فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۱٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
در حکمت صدرایی با اثبات حرکت جوهری و خروج تدریجی طبیعت شیء از قوه به فعل، غیر از صورت و فعلیت شیء، ماده و هیولایی اثبات شد تا حامل این قوه باشد. معنای این ادعا آن است که نفس ناطقه انسان، پس از مفارقت از بدن، استکمالی نخواهد داشت. از طرفی در متون دینی به سیر استکمالی نفس در عالم برزخ و قیامت که نفس، بدن را رها کرده است، تصریح شده است. از آنجا که میان عقل و دین خالص از آن حیث که مخلوق خداوند حکیم هستند، تعارضی نمی تواند باشد؛ حکما ریشه این ناسازگاری را در محصول افکار انسانی دانسته اند. به همین جهت فحوای قطعی دین را مسلم گرفته و در پی حل مشکل کوشش کرده اند. برخی به تجدد امثال گرویده و برخی دیگر براهین مثبت هیولا را ناکارآمد دانسته اند. گروهی نیز تجرد را جز در مورد ذات حق روا ندانسته اند. این نکته را باید افزود که مقصد نفس ناطقه انسان، تقرب و وصول به وجود نامتناهی حق تعالی است. بدین ترتیب سیر استکمالی نفس نمی تواند محدود به حدود جسمانی باشد، بلکه پایانی برای آن متصور نیست و باید در عوالم دیگر تداوم یابد. این استکمال، همان گونه که از آیات و روایات نیز بر می آید، به شکل آنی و غیر تدریجی نخواهد بود. این نوشتار با بررسی برخی دیدگاه ها در خصوص امکان حرکت جوهری در نفس مفارق از بدن، مطلب اخیر را به عنوان راه حل دیگر در رفع ناسازگاری فوق، پیشنهاد میکند.
تمایز «وجود» و «موجود» در چارچوب نظریه دلالت غیرمستقیم (با تکیه بر آرای ملاصدرا و علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
این مقاله در چارچوب نظریة دلالت غیرمستقیم به تفاوت های «وجود» و «موجود» می پردازد و در پی یافتن پاسخی برای این پرسش است که آیا گزاره «وجود موجود است» گزاره ای تحلیلی است. در این بررسی مشخص می شود که در سطح واژگان، هیچ یک از دو واژه «وجود» و «موجود» شامل مفهومی زائد نسبت به دیگری نیست. همچنین زمانی که مدلول اسمی «وجود» مد نظر است، مدلولات دو واژة «وجود» و «موجود» با یکدیگر این همان هستند. اما معانی این دو واژه، یعنی طریقة اظهار مدلولات یا روش دست یابی به آن ها با یکدیگر متفاوت است و به این دلیل نمی توان گزارة «وجود موجود است» را گزاره ای تحلیلی دانست. اما اگر منظور از «وجود» وجود واجب باشد، معانی آن ها نیز عین یکدیگر خواهند بود و گزاره مورد نظر تحلیلی است. به علاوه، مشخص می شود که معنی «موجود» در ساختار فلسفی ملاصدرا متفاوت با معنی آن در ساختار فلسفی علامه طباطبایی است.
طول عمر دنیا از دیدگاه تفسیری ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
پایان عمر دنیا و تعیین طول عمر آن از مسائل بسیار بحث برانگیزی است که از دیرباز ذهن بشر را به خود مشغول کرده است. نظریات مطرح شده درباره ی این موضوع حاکی از وجود اختلاف فراوان در این باره است. دراین میان، نظریه ی صدرالمتألهین شیرازی از حیث برجستگی علمیِ این صاحب نظر، ذهن مخاطب را به خویش مشغول می سازد. وی با استناد به برخی آیات قرآن، طول عمر دنیا را تعیین کرده است؛ لیکن به نظر می رسد تاکنون نظریه ی وی مورد واکاوی علمی قرار نگرفته است. پژوهش پیش رو به دنبال آن است تا با اتخاذ روش توصیفی- تحلیلی، دیدگاه ملاصدرا درباره ی طول عمر دنیا را از میان آرای تفسیری وی استخراج و تبیین نماید. این نوشتار ضمن بیان مبانی تفسیری ملاصدرا در این باره، اشکالاتی بر رأی تفسیری وی مطرح می نماید تا بدین وسیله، میزان اتقان این نظر مکشوف گردد. یافته های پژوهش حاضر حاکی از نااستواری این نظریه به سبب وجود سه اشکال عمده و اساسی است که ظاهراً با یافته های علمی و روایات اسلامی ناسازگاری است.
