فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۱٬۸۲۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، عوامل کنترل کننده ی فروچاله ها به همراه مورفومتری آنها با تکیه برفروچاله ها مطالعه شده است. فروچاله ها اشکال غالب منطقه گازورخانی کرمانشاه را تشکیل می دهند. اولین قدم در شناخت و چگونگی گسترش پدیده کارست و به ویژه عوامل کنترل کننده ی فروچاله ها در منطقه ی مورد مطالعه مورفومتری (ریخت سنجی) آنهاست. در این پژوهش طیّ بازدید میدانی، آنالیز نقشه های توپوگرافی رقومی 1:25000 و مدل رقومی ارتفاعی (Dem 10 m)، تعداد 200 فروچاله در منطقه شناسایی و پارامترهای مختلف فروچاله ها شامل: عمق، مساحت، محور اصلی و فرعی، جهت گیری محور اصلی و گسل، شاخص پیتینگ (میزان حفره حفره بودن) و نقشه ی تراکم اندازه گیری شد. فروچاله ها از نظر شکل ظاهری از نوع ساده، مرکب و پیچیده هستند. نتایج نشان داد در شیب بالاتر از 20 درجه فروچاله ای مشاهده نشد. نتایج تحلیل لجستیک نشان دادند که پراهمیت ترین متغیّرها در وقوع فروچاله ها به ترتیب گسل، ارتفاع و بارش هستند.
نظری بر مفاهیم و ویژگی های بیابان ضرورت نگرش جامع
حوزههای تخصصی:
تحلیل و پهنه بندی خطر جریانات واریزه ای و مخروط های آن در منطقه کوهستانی پاوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناپایداری های دامنه ای ازجمله مخاطرات طبیعی هستند که زندگی انسان ها را مورد تهدید قرار می دهند. بسیاری از محققین ناپایداری های دامنه ای را مطالعه نموده اند، اما جریانات واریزه ای به عنوان مخاطره ای طبیعی، جدا از لغزش دامنه ای و سیلاب، کمتر موردتوجه قرارگرفته است. ریزش های سنگی، جریان های واریزه ای و جریانات بهمن برفی تهدیدکننده خطوط ارتباطی، مناطق مسکونی و مراکز خدماتی و نیمه صنعتی در واحد کوهستانی شهرستان پاوه در استان کرمانشاه می باشند. این پژوهش به منظور ارزیابی و تحلیل مخروط های واریزه ای در ایجاد مخاطرات محیطی منطقه و تهیه نقشه خطر جریانات واریزه ای صورت گرفته است. مواد مورداستفاده در این تحقیق مدل رقومی ارتفاعی 30 متر منطقه، نقشه های زمین شناسی، نقشه های توپوگرافی و داده ها و تصاویر ماهواره ای لندست، عکس های هوایی و تصاویر Google Earth Pro و همچنین وسایل موردنیاز در مطالعات میدانی بوده است. مدل های ثانویه ( شیب، جهت دامنه، انحناء) نیز از مدل رقومی ارتفاعی اولیه استخراج گردیدند. در مرحله اول مخروط های واریزه ای با استفاده از عکس های هوایی و نرم افزارهای سنجش ازدور شناسایی شدند و بر روی نقشه مشخص گردیدند. سپس میزان جابه جایی واریزه ها و خصوصیات ژئومورفولوژیکی آن ها طی مطالعات میدانی بررسی گردید. در مرحله دوم لایه های اطلاعاتی مؤثر در ایجاد و جابه جایی مخروط های واریزه ای تهیه شد. سپس به منظور درک روابط لایه جریانات واریزه ای بر روی هرکدام از لایه های اطلاعاتی هم پوشانی گردید. در مرحله سوم بر اساس وزن هرکدام از فاکتورهای دخیل نقشه پهنه بندی خطر جریانات واریزه ای منطقه در پنج کلاس در محیط نرم افزارهای GIS تهیه شد. بر اساس نقشه پهنه بندی خطر: پهنه خطر خیلی زیاد 38/5 درصد، پهنه خطر زیاد 14/15، پهنه خطر متوسط 66/24، پهنه خطر کم 28/19و پهنه خطر خیلی کم 54/35 درصد منطقه را در برگرفته اند. در پهنه بندی وقوع حرکت واریزه ها از مدل رگرسیون لجستیک استفاده شد. برای شناسایی عوامل مؤثر در وقوع جریانات واریزه ای و تعیین ضرایب آن ها، فاکتورهای شناسایی شده منطقه در نرم افزارSPSS 19 تجزیه وتحلیل شدند و خروجی مدل عوامل مؤثر و ضرایب آن ها را مشخص نمود. پس ازآن لایه ها در محیط نرم افزارهای GIS فراخوانی شدند. ضرایب هر یک از لایه ها اعمال شد و با قراردادن لایه ها و ضرایب در معادله رگرسیون لجستیک، نقشه پهنه بندی خطر جریان واریزه ای ترسیم گردید. صحت مدل برای پیش بینی با استفاده از شاخص ROC و جدول طبقه بندی بررسی شد و صحت نقشه تولیدشده به روش همپوشانی نقاط و روش تصادفی انتخاب واریزه ها در هر طبقه ارزیابی گردید. بر اساس نتایج به دست آمده جریانات واریزه ای در منطقه، نیازمند انجام مطالعات جامع و تفصیلی تر است. نتیجه گیری می شود به دلیل حساسیت و ناپایداری های دامنه ای این منطقه، لازم است مکان یابی دقیق برای اجرای پروژه های عمرانی و کشاورزی صورت گیرد و در صورت ضرورت دخالت در دامنه ها باید بامطالعه دقیق و حساسیت ویژه عمل کرد.
