فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۱٬۷۴۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
شطح عارف و گستاخی دیوانه در مثنوی های عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان اهل طریقت، تعابیر و اصطلاحات بسیاری وجود دارد که بزرگان این طایفه نسبت به آن رویکرد یکسان و مشترکی ندارند. از آن جمله است شطح که در میان عرفا بر سر آن اختلاف است. برای واژه شطح، که جمع آن شطحیات است، معانی متعددی ذکر کرده اند، از آن جمله: «شطح فی السیر او فی القول: در رفتن یا سخن گفتن دو رفت و آن را به درازا کشانید.» (فرهنگ لاروس، ذیل شطح) همچنین آمده است: «کلمه شطح به وزن و معنای سطح است و در اصل کلمه سریانی است و معنای آن بسط و انبساط است» (زریاب خوبی، ص 102). شطحیات، در اصطلاح بیان لفظی، وضعیتی است که از دیدگاه وجود شناختی به متشابهات حاصل از به هم بودن وجود و عدم (یا بود و نبود) بر می گردد (شایگان، ص 37).
دیوان حاجت شیرازی
حوزههای تخصصی:
پژوهشی پیرامون زندگی و شعر ضیاءالدین خجندی پارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسطوره رودکی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بیدل دهلوی و سبک هندی
حوزههای تخصصی:
نظامی و فعل آفرینی او در هفت پیکر و خسرو شیرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همه ادیبان و شعر شناسان در ترکیب سازی نظامی متفقند و براین باورند که بیش از سی درصد از ترکیبات وی در ادب قبل از اوبی سابقه است.در این مقاله کوشیده ایم که بانگاهی به دو منظومه هفت پیکر و خسرو شیرین ،این نو آوری را درعرصه ساخت فعل ها و استفاده از آنها در معنایی جدید بررسی کنیم.
احوال شاعران ایران
منبع:
مهرسال دوم ۱۳۱۳ شماره۳
حوزههای تخصصی:
از هفت توی هفت پیکر تا نه توی خیر و شر
حوزههای تخصصی:
یادی از شادروان ادیب بیضائی کاشانی
حوزههای تخصصی:
قوس و قزح خیال در شعر منوچهری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
جان مایه های درد در شعر کلیم کاشانی
حوزههای تخصصی:
رشید وطواط؛ مداحی با ذهن و زبان شکوه ساز
حوزههای تخصصی:
یک قصیده رودکی
اشعار شمس مغربی در مجموعه ای نوبافته
حوزههای تخصصی:
قرن مولوی
منبع:
بخارا مرداد ۱۳۷۷ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
نقد و معرفی کتاب: نقد و بررسی آثار و شرح احوال جامی
حوزههای تخصصی:
بیگانه در دریا (ابولحسن باخرزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات اجتماعی فرهنگی و ادبی در میان یک ملت، همیشه تابعی از تحولات سیاسی آن قوم است. گاهی در یک محدوده زمانی خاص، ممکن است شاعر، ادیب و نویسنده ای به دلایلی خاص مورد توجه اربابان امور و یا مورد بی توجهی قرار گیرد. روزگارانی دیگر، همین شخص، که شاید قرنها نیز از ایامش سپری شده است، جایگاهی ویژه را به خویش اختصاص دهد، که از نمونه های بارز آنها می توان به ادیب اندیشمند، ثعالبی نیشابوری اشاره کرد که به رغم موقعیت متعالیش درگذشته اکنون جایگاهش در ادب ایران کم رنگ، بلکه فراموش شده است. اکنون ما نیز، به دنبال این گفتار، از سخنوری (ابوالحسن باخرزی) یاد می کنیم که بر خلاف آوازه گذشته اش، امروز در زیر چرخهای سیر تحول اجتماعی و سیاسی وطن ما مجروح، بلکه مقتول شده و در میان غبار این تحولات پیوسته و شگرف زمان و مکان مدفون گشته و به دست فراموشی سپرده شده است.