تأثیرپذیری ملاصدرا از اثولوجیا و حکمت عتیقیه در اثبات مراتب عقل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأمل و تحقیق در آثار صدرالمتألهین شیرازی نشان می دهد قرآن و روایات و نیز کتب فلاسفه و حکیمان پیش از او، که صرفاً عقلی بوده، بن مایه ای اشراقی دارند، اصلی ترین منابع فکری و نظری او را تشکیل می دهند. بنابراین صدرا یکی از اندیشمندان بزرگ در تألیف میان وحی و عقل است. این تألیفْ حکمتی به وجود آورده است که ملاصدرا مایل است آن را «حکمت عتیقه» یا «حکمت عتیقیه» بنامد.
در میان منابع عقلی او، کتاب تاسوعات (معرفة الربوبیه) جایگاه ویژه ای دارد. ملاصدرا در آثار خود، در تمامی مواردی که به صاحبِ معرفة الربوبیه اشاره می کند، حکمت او را عتیقیه می نامد. این اعتماد و اعتقاد صدرا به صاحب تاسوعات چنان بالاست که به سختی می توان تشخیص داد این وحی است که به کمک عقل تبیین و اثبات می شود یا عقل است که به تأیید حکم وحی می رسد. این مقاله به تفصیل این معنا را به ویژه با اتکا و استناد به شواهد الربوبیه، که بیشترین ارجاعات صدرا به تاسوعات در این اثر اوست، مورد تحقیق و بررسی قرار داده است. نکته ی مهم دیگری که در این مقاله بدان پرداخته شده رساله ی منسوب به فرفوریوس با عنوان «اتحاد عاقل و معقول» است که مبنای نقد ابن سینا قرار گرفته است. همچنین به این پرسش می پردازیم که آیا با توجه به این که در تمدن اسلامی، دو ترجمه از اندیشه های فلوطین با دو عنوان در دست رس بوده است، آیا این خود سبب اشتباهِ تاریخی در انتساب تاسوعات به ارسطو شده است یا خیر؟ نگارنده در این باب، نظریه ای دارد که در متن، تفصیل یافته است.
تبیین های وحدت وجود و نقد و بررسی آنها براساس دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
ادعای عرفان آن است که وجود یکی بیشتر نیست و آن وجود، همان واجب است. برای برهانی کردن این ادعا (توحید وجود) تلاش هایی کرده اند؛ برای مثال، ابوحامد ترکه، صائن الدین ترکه و قیصری. مسئله این است که بنابر دیدگاه آیت الله جوادی، چه اشکالاتی بر این براهین وارد است و آیا به نظر ایشان راهی برای اثبات این ادعا وجود دارد. در این مقاله، براهینِ اثبات وحدت وجود را بررسی می کنیم، براساس دیدگاه آیت الله جوادی آملی اشکالات این براهین را توضیح می دهیم و در پایان، راه ِحل ایشان را تبیین می کنیم. ایشان معتقد است راهِ چاره همان برهان صدیقین علامه طباطبایی است که با افزودن مطلبی در نامتناهی بودن واجب ادعای وحدت وجود اثبات می شود.
تناظر قرآن و انسان در حکمت صدرایی و نتایج این رویکرد در زبان دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر به بررسی تناظر قرآن و انسان در حکمت متعالیه می پردازد و ناظر به کاربرد حقیقی و غیراعتباری زبان دین در اسلام (زبان قرآن) با رویکرد حکمت متعالیه است. این نوشتار ضمن طرح اهم مسائل و مبانی حکمت متعالیه، دیدگاه خود را در بحث زبان دین و قرآن بیان می کند. همچنین با عنایت به تئوری ترکیبی زبان دین و مراتب مختلف دین، لزوم توجه به ساحت انفسیِ زبان قرآن را متذکر می شود. در طی این مقاله، خواننده ضمن مرور اجمالی نظریات گوناگون در باب زبان دین و قرآن، به افق های درخور تأملی در این مسأله راه می یابد. همچنین نظرهای متمایز مفسران در باب مسأله ی «لسان قوم» مورد بررسی قرار می گیرد.