روشهای عمومی اکتشافات ژئوفیزیکی
حوزههای تخصصی:
پهنه بندی خطر زمین لغزش در شهرستان اردل
حوزههای تخصصی:
مقایسه شاخص های دانه بندی ذرات دامنه روبه باد و پشت به باد ریپل مارک های درشت (مطالعه موردی:ارگ حسن آباد شهرستان بافق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور مقایسه شاخص های دانه بندی رسوبات دامنه رو به باد و پشت به باد ریپل مارک های درشت در ارگ حسن آباد بافق، انجام شد. ابتدا از رسوبات موجود در هر یک از دو دامنه ریپل مارک های درشت نمونه برداری صورت گرفت سپس دانه بندی هر یک از نمونه ها، بر اساس روش الک خشک، انجام گرفت داده ها به دست آمده به نرم افزار SPSS وارد شد و به منظور بررسی معنی دار بودن اختلاف بین متغیر ها از آزمون t-test، استفاده شد همچنین با استفاده از نرم افزار GRADISTAT مقادیر، ، و برای محاسبه میانگین قطر ذرات در دو دامنه استفاده شد. با رسم نمودار دانه بندی تجمعی در مقیاس فی پارامترهای برای محاسبه فرمول فولک و بررسی جورشدگی رسوبات محاسبه شد. نتایج این تحقیق نشان داد متوسط وزن ذرات بر روی الک های درشت تر (1 و 5/0 میلی متر) در دامنه رو به باد (به ترتیب 47/371، 30/243 گرم) بیشتر از این مقدار در دامنه پشت به باد (به ترتیب 87/129، 29/97) است. اختلاف معنی داری بین وزن ذرات روی الک های کمتر از 2 میلی متر در سطح 5 درصد مشاهده می شود. همچنین بین مقادیر ، و در رسوبات دامنه رو به باد و رسوبات دامنه پشت به باد ریپل مارک های درشت در سطح 5 درصد اختلاف معنی دار وجود دارد. محاسبه جورشدگی به روش فولک برای ذرات دو دامنه نشان داد میانگین شاخص فولک ذرات دامنه رو به باد 6/0 و پشت به باد 1 به دست آمد و لذا ذرات دامنه رو به باد دارای جورشدگی نسبتاً بالا و ذرات دامنه پشت به باد دارای جورشدگی ضعیف می باشند و بین جورشدگی رسوبات دو دامنه اختلاف معنی دار در سطح 99 درصد مشاهده شد.
