ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۲۰۸ مورد.
۱۴۶.

قیدهای آغازین ، عنصری از الگوی وصفی- روایی در شعرِ نیما(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر نو نیما قیدهای آغازین ساختار وصفی - روایی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی معاصر نیما و شعر نو
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح زبانی نحوی
تعداد بازدید : ۱۱۷۷ تعداد دانلود : ۱۰۶۱
قید به سبب جایگاه لغزانش در جمله ، کارکردهای گوناگونی دارد . در شعر سنتی ، جایگاه قید در بیت ، مقیّد به چارچوب تساوی مصراع ها و نظام قافیه است؛ اما جایگاه قید در شعر نو محدودیّت شعر سنّتی را ندارد . نیما شمار زیادی از اشعار نوی خود را با قید آغاز می کند و بیشترین کاربرد قیدهای آغازین اشعار نیما را سه قید مکان، زمان و حالت تشکیل می دهد . اینکه چرا نیما شعرهای خود را با قید آغاز می کند، پرسش این پژوهش را سامان می دهد . اگرچه در پاسخ به آن می توان انگیزه های متعددی را ذکر کرد ، مثل فضاسازی ، تمایل به نمایشی و دیداری نمودن شعر ، حتی ضرورت وزن و قافیه ، هدف اصلی نیما از کاربرد آگاهانه قیدهای آغازین تکمیل و تقویّت ساختار وصفی- روایی شعرش است؛ چنانکه در هنر تئاتر و سینما ، حفظ وحدتِ زمان و مکان و توجه به حالت صحنه و بازیگران از اصول مهم دراماتیک محسوب می شود . از این رو ، قیدهای آغازین ، عنصری از الگوی وصفی- روایی شعر نیما را تشکیل می دهند . قید مکان 149 بار ، قید زمان 82 و قید حالت 30 بار در آغاز اشعار نیما به کار رفته اند که قید مکان با 80/57 درصد ، بیشترین بسامد را دارد و نشان می دهد: 1 ) ساختارهای قید مکان نسبت به سایر ساختارها از نظر معنایی و موسیقایی قابلیّت زیبایی آفرینی بیشتری دارند؛ 2 ) قید مکان در شکل گیری الگوی وصفی- روایی شعر نیما نقش کارسازتری دارد و نگرش رئالیسم اجتماعی او را بهتر تصویر می کند . قید زمان در آغاز اشعار نیما بر سه معنای عمده دلالت می کند: 1 ) سمبلیک 2 ) خاطراتی 3 ) تقویمی؛ و قید حالت را می توان در دو مفهوم کلّی جای داد : 1 ) دلهره و اضطراب 2 ) خلوت گزینی و انزوا .
۱۵۲.

اخلاق و مولّفه های سنّتی و معاصر آن در شعر نیما(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نیما محتوا شعر معاصر اخلاق سنتی و اخلاق معاصر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات تعلیمی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی معاصر نیما و شعر نو
تعداد بازدید : ۱۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۰۳۳
کمتر اتّفاقی مانند مشروطه توانسته است بنیان های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی این سرزمین را دست خوش دگرگونی و تحوّل کند. این تحوّل بیش از هر چیز دیگری حاصل تأثیر ارتباط با غرب است؛ غربی که پس از قرون وسطی و مرکز قرار دادن «انسان» و دغدغه های او به عنوان مهم ترین مسأله پیش رو، پس از تجربه رنسانس و انقلاب صنعتی، به مدرنیته رسید. در فرایند تأثیر مدرنیته غرب بر ایران، شعر و ادب فارسی نیز برکنار نبود و نگرش های جدیدی را درباره ویژگی های اثر ادبی به وجود آورد؛ ویژگی هایی که با ظهور نیما به پختگی مطلوب خود دست یافت. در این تغییر نگرش، یکی از مقوله هایی که از حیث رویکرد مولفّه های جدیدی را به خود دید، «اخلاق» است. اخلاق در این دوره، در کنار مضامین سنّتی خود، مولّفه های جدیدی را که حاصل تجربه مدرنیته و به موازات آن تغییر ساختارهای اجتماعی و روابط بین فردی است، تجربه کرد؛ مولّفه هایی مانند وطن پرستی، انسان دوستی، آزادی و ... . این مقاله سعی دارد در کنار پرداختن به مضامین سنّتی اخلاق در شعر نیما، به بررسی مولّفه های تازه ای که نتیجه این دگرگونی فکری و ادبی است، در شعر او به عنوان مطرح ترین نظریه پرداز این تغییر و تحوّل بپردازد.
۱۵۸.

واژگان عامه در شعر معاصر(نگاهی به چگونگی تبدیل واژه های عامه و محلی به شاخصه ای سبک شناختی در شعر معاصر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برابری شعر معاصر واژگان عامه گفتمان پیشامدرن و مدرن نگاه سلسله مراتبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰۹ تعداد دانلود : ۱۳۶۵
یکی از شاخصه های زبانی شعر معاصر کاربرد واژگان عامه و محلی در آن است، تا آنجا که می توان گفت در شعر معاصر (نیمایی، سپید و ... ) دیگر آن تمایزی که قرن ها میان واژگان ادبی و غیر ادبی (عامه، محلی، بازاری و ... ) وجود داشت، دیده نمی شود. بسیاری از شاعران معاصر (نیما، فروغ فرخزاد، احمد شاملو و ... ) با کاربرد این واژه ها در شعر خود نشان دادند که در نظر آن ها واژه ها ارزشی برابر دارند و تقسیم و طبقه بندی آن ها به ادبی و غیر ادبی (عامه، محلی و ... ) منطق درستی ندارد. اصلی ترین دلیل تغییر نگاه به واژه های عامه و محلی را باید در استقرار گفتمان مدرن جست وجو کرد؛ در گفتمان پیشامدرن که پیش فرض آن نابرابری و نگاه سلسله مراتبی به جهان است زبان نیز ناگزیر خصلتی طبقاتی و نابرابر (ادبی و غیر ادبی) پیدا می کرد و تنها واژگانی شایسته شعر شناخته می شدند که در رأس هرم (ادبی و نه عامه) باشند. بر این اساس، دیگر در شعر جایی برای واژگان عامه و ... وجود نداشت؛ حال آنکه با استقرار گفتمان مدرن و پیش فرض آن، برابری، نه تنها تمایز و نظام طبقاتی واژه ها از بین رفت، بلکه تمام واژگان چه عامه و چه غیر آن، ارزشی برابر پیدا کردند و شاعرانی چون نیما، فروغ و ... این واژگان را به شعر خود وارد ساختند

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان