر بشر شود. به سخن دیگر احسن بودن نظام، اقتضای صفت «عنایت الهی» است.
معنای زندگی برای انسان در حکمت متعالیه به فلسفه حیات و هدف خداوند از آفرینش انسان بازمی گردد. ملاصدرا با ترسیم مراتب نفس طبیعی، نباتی، حیوانی و انسانی، حرکت و سیر تکاملی نفس را هماهنگ با روند حرکت جوهر در ماده می داند که از ماده آغاز و به فراتر از آن می انجامد و به همین دلیل معاد و قیامت برای روح انسان محقق می شود. حرکت جوهری نفس، از عقل هیولایی با رسیدن به عقل مستفاد پایان نمی پذیرد؛ زیرا مرحلهٴ چهارم حیات معنوی نفس، یعنی مرتبهٴ اتصال با عقل فعال یا همان روح قدسی و روح القدس، جذبات معنوی و اقتباس از نور و معرفت را میسر می کند و این معنای زندگی است.
بررسی و نقد نظریه منشا دین از دیدگاه فروید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درباره «منشا دین» و «انگیزه پیدایش مذاهب»، و بررسی عامل پیدایش مفاهیم دینی و در راس آنها مفهوم خدا، روان شناسان، جامعه شناسان، فلاسفه و ... آرا و فرضیه های بسیاری ارایه کرده اند. ما در این مقاله به بررسی دیدگاه زیگموند فروید، از روان شناسان مطرح درباره منشا دین می پردازیم و عامل ترس و عامل روانی را بررسی و از منظر جامعه شناسی، فلسفی، قرآن و روایات به آن پاسخ داده، بیان نمودیم که بحث از تابو و توتم؛ و عقده اودیپ نمی تواند مبنایی عقلانی و منطقی برای اعتقاد به خدا باشد.
انسان شناسی پست مدرن و نقد آن از منظر آموزه های دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین جایگاه انسان به عنوان عنصر اندیشه ورز، یکی از دغدغههای اصلی تمامی مکاتب بشری و الهی بوده است. در این مسیر برخی مکاتب ضمن افاضه جایگاه مستعلی به انسان، وی را فربه ساختهاند و برخی به معارضه با این جایگاه استعلایی پرداخته و به صورتبندی انسانی نحیف پرداختهاند که هر دوی این تفاسیر، پیامدهایی منفی را به همراه داشته است. در فلسفه غرب، «مدرنیسم» به عنوان نماینده جریان اول و «پست مدرنیسم» به عنوان نماینده جریان دوم معرفی شده است. تحقیق پیش رو در صدد است تا با عنایت به این مسئله، ضمن بررسی مؤلفههای انسان پست مدرن، با نقد آن از منظر آموزه های اسلامی، نقاط ضعف آن را آشکار ساخته و به ارائه سوژه ای متعادل مبادرت ورزد.
در ماهیت اَلَم و آیا اَلَم، شر بالذّات است یا شر بالعرض؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پاسخ هایی که فیلسوفان مسلمان به معضلی که در فلسفة دین به معضل شرور (مسألة شرور) معروف است داده اند این است که « شرور یا اموری عدمی اند که شر بالذّات اند- مانند ظلمت، فقر، جهل، مرگ و... و یا اموری وجودی اند که شر بالعرض اند یعنی به خودیِ خود شر نیستند بلکه در تحلیل نهایی و عقلی از آن جهت شر محسوب می شوند که به امور عدمی (شرور بالذّات) منجر می شوند- مانند زلزله، طوفان،میکرب، سیل و... اما چون امور عدمی، علت ندارند پس شرور را نمی توان به خالق منتسب کرد». اما یکی از مصادیق شرور، «اَلَم» است که دربارة ماهیت آن (یعنی وجودی یا عدمی بودن آن) و این که آیا اَلَم شر بالذّات است یا بالعرض، اختلاف نظر وجود دارد و بسیاری از متفکران مسلمان آن را نقضی بر پاسخ بالا تلقی کرده اند. هدف کلی این مقاله دو چیز است: بررسی ماهیت اَلَم با تکیه بر نقد و بررسی نظریه خاص ملّا صدرا در این مورد و پاسخ به این پرسش که آیا اَلَم، شر بالذّات است یا بالعرض؟ و طرح نظر خاص نگارنده مبنی بر این که هیچ یک از شرور عدمی، شر بالذّات نیستند و همگی شر بالعرض اند و فقط یک شر بالذّات وجود دارد که همان اَلَم است و آن هم امری وجودی است نه عدمی.
صفات خبری در اندیشه آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بحث صفات خبری، همگام با نزول وحی پا به عرصهٴ علم کلام و تفسیر نهاده است. در فهم آیات خبری و چگونگی انتساب این صفات به خداوند، دیدگاه هایی چون تشبیه و تجسیم (اثبات بلاتأویل)، توقف و تفویض، اثبات بلاکیف، و اثبات باتأویل، به متکلمان و مفسران نسبت داده شده است. دیدگاه های فوق در مقام ارائهٴ پاسخی به این پرسش شکل گرفت که چگونه خداوند خود را متصف به صفات خبری کرده است حال آنکه لازمهٴ حمل و انتساب این صفات به خداوند، نسبت صفات غیر الهی (تشبیه، تجسیم و...) به خداوند است؟ استاد جوادی آملی در مقام پاسخ به این پرسش، قائل به نظریهٴ «اثبات با تأویل» بوده، نظریهٴ «عینیت صفات و ذات» و نظریهٴ «تنزیه» را پایهٴ تفسیر صفات خبری قرار داده اند. ایشان با ارجاع متشابهات به محکمات و تقدم عقل برهانی بر ظواهر نقلی و با بهره وری از دلالت لفظیه و تصدیقیه، صفات خبری را فهم و تفسیر می کنند.