تحلیل فلسفی هوشمندی نظام هستی در حکمت متعالیه و تأثیر ایمان به آن در تربیت اخلاقی: ارائه یک مبنای نظری برای اخلاق مداری و تربیت اخلاقی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
تربیت اخلاقی یکی از مهم ترین مباحث در نظام های آموزش وپرورش جهان است. در این مقاله ایمان به هوشمندی نظام هستی با استناد بر قرآن و روایات اسلامی و همچنین با بهره گیری از اصول حکمت متعالیه ملاصدرا تبیین گردیده و کوشیده شده نقش آن بر تربیت اخلاقی بررسی شود. باور به نابود نشدن اعمال و نیات انسان و ایمان به وجود انواع شاهدانی که در حال ثبت اعمال انسان هستند می تواند تحولی شگرف در نیّت و عمل وی پدید آورد. درک حضور و در محضر خدا بودن، خودکنترلی، درستکاری، احساس مسئولیت و تلاش به منظور در صراط حق و اعتدال ماندن و تقرب بیشتر به خداوند، می تواند ازجمله پیامدهای آشکار کاربست این الگو باشد. همچنین جهت تحقق تربیت اخلاقی، دو اصل تربیتی اعطای بینش و آگاهی درباره هوشمندی نظام هستی، و دعوت به ایمان و تقویت آن معرفی شده اند.
تبیین وجود رابط در حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
وجود رابط در کلمات فلاسفه سه اصطلاح دارد: اصطلاح اوّل وجود رابط در قضایاست، که در مقابل وجود محمولی قرار دارد و از سنخ مفاهیم حرفی در مقابل مفاهیم اسمی است. مفاهیم اسمی مفاهیمی اند که به تنهایی و بدون احتیاج به مفاهیم خارج از ذات خویش تصوّر شدنی اند و مفاهیم حرفی مفاهیمی اند که به تنهایی تصوّرشدنی نیستند. اصطلاح دوّم عبارت از وجود فی نفسه لغیره است که حیثیّت «فی نفسه»ی آن بعینه همان حیثیّت «لغیره»ی آن می باشد. اصطلاح سوّم وجود رابط در مقابل وجود مستقل در مباحث علّت و معلول است. اصطلاح سوّم جزء ابتکارات صدرالمتألهین است. مطابق اندیشه ایشان، وجود ممکنات عین فقر و ارتباط به علّت اند و از سنخ وجود رابط قلمداد می شوند. در مقابل، غالب فلاسفه وجود ممکنات را مرتبط با علّت دانسته، آنها را از سنخ وجود رابطی می دانند. نوشتار حاضر به تبیین اصطلاحات سه گانه فوق به ویژه تبیین وجود رابط در حکمت متعالیه می پردازد.
ملاحظات معناشناختی در تحلیل مسئله اتحاد و تغایر مفهومی صفات خداوند از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن سینا معتقد است صفات خداوند علاوه بر مصداق، از نظر مفهوم نیز واحد و یکسانند و در مقابل ملاصدرا بر تغایر مفهومی و اتحاد مصداقی صفات تأکید می ورزد و دیدگاه ابن سینا را مردود می شمارد. در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، مبانی و نتایج هر یک از این دو نظریه تحلیل خواهد شد. نظریه ابن سینا در معناشناسی اوصاف الهی حاکی از اصالت دادن وی به کاربرد الفاظ است، در حالی که ملاصدرا به معانی الفاظ در هنگام وضع اهمیت بیشتری می دهد. در پرتو نظریه توصیفی معنا می توان یگانه انگاری مفهومی اوصاف الهی را در راستای اصلاح دیدگاه ما در تبیین ویژگی های واجب الوجود ارزیابی کرد. تفکیک معنای استعمالی از معنای وضعی، با تأکید بر «کارکردگرایی» آلستون زمینه عبور از معانی اولیه الفاظ را فراهم می آورد و راه را برای انعطاف پذیر دانستن زبان و در نهایت اتحاد معانی اوصاف الهی باز می کند. از تلاش های متکلمان مسلمان برای نفی «تشبیه» و «تعطیل» و نیز برخی نظرهای اندیشمندان علم اصول در باب استعمال الفاظ هم می توان راه برون رفت از مشکلات هم معنایی کامل و تغایر صرف معنای صفات را پیدا کرد. افزون بر این کنار نهادن دیدگاه های افراطی منکران و موافقان ترادف و انتخاب راه میانه نیز سهم تغایر و اتحاد (ترادف) مفاهیم اوصاف الهی را حفظ می کند. بنابراین، دیدگاه ابن سینا نوعی نظریه اصلاحی در باب معناشناسی اوصاف الهی است که ارتقای معرفت حکمی را در تعیین معنای الفاظ دخالت می دهد، اما نظریه ملاصدرا توصیفی است که با توجه به تغایر مفهومی صفات بر تصحیح حمل اوصاف مختلف و مفید بودن آن تأکید دارد.