مورفولوژی و مورفومتری انواع دهانه های آتشفشانی در مخروط آتشفشانی سهند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات مورفولوژیکی و مورفومتریکی مخروط های آتشفشانی، ابزار بسیار مناسبی برای بدست آوردن داده های نسبی از ویژگی های مخروط ها می باشد. این تحقیق در پی آن است که با شناسایی انواع دهانه های آتشفشانی مخروط سهند، عوامل مؤثر بر ایجاد اشکال متفاوت دهانه های آتشفشانی را مورد بررسی قرار دهد. جهت رسیدن به این هدف، از تصاویر ماهواره-ای لندست، تصاویر ماهواره اسپات (نرم افزار Google earth) و تصاویر SRTM استفاده شده است. همچنین جهت بررسی شرایط زمین شناسی، تکتونیکی و سنگ شناسی نیز از نقشه-های زمین شناسی با مقیاس 1:100000 استفاده شد. سپس با ایجاد یک مدل تحلیلی ارتباط لایه های مختلف با مورفومتری دهانه های آتشفشانی تحلیل گردید و دهانه های موجود در کوهستان سهند به دهانه های دایره ای، متغیر، شکاف دار و کشیده طبقه بندی گردید. نتایج نشان می دهد که گسل ها و فراوانی آنها بر روی شکل دهانه ها تأثیر گذاشته است. با وجود همگنی تقریبی هر چهار نوع دهانه از لحاظ سنگ شناسی، می توان نتیجه گرفت که خطوط گسلی در به هم زدن شکل دهانه ها مؤثر واقع شده اند. به این صورت که جایی که تعداد گسل بیشتری داشته، شکل دهانه از حالت ایدآل دایره ای خارج شده و به اشکال مختلف درآمده است. سنگ شناسی غالب در دهانه ها در سهند بیشتر سنگ های آندزیت تا داسیت است و سایر سنگ ها با درصد متفاوتی ظاهر شده اند. همچنین در ارتباط توپوگرافی و دهانه ها، بیشترین ارتفاع میانگین 87/3060 متر مربوط به دهانه های شکاف دار و کم ترین ارتفاع میانگین، ۴۰/ ۲۴۱۲ متر، مربوط به دهانه های دایره ای است.
تفسیر مورفوتکتونیکی حوضة سولوکلو (خراسان شمالی) با استفاده از شاخص های ژئومورفولوژیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با شناسایی اثر فعالیت های تکتونیکی بر روی سیستم های رودخانه ای، به ارزش رودخانه ها در مطالعة فعالیت های تکتونیکی پی برده شده است. مطالعة کانال های رودخانه ای و نهشته های جا به جا شدة آن ها بوسیلة گسلش زمان زمین لرزه، مقدار جابجایی توسط گسل، به همراه اطلاعات ویژه که در ارزیابی خطرات، زلزلة آینده را آشکار می کند. منطقة مورد مطالعه در کپه داغ مرکزی (خراسان شمالی) و شمال غربی بجنورد قرار دارد. گسل های کپه داغ، عامل رویداد زمین لرزه های بزرگ تاریخی بوده اند و نشان دهنده خطر لرزه خیزی در منطقه پرجمعیت شمال شرق ایران می باشند. در این پژوهش برای بررسی مورفوتکتونیکی حوضه سولوکلو، برخی از شاخص های ژئومورفیک شامل فاکتور عدم تقارن حوضه زهکشی (AF)، فاکتور تقارن توپوگرافی معکوس (T)، طول- شیب رودخانه (SL)، منحنی هیپسومتری (Hc) و انتگرال هیپسومتری (Hi) محاسبه گردید. شکستگی های منطقه مورد مطالعه با استفاده از باندهای سبز، قرمز و مادون قرمز نزدیک مربوط به تصویر Aster استخراج گردید. هدف از این پژوهش شناسایی مناطق فعال تکتونیکی و پرخطر لرزه ای با استفاده از شاخص های ژئومورفولوژیکی می باشد. محاسبه شاخص های مختلف نشان دهنده فعالیت تکتونیکی در منطقه مورد مطالعه می باشد، کمترین فعالیت مربوط به قسمت شمالی و بیشترین فعالیت مربوط به قسمت جنوبی حوضه سولوکلو است. محاسبه شاخص های مختلف، نشان می دهد که مناسب ترین مکان برای ساختمان سازی و توسعه شهری، قسمت بالایی حوضه و نامناسب ترین منطقه برای شهر سازی قسمت انتهایی حوضه می باشد
ژئومورفولوژی حوضه آبی گلپایگان
حوزههای تخصصی:
کاربرد منطق فازی در بررسی فرسایش خندقی با استفاده ازسیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) (مطالعه موردی: حوضه طرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع مخاطرات محیطی که در بسیاری از مناطق کشور سبب از بین رفتن اراضی کشاورزی، مرتعی و تأسیسات زیربنایی می گردد، فرسایش خندقی می باشد. در این تحقیق از عملگرهای منطق فازی در حوضه طرود با هدف مشخص کردن پهنه های مختلف خطر، به دست آوردن مساحت هریک از آنها و ارائه نقشه خطر فرسایش خندقی استفاده شده است. جهت دستیابی به این هدف، از تصاویر ماهواره ای، تفسیر عکس های هوایی به مقیاس1:20000، نقشه های توپوگرافی به مقیاس 1:50000، نقشه های زمین شناسی به مقیاس1:100000، مطالعات میدانی و نرم افزار ArcGIS به عنوان ابزارهای اصلی پژوهش استفاده شده است. به این منظور در ابتدا برخی از متغیرهای مؤثر که در تشکیل و توسعه فرسایش خندقی نقش مهمتری داشتندو همچنین مناطق دارای فرسایش خندقی مورد شناسایی قرار گرفتند.در مرحله بعد، طبقات عوامل مؤثر وزن دهی شده و نقشه فرسایش خندقی با استفاده از اپراتورهای جمع جبری فازی، ضرب فازی، گامای فازی 5/0 و گامای فازی 8/0 در محیط سیستم های اطلاعات جغرافیایی تهیه گردید. نتایج حاصله بیانگر آن است که در روش جمع جبری فازی100 درصد مناطق خندقی در پهنه خیلی زیاد، در ضرب جبری فازی، 29/83 درصد مناطق خندقی در پهنه کم، در گامای فازی 5/0حدود 93/60 درصد خندق ها در طبقه کم و مجموعاً حدود 17 درصد خندق ها در طبقات زیاد و خیلی زیاد واقع شده اند ولی در روش گامای فازی 8/0 حدود 5/1 درصد مناطق خندقی در طبقه کم و حدود 62 درصد خندق ها در طبقات زیاد و خیلی زیاد قرار گرفته اند.
پهنه بندی زمین لغزش های حوضه ی رودخانه ی گیوی چای با استفاده از مدل پرسپترون چندلایه از نوع پیش خور پس انتشار (BP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش نشان دهنده ی فرایندهای مورفودینامیک است که در زمین های شیب دار رخ داده و به واحد های مسکونی، صنعتی، باغات و زمین های زراعی آسیب می رساند. در این تحقیق برای پهنه بندی زمین لغزش در حوضه ی رودخانه گیوی چای از مدل شبکه عصبی پرسپترون چند لایه از نوع پیش خور پس انتشار(BP)استفاده شد. جهت ارزیابی شبکه ی عصبی ایجاد شده، داده های 41 زمین لغزش رخ داده به سیستم ارائه شد. در کنار آن برای پردازش زمین لغزش ها در نرم افزار MATLAB،8 لایه متشکل از لایه های شیب، جهت شیب، DEM، لیتولوژی، فاصله از گسل، شبکه هیدروگرافی، کاربری اراضی و پراکنش زمین لغزش با استفاده از مطالعات میدانی، نقشه های توپوگرافی، نقشه های زمین شناسی و تصاویر ماهواره ای در نرم افزار Arc GISترسیم شد.
این لایه ها جهت تغذیه به شبکه ی عصبی ایجاد شده و بر اساس بزرگترین مقدار موجود برای هر لایه نرمالیزه شده و در محدوده بین 1 و صفر قرار گرفتند. سپس داده های نرمالیزه شده به یک شبکه ی عصبی مصنوعی پرسپترون سه لایه پیش خور با الگوریتم پس انتشار خطا تغذیه گردید. داده های فوق ابتدا در شبکه آموزش دیده شد و سپس مورد آزمایش قرار گرفت. ساختار نهایی شبکه دارای 8 نرون در لایه ی ورودی، 20 نرون در لایه ی پنهان و 1 نرون در لایه ی خروجی می باشد. در این بین 80 درصد اطلاعات برای آموزش و 20 درصد باقیمانده برای آزمایش در نظر گرفته شد.
در نهایت با توجه به وزن خروجی، نقشه ی پهنه بندی زمین لغزش در پنج رده با خطر خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم و خیلی کم ترسیم گردید. نتایج حاصل نشان داد که ساختار زمین شناسی شکل گرفته از آهک های کرتاسه و آندزیت های پرفیری و همچنین دسترسی به منابع رطوبتی بالا باعث شده که ارتفاعات شرقی کوه های بوغروداغ و آلاداغ در محدوده ی کوه های تالش از قابلیت بالایی در رخداد زمین لغزش برخوردار شوند.