ارزش زندگی از دیدگاه ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
انسان اهل محاسبه و معامله است؛ تا چیزی برای او نیرزد، آن را انتخاب نمی کند. ارزش زندگی به چیست؟ زندگی با وجود ناکامی ها، رنج ها و سختی ها چه ارزشی دارد یا حامل چه ارزش هایی است که وجودش را بر عدمش برتری بخشیده، پذیرش آن را بر عدم پذیرش آن راجح می سازد.
فیلسوف بزرگ جهان اسلام مطابق اصول حکمت متعالیه، وجود را ارزش، خیر و کمال می داند. زندگی نیز که امری وجودی است، دارای ارزش ذاتی می باشد. از آنجا که وجود دارای مراتب است، زندگی انسان متناسب با درجهٴ او از ارزش برخوردار است. البته ارزش های دیگری اعم از تکوینی و ارادی هست که ملاصدرا آنها را زینت بخش زندگی می داند.
خشنودی خدا، کرامت انسانی، فطرت الهی، جاودانگی و عشق، ارزش های زندگی است. نیز هرگونه ارتباط شایسته با منبع وجود و کمال برتر، ارزش محسوب می شود. بنابراین ارتباط با خداوند، معیار ارزش زندگی است. فطرت الهی انسان، نشان می دهد که ارزش از درون انسان می جوشد و نیازی به اعتبار ارزش و نگاه به بیرون نیست. کرامت انسان امری وجودی و به جعل الهی است؛ لذا امری حقیقی است نه مفهومی اعتباری. مایهٴ برتری و کرامت انسان، ظرفیت علمی او است که سبب برتری بر فرشتگان گشت. از نظر ملاصدرا عشق در هر موجودی سریان دارد. هر چه درجهٴ وجود قوی تر باشد، عشق پررنگ تر است. هر چه نفس اشرف و اعلی باشد، محبوب او لطیف تر و پربهاتر است. جاودانگی ارزش است. زندگی انسان، جاودان است و مرگ تقابلی با جاودانگی ندارد. انسان با مرگ به مرتبه ای برتر و حیاتی حقیقی نایل می شود.
بنابراین ارزش زندگی به ارزش های وجودی انسان برمی گردد. این ارزش ها دارای شدت و ضعف است. پس ارزش زندگی نیز دارای درجات و مراتب می باشد.
هویت معرفتی اخلاق دینی در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
نقد نظریة تباین دین و معنویت
حوزههای تخصصی:
نسبت میان معنویت و دین، یکی از مهم ترین مباحث قابل طرح در حوزة فلسفة دین و معنویت پژوهی است. تنوع در انگیزه ها و رویکردها در بررسی مفهوم معنویت، سبب ارائة تفاسیر متفاوت در حقیقت آن و نیز ریشه ها و نتایج آن شده است. برخی، معنویت را نه تنها متفاوت از دین، بلکه متباین و حتی متضاد با آن دانسته اند. هدف اصلی این پژوهش آن است که ابتدا مفاهیم «دین» و «معنویت» را بررسی کند؛ سپس با تقسیم گونه های مختلف معنویت و بررسی مؤلفه های اصلی معنویت حقیقی، تفاوت آن را با معنویت کاذب و نیز معنویت باطل آشکار سازد. همچنین نسبت معنویت و عقل، و نیز ضرورت عدم مخالفت تفاسیر مختلف از معنویت با اصول بدیهی عقلی، به اختصار بررسی شده است. در ادامه ادلة کسانی که معنویت را متباین با عقل دانسته اند، ارزیابی و رد، و علیت دین برای معنویت اثبات گردیده و در پرتو آن، انحصار معنویت در معنویت دینی به ویژه معنویت اسلامی تبیین شده است. روش این تحقیق، اسنادی-تحلیلی است و با بررسی و نقد ادلة طرف داران تباین معنویت و دین، مدعای اصلی اثبات خواهد شد.
آیا علم و دین به دو فرهنگ متفاوت تعلق دارند؟(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در زمان ما این ایده رایج است که علم و دین دو فرهنگ زیربنایی متفاوت دارند. بعضی از دانشمندان معتقدند که آنها به دو فرهنگ مستقل وابسته اند. بعضی نیز معتقدند که آنها در بعضی زمینه ها همپوشانی دارند، و برخی آنها را متعلق به دو فرهنگ مکمّل می دانند. این مقاله می کوشد که ثابت کند علم، آن گونه که معمولا فهمیده می شود، یک فرهنگ خودکفا ندارد و فی الجمله با دین زمینه های مشترک دارد. بعلاوه، علم مبتنی بر بعضی مفروضات متافیزیکی است و همچنین دانشمندان با بعضی ملاحضات اخلاقی سر و کار دارند. پس لااقل علم و دین به دو فرهنگ کاملا مستقل تعلق ندارند، و در واقع آنها می توانند یک جهان بینی زیربنایی مشترک داشته باشند.