حقیقت موت، انواع و مراتب آن از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده «موت» مقوله ای است که به غیر از دانش های تجربی ، از دیدگاه فلسفی، کلامی و عرفانی به طورعمیق مطالعه می شود و به لحاظ جایگاه بحث، پیوند استواری نیز با ابواب علم النفس عقلی و حقیقت روح و مراتب آن در حکمت و عرفان دارد. علامه محمدحسین طباطبایی با استناد به آیات قرآنی و روایات معصومان علیهم السلام و بر مبنا و ممشای حکمت متعالیه صدرایی بر این باور است که روح اصالتاً به عالم امر متعلق است که در نشئه طبع، حدوث جسمانی داشته و به تدریج با حرکت در جوهر خود، تجرد یافته و سرانجام از بدن جدا مى شود؛ بدین ترتیب که با مرگ تن، به کلى از بدن جدا و مستقل می شود. ایشان مرگ را درواقع انتقال از مرحله ای به مرحله دیگر می دانند؛ نه نابودی و پوچ شدن و با توجه به آیات قرآنی، دو مرحله از مرگ را براى انسان ها بیان می کند؛ یکى از آن دو، همان مرگى است که سبب خروج آدمى از دنیا می شود و دیگری مرگی است در عالم برزخ براى ورود به نشئه آخرت. برخی از حکما ازجمله علامه طباطبایی، افزون بر مرگ اضطراری و اجل محتوم، به دو نوع دیگر از مرگ نیز باور دارند که عبارت اند از: مرگ طبیعی و مرگ ارادی.
تأملی در شاکله ارزشیِ توسعه و تعالیِ نظر و عمل انسان (از منظر حکمت متعالیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
مقاله حاضر به ابعاد محتوایی و ساختاریِ توسعه و تعالی نظر و عمل انسان از مجرایِ بسط ارزش های مدنی در جامعه توجه دارد. تحلیل و تبیین این موضوع در این مقاله، بر پایه قرائت حکمت متعالیه از منظومه حکمت و معرفت اسلامی استوار است. در آغاز، پس از تبیین ماهیت حیات اجتماعی، به این مسئله اساسی عطف نظر شده که ارزش های بنیادین هدایتگر حیات مدنی و توسعه و تعالی انسان در ساحت عمومی را تحت چگونه ساختاری می توان مقوله بندی کرد. ترتب سه نظام «نیازها»، «عمل کردها» و «پاداش ها» بر ابعاد طولیِ تعاملات انسان، یعنی انسان در نسبت با پروردگار متعال، خود، دیگری و خلقت الهی، ساختاری را فراهم آورده که بر اساس آن می توان ارزش های بنیادین را شناسایی و ارائه کرد. در ادامه، چگونگیِ اصطیاد مفهومیِ ارزش های بنیادینِ آمده در ساختار یادشده، در چارچوب منظومه معرفت دینی و حِکمی توضیح داده شده است. ازجمله مباحث مهم در این مقاله، تبیین ساختار سه سطحیِِ بسط و انتشار ارزش ها در ساحت اخلاق عمومی و فرهنگ است.
انتساب هدایت و اضلال به خدا در قرآن از دیدگاه علاّمه طباطبائی و فخر رازی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن توحید و اوصاف الهی در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر
علاّمه طباطبائی هدایت را به دو قِسم هدایت اوّلی و هدایت ثانی تقسیم می کند. وی هدایت اوّل را به انسان و هدایت دوم را به خدا منتسب نموده است و با تبیینی که دربارة هر یک انجام می دهد، هیچ یک از آنها را خارج از ارادة الهی قلمداد نمی کند و در عین حال، نقش اختیار انسان را در هر یک به وضوح نمایان می نماید. در باب اضلال الهی نیز باید گفت که وی اضلال منتسب به خداوند را اضلال مجازاتی دانسته است و به شیوه ای آن را به خدا نسبت می دهد که در عین حال که ارادة خداوند در آن وجود دارد، نقش اختیار بشر نیز در آن غیرقابل انکار است. فخر رازی نیز با استفاده از دلائل عقلی و نقلی، هدایت و اضلال الهی را تنها مستند به خداوند کرده است و فعل او معرّفی می کند، بدون اینکه در این میان، نقشی برای اختیار انسان قائل شود.