لایه ی ازن؛ علل تخریب و چاره جویی
حوزههای تخصصی:
دارستان : آخرین آبادی حاشیه لوت
حوزههای تخصصی:
اطلاعات نگارنده درباره آبادی دارستان‘ حاصل مسافرتی تحقیقاتی به دشت لوت است .که در آبان ماه 1347انجام گرفت . هدف نگارنده در این مسافرت مطالعه آبادیهای حاشیه لوت که نمودار آخرین حد پیشرفت و نفوذ انسان در دشت لوت می باشند. بود. مطالعه این آبادیها از نظر چگونگی سازش انسان با شرایط خاص محیط طبیعی و بررسی روشی که در راه ایجاد این سازش مورد استفاده قرار گرفته ومطالعه نومع اقتصاد حاصل از ترکیب دو عامل انسان و طبیعت‘ اطلاعات جالبی در زمینه جغرافیای انسانی این منطقه ‘ دراختیار ما قرار می دهد. برای رسیدن به منظور وهدف فوق وضع خاص جغرافیایی دارستان در حاشیه دشت لوت درمسافرت سال گذشته مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. برای روشن نمودن مسائل انسانی و روستایی آبادی دارستان ‘ نگارنده قریب 15 روز در محل توقف کرده و مسائلی چون قانون و روش تقسیم آب ‘ نوع مسکن ‘ به ویژه شکل مالکیت و بهره برداری از زمین را مورد مطالعه قرار داده و در موارد ضروری نیز نقشه هایی در مورد طرز تقسیم آب و نوع مسکن و غیره تهیه نموده است. همچنین در موارد لازم به جمع آوری ارقام و اعداد مورد نیاز نیز پرداخته ولی نظر به اینکه در آبانماه 1347 یعنی زمانی که این آبادی مورد مطالعه قرار گرفته است‘ بواسطه خاتمه نیافتن مراحل اصلاحات ارضی ‘ دهات دارستان از نقطه نظر اقتصادی در شرایط متزلزل‘ ناثابت ونامتعادلی قرار داشتند از اینرو نگارنده سعی کرده است. زیاد روی ارقام و اعداد تکیه نکند وکمتر به تعبیر و تفسیر آنها بپردازد و درمقابل بیشتر وقت مطالعه را به کسب اطلاعات کلی و جغرافیایی محل اختصاص داده است.
زمین لغزش به عنوان یکی از بلایای طبیعی در شمال خراسان
حوزههای تخصصی:
شناسایی اشکال فرسایش بادی دشت رفسنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدیهی است میزان فرسایش بادی و حجم نقل و انتقال مواد به ویژگی های سرعت، جهت و فراوانی باد و از سویی به ویژگی های سطح زمین و مواد رسوبی وابسته است. هدف این پژوهش، شناسایی اشکال فرسایش بادی و عوامل مؤثّر در شکل گیری آنها در دشت رفسنجان است. با استفاده از تفسیر عکس های هوایی50000 :1 و 20000 :1 منطقه و همچنین مشاهدات صحرایی، عوارض بادی دشت رفسنجان شناسایی و واحدهای ژئومورفولوژی بادی آن تفکیک شده اند. این واحدها شامل سنگفرش بیابان، یاردانگ ها، زیبرها، پهنه ی ماسه ای، بارخان ها، سیف بارخان ها، سیف ها و تلماسه های خطّی گیاهی، نبکاها و تلماسه های پشته ای، گنبدهای ماسه ای، پارابولیک ها و پارابولیک سیف ها هستند. همچنین این مطالعه نشان داد که در تشکیل تلماسه های بادی این منطقه، عواملی چون، تغییر جهت وزش باد، توپوگرافی، پوشش گیاهی، اندازه ی ذرّات ماسه و مقدار ماسه ی موجود در هر محل نقش داشته اند. یاردانگ ها در محدوده ای از سطح پلایای دشت رفسنجان که توسّط گسل فعّال دشت رفسنجان بالا رانده شده، به دلیل فرسایش دیفرانسیل این محدوده توسّط ماسه های عبوری، ایجاد شده اند.
زمین لغزش اسطرخی شیروان
حوزههای تخصصی:
زمین شناسی
حوزههای تخصصی:
ارزیابی پتانسیل فرونشست زمین و عوامل مؤثر بر آن ( مطالعه موردی: دشت سیدان فاروق مرودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرونشست زمین به عنوان یکی از مخاطرات طبیعی در سال های اخیر با افزایش بهره برداری بیش ازحد از آب های زیرزمینی به عنوان یک مسئله اساسی در دشت های حاصلخیز کشور مطرح شده است. بی توجهی به این گونه پدیده ها می تواند خسارت جبران ناپذیری را به بار آورد. بنابراین ارزیابی پتانسیل و میزان استعداد دشت های حاصلخیز نسبت به پدیده فرونشینی امری ضروری است. در پی همین ضرورت، پژوهش حاضر به ارزیابی پتانسیل فرونشست زمین و عوامل مؤثر بر آن در دشت حاصلخیز فاروق-سیدان شهرستان مرودشت می پردازد. جهت انجام این پژوهش، ابتدا داده های مربوط به 11 پیزومتر از 14 پیزومتر موجود در دروه آماری 1388-1374 بررسی و به منظور تهیه نقشه خطر فرونشست از رابطه تجربی لامب-ویتمن استفاده شد. بدین صورت که بعد از شبکه بندی تیسن هر پیزومتر، پارامترهای پوکی اولیه، ضریب توانایی فشرده شدن، ضخامت اولیه لایه های موردنظر، تنش مؤثر اولیه و ثانویه برآورد و لایه های رستری ضخامت منطقه اشباع بین سطح ایستابی اولیه و سطح اساس فرضی، فشار آب منفذی اولیه ، تغییرات تنش مؤثر، فرونشست احتمالی و خطر فرونشست تهیه شد. بررسی داده ها نشان داد که در دشت فاروق- سیدان، دو منطقه با خطر فرونشست خیلی زیاد(57/5 درصد از مساحت دشت) و زیاد (76/19 درصد از مساحت دشت) وجود دارد که عوامل تراکم و فشردگی میان لایه های رسی و برداشت بی رویه آب های زیرزمینی مؤثرترین عوامل هستند. در طول دوره 1388-1375، باوجود 1700 حلقه چاه کشاورزی در سطح دشت باعث افت 96/17 متری آب زیرزمینی شده و شرایط را جهت فشردگی میان لایه های رسی و فرونشست زمین فراهم کرده است.
تحلیل ژئومورفولوژیکی مکان گزینی مراکز نظامی (نمونه موردی: دامنه های غربی کوهستان سهند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به تحلیل ژئومورفولوژیکی مکان گزینی مراکز نظامی موجود در دامنه ها ی
غربی کوهستان سهند، ازجمله، پادگان پیاده مکانیزه لشگر 21 حمزه ی سیدالشّ هدا، واقع در
شهر تبریز، مرکز آموزش 03 عجب شیر و گروه 11 توپخانه ی مراغه و سایر مراکز نظامی
موجود در محدوده ی مورد مطالعه پرداخته شده است. هدف از این پژوهش تولید نقشه ای است
که با شناسایی و الوی تبندی مکا نها، مناطق مناسب برای احداث مراکز نظامی را مشخّص کند.
روش کار بدین صورت انجام گرفت که ابتدا با تنظیم پرسش نامه به روش پیمایشی ، نظرات
متخصصان نظامی و ژئومورفولوژی درباره ی عوامل مؤثّر در مکان گزینی مراکز نظامی جمع آوری
شد. سپس با برداشت نقاط زمینی و رقومی کردن لایه های مورد نیاز از روی نقشه های موجود،
AHP تهیه و همچنین وزن دهی داده ها با استفاده از روش Arc GIS پایگاه داده در نرم افزار
و پردازش دادها ی مکانی و غیر مکانی در AHP انجام گرفت. درنهایت با استفاده از روش
نقشه ی مکان های مناسب، متوسط و نامناسب برای احداث پادگان ،Arc GIS محیط نرم افزار
ترسیم شد. نتایج نشان می دهد که شرایط مناسب مکان گزینی در نیمه ی شمالی منطقه ی مورد
مطالعه، مساحت بیشتری را نسبت به نیمه ی جنوبی منطقه شامل می شود که دربرگیرنده ی
قسمت هایی زیادی از تبریز، اسکو و شبستر است. همچنین قسم تهای کمتری از بناب، ملکان،
آذرشهر و عج بشیر از شرایط مناسب برخوردارند. منطقه ی مراغه و قسم ت ها ی کمی از
آذرشهر، اسکو و بناب، شرایط متوسطی برای مکان گزینی دارند.