معیار صدق و توجیه معرفت در نظام معرفتی صدرایی و اشراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
معرفت شناسان معرفت را به «باور صادق موجه» تعریف می کنند. در تارخ اندیشه های فلسفی همواره پیرامون معیار صدق و توجیه معرفت به عنوان دو شرط اساسی و مهم در تعریف معرفت نظریه پردازی هایی وجود داشته است. فیلسوفان حکمت متعالیه و حکمت اشراق نیز از این قاعده مستثنی نبوده اند. اگرچه هر دو مکتب معیار صدق را مطابقت و معیار توجیه معرفت را مبناگرایی می دانند اما در این میان اختلاف نظرهای مهمی نیز میان دو مکتب وجود دارد که نظرات آنها را از یکدیگر متمایز و متفاوت می سازد. چنانکه صدرائیان میان حق و صادق تفاوت قائل اند و لحاظ قضیه با واقع و تقدم و تأخر آن را باعث تفکیک مفهوم حق با صادق می دانند اما در مقابل اشراقیان این تفاوت را غیر حقیقی می دانند. همچنین اشراقیان مطابقت را صرفاً تطابق با خارج می دانند برخلاف صدرائیان که معتقدند ملاک مطابقت، تطابق با واقع اعم از ذهن و عین است. در سوی دیگر، از وجوه مشابهت دو مکتب می توان به این نکته اشاره کرد که هر دو از اشراقات و شهودات نفسانی به عنوان معارف بدیهی و مبنایی در معرفت نام می برند که می تواند نقش پایه ای در معرفت بشر ایفا نماید و بنابراین نوعی «مبناگرایی نوین» را پیشنهاد می دهند.
بررسی انتقادی پاسخ میرداماد به شبهه حدوث عالم و دیدگاه فیلسوفان صدرایی پیرامون آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بنابر عقیده حکمای اسلامی، جهان هستی بر اساس یک نظام معقول و منطقی پایه گذاری شده و از لحاظ متافیزیکی دارای مراتب یا عوالمی است. این عوالم در یک خط ارتباطی عمودی - متافیزیکی- قرار دارند. به عبارت دیگر در یک ترتب طولی به نحو علّت و معلولی با هم مرتبطند. امّا تبیین این ارتباط بین مبدأ اول و معلول اول با یک شبهه فلسفی – کلامی مواجه است: ضرورت پیوند معلول به علّت، ایجاب می کند که عالم هستی با مبدأ عالم، معیت داشته باشد؛ در صورتی که لزوم تمایز و تقدم واجب تعالی بر ممکنات اقتضا می کند که عالم ممکنات از واجب تعالی، تأخّر و انفکاک عینی داشته باشد. برای حل این معضل میرداماد به تناسب نظام فلسفی خود، موضوع حدوث در دهر را مطرح نمود. تأسیس این نظریه با استفاده از تقابل دو اصطلاح دهر و سرمد با زمان و زمانیات، اگر چه در سایه نبوغ فکری و قدرت اعجاب انگیز اندیشه میرداماد قابل تحسین است امّا از نظر فیلسوفان صدرایی، طرقی که وی برای تأیید و اثبات نظریه خود دنبال کرده است قابل مناقشه اند.
سریان علم در موجودات از منظر قرآن مجید و تجلّی آن در اندیشة ملاّصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن جهان و طبیعت در قرآن
آنچه انسان ها با حواسّ خود درمی یابند، این است که جمادات فاقد شعورند، امّا خداوند در قرآن همة موجودات عالم را از انسان و حیوان گرفته تا گیاه و جماد، دارای شعور و آگاهی معرّفی می فرماید و اموری مانند تسبیح، سجده، خشوع و ..... را به آنها نسبت می دهد. اعتقاد به سریان کمالات وجودی از قبیل علم، حیات و اراده در جمیع موجودات از اصول مسلّم و پذیرفته در حکمت متعالیه است. ملاّصدرا با براهین عقلی سریان علم را در همة موجودات عالم اثبات می کند، امّا ممکن است این گونه به نظر برسد که این دیدگاه با اصل تجرّد علم که از سوی ملاّصدرا پذیرفته شده است، در تعارض باشد. در این مقاله، برای حلّ این تعارض کوشش به عمل آمده است و اثبات شده که تعارضی وجود ندارد و ملاّصدرا با استمداد از آیات و روایات این راز را دریافته است.
نسبت کمال عقلانی (اتحاد با عقل فعال) با کمالات اخلاقی از نظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش علم و عمل در رسیدن انسان به کمال و سعادت حقیقی، ازجمله مباحث قابل تأمل است که در نظام فکری ملاصدرا جایگاه ویژه ای دارد. عبارات صدرالمتألهین، نشان می دهد که غایت آفرینش، وصول انسان به مرحلة کمال عقلانی و مرتبة عقل مستفاد است که اتحاد با عقل فعال را دربر دارد و عقل عملی ممد و زمینه ساز آن است. در حالی که با تعمق در مجموعة نظام تفکر صدرایی و با نگرش به مبانی ایشان، به نظر می رسد این دو یک هویت واحده هستند که نفس انسان در حرکت جوهری، به طی مراحل آن ها، متناظر با یک دیگر می پردازد به گونه ای که به تلازم و اتحاد معرفت و فضیلت می توان اذعان کرد. درمجموع، اهمیت و ارتباط دو سویة هر کدام از دو جنبه غیر قابل انکار است و هیچ یک به تنهایی قادر به ایصال انسان به سعادت حقیقی نیستند
انسان در جهان یا جهان در انسان؟:جستاری در خصوص رابطه انسان با جهان از نگاه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فیلسوفان اسلامی در خصوص رابطه انسان با جهان بر این باورند که انسان، عالم صغیر است و جهان، انسان کبیر.در این نگاه انسان عصاره و چکیده جهان محسوب
می شودوجامعیت او به واسطه روح الهی و ملکوتی است که در او دمیده شده است.از بین فلاسفه ملاصدرا معتقد است که هنگامی که بدن انسان با حرکت جوهری به مرحله «تسویه»رسید،استعداد و قابلیت لازم را جهت دریافت این نفخه الهی می یابد و آن گاه روح الهی با تمامی اسماء و صفاتش، درحدّ استعداد و قوه، در ترکیب بدن انسان جلوه می کند. بدین ترتیب، انسان به عنوان خلیفه الهی، می تواند تمام حقایق کلی و جزیی عالم و خواص و اسماء آن ها را بشناسد و بنا بر اتحاد عالم و معلوم، جهانی عقلانی شبیه جهان خارجی گردد.
بر این اساس، مسأله اصلی در این تحقیق این است که آیا انسان در جهان است و موجودی از موجودات جهان محسوب می شود یا جهان در انسان؟ چگونه جهان با تمام عظمت خود در انسان واقع می شود؟ انسان با چه ویژگی می تواند جهانی عقلانی گردد؟
آثار نظریّه استاد فیاضی مبنی بر عینیّت وجود و ماهیّت(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
پس از آنکه صدرالمتألهین، به شکلی ویژه به مسئله «اصالت وجود و اعتباریّت ماهیت» پرداخت، شارحانِ پس از او درصدد برآمدند تا تفسیری صحیح از این اصل ارائه بدهند. در این میان، چهار نظریّه و تفسیر ارائه شده است که تفسیر منتخب؛ یعنی عینیت وجود و ماهیت، أدقّ و أیقن نسبت به دیگر تفاسیر است. بنابر این تفسیر، ماهیت از عوارض ذاتیِ وجود خواهد بود و به دلیل عینی بودنِ ماهیت با وجود، وقوع تشکیک در ماهیت متصور است و وجود رابط نیز دارای ماهیت است. همچنین حقیقتاً کلی طبیعی در خارج موجود است، از جمله اینکه ماهیت، مجعولِ جاعل و علت برای امر دیگر نیز می تواند باشد و واجب الوجود نیز دارای ماهیت است.
نظریة حرکت جوهری در ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با تمسک به نظریة حرکت جوهری ملاصدرا، به سیر در لایه های معنایی متن، و بررسی چند معنایی و ابهام واژگانی، و ساختاری آن می پردازد و با تعریف جوهر و حقیقت متن، در جست وجوی پاسخ به این پرسش است که آیا در فرایند ترجمه، متن مبدأ، حقیقتی متکثر بالذات، در سیلان، نسبی، و دسترسی ناپذیر دارد یا علی رغم شخصی بودن فهم، حقیقتی واحد و جوهری چندلایه دارد. در این تحقیق با تمرکز بر نظریة حرکت جوهری، تفاوت میان این دو رویکرد، ما را به رویکرد سومی می رساند که امکان توضیح چندمعنایی و ابهام ساختاری و واژگانی متن و درنتیجه تنوع محصول ترجمه از یک متن واحد را فراهم می